«اعتماد» با نگاهی به نامه ۳ ماه پیش آیت‌الله موسوی‌خوئینی‌ها از نامه اخیر وی خطاب به اصلاح‌طلبان گزارش می‌دهد نامه مصلحانه آیت‌الله رییس کمیته سیاسی فراکسیون امید: بازسازی گفتمانی باید در عین فعالیت سیاسی انجام شود«باید کاری کرد که همه کارشناسان که شمارشان امروز به برکت انقلاب و جمهوری اسلامی به هزاران نفر می‌رسد، به صحنه بیایند… تا برآیند تضارب آرای اندیشمندان تبدیل به اراده و خواست عمومی شود و کشور و ملت و جمهوری اسلامی از این وضعیت اسفبار و غیرقابل ‌دوام بیرون بیاید.» (علیرضا کیانپور)

حدود ۳ ماه پیش، وقتی هفتمین روز تیرماه در نامه‌ای خطاب به بزرگان کشور از «آسیب دیدن مقبولیت و مشروعیت‌ نظام» و «بی‌اعتمادی و بی‌اعتقادی مردم نسبت به مدیریت کلان کشور» گفت و تاکید کرد که «این اوضاع غیرقابل ‌دوام» به‌ نحوی می‌تواند «معلول شیوه مدیریت در بالاترین سطح و قدرت نافذ آن» باشد، ولوله‌ای به راه افتاد و موج عظیمی از واکنش‌ها را در فضای سیاسی-رسانه‌ای کشور برانگیخت که بی‌راه نیست اگر بگوییم دامنه آن حتی تا روزهای پایانی تیرماه هم فروننشسته بود. علت اثرگذاری کلام و نگاه او، البته بخشی در محتوای آنچه می‌گفت نشات می‌گرفت اما جز این، جایگاه و شأن او به عنوان دبیرکل مجمع روحانیون مبارز و سیاستمداری کارکشته -که از السابقون انقلاب و اصلاحات بوده و هست- در شکل‌گیری چنان شرایطی بی‌اثر نبود. چه آنکه آن سطور و خطوط به ‌قلم و امضای «سیدمحمد موسوی‌خوئینی‌ها» منتشر شد و حالا حدود ۳ ماه پس از آن «جنجال‌نامه آیت‌الله»، نامه‌ای دیگر به همان قلم و با همان امضا منتشر شده که در مقدمه و طرح بحث با نامه پیشین، مشابهات بسیار دارد اما علاوه بر وصف اوضاع سخت این روزهای ملت و مملکت، حاوی توصیه‌ای است جدی من‌باب امر «مشارکت انتخاباتی» و آثار و عواقب بی‌توجهی به این فقره که به ‌باور آیت‌الله، مشکلات و مصائب کشور را دوچندان کرده و اوضاع را از اینکه هست، وخیم‌تر می‌کند.

در شرح مصائب ملت

موسوی‌خوئینی‌ها از قضا در بخشی از این نامه تازه -که شامگاه سه‌شنبه، تنها چند دقیقه پس از اتمام نطق ویدیویی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در کانال تلگرامی خود منتشر کرد- به آن نامه ۳ماه پیش خود نیز اشاره کرده و آورده که «بی‌تردید مسائلی هست که پیش از طرح قضیه انتخابات، باید به آنها توجه شود و بنده در نامه مورخ ۷/۴/۹۹ به یکی از آنها اشاره کردم؛ یعنی ضرورت آزادی اظهارنظر تحلیلگران و صاحب‌نظران درباره مسائل مهم کشور و تصمیمات گرفته ‌شده یا تصمیماتی که گرفته می‌شود. در این‌ صورت معلوم خواهد شد که کدام‌ یک از آنها درست بوده و از کدام تصمیم، کشور به چنین وضع آشفته‌ای رسیده و فقر و تنگدستی به اندازه‌ای شده که توان تدبیر معیشت را از خانواده‌ها و سرپرستان‌شان ربوده است و وادارشان کرده که گاهی تن به هر کاری بدهند تا بتوانند به زندگی آکنده از حسرت و اندوه و ناداری خود ادامه دهند.» او همچنین تاکید کرده که «باید کاری کرد که همه کارشناسان که شمارشان امروز به برکت انقلاب و جمهوری اسلامی به هزاران نفر می‌رسد، به صحنه بیایند… تا برآیند تضارب آرای اندیشمندان تبدیل به اراده و خواست عمومی شود و کشور و ملت و جمهوری اسلامی از این وضعیت اسفبار و غیرقابل ‌دوام بیرون بیاید.»

در اهمیت انتخابات

با این همه اما موسوی‌خوئینی‌ها تاکید دارد که اگرچه «موضوعاتی هست که باید ابتدا به آنها پرداخت اما در روزها و ماه‌های آینده از اهمیت انتخابات نیز نباید غافل ماند.» چراکه به باور او «بی‌توجهی به امر خطیر انتخابات ریاست‌جمهوری، قطعا اوضاع آشفته و نابسامان اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور را نه‌تنها به سامان نمی‌رساند که بدتر از آنچه هست، می‌کند.»

موسوی‌خوئینی‌ها، «نهاد ریاست‌جمهوری» را «تنها نهادی» می‌داند که «در قواره سایر جمهوری‌های دنیا، نماد جمهوریت نظام است» و معتقد است که انتخابات ریاست‌جمهوری، «برخلاف انتخابات خبرگان رهبری -که آن هم مشکلاتی دارد و باید در زمان دیگری به آن پرداخت- یک انتخابات صنفی نیست.» او نوشته همین جایگاه نهاد ریاست‌جمهوری است که «آرامش را از گروهی گرفته و می‌خواهند با هر بهانه‌ای آن را از ساختار نظام حذف کنند» و از قضا به همین دلیل باید «همه فعالان سیاسی و گروه‌ها و احزاب و انجمن‌ها و دیگر تشکل‌هایی که دل در گرو جمهوری اسلامی دارند، فعالانه در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کنند تا این نهاد و نماد جمهوریت مستحکم‌تر از پیش بماند و خیال محو آن را از سر خام‌اندیشان و احیانا بدخواهان بیرون کند.» موسوی‌خوئینی‌ها البته مقصر «عدم مشارکت» را مردم نمی‌داند و معتقد است که دست‌کم «یکی از علل عدم‌ مشارکت بعضی گروه‌ها و برخی فعالان سیاسی، رفتار ناصواب نهادهای مسوول و غیرمسوول و دخالت‌های ناروای آنان در تمام مراحل انتخابات است» اما با پرهیز از آنچه «تخطئه این نگاه» خوانده، طرح پرسش می‌کند که «آیا نباید به همین علت، در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هر چه بیشتر این رفتارها و دخالت‌های ناروا آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟!» او همچنین می‌پرسد: «اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالت‌های ناروا شده‌اند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟! آیا عرصه را ترک می‌کنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات می‌آورند؟! هرگز چنین گمانی به شما گرامیان نمی‌رود. پس در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدی الحُسْنیین دست یابید: یا پیروزی یا افشای بیشتر چهره کسانی که انتخابات را به بازی گرفته‌اند.»

نگرانی تکرار اسفند ۹۸ در خرداد ۱۴۰۰

آمار نگران‌کننده مشارکت انتخابات مجلس یازدهم به عنوان آخرین انتخاباتی که به ‌صورت سراسری برگزار شده و اوضاع و احوالی که از زمان برگزاری آن انتخابات در اسفندماه ۹۸ تاکنون و نیز شرایطی که به نظر می‌رسد در ماه‌های پیش‌رو بر کشور حاکم باشد، حالا مدتی است که بسیاری از ناظران و تحلیلگران را به این باور رسانده که همان‌طور که انتخابات مجلس یازدهم با میانگین مشارکت ۴۲ درصدی، رکورد کمترین میزان مشارکت را در تمامی انتخابات ۴۲ سال اخیر شکست، احتمالا انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ نیز یا با مشارکتی نازل‌تر از آنچه اسفندماه ۹۸ رقم خورد، برگزار می‌شود یا باتوجه به آنکه معمولا انتخابات ریاست‌جمهوری معدل مشارکت بالاتری نسبت به دیگر انتخابات دارد، این انتخابات با مشارکتی در همین حد و حدود ۴۰ تا ۵۰ درصدی، رکورد میزان مشارکت در میان ۱۳ دوره انتخابات ریاست‌جمهوری را جابه‌جا خواهد کرد. رکوردشکنی در مسیر عکس و رو به افول که نه‌تنها هیچ افتخاری به‌ همراه ندارد، بلکه باعث نگرانی و هشدار و زنگ خطری است جدی برای ایران و از همین‌روست که حالا بسیاری از ناظران دلواپس این وضعیتند.

۲ نامه شجاعانه و محترمانه

جلال میرزایی، رییس کمیته سیاسی فراکسیون امید مجلس دهم که معتقد است نامه اخیر موسوی‌خوئینی‌ها بیش از نامه ۳ ماه پیش، نشان‌دهنده «شجاعت سیاسی آیت‌الله» است، به «اعتماد» گفته «اینکه وقتی شرایط سخت است، به نقد سختی‌ها و مشکلات بپردازیم، امری ارزشمند است، اما طرح این انتقادها برای یک چهره سیاسی، دست‌کم این نکته مثبت را به همراه دارد که از آنجا که بازگوکننده حرف دل مردم است، مهم‌ترین سرمایه سیاسی خود را که همانا حمایت مردم باشد، تقویت می‌کند. اما این هم بسیار شجاعت می‌خواهد که سخنی را به زبان بیاوری که ممکن است چندان به مذاق عموم ملت خوش نیاید.» این نماینده پیشین مجلس البته تاکید دارد که «نامه تیرماه آیت‌الله موسوی‌خوئینی‌ها هم محتوایی کاملا محترمانه داشت و از سر دلسوزی برای شرایط کشور بود اما این نامه اخیر، سخنی است با بسیاری از اصلاح‌طلبان که در شرایط موجود، نسبت به آینده کشور بسیار ناامیدند و به همین خاطر دچار سرگشتگی شده‌اند.» میرزایی گفته که «موسوی‌خوئینی‌ها در فضای کنونی که گفتمان غالب در جریان اصلاح‌طلبی از این قرار است که این جریان را به سمت عدم‌ مشارکت سوق می‌دهد و بخشی از شهروندان هم به این خاطر که با تغییر دولت‌ها تفاوتی در وضع معیشت رخ نداده، نگاهی اعتراضی به مسائل دارند و البته نمی‌خواهند این دیدگاه اعتراضی و انتقادی را با مشارکت انتخاباتی بیان کنند، بلکه به سوی قهر از صندوق می‌روند، دست به کاری شجاعانه زده و نظرش را به‌‌رغم مخالفت‌هایی که به آن آگاه است، بیان کرده است.»

در تداوم مسیر دور و دراز اصلاحات

رییس کمیته سیاسی فراکسیون امید مجلس دهم تاکید دارد که موسوی‌خوئینی‌ها نه شبیه کسانی است که هیچ ایرادی در مجموعه حاکمیت نمی‌بینند و احساس می‌کنند که اوضاع به ‌اصطلاح گل و بلبل است، نه شبیه به گروهی که به‌رغم وقوف به مشکلات، سکوت اختیار می‌کنند و نه البته شبیه به کسانی که با علم به وخامت اوضاع، لبخند رضایت می‌زنند. او معتقد است که موسوی‌خوئینی‌ها، همان‌طور که ۳ ماه پیش از سر احساس مسوولیت دست به قلم برد، امروز هم اقدام به نگارش این نامه کرده؛ با این تفاوت که آن زمان مخاطبش حاکمیت بود و امروز با همفکران اصلاح‌طلبش سخن می‌گوید. میرزایی معتقد است که جریان اصلاحات مسیر درستی را پیش نگرفته است؛ چراکه به‌گفته او، اصلاح‌طلبان یا دست‌کم بخشی از کنشگران این جریان سیاسی معتقدند از آنجا که ممکن است با حضور در انتخابات، به پیروزی نرسیده و شکست بخورند، پس بهتر است کنار بمانند و حتی تا یک دهه سرگرم بازسازی گفتمانی شوند. رییس کمیته سیاسی فراکسیون امید مجلس دهم اما معتقد است که «بازسازی گفتمانی باید در عین فعالیت سیاسی انجام شود.» او گفته که اصلاح‌طلبان ظرفیت بسیار عظیمی در اختیار دارند که اساتید دانشگاه، کنشگران سیاسی و همچنین فعالان رسانه‌ای و فرهنگی را شامل می‌شود و لازم است از تمامی این ظرفیت‌ها برای بازسازی گفتمانی استفاده شود. میرزایی می‌گوید: «بسیاری برای اصلاحات هزینه داده‌اند و اینکه چون رای‌مان به نتیجه نرسیده، همه ‌چیز را کنار بگذاریم، منطقی نیست. ضمن آنکه آرمان‌های بلند اصلاحات اساسا قرار نیست با یک انتخابات حاصل شود که اگر چنین نشد، کنار بکشیم و کاری نکنیم.» میرزایی که در روزهای فراغت از کار نمایندگی مجلس، دوباره به محل کار سابقش در گروه علوم سیاسی دانشگاه باهنر بازگشته، به نقش قشر تحصیلکرده جامعه به عنوان مهم‌ترین پایگاه و سرمایه اصلاح‌طلبان اشاره می‌کند و معتقد است که مردم باید بدانند راه اصلاحات، راهی است پر از سنگلاخ و پیچ و خم؛ این جاده دور و دراز نباید باعث فرسودگی و کندی حرکت اصلاح‌طلبان شود.

تصمیم با ملت

جالب آنکه موسوی‌خوئینی‌ها هم در سطور پایانی این نامه، از همین سختی‌ها گفته و تاکید دارد که از قضا اکنون «زمان آن است که تمام احزاب و گروه‌ها و فعالان سیاسی از هر قشر و جناحی در انتخابات حضوری فعال داشته باشند.» چراکه به باور او «اگر در کشور آزادی است و انتخابات آزاد برگزار می‌شود، پیروزی یک جناح و شکست جناح دیگر هیچ خطری برای کشور و ملت و جمهوری اسلامی ندارد. اگر انتخابات آزاد نباشد و از همان آغاز راه و در مراحل مختلف انتخابات، عده‌ای مرتکب کارهایی شوند که نباید بکنند، سرانجام این ملت بزرگ ایران است که تصمیم نهایی را خواهد گرفت و در این‌صورت خسران از آن کسانی است که راه را بر اصلاحات بستند.»

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *