محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب سازندگی: مردم خواستار پاسخگویی شورای نگهبان هستند

آقای عطریانفر، سخنگوی شورای نگهبان روز گذشته مسائل اقتصادی و مالی را یکی از اصلی‌ترین دلایل ردصلاحیت شرکت‌کنندگان در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی عنوان کرده‌اند و نامی از مسائل سیاسی به میان نیاورده‌اند. به عقیده شما این مساله را می‌توان پالس مثبتی به جریان‌های سیاسی به ویژه اصلاحات دانست؟

یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در شرایطی برگزار می‌شود که امروز مسائل و بعضا مشکلات بسیاری در کشور وجود دارد اما اگر قرار باشد این مسائل را در نظر نگیریم و صرفا به بررسی اظهارات قائم مقام دبیر شورای نگهبان بپردازیم، عمده‌ترین مساله‌ای که باید به آن توجه کرد، تغییر رویکرد شورای نگهبان است. به عقیده من پیامی که می‌توان از دل اظهارات سخنگوی شورای نگهبان استنتاج و استخراج کرد، آن است که این نهاد قصد دارد که بالاخره دلایل ردصلاحیت افراد را به ‌صورت شفاف و روشن هم به خود فرد و هم به جامعه اعلام کند، تا پرسش‌ها و ابهاماتی که در دوره‌های گذشته بارها و بارها ایجاد شده، این ‌بار ایجاد نشود.

همین موضوع یعنی اعلام رسمی دلیل رد صلاحیت افراد را می‌توان گامی رو به جلو و پیشرفتی قابل ‌توجه دانست؛ چرا که در دوره‌های گذشته که چندان هم از آن زمان نگذشته است، شورای نگهبان نه‌تنها این‌کار را نمی‌کرد، بلکه صرفا اعلام می‌کرد که اصطلاحا حرف، حرف ماست و هرچه می‌گوییم را شما باید بپذیرید. از سوی دیگر باید به موضوعی که شما به آن اشاره کردید هم توجه کرد. اینکه آقای کدخدایی به‌ جای اشاره به مسائل سیاسی به مسائل اقتصادی و مالی اشاره می‌کند، می‌توان نشانگر آن باشد که این نهاد در دوره فعلی مسائل مالی را در قیاس با دوره‌های گذشته بیشتر مدنظر قرار داده و به نوعی این موضوع رکن اصلی بررسی تایید صلاحیت‌ها درنظر گرفته شده است و سایر مسائل نظیر موضوعات سیاسی به حاشیه رانده شده است.

در این میان برخی معتقدند که اگر رد صلاحیت‌ها در قیاس با گذشته کمتر باشد، بیش از پیش می‌تواند موجبات اتحاد در کشور را فراهم آورد و جو ایجاد شده پس از ترور سردار قاسم سلیمانی را ادامه دهد و درنتیجه حضور مردم در انتخابات را پرشورتر کند. شما با این مساله تا چه حد موافقید؟

ببینید، به عقیده من مساله اتحاد را نمی‌توان به صورت تمام و کمال به شورای نگهبان ارتباط داد. باید توجه داشت، مساله اتحاد در کشور بیش از آنکه به نهادها مرتبط باشد، به جریان‌های سیاسی مرتبط است؛ از این‌ رو نوع واکنش مردم به موضوع شهادت سردار قاسم سلیمانی را چندان به این موضوعات مرتبط نمی‌دانم. نوع واکنش مردم به ترور او و حضورشان در مراسم تشییع پیکر او، به دلیل رشادت‌ها و از خودگذشتگی‌های این سرباز وطن است. مردم با حضورشان از اقدامات او چه در داخل مرزها و چه فراتر از مرزهای کشورمان قدردانی کردند؛ بنابراین به عقیده من نباید این مساله را به انتخابات ربط داد.

یعنی شما معتقدید که میزان حضور مردم در انتخابات به عملکرد شورای نگهبان بستگی ندارد؟

ببینید در این میان باید توجه داشت که حضور مردم در انتخابات حضور کمی نخواهد بود. اتفاقا معتقدم که حضور مردم در انتخابات به‌ طور کلی حضوری قابل فهم است و دست‌کم ۵۵ درصد مردم پای صندوق‌های رای حاضر خواهند شد. ممکن است در شهرهای بزرگ‌تر که جو سیاسی‌تر است، این حضور کمرنگ‌تر باشد ولی به ‌طور کلی میزان مشارکت حداقل
۵۰ درصد خواهد بود. اما قطعا حساسیت‌هایی روی نوع عملکرد شورای نگهبان وجود دارد.

این حساسیت‌های مدنظر شما چیست و همچنین به نظرتان اقدامات شورای نگهبان چه تاثیری بر افکار عمومی دارد؟

آنچه مردم از نهادها و مسوولان مختلف نظام جمهوری اسلامی می‌خواهند، پاسخگویی است. مردم نسبت به فرد یا نهادهایی که قدرت دارند ولی به جای پاسخگویی طفره می‌روند، حساسیت دارند. اگر شورای نگهبان در دوره فعلی برخلاف دوره‌های گذشته برای اقداماتی که انجام می‌دهد، استدلال داشته باشد و دلایلی متقن و محکم برای ردصلاحیت افراد اعلام و ارایه کند، قطعا بر حضور مردم در انتخابات اثرگذار خواهد بود چرا که در آن صورت مردم احساس می‌کنند، رای‌شان راه به جایی می‌برد. این اقدام همچنین باعث می‌شود که شورای نگهبان نیز در جایگاه حقیقی خویش در میان افکار عمومی قرار بگیرد. باید توجه داشته باشیم که مردم خواستار پاسخگویی افراد در جایگاه و نهادهای مختلف هستند؛ بنابراین همه مسوولان باید این مساله را همواره مدنظر خود قرار دهند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *