پایان آخرین بازمانده علی خاوری ششمین دبیرکل حزب توده در سن ۹۸ سالگی درگذشت ( محمود فاضلی روزنامه سازندگی ۱۴ فروردین ۱۴۰۰)
توسط کاظم خطیبی · فروردین ۱۴, ۱۴۰۰

علی خاوری از زندانیان دوران شاه و صدر حزب توده ایران، ۲۹ اسفند ماه ۱۳۹۹ در سن ۹۸ سالگی بر اثر ایست قلبی درگذشت. خاوری در پی دستگیری رهبران حزب توده در سال ۱۳۶۲، در مقام دبیر اول، رسماً عهدهدار مدیریت این حزب شد و بیش از سی سال در این سمت بود. فراز و فرودهای این حزب در طول حدوداً چهار دهه گذشته با نام خاوری گره خورده و با قرار گرفتن در مرکز مسائل تشکیلاتی و مباحث سیاسی، نقش مهمی در حزب توده داشت.
خاوری و آغاز مبارزه سیاسی
علی خاوری خراسانی با نام مستعار «غفار توکل» زاده ۱۳۰۲ در مشهد، از سال ۱۳۲۰ به عضویت حزب توده درآمد. در سالهای ۱۳۲۳-۱۳۲۴ در مشهد و سایر شهرهای خراسان، دانشسرای مقدماتی را به پایان برد و در امور آموزشی فعال بود. در سازمان جوانان حزب توده مشهد و کمیته ولایتی سبزوار و قوچان فعالیت داشت. خاوری در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به شوروی گریخت و مقیم تاجیکستان شد و ضمن فعالیت سیاسی، ادامه تحصیل داد و در رشته «تاریخ و ادبیات» فارغالتحصیل و در مدرسه گورکی تاجیکستان معلم زبان فارسی شد. همسرش روسی بود و فرزندانش در شوروی تحصیل کردند.
خاوری پس از مدّتی از طرف رهبری حزب به همراه بهرام دانش، رصدی، سرهنگ نوایی، العطایی، خلعتبری و سرهنگ چلیپا برای کار در دانشگاه پکن و تدریس زبان فارسی و به راه انداختن برنامه رادیویی بهزبان فارسی به چین اعزام شد. پس از بازگشت از چین و طبق تصمیم رادمنش رهبری وقتِ حزب، در سال ۱۳۴۳ برای سازماندهی مبارزه در درون کشور همراه با حکمتجو و سرگرد رزمی و مهندس معصومزاده به ایران اعزام شد و در اختیار عباسعلی شهریاری نژاد (مسئول تشکیلات تهران حزب توده و عامل نفوذی ساواک) قرار گرفت. خاوری خود در این زمینه میگوید: «این تصمیم تنها شامل رفیق حکمتجو و من نبود. رفقا سرگرد رزمی و مهندس معصومزاده نیز در این جمع بودند. آنچنان که جریان حوادث بعد از اعزام نشان داد تصمیم بسیار خام و بدون تدارکات لازم به اجرا گذاشته شده بود. رزمی، معصومزاده، حکمت جو و من در خانهای اجارهای چند اتاقه با حضور فردی که بعدها معلوم شد عامل و مامور ساواک، که زن مسن و کودکی را نیز به عنوان پوشش امنیتی با خود آورده بود، همخانه بودیم. مجموعه این شرایط و شکل زندگی و رفتار فرد پوشش امنیتی به شدت مشکوک و سئوال برانگیز بود. در صحبتی با رفیق حکمتجو به او گفتم تشکیلات یا در تور و دام ساواک است یا همین روزها به این سرنوشت دچار خواهد شد. برای آن دلایل و شواهد روشن داشتم و پیشنهادم این بود که سازماندهی فعالیت حزبی از بیخ و بن باید تغییر کند. طرح این تغییرات با رفیق حکمتجو ریخته شد و برای اجرای آن قرار به سفر من به خارج و دیدار با رهبری حزب گرفته شد که عبور از مرز و گرفتاری حکمتجو و من را با خود داشت.»
هر دو نفر در سال ۱۳۴۳ دستگیر و در دادگاه نظامی به حبس ابد محکوم شدند. دادستان رژیم شاه که خاوری را به جاسوسی و توطئه علیه امنیت کشور متهم کرده بود، در کیفرخواست خود گفته بود: «با توجه به مسئولیتهای او در شوروی و مأموریت او از طرف حزب (تودهٔ ایران) به چین کمونیست، محرز و مسلّم است که نامبرده یکی از کادرهای انقلابی باتجربه و ورزیدهٔ کمونیستی میباشد که مورد اعتماد صددرصد رهبری حزب منحلهٔ توده و حزب کمونیست شوروی است، و به احتمال قوی مقامهای حسّاسی در کشورهای کمونیستی داشته و از نظر نویسندگی و احاطه به تئوری مارکسیستی بسیار قوی است…»
خاوری در دفاعیه خود گفته بود: «حزب تودهٔ ایران حزب قهرمانان جاویدانی چون ارانی، روزبه، سیامک، مُبشری، و صدها قهرمان بنام و گمنام دیگری است که چون پروانهای عاشقِ نور و روشنایی، بهخاطر عدالت و انساندوستی سوختند و با نام ملّت ایران بر زبان، از میان ملّت ما رفتند. آنها سوختند و راه را برای دیگران روشنتر ساختند. دادستان بهنام قانون و بهنام عدالت برای من و دوستم از دادگاه تقاضای صدور حکم اعدام نمودهاند. باور کنید همانقدر که شما، چه در موقع درخواست این گونه احکام و چه در موقع صدور آنها، آرام و بیتفاوت هستید، من نیز به همان اندازه آرام و بیاعتنا هستم.»
خاوری در مصاحبهای چگونگی بیرون فرستادن دفاعیاتش در دادگاه نظامی را توسط بیژن جزنی را چنین توضیح میدهد: «او اولین کسی بود که با دفاعیات من برای ارائه به دادگاه نظامی آشنا شد. خوشحال و راضی بود و در عین حال نگران از نتیجه دادگاه. متن دفاعیات من را جزنی به خارج از زندان رسانید.»
آزادی از زندان
خاوری تا آستانه انقلاب اسلامی در زندان ماند و با پیروزی انقلاب و پس از پانزده سال زندان و تبعیدگاههای مختلف از زندان آزاد شد. او خاطره خود را از روز آزادی از زندان چنین میگوید :«با آخرین گروه زندانیان سیاسی از زندان قصر آزاد شدم. در شب اول بهمن در میدان جلوی زندان قصر انبوه بزرگی تظاهر کننده جمع بودند و شعار میدادند. آخرین بازماندگان زندانیان سیاسی با وسایل خودشان در پشت در بزرگ زندان جمع بودند و آماده خروج از زندان. طنین فروریزی استبداد سلطنتی از هر طرف به گوش میرسید. شادی زندانیان آزاد شده و انبوه استقبال کنندگان در هم آمیخته بود. حلقه گلی هم دراین میان نصیب من شد.»
پس از پیروزی انقلاب به همراه تعدادی از افسران تودهای اقدام به تاسیس دفتر حزب توده در تهران کرد و در چند ماه نخست، سرپرستی روزنامه «مردم» را به عهده داشت. خاوری به عنوان عضو هیات سیاسی و دبیر کمیته مرکزی برگزیده شد و در این سمت در پلنوم هفدهم (فروردین ۱۳۶۰) ابقاء شد. پس از مدت کوتاهی برای معالجه چشم از کشور خارج شد و به عنوان نماینده حزب توده در مجله «مسایل صلح و سوسیالیزم» نشریه احزاب کمونیست جهان به پراگ (چکسلواکی) رفت و علاوه بر آن فعالیت گروههای حزبی در خارج از کشور را سرپرستی کرد. خاوری به دلیل سابقه ۱۵ سال زندان و به علت تبلیغات وسیعی که توسط حزب توده در سالهای پیش و پس از انقلاب برای او انجام گرفت در میان نسل جوان تودهای چهرهای معتبر و با نفوذ محسوب میشد. خاوری از سوی حزب توده، نامزد نمایندگی در مجلس بررسی نهایی پیشنویس قانون اساسی از خراسان بود.
سالها بعد خاوری علت خروج خود از ایران را چنین بازگو کرد: «با تشدید فشارهای داخلی و همچنین شکافهایی که کمکم در مورد چگونگی برخورد با حوادث روز در رهبری حزب بیشتر میشد، رفیق کیانوری تصمیم به اعزام رفیق طبری و من به خارج گرفت. با وجود مخالفت شدید من و برخورد تندی که در این مورد با هم داشتیم، مأموریت رفتن به دفتر مجلهٔ «صلح و سوسیالیسم» در پراگ به من مُحوّل شد. من خودم را مُلزم به اجرای تصمیم رهبری حزب دانستم و به پراگ رفتم.» (نامۀ مردم، شماره ۱۱۰۴، ۵ خرداد ۱۳۹۹)
دستگیری سران حزب توده و نقش جدید خاوری
پس از دستگیری سران حزب توده، به دلیل حضور در خارج از کشور و دارا بودن مقام حزبی، مسئولیت سازماندهی بقای حزب توده را عهدهدار شد. بدین سان مقامات شوروی، خاوری را به عنوان دبیر اول جدید حزب مورد تائید قرار دادند. خاوری در مقام تنها دبیر بازمانده از کمیتهٔ مرکزی حزب، در کنار شمار اندکی از اعضای بازمانده از رهبری حزب که توانسته بودند از ایران خارج شود مسئولیت بازسازی تشکیلات حزب، را برعهده بگیرد. او تنها کسی بود که هم به اعتبار وجهه سیاسی و هم به اعتبار مقام حزبی خود صلاحیت سامان دهی به وضع فروپاشیده و متشنج بقایای حزب توده را داشت.
همزمان با محاکمه علنی گروه اول دستگیر شدگان حزب توده، مجمعی به نام «پلنوم هیجدهم» کمیته مرکزی حزب توده تشکیل شد. در این پلنوم خاوری به عنوان دبیر اول جدید و حمید صفری به عنوان دبیر دوم حزب توده انتخاب شدند. پلنوم هیجدهم تحت تاثیر شرایط سیاسی درون کشور و بهویژه افشاگریهای تلویزیونی رهبری واقعی حزب عرصه تشنج و درگیری جناحهای مختلف بود و سرآغاز انشعابها و انفصالهای گستردهای شد. اعتراض به سیاستهای حزب رهبری سه نفره (خاوری، صفری و لاهرودی) حزب را به چاره اندیشی وادار کرد و آنان بر اساس تز «هرچه کمتر بهتر» به تدارک پلنوم بیستم پرداختند و در نهایت تصفیه گسترده در صفوف حزب در دستور کار قرار گرفت.
خاوری در مهر ۱۳۹۴ دلیل حملات به حزب توده را چنین بیان میکند: «دستگیری هزاران تودهای و اکثریت رهبری و کادرهای برجسته حزبی ضربه جدی بر پیکر حزب ما بود. دستگیری اعضای حزب و مهاجرت گسترده هزاران تودهای به خارج و نابودی بخش اساسی رهبری و کادرهای برجسته حزب، دشواریهای عظیمی را برای ادامه فعالیتهای حزب پدید آورد. در چنین وضعیتی بود که پلنوم ۱۸ کمیته مرکزی برگزار و رهبری جدید حزب را برای بازسازی فعالیت و مبارزه حزب انتخاب کرد. اسکندری در پلنوم خواهان اخراج کیانوری و کسانی که به تلویزیون آمده بودند، از حزب شد که با مخالفت شدید من رو بهرو گردید.»
همفکران خاوری مدعیاند سامان دادن به خیل مهاجرین تودهای، فدایی و دیگر سازمانهای سیاسی که مجبور به خروج از ایران شده بودند، بازسازی تشکیلات حزب، انتشار «نامه مردم» ارگان حزب، تشکیل کنفرانس ملی با شرکت نمایندگانی از سراسر جهان، راهاندازی رادیو زحمتکشان ایران با همکاری فدائیان اکثریت و بازسازی و سازمان دهی تشکیلات داخل و خارج کشور، برگزاری کنگرههای سوم تا ششم و تدارک صورت گرفته برای برگزاری هفتمین کنگرهٔ حزب، بدون حضور تأثیرگذار خاوری امکان پذیر نبود.
حزب توده و چند حزب چپگرا و همچنین محمدعلی عمویی با صدور پیامهای جداگانه ای ضمن تجلیل از خاوری به مبارزات او اشاره کردند. حزب توده از خاوری به عنوان «مبارزی خستگیناپذیر، سرباز حزبی، سمبل مقاومت، انسانیّت، و دلیری» یاد کرد.
منابع:
– حزب توده در آلمان شرقی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۹۲.
– خاطرات ایرج اسکندری، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۷۲.
– مصاحبه «نامه مردم» با خاوری، شماره ۹۸۴، ۲۷ مهر ۱۳۹۴.
– بیانیه حزب توده، اول فروردین ۱۴۰۰.