کبر عالمی به دلیل ابتلا به ویروس کرونا از میان ما رفت معمار تصویرهای ماندگار با گفتارها و نوشتارهایی از: احمد طالبی‌نژاد محمدعلی نجفی، فریدون مجلسی و ابراهیم حاتمی‌کیا ( تینا جلالی) 

اکبر عالمی

 

 

 

 

در میانه روزهای پاییزی که کرونا همچنان می‌تازد و جان آدمیان را درو می‌کند؛ یکی دیگر از ستاره‌های تابناک آسمان فرهنگ و هنر ایران خاموش شد و جسم و جان استادی وزین و گرانقدر از مزرعه هنر کشورمان چیده شد. باری بامداد سه‌شنبه بود که خبر رسید دکتر اکبر عالمی مدرس، پژوهشگر، منتقد، عکاس، مستندساز، مجری کارشناس سینما و تلویزیون، استاد دانشگاه تربیت مدرس و کارگردان ایرانی بر اثر ابتلا به بیماری کرونا ‌دار فانی را وداع گفت.

عالمی چگونه به کرونا مبتلا شد؟

البته چند روزی بود که خبر بیماری او در رسانه‌ها منعکس می‌شد. زنده‌یاد اکبر عالمی در گفت‌وگوی کوتاهی که ۱۵ مهرماه با ایسنا داشت بیماری‌اش را این‌گونه توضیح داد که: «برای فیلمبرداری مستندی با سه نفر دیگر از همکارانم به یکی از بیمارستان‌های تهران رفته بودیم و اگرچه تمام موارد ضروری را رعایت کردیم اما با این حال هر چهار نفر به کرونا مبتلا شدیم.» با این حال امیر سرایی مقدم، خواهرزاده او روز گذشته به ایسنا گفته: «طبیعت ویروس کرونا به گونه‌ای است که نمی‌توان با اطمینان کامل گفت که فرد کجا و چگونه به آن مبتلا شده است. دو روز پیش از بستری شدن آقای عالمی، برای ساخت مستندمان به بیمارستان رفته بودیم و البته ایشان حدود ۱۲ روز پیش برای حضور در یک جلسه دفاع به دانشگاه رفته بودند. طبیعتا به‌طور قطع و یقین نمی‌توان گفت در کدام‌یک از این مکان‌ها به کرونا مبتلا شده‌اند.»

عالمی و اجرای برنامه «هنرهفتم»

در تقدیر و مقدرات اکبر عالمی آمده که در اهواز ‌زاده شود اما بعدها وقتی به سنین آگاهی می‌رسد عشق سینما او را راهی تهران می‌کند و او موفق می‌شود در رشته‌ سینما از دانشکده هنرهای دراماتیک فارغ‌التحصیل شود. اما نهایتا از انگلستان مدرک دکترای سینما دریافت می‌کند.

آنچه بیشتر با نام اکبر عالمی گره خورده اجرای برنامه «هنرهفتم» است که اواخر دهه شصت پنجشنبه شب‌ها از شبکه اول پخش می‌شد و او آن زمان با تسلط و دانش خود به خوبی توانسته بود نظر مخاطبان سینما را جذب کند و برنامه‌اش پرمخاطب شود. سال‌ها پیش اکبر عالمی درباره ساختار برنامه‌های تلویزیونی گفته بود: «دوربین تلویزیون قداست خاصی دارد و نباید با آن شوخی کرد چرا که بینندگان تلویزیون دارای فهم و شعور بالا و آگاهی نسبی نسبت به مسائل روز دنیا هستند و حرکات و گفتار مجری را نیز زیر نظر دارند. به همین دلیل مجری باید اطلاعات کافی در خصوص موضوع برنامه‌ای که قرار است اجرا کند، داشته باشد.»

پیشنهادهای کاری کشورهای مختلف

را قبول نکرد

عالمی سال ۹۵ در مراسم تجلیلش که روز معلم و به همت بنیاد سینمایی فارابی برگزار شده بود گفته بود: «اوایل انقلاب و در دوره‌ای که مسوولیت بخش فیلم و عکس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را برعهده داشتم پیشنهادهای کاری زیادی از کشورهای مختلف داشتم که به دلیل عرق ملی قبول نکردم و با افتخار به کارم ادامه دادم، چنانچه وصیت کرده‌ام در وطنم ایران دفن شوم.» او معتقد بود در کنار مطالعاتی که طی این سال‌ها داشته بخش زیادی از آموخته‌های خود را از طریق کشف و شهود اندوخته است و به غیر از ۴۳ سال تدریس که یک رکورد محسوب می‌شود، ۳۱ فیلم مستند تولید کرده و هشت سال عضو شورای عالی کتاب انتشارات سروش بوده است.

اکبر عالمی به روایت احمد طالبی‌نژاد

همکاری که پیشنهاد این نوشتار را به من داد از من پرسید با آقای عالمی دوستی، مراوده‌ای داشتید؟ در جواب گفتم چه کسی با عالمی دوست نبود؟ یا بهتر بگویم او، با چه کسی دوست نبود. اکبر عالمی به اسامی مختلف نزد دوستان یاد می‌شد و مورد خطاب قرار می‌گرفت از اکبر آقا گرفته تا اکبر جان و… از جمله انسان‌های بی‌نظیری بود که کسی نمی‌توانست با او دشمنی داشته باشد حتی اگر با حرفه و مواضع او سر سازگاری نمی‌داشتند اگر چه اکبر عالمی از همان ابتدا که وارد این حرفه شد هرگز در جهت انجام کار غیراصولی گام برنداشت که کسی با او دشمنی داشته باشد او فعالیت اصلی خود را قبل از انقلاب در پارس فیلم به عنوان مسوول لابراتوار شروع کرد. گاهی هم نقش‌های کوچکی در بعضی فیلم‌های پارس فیلم بازی می‌کرد ولی بعدها وارد وزارت فرهنگ و هنر (ارشاد امروزی) شد. یکی از بهترین کارهایی که انجام داد نظارت بر ترمیم نسخه‌های تخریب شده فیلم‌های مستند سینمای ایران بود از تاج‌گذاری رضاشاه گرفته تا بعضی فیلم‌های مستندسازان نظیر کامران شیردل که در آرشیو مانده و از نظر فنی آسیب دیده بود. او همچنین از مدرسان برجسته سینما هم به شمار می‌رفت.

ولی دوستی من با او از برنامه «هنر هفتم» شروع شد که هر هفته پنجشنبه شب‌ها از شبکه یک پخش می‌شد و به گمانم هنوز هم بعد از گذشت سال‌ها بهترین برنامه سینمایی است و خاطرات مشترک زیادی برای نسل ما آفریده است. نویسنده و مجری برنامه خودش بود اما تهیه‌کننده را شخص دیگری بر عهده داشت. او در هر برنامه از یک منتقد دعوت می‌کرد تا درباره فیلم‌ها حرف بزند، من هم دو سه بار این افتخار را داشتم به دعوت شخص خودش به این برنامه بروم. بار اولی که به استودیو رفتم آنقدر ترس برم داشت که به محض شروع برنامه می‌خواستم بلند شوم و بگویم کات، من نیستم. نمی‌دانم تقدیر چه بود که اشکال فنی پیش آمد و ضبط برنامه را متوقف کردند. در این فاصله تا شروع دوباره برنامه اکبر و من صحبت کوتاهی کردیم که به آرامش رسیدم و تا آخر برنامه پیش رفتیم و ظاهرا از قسمت‌های موفق آن برنامه هم بود. به هر صورت رفاقت ما از آنجا بیشتر شد البته قبل از آن هم با او آشنایی داشتم ولی اساسا هر کسی با اکبر عالمی سر و کار داشت تبدیل به دوست او می‌شد. بارها دیده بودم دانشجوهایش در محیط کار یا در خیابان او را می‌دیدند با لفظ اکبر آقا او را خطاب می‌کردند او هم جواب می‌داد و همه را می‌شناخت. بسیار آدم مبادی آدابی بود و نکته بسیار مهم اینکه بسیار خوش‌لباس بود. بر خلاف اغلب کسانی که در دهه شصت و دوران جنگ سعی می‌کردند لباس‌های ناموزون بپوشند او همیشه لباس‌های شیک می‌پوشید و فقط کراوات کم داشت آن هم لابد در برنامه تلویزیونی مجاز نبود. شخصیت او را به دو وجه می‌توان تقسیم کرد:

یکی وجه شخصی و اخلاقی و عشق به سینما و دیگر وجه فنی که این دومی بسیار مهم است و در آن دوران تاثیرگذار بوده است. در حال حاضر نیازی به لابراتوار نیست ولی در آن زمان بحث لابراتوار در تولید فیلم بسیار جدی و اساسی بود. اکبر عالمی به داد وجه فنی سینمای ایران رسید و در این زمینه چند کتاب‌ نوشت و ترجمه کرد. نظریه‌های او برای هم‌نسلان ما در همه عرصه‌ها بسیار راه‌گشا بود نه فقط در زمینه بحث‌های نظری سینما بلکه در زمینه امور فنی سینما تا حدی که می‌توانیم اکبر عالمی را سلسله جنبان مباحث فنی در سینمای ایران بعد از انقلاب بنامیم.

به هرحال او دانش‌مردی بود که افتادگی عجیبی داشت. در هر برنامه یا جلسه‌ای که حضور داشت پشت تریبون هنگام سخنرانی از روی احترام به حضار نامدار آن جلسه اشاره می‌کرد. فقدانش جبران‌ناپذیر نیست اما مثل او کمتر پیدا خواهیم کرد؛ شخصیت چند وجهی که در اخلاق و انسانیت و حرفه‌ای که به آن علاقه‌مند بود مطلوب و محبوب دل‌ها باشد. من هر بار با دیدن او سرشار از مهر و دوستی می‌شدم.

عالمی چگونه تیتراژ سریال سربداران

را ساخت؟

نگاهی به کارنامه اکبر عالمی نشان می‌دهد که او در مقوله‌های مختلف سینمایی فعالیت داشته؛ از بازیگری و مدیریت تولید فیلم گرفته تا کارگردانی و تدریس و… ساخت تیتراژ سریال «سربداران» به کارگردانی محمدعلی نجفی هم جزو کارهای ماندگار او در عرصه هنر به شمار می‌رود.

محمدعلی نجفی با حزن و اندوهی بسیار که در صدایش پیچیده درباره مراوده و دوستی با اکبر عالمی می‌گوید: «از سال ۵۸ که مسوول امور سینمایی شدم و آقای عالمی مدیرکل اداره تولید فیلم در مرکز سینمایی بود ما با هم همکار بودیم. سال‌های بعد که خواستم سریال سربداران را بسازم از اکبر (او را اکبر خطاب می‌کردم) خواستم در ساخت این مجموعه با من همراه باشد و او هم قبول کرد و مدیریت تولید این سریال را برعهده گرفت.»

نجفی به گفته‌هایش ادامه می‌دهد که «سر فیلمبرداری سربداران بودیم مدیر شبکه اول تلویزیون از من خواست که از آقای عالمی خواهش کنم مسوولیت سرپرستی لابراتوار تلویزیون را قبول کند و به این ترتیب اکبر عالمی از سریال ما جدا شد و به تلویزیون رفت. با این حال ارتباط تنگاتنگی بین ما وجود داشت و او از نگاتیو‌های سریال سربداران در تلویزیون به خوبی حراست می‌کرد. باتوجه به اینکه آن زمان تفکر پست‌مدرنیستی نسبت به سریال سربداران داشتم از عالمی خواستم که با فرمت تاریخی تصاویر سنگواره‌ای بسازد که تبدیل به شمایل آدم‌های امروز شود. انگار که آدم‌ها از دل سنگ و تاریخ بیرون آمدند. باور کردنی نیست که او با چه زحمتی این کار را انجام داد؛ طوری که من وقتی تیتراژ آماده شده را دیدم از شوق بغض کردم و اشک ریختم.»

این کارگردان در بخش دیگری از صحبت‌هایش به این نکته اشاره می‌کند که «رفاقت ما سال‌ها ادامه داشت. خیلی با هم عیاق بودیم و خانوادگی با هم رفت و آمد داشتیم. به راستی که او از آدم‌های استثنایی روزگار به شمار می‌رفت. اگر شجریان در مقوله موسیقی سرآمد و سلطان بود اکبر عالمی در زمینه تکنیک و فرهنگ هنر تصویر بی‌نظیر و نخبه بود. بی‌اغراق می‌گویم که همیشه دلم می‌خواست مثل شاگرد کنار او باشم.»

کارگردان سریال «سربداران» در ادامه صحبت خود به این نکته اشاره می‌کند که همان‌طوری که یک تاریخ طول می‌کشد تا افرادی همچون سعدی و حافظ در این دنیا ظهور کنند یک تاریخ باید بگذرد تا ما آدم‌هایی نظیر شجریان و دکتر عالمی داشته باشیم. یک ماه پیش قرار بود همدیگر را ببینیم و مفصل حرف بزنیم اما کرونا این مجال را از ما گرفت و این مصیبت را بر دل ما نشاند. یادش همیشه با من خواهد بود.

«آدم‌های بزرگ هرگز نمی‌میرند»

فرزاد خوشدست، کارگردان مستند تحسین‌برانگیز «خط باریک قرمز» که از شاگردان اکبر عالمی است درباره ابعاد شخصیتی و هنری او برای‌مان این‌گونه نوشت: «یک‌بار بعد از فوت عباس کیارستمی که اکبر عالمی را دیدم وقتی فهمید خیلی غمگین هستم به من خیلی راحت این حرف را زد: «آدم‌های بزرگ هرگز نمی‌میرند.» چند روز قبل که شجریان فوت کرد یاد اکبر عالمی افتادم که با آن فن بیان بی‌نظیر این جمله ساده را چنان محکم به من گفت که هر بار با رفتن یک مرد بزرگ یاد او می‌کردم، حالا استاد من خودش هم رفت. خیلی از بزرگان در سینما شاگرد کلاس‌های اکبر عالمی بودند. هر بار که در کلاس درس‌های فنی حاضر می‌شد یک ساعت قبل از شروع درس یک کتاب یا یک فیلم را با عشق و یک انرژی عجیب به دانشجویانش معرفی می‌کرد. برایش مهم بود که اگر تکنیک می‌آموزی آن را برای گفتن چه حرف و ایده‌ای به کار می‌گیری. بسیاری از کتاب‌های مهم دهه هفتاد را او به بهترین شکل به ما معرفی کرد و من هم بلافاصله خواننده آن کتاب‌ها می‌شدم. همان دوره ناصر تقوایی و دکتر رفیعی و دکتر سمندریان و گلشیری و دولت‌آبادی و ضابطی جهرمی و محمدعلی نجفی و پرویز بهرام و خیلی‌های دیگر هم معلم ما بودند. عالمی همیشه برای اساتید دیگرمان هم یک همدم بود و عاشقانه دوستش داشتند. تعریف می‌کرد یک‌بار در اوایل دهه هفتاد برای کمک به تولید کار یک فیلمساز مطرح به اتاق یک مدیر سینمایی رفت و ابتدا تلفن آن مدیر را قطع کرده بود و وقتی آن مدیر مبهوت به رفتار او نگاه می‌کرد به چشمان او خیره می‌شود و می‌گوید: «می‌خواهم درباره یک آرتیست بزرگ با تو حرف بزنم و تو نباید پلک بزنی تا حرف من تمام شود که من دست خالی از اتاق تو خارج نشوم.» خیلی‌ها عالمی را فقط با کتاب‌هایی مثل تمهیدات سینمایی و مدیریت و بروز کردن مهم‌ترین لابراتوارهای ایران و چند برنامه مهم سینمایی و طراحی تیتراژ مجموعه سربداران و… می‌شناختند اما اکبر عالمی بسیار فراتر از اینها بود. مردی با دانش که معمار کلمات تاثیرگذار بود و این در چند خط نوشته من نمی‌گنجد. قدرت نافذ کلام استاد عالمی فقط از شناخت و درک معانی و تحصیلات و زبان‌شناسی او نبود. او خودش یک آرتیست بود، یک هنرمند که همیشه دانشجو بود و همیشه در علمِ هنر به‌روز و در خلاقیت مانند یک شاعر بود. یک‌بار به من گفت؛ خوشدست اگر ۵۰ شب دیگر اجازه می‌دادند که برنامه آن روی سکه را پیش ببرم، فرهنگ فیلم دیدن مردم رو عوض می‌کردم. او هم حسرت زیاد داشت و باید از حسرت‌هایش دیگران بنویسند. هر چند که «آدم‌های بزرگ هرگز نمی‌میرند.»

ایمانی می‌داد که فراتر از تکنیک بود

ابراهیم حاتمی‌کیا، کارگردان سینما خود را شاگرد ابراهیم عالمی می‌داند و معتقد است سینمای ایران بزرگ استاد سینمایش را از دست داد. این کارگردان دربخشی از نوشتار خود که در اختیار ایسنا گذاشته به خاطرات سال‌های دور با عالمی گریزی می‌زند و به سال ۵۹ اشاره می‌کند که خودش جوانی ۱۹ ساله بوده و عاشق فیلمبرداری و در ادامه می‌نویسد: «برای اولین‌بار در کلاس‌های فیلمسازی شرکت کردم و شدم شاگرد استاد اکبر عالمی. دلچسب‌ترین کلاس‌های فیلمسازی. او با کیف چرمی بزرگی وارد کلاس می‌شد و همچون شعبده‌بازان یکی‌یکی از کیف اسلاید و کتابی و ابزاری بیرون می‌کشید و ساعت‌ها به شیوه سمعی و بصری شاگردان را سِحر می‌کرد. استاد به من جسارت داد و من در زیرزمین خانه، فیلم سوپر ۸ را که ۱۵ متر طول داشت ظاهر کردم. باوری که استاد به ما می‌داد از جنس سحر بود. او ایمانی می‌داد که فراتر از تکنیک بود.»

امروز مراسم مشایعت اکبر عالمی

مراسم تشییع زنده‌یاد اکبر عالمی امروز چهارشنبه ۲۳ مهر ماه در قطعه هنرمندان برگزار می‌شود و از قرار معلوم و باتوجه به شرایطی که کرونا تحمیل کرده تعداد محدودی از وابستگان درجه یک این هنرمند با رعایت پروتکل‌های بهداشتی در این مراسم حضور داشته باشند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *