توطئه اوباش از مدت‌ها پیش آغاز شده بود نظام‌الدین قهاری

محمدرضا شاه به کمک اوباش حکومت می‌کرد. پدرش هم وقتی می‌خواست به حکومت برسد، از همین نیروها کمک گرفت. یکی از اینها شعبان بی‌مخ بود. من ١٧‌ساله بودم و آنچه به یاد می‌آورم، این بود که اراذل و نوچه‌های‌شان در خیابان راه افتادند با شعار زنده‌باد مصدق. این در حالی بود که مصدق روز ٢٧ مرداد از مردم خواهش کرد امنیت و آرامش را در کشور حفظ کنند. اوباش ابتدا با شعار زنده‌باد مصدق جلو آمدند که ناگهان میانه خیابان ناصرخسرو پرچم‌هایشان را پایین آوردند و چماق‌هایشان را در دست گرفتند. رفتار و کنش آنان با برنامه‌ریزی قبلی بود. اینها را خریده بودند و به تک‌تک‌شان پول داده بودند. همچنان به طرف خانه مصدق راه افتادند و شروع به غارت کردند. اوباش نقش‌آفرین کار اجتماعی نبودند؛ بلکه ابزاری بودند که کودتا را به راه انداختند؛ بنابراین این‌گونه نبود که بدنه اجتماعی با اینها همراه باشند. کنش اجتماعی را روشنفکران و فرهیختگان انجام می‎‌دهند؛ اما اینها اراذل بودند. این توطئه‌ها از مدت‌ها پیش شروع شده بود. در روزنامه‌هایشان علیه دکتر مصدق می‌نوشتند؛ اما مصدق می‌گفت اشکالی ندارد، بگذار بنویسند. بعدها اینها پشیمان شده بودند و طلب عفو کردند؛ اما دیگر کار از کار گذشته بود. از سوی دیگر اگر کودتا موفق نمی‌شد، عشایر و ارتش از شهرستان‌ها به سوی تهران عازم می‌شدند؛ چراکه هم‌زمان با کودتای ۲۸ مرداد ابوالقاسم بختیاری در ایل بختیار شورش کرده و آشوب در آذربایجان برپا شده بود؛ بنابراین ساده‌اندیشی است اگر تصور کنیم با شکست کودتا حکومت مصدق باقی می‌ماند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *