یادداشت سردبیر حق ماعلیرضا خانی

 


انتخابات برگزار شد، انتخاب مجلس حق ماست. تغییر ترکیب نمایندگان حق ماست. فشار به نمایندگان برای تبعیت از خواست‌های مردم، حق ماست، تلاش برای جلو راندن بیشتر و بهتر کشور، حق ماست. توسعه و پیشرفت و شکوفایی و رسیدن به جایگاه شایسته ایران، در میان بهترین‌های دنیا حق ماست… اما خیلی چیزها حق ما نیست…

 

حق ما نیست که هنوز از نظر توسعه یافتگی و پیشرفت، در مرتبه هشتادمین کشور دنیا باشیم. حق ما نیست یک سوم جمعیت کشورمان زیرخط فقر باشند، حق ما نیست که این میزان فساد داشته باشیم، حق ما نیست که پایتخت‌مان آلوده‌ترین شهر دنیا شود و شهرهای بزرگمان از آلوده‌ترین‌ها. حق ما نیست که این میزان سرطان و سکته داشته باشیم، حق ما نیست که این میزان سوانح داشته باشیم، حق ما نیست که آمار بیکاری‌مان غم‌انگیز باشد و آمار انحرافات و ناهنجاری‌های اجتماعی‌مان غم‌انگیزتر.

حق ما نیست که هنوز ۱۰ میلیون بیسواد مطلق داشته باشیم حق ما نیست دانشگاه‌هایمان رکود علمی داشته باشند، حق ما نیست دچار شکاف طبقاتی شدید باشیم، حق ما نیست چهل درصد اقتصاد‌مان مالیات ندهد، حق ما نیست متوسط حقوق کارمندان و کارگرانمان زیر خط فقر باشد…

به هر حال، مجلس امید آینده همه ماست مجلس اگر کارش را درست انجام دهد، بسیاری‌ از مشکلات و موانع برداشته خواهد شد.

مجلس می‌تواند قانونگذاری کند و نظارت، مجلس می‌تواند جلو فساد را بگیرد، مجلس می‌تواند آنچه مردم می‌خواهند باشد و آنچه را مردم می‌خواهند انجام دهد، مجلس می‌تواند آنچه را دولت نمی‌تواند، انجام دهد…

کارهای بسیاری بر زمین مانده است. ما از آنچه می‌بایست عقب‌تریم، درست برعکس نظر آن رئیس جمهوری که می‌گفت ما خیلی از برنامه جلو زده‌ایم و هم اکنون از افق ۱۴۰۴ جلوتریم، باید اذعان کنیم که ما به هر دلیل از آنچه باید باشیم و از آن جا که باید بایستیم، عقب‌تریم.

اگر اوضاع همین گونه باشد که در دهه پیش بود، معلوم نیست به اهداف افق ۱۴۰۴ (که کمتر از ده سال به آن مانده است) دست یابیم. باید حرکت کنیم و باید سرعت بگیریم و باید از مسیر انحرافی به راه اصلی بازگردیم… باید شتاب کنیم.

خیلی کارها بر زمین مانده و خیلی راه‌ها، نرفته مانده است که اینجا، چند نمونه‌اش را، فقط چند نمونه‌اش را، فهرست وار می‌آوریم:

۱ـ یکی از مشکلات کشور، به اذعان حقوقدانان و مجریان، تعدد و تنوع و زیادی بیش از حد قوانین است در عین حال که خیلی جاها خلاء قانونی داریم. مجلس آینده باید قوانین اضافه و تودرتو و تکراری و متداخل را حذف کند. باید قوانین ضد و نقیض و قوانین مزاحم، بویژه از مسیر اقتصاد کشور برداشته شود. کاستن از قوانین مزاحم، یا قوانینی که در زمانه امروز دیگر منسوخ است، کار مهمی است که بر زمین مانده است.

۲ ـ افزایش ویرانگر روند فساد طی سالیان اخیر، این نگرانی را در پی داشته که حفره‌‌های فسادپذیر فراوانی در بدنه مقننه و مجریه و قضائیه وجود دارد. مجلس باید این حفره‌ها را پر کند. این کار فوق‌العاده با اهمیتی است. فساد، بیش از آنچه ما به ازای مالی‌اش به اقتصاد کشور ضربه بزند ما به ازای غیر مادی‌اش ویرانگر است. فساد، بزرگترین عامل بی‌اعتمادی مردم به حاکمیت و سرخوردگی است.

۳ ـ قبل از اینکه مجلس حفره‌های فسادپذیر را پر کند، باید قوانین محکمی بگذارد که جلوی فسادپذیری خود نمایندگان را بگیرد. مجلسی می‌تواند به‌واقع با فساد مبارزه کند، که خود دچار فساد نشود.

۴ ـ اقتصاد کشور متزلزل و نابسامان است. منهای تصمیم‌گیری‌های اقتصادی، عامل این بی‌سامانی به اذعان مسئولان کشور طی دست کم دو دهه اخیر، وجود زمینه‌های فسادخیز اقتصادی است.

از هجده میلیارد دلار کالای قاچاقی که فقط سال گذشته به کشور آمده تا بنادر بی‌حساب و بی‌گمرک و تا رانت‌خواری و انحصار و فرار مالیاتی چهل‌درصد از اقتصاد. این بی‌سامانی ساختاری اقتصادی باید از بنیان اصلاح شود.

۵ ـ وضع ناهنجاری‌های اجتماعی به گواهی آمار و ارقام اصلاً خوب نیست. انواع انحرافات اجتماعی در جامعه رسوخ کرده است که مهیب‌ترین آن اعتیاد است.

اصلاح این وضع کاری است عظیم که با شعار و موعظه امکانپذیر نیست. برنامه می‌خواهد و درایت و علم و مداومت و عزم و دلسوزی و میهن‌دوستی.

۶ ـ وضع آموزش کشور، به رغم شعارها، اصلاً مطلوب نیست. نظام آموزش و پرورش، به جای تغییرات کیفی مرتب دچار تغییرات شکلی می‌شود و مقطع راهنمایی را یا به دبستان می‌چسباند یا به دبیرستان! پیش‌دانشگاهی می‌گذارد و بر می‌دارد و ششم دبستان وضع می‌کند و لغو! و دریغ از برنامه‌های کیفی برای افزایش جذابیت و سطح سواد دانش‌آموزان.

از آن سو، پس از قریب چهار دهه فعالیت نهضت سوادآموزی هنوز ده میلیون بیسواد مطلق داریم که هم غم‌انگیز است و هم غریب! دانشگاه‌ها به رقابت کسب درآمد افتاده‌اند و به قولی پانصد هزار صندلی خالی دارند، اما در فهرست پانصد دانشگاه برتر دنیا حتی نام یکی‌شان نیست…

۷ ـ تراکم جمعیت در تهران و کلانشهرها نگران‌کننده‌تر شده است و تهران را به آلوده‌ترین شهر دنیا تبدیل کرده. باورکردنی نیست که ۱۷ درصد جمعیت ۸۰ میلیونی کشور در استان تهران جمع شده‌اند که خیلی کمتر از یک درصد کشور مساحت دارد.

این امر به تنهایی یک مصیبت است. همه برنامه‌های آمایش سرزمینی و پراکنش جمعیت، از طرح انتقال پایتخت تا انتقال ۵ میلیون نفر از تهران در دولت قبلی، ناکام مانده است و روند مهاجرت به کلانشهرها، کماکان ادامه دارد…

نه فرصت است و نه فضای کافی وگرنه معضلات و کارهای برزمین مانده، بسیار زیاد است. ببینیم مجلس دهم چه می‌کند…

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *