خاطراتی در باره شهرستان تربت حیدریه اجتماعی، فرهنگی وتاریخی از همشهری عزیزمان علیرضا بختیاری دبیر بازنشسته آموزش و پرورش( بخش ۹ کبریت، وسایل گرمایشی ، سرمایشی و پخت و پز )

مطالبی که در ذیل ملاحظه  میفرمایید در واقع خاطرات همشهری عزیزمان اقای علیرضا بختیاری است که با تشویق دوستان و اینجانب قرار شد در سایت تربت ما درج شده و پس از تکمیل و یرایشی که از باز خورد آن به بدست  می آید بصورت کتابی در دسترس همشهریان قرار گیرد مانند کتاب( قند و قروت روانشاد تهرانچی )ولی با توجه به اینکه حتما  همشهریان  نظرات . پیشنهاد ، مطلب ، عکس و دستنوشته ای خواهند داشت که بخواهند به ان اضافه نمایند لذا خواهشمند است  درصورت داشتن نظر و یا ایده ای در این مورد لطفا با تلفنهای ۰۹۱۵۵۳۱۵۲۳۳ آقایان بختیاری و یا

۰۹۱۲۵۳۳۳۷۹۴خطیبی    تماس حاصل فرمایید و یا با تلگرام با همین شماره ها نظرتان را ارسال فرمایید با سپاس از همکاری صمیمانه شما

خاطرات من
قسمت ۹

(کبریت، وسایل گرمایشی ، سرمایشی و پخت و پز)
ایجاد آتش به عنوان یکی از ضرورتهای زندگی ، سیر طولانی از ضربه زدن دو نوع سنگ به نام (چخماق) و پریدن جرقه در مقداری پنبه شروع و تا کبریت فعلی داشته است.
کبریتها ، درابتدا فقط یک جعبه ، شامل سیخهای کبریت، که مواد آتشگیره در سر سیخ موجود بود، و با کوچکترین اصطکاک به هر محلی، آتش می گرفت .وتبعاًاین کارکِرد، خطراتی راهم در پی داشت.
بدین خاطر ، کارخانه‌های کبریت سازی تصمیم گرفتند تا نوعی کبریت (بی خطر بسازند) که مقداری از مواد روی سیخ کبریت باشد، و مقداری دیگر با چسب مخصوص کنار جعبه مالیده شود که فقط بر اثراصطکاک این دوباهم، آتش تولید شود. به همین خاطر ، کلمه ( بی خطر) ، به عنوان معرفی محصول و نوعی تبلیغ، بر روی جعبه ها نوشته می شد.

گو دالْ کرسی))
چاله کوچکی در وسط خانه بود، که در زمستان ، از باقی مانده ذغال داخل بخاری کنده سوزی که در طول شب روشن بود، پر می‌شد و کرسی روی آن قرار می گرفت.
روی این ذغال های افروخته رابا مقداری خاکستر می پوشاندند تا حرارت آن اندک اندک منتشر شود و در طول شب، آرام آرام و به دفعات ، خاکستررا با انبرکی مخصوص، کنار می‌زدند تا حرارت کرسی حفظ گردد.
بعدها، منقلهای ذغالی و سپس برقی، جای این گودال را گرفت.
این گودال در تابستان و بهار و پاییز با مقداری پارچه یا خاک ، موقتاً پر شده و روی آن را میپوشاندند .وبا توجه به اینکه فرشهای دست باف و بزرگ ، مخصوص اتاقهای پذیرایی بود و اتاقهای نشیمن با قالیچه ویا نمد های کوچک فرش میشد ، این فرشها مانعی برای گودال کرسی نبود.
کسانی که می خواستند در مصرف چوب صرفه‌جویی کنند، از سر شب تا وقت خواب، از حرارت بخاری استفاده می کردند ، سپس بخاری خاموش می شد و آتش و ذغال های افروخته به گودالْ کرسی منتقل می‌گشت.
یعنی از سر شب تا وقت خواب، زیر کرسی گرمایی نداشت و از وقت خواب تا صبح ،هوای اطاق به قطب شمال بیشتر شبیه بود و فقط زیر کرسی گرمایی اندک داشت!
کسانی که تجربه نشستن و استراحت زیر کرسی را دارند، می‌دانند هیچ وسیله گرمایشی جدید به پای این وسیله ساده نمی‌رسد، وافسوس که نسلِ غرق در تکنولوژی ، از بسیاری از این لذایذ محرومند.
از مزایای کرسی،
علاوه بر وسیله ایی گرمایشی، نوعی جاخواب، میز تحریر، میز ناهار خوری، جایی گرم برای چُرت های موقت، و همچنین وسیله ای برای تنبیه و هشدار به بچه ها، در میهمانی ها بود.
می پرسید چگونه؟-
میگویم .چنانچه کودکی در میهمانی، از حد خود در صحبت یا معاشرت و یا خوردن تجاوز می کرد، و مادر نمی خواست کسی متوجه هشداروی به کودک شود؛ نیشگونی از زیر کرسی و یا نزدیک کردن انبرک داغ به پای او، علامت خوبی بود و البته گاهی اشتباه هم می شد.

( مُطبَخ، مَطبَخ، آشپزخانه)
قبل از پرداختن به مقوله آشپزخانه ،به چند وسیله سرمایشی ، که البته در تربت، بخاطر اعتدال هوا، کارایی زیادی نداشت ، به صورت خلاصه اشاره می کنم
(سردابه): زیرزمینی گودی که، با پله های نسبتاً زیاد به سطح منزل وصل میشد و محل خنکی برای گذران بعد از ظهر های گرم تابستان بود
(مَشرَبی یا مَشرَبیه): سوغات آفریقای شمالی ، که توسط دریانوردان حاشیه خلیج فارس ، به ایران وارد شد و عبارت بود از: اتاقک کوچک چوبی، مسقّف و مُشبّکی که مانند تراس های فعلی، از ساختمان بیرون زده و محل قرار دادن نوشیدنی ها و نیز مواد فاسد شدنی بود، تا با جریان هوا و عدم تابش مستقیم نور به آن، سرد بماند.
بادگیر: سازه ایی که خوانندگان کم بیش با آن آشنا هستند.
خنکای طبیعی که از این وسیله هدیه خانه ها می شد، واقعاً یاد آور بهشت، در جهنم کویر بود.
در خانه هایی مجهز تر و در قسمت ورودی این خانه ها ، فضایی چهار، شش یا هشت ضلعی به نام ( هشتی ) قرارداشت.
حوض آبی در وسط آن و بالای این حوض و روی گنبد، محاط براین فضا ، بادگیر وصل شده بود تا باد، بعد ازعبوراز باد گیر، از روی آب حوض، سُر بخورد و هوای خنکی تحویل به خانه ها نماید.
هشتی که بلافاصله پس از درگاه خانه بود، در حکم نوعی حیاط کوچک بیرونی برای خانه عمل می‌کرد. به عبارت دیگر اگر اربابی رجوعی نمی خواست چشمش به حریم خصوصی یک خانه بیفتد ، در هشتی منتظر می‌ماند و رهگذران و اهل محل هم، متوجه نمی‌شدند که در مقابل درب فلان منزل چه کسانی ایستاده‌اند و چه می گویند و چه می‌شنوند.
معمولاً در هشتی، سکوهایی در دل دیوار یا بیرون زده از آن ساخته بودند که در صورتی که گفتگوها طولانی می‌شد، اسباب خستگی نشود و حتی گاهی در همین هشتی بود که از مهمان پذیرایی هم می‌شد!
ممکن بود که هنرمند یا اهل کسب و پیشه‌ای در خانه خود کار کند، لذا اگر خانه‌اش آنقدر وسیع نبود که برای پذیرفتن مراجعانش، اندرونی و بیرونی مجزا و جدا از هم داشته باشد، از فضای هشتی بسیار استفاده و بهره می‌برد.
نقش هشتی در تعریف کردن رابطه همسایگی و تقویت آن بسیار مهم بوده‌است. اگر هشتی بین چند خانه مشترک بود (که معمولاً هم چنین بود) اهالی آن خانه‌ها که یا با هم فامیل بودند یا به هم بسیار نزدیک، از فضای هشتی برای دور هم‌نشینی و گَپ و گَعده و بازی و مشق نوشتن و … استفاده می‌کردند. در حقیقت ، آن‌ها که هشتی مشترک داشتند، خانواده واحدی بودند که بخاطر حفظ روابط محرم و نامحرم و رعایت حریم عمومی و خصوصی خانه‌های خود، در خانه‌های جدا از هم زندگی می‌کردند.
(( قسمت ( هشتی ) برگرفته از سایت ویکی پدیا میباشد))
ادامه دارد
خوانندگان محترم می توانند مطالب فوق را از طریق گانال تلگرامی ذیل دنبال نمایند.
sir_tapiyaz@

مطالب مرتبط

۲ دیدگاه‌

  1. فریدون افتخاری گفت:

    با عرض معذرت هر چه بیشتر این خاطرات را می‌خوانم کمتر مطلبی راجع به تربت در آن می‌یابم .
    در چند قسمت اول چیزهایی راجع به خیابان‌ها و آب انبار و کارخانه قند بود ولی بعد از تمام کلی گویی راجع به نحوه زندگی و روشنایی و گرمایش نوشته شده که در تمامی مناطق ایران و شاید خاورمیانه رایج بود.
    خاطراتی از تربت بنویسید. اولین دبستان، دبیرستان، بیمارستان، برق و آب ولوله کشی و ورزش .
    چه کسی اولین مدرسه مدرن را بازکرد. چه کسی اولین بانک، بیمارستان، عدلیه، نظممیه ، کشاورزی و دامپزشکی . چه مشکلات و سختی هایی داشتند . خاطرات زیر کرسی برای زیر کرسی خوب است نه برای تاریخ نوسی. شاید من اشتباه می‌کنم

    • کاظم خطیبی گفت:

      با سلام جناب افتخاری گرامی ممنونم از توجه شما نظر شما کاملا بجاست تذکر شما را منهم به ایشان اطلاع داده ام قرار است در این مورد تجدید نظر شود مطمن باشید نظرات اصلاحی جنابعالی و سایر همدیاران عزیز منظور خواهد شما با ارزوی بهترینها ارادتمند کاظم خطیبی

پاسخ دادن به فریدون افتخاری لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *