به احترام دکتر محمدرضا باطنی (سید مسعود رضوی)

در این یادداشت می‌خواهم ادای دین کنم به یکی از بزرگ‌ترین نمایندگان فرهنگ ایرانی و زبان پارسی و اندیشه انسانی در کشورمان، یعنی جناب استاد دکتر محمدرضا باطنی؛ مردی که به تمامی معنا سرمایه و ذخیره و سرمشق بی‌مانندی در عصر ما محسوب می‌شود. خبر خوش و دلیل این توجه، بیست و هفتمین جایزه ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار بود که به دکتر باطنی عزیز و گرامی اهدا شد. شاید اگر استاد دانشور ما که خود فرهنگ مجسّم و از هر نظر دانشوری عالی مقام محسوب می‌شود، در هر جای دیگری می‌زیست و چنین خدمات و آثار و تأثیراتی در فرهنگ و علوم انسانی برجای می‌نهاد، نه تنها عضو عالی فرهنگستان‌ها، که استاد و نماینده‌ای می‌بود که شرایط را از هر لحاظ برای آموزش و پژوهش و ظهور ایده‌ها و ابداعات و اندیشه‌هایش فراهم می‌ساختند. اما چه باید کرد؟ در کشور ما، دل‌های مردم با فرهنگ و فرزانگان است که قدردان بزرگان فرهنگ بوده و نگاه جوانان و دانشجویان و پژوهشگران است که به شخصیت‌هایی چون محمدرضا باطنی و علی محمد حق‌شناس و احمد تفضلی و ژاله آموزگار و غلامحسین صدری افشار و پیش از آنها در غلامحسین مصاحب و مجتبی مینوی و عبدالحسین زرین‌کوب و پرویز ناتل خانلری و بسیاری دیگر به احترام و تکریم می‌نگرند. بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار که از شایسته‌ترین و محترم‌ترین نهادهای فرهنگی ایران عزیز است، به برکت وجود گرانقدر زنده یاد استاد ایرج افشار دوام و قوامی بیش یافت و دامنه خدماتش به فرهنگ ایران و تاریخ میهن و زبان و ادب پارسی، هر روز تداوم دارد. یزدان پاک را نیایش می‌کنیم که چنین نامداران و ارجمندانی در گزارش و پژوهش و نگرش و نگاهبانی فرهنگ ایران وجود و حضور دارند.

بنیاد موقوفات، در غیاب دانشگاه و فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به چهره‌ای نگریست و آن را برگزید که وجودش در هر نهادی موجب نکویی و والایی و ارزشی بی‌جایگزین خواهد بود. بدا به حال ما که از چنین اوستادان و دانشورانی بی‌بهره‌ایم و در غوغای نوسوادان و بلکه بی‌سوادان در دانشگاه‌های آزاد و غیرآزاد، دولتی و خصوصی، پیامی و پیامکی، کاربردی و بی‌کاربرد، در شهرهای بزرگ یا در شهرک‌ها و بخش‌های دور افتاده، باطنی و بسیاری چون او را خانه‌نشین و مشمول قهر و اخم دستگاه‌های آموزش عالی و دانی کرده‌ایم. به راستی نام و احترام بزرگان را اگر ما خود پاس نداریم، چگونه از این نهادها و آن دیدگاه‌های فاقد دید و دانش‌طلب کنیم و لذا بهتر آن که این سخن بگذاریم تا وقتِ دگر، گلایه و شکایت هم به گمانم بیهوده است. آنچه را همه می‌دانند نباید جار زد و باز گفت!

از بنیاد افشار سپاسگزاریم ولی چند نکته درباره دکتر محمدرضا باطنی عزیز که ضمن علاقه به زبان پارسی و ساختارها و ادبیات کهن و ارجمند آن، نگاهی نوگرایانه، زبان‌شناسانه، و نقادانه به کلمه، جمله، جستارها، اشعار و گفتار و آثار، به خط و دستور، به ویرایش و گزارش و پژوهش، و به هرچه ربطی به زبان فارسی و ادبیات و فرهنگ ایران دارد، داشته است. او عمرش را درگیر مبارزه‌ای بی‌امان با دیدگاه‌های ایستا و ساده‌پسند کرد تا در جهانی به شدّت پیچیده و نیازمند تغییر و تحوّل، کارآمدی و شناخت تک‌تک ما را از زبان پارسی بالا ببرد. به قول یکی از نویسندگان معاصر؛ «دکتر باطنی نشان داد به دنبال حفظ غلاف پوسیده سنت‌های رنگ باخته و ناکارآمد به دور زبان فارسی نیست و از نگاهی نو به مسائل و اقتضائات جدید خط و زبان نمی‌هراسد. سنّت برای ما محترم و کارآمد می‌ماند، اگر نگهدارنده ما در عهد عتیق نباشد، بلکه پیش برنده ما در جهان نو شود. اعتماد به نفس ما شود در عالم هویت‌های رنگارنگ، و سکویی شود که بتوانیم بر آن بایستیم…»

این جایزه، جنبه اخلاقی هم دارد که باید درس‌هایش را از محمود و استاد ایرج افشار فقید بگیریم! سال‌های درازی از کنار نهادن باطنی از دانشگاه می‌گذرد و او که دریایی از فضل و دانش، فکر و کوشش بوده نتوانست به دانشجویان ایرانی در دانشگاه‌ها درس بدهد، اما با شرف و تکیه بر عشق به ایران و فرهنگ خویش، ماند و در تنهایی و سکوت، به زهرخند بیچارگان و سفله‌پروران بی‌اعتنا ماند و کوهی از پژوهش و کتاب و ترجمه و فرهنگ بر خزانه زبان و ادب و دانش ایران افزود.

استاد دکتر محمدرضا باطنی، زاده ۱۳۱۳ در خانواده‌ای فقیر در اصفهان، از کودکی کارکرد و با سختی درس خواند و به تدریج آموزگار شد و باز هم تحقیق و تحصیل کرد تا جایی که در سال ۱۳۳۹ شاگرد اول رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشسرای عالی شد. بورس گرفت و در انگلستان تا بالاترین مدارج دکتری در زبان‌شناسی را طی کرد. سپس به وطن بازگشت تا رشته نوین زبان‌شناسی را پربار کند. او پژوهنده و محققی ایرانی و جهانی بود که در بزنگاه شکوفایی و در اوج فکری، در شهریورماه ۱۳۶۰، زمانی که ۴۷ سال داشت، خانه‌نشین شد. آثارش، هم‌اینک مرجع درجه اول دستور نوین و فرهنگ و شناخت زبان پارسی براساس جدیدترین مؤلفه‌های زبان‌شناختی و اندیشه و علوم نوین است …

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *