گزارش جلسه‌ی انجمن شعر و ادب قطب شنبه ۱۴۰۰/۰۴/۱۹ به قلم شاعر همشهری عزیزمان آقای امیرحسن خاکشور (بخش اول ودوم )

گزارش جلسه‌ی انجمن شعر و ادب قطب شنبه ۱۴۰۰/۰۴/۱۹ به قلم شاعر همشهری آقای امیرحسن خاکشور (بخش اول)

نمی‌دانم چرا در جلسه‌هایی که قرار است خودم گزارشش را بنویسم، کاری پیش می‌آید و با تاخیر حضور پیدا می‌کنم؛ اما آنقدرها هم با تاخیر نبود که از اشعار و بیانات عزیزان محروم شوم. در هر حال… مجری این جلسه خانم ناصری بودند که به خوبی جلسه را اداره کردند؛ به راستی که کار اجرا سخت است و نیاز به آموزش، مطالعه، تجربه و خیلی فاکتورهای دیگر دارد که اهل فن و متخصصان در این زمینه بهتر می‌توانند ابراز نظر کنند.
در ابعاد وسیع‌تر اگر نگاه کنیم این حرفه یا حتی می‌توان گفت این هنر، مانند ادبیات و شعر از گزند بدعت‌های ساختگی و پوچ و مبتذل و زمام‌داری افراد کارنابلدِ پُرادعا در امان نبوده و ما شاهد هستیم که مجریانی در خدمت رسانه‌‌ی ملی قرار می‌گیرند که حتی از ابتدایی‌ترین تکنیک‌های این هنر آگاهی ندارند و تنها به واسطه‌ی شهرت‌شان در حرفه‌ای دیگر مثل بازیگری، به خود اجازه داده‌اند بدون آموزش و یادگیری، پا در این عرصه هم بگذارند.
برای خانم ناصری آرزوی موفقیت داریم و امیدواریم که با یادگیری مهارت‌های بیشتری در این زمینه هم در کنار ادبیات پیشرفت داشته باشند.

خانم ناصری طبق قرار هر جلسه از استاد نجف‌زاده بزرگوار دعوت کردند که ما را به خوانش غزلی از حافظ مهمان کنند.
پس قرائت غزل معروف حضرت حافظ توسط استاد، مجری از خانم یعقوبی دعوت کردند که در جایگاه حضور یابند.
خانم یعقوبی غزل‌شان را خواندند، منتها قبلش گفتند که این غزل از کارهای قدیمی‌شان بوده، من خوب یادم هست که در جلسه سنگان هم این غزل را خوانده بودند.

در ادامه آقای مهندس جهانشیری ما را به شنیدن یک غزل گویشی از خودشان دعوت کردند؛ غزل زیبایی بود و بعضی از ابیاتش مرا گرفت.
صدای بچه‌ها مخصوصا غزل‌خانوم شیطون همراه با صدای آب در فضای زیبای رباط تهمینه پیچیده بود، در این بین هم خانم ناصری از آقای وفاپور دعوت کردند تا در جایگاه قرار بگیرند، آقای وفاپور توضیحاتی درباره جایگاه قلم از دید ادبیان و متفکران غربی ارائه نمودند.

سپس نوبت به دکتر علمداران عزیز رسید که برای من عزیز و قابل احترام هستند؛ در ابتدا قصد داشتند که درباره‌ی موضوع زبان شعر و سیر تحول آن تا روزگار الان بحث کنند اما بنا به دلیلی که اگر بگویم پارادوکسی عمیق در گزارش من رخ می‌دهد که نمی‌توانم دیگر جمع‌ و جورش کنم  در مورد مبحث دیگری که مرتبط بود با روز قلم و ویژگی‌های یک نویسنده مسئول سخن گفتند و شاعران و نویسندگان را دعوت به افزایش آگاهی کردند.
استاد علمداران بیانات ارزنده‌ای فرمودند که پیشنهاد می‌کنم، دوستانی که در جلسه حضور نداشتند؛ فایل صوتی سخنان ایشان را گوش بدهند و از مطالب مفیدی که مطرح شد استفاده کنند.

پس از دکتر، تهمینه کرمانی دختر خانم کم سن و سال و عزیز شعرخوانی کردند که طنز مصراع آخرش خنده بر لب‌های حضار جاری کرد.
مجری از خانم مهدوی دعوت کرد که تشریف بیاورند و ما را مهمان شعرشان کنند. خانم مهدوی این‌بار کارِ محاوره‌ای برای‌مان خواندند که از کارهای جدیدشان بود، استاد صباغ زاده و آقای نشاط هم نقد و نظرات خودشان را بیان کردند.

سپس از آقای یدالهی عزیز که اتفاقا در کنار بنده هم نشسته بودند دعوت شد. ایشان چند رباعی و در آخر یک قطعه تقدیم دوستان کردند. نقد اشعار ایشان، تنها به گروه موکول شد که برای من تعجب‌آور بود.

(به نظر من نقد اشعار و گفتگو پیرامون کارها و نظرات دوستان باید در خود جلسه هم صورت بگیره! اصلا لذت حضور ما هم بیشتر به همینه که بتونیم راجع به اندیشه و اشعارمون با هم دیگه گفتگو داشته باشیم. اگه ضیق وقت مدنظر بوده که می‌شه این موضوع رو مطرح کرد:
ببینید دوستان همون‌طور که مشاهده می‌کنید پس از اتمام جلسه دوستان به ویژه خود من چند دقیقه‌ای با هم گرم گفتگو میشم که خب! ما می‌تونیم از این گفتگوهای تکی تکی، بزنیم و وقت بیشتری به جلسه بدیم. به هر حال به نظر من لذت نقد شدن و گفتگو در مورد کارهای همدیگه خیلی لذت‌بخشه که نباید صرفا به گروه تلگرامی‌مون مختص بشه! گرچه که در گروه هم نکته‌های خیلی خوبی رو می‌شه مطرح کرد

گزارش جلسه‌ی انجمن شعر و ادب قطب شنبه ۱۴۰۰/۰۴/۱۹ به قلم شاعر همشهری آقای امیرحسن خاکشور (بخش دوم)

پس از جناب یدالهی آقای حسن زال به شعرخوانی پرداختند، یک غزل و یک کار گویشی که کارهای قابل تأملی بودند. بعد نوبت به خانم اسدیان رسید. ایشان غزل خوبی خواندند، زبان روان و مضامین زیبا از ویژگی‌هایی بود که می‌شود به آن اشاره کرد. («می‌شود به آن اشاره کرد» تکیه کلام استاد صباغ‌زاده‌ست، نه؟) همین‌طور مصراع پایانی با ترکیب «شعر سرزمین مادری‌ام» خیلی عالی بود از بیت دوم غزل‌شان هم نباید فراموش کنیم که واقعا بیت پخته و جون‌داری بود⁦⁩

سپس خانم یوسف‌زاده که اولین‌بارشان بود در جلسات انجمن شرکت می‌کنند، در جایگاه حضور یافتند و یکی از کارهای سپیدشان را ارائه دادند که به رسم جلسات انجمن‌ها نباید نقدی به ایشان بکنیم، چون همون‌طور که عرض کردم جلسه‌ی اول‌شان بوده است
برای ایشان آرزوی موفقیت و پیشرفت‌های روزافزون داریم؛ به نظر من برای جلسه‌ی اول کار قابل قبولی ارائه دادند. اما خود من اولین باری که در جلسات انجمن ترنم جام تربت جام حاضر شدم با نقدهای کوبنده‌ای از طرف استادان مواجه شدم، اما به راستی که نقدهایشان از سر دلسوزی بود و خیلی خیلی خیلی به من در ادامه‌ی مسیر ادبیات کمک کرد و می‌کند. دلم برای شاعران تربت جام تنگ شده! امیدوارم هرچه زودتر این بیماری ریشه‌کن بشود تا کبوتر بچه به آشیانش باز گردد

پس از ایشان خانم ستوده به جایگاه آمدند. خانم ستوده نقاش زبردست و ماهری هستند. درودشان باد! و ما خرسندیم که خانم هنرمندی مثل ایشان به شعر و ادبیات هم گرایش دارند. امیدواریم که در این زمینه هم موفق باشند و پیشرفت‌شان را مشاهده کنیم.

سپس خانم علمداران شعر کودک برای‌مان خواندند که استاد صباغ‌زاده از تقارن آن با اختلاف یک روز، با روز ادبیات کودک و نوجوان گفتند و یادی از مرحوم مهدی آذریزدی نمودند.

پس از ایشان آقای خوش‌نیت که از نوازندگان خوب نی هستند؛ ما را غرق لذت از هنر زیبای خود کردند، همراه نواختن ایشان آقای صباغ زاده غزل گویشی از جناب عباسی خواندند که لذت ما را دوچندان کرد. آقای یعقوبی هم با صدای زیبای‌شان به همراه نی‌نوازی آقای خوش‌نیت، دقایق دل‌انگیزی برایمان رقم زدند و پس از آوازخوانی، شعری از سروده‌های خودشان که برای امام رضا (ع) بود قرائت کردند.

نوبت به خانم زبردست رسید. ایشان به گفته خودشان دلنوشته‌ای تقدیم کردند که فرازها و بخش‌های خوبی داشت

خانم ملیحه یعقوبی و سایر دوستان زحمت کشیده بودند و بساط چایی را هم فراهم کرده بودند که در این عصر دل‌انگیز به راستی می‌چسبید.

سپس آقای عبدالهی که تازه به انجمن قطب آماده بودند؛ دعوت به شعرخوانی شدند. ایشان هم پس از سلام و احوال پرسی و ابراز خوشحالی از حضور در انجمن، شعری از «استاد» فاضل نظری خواندند که شعر زیبایی هم هست فقط به قول استاد علی آبان _بگین ببینم آقای نظری در کجا استاد شدند_

از حضور آقای عبدالهی و دوست‌شان آقای ذاکرالحسینی هم بسیار خرسندیم و امیدواریم که حضور این عزیزان ادامه داشته باشد. سپس آقای اعتقادی عزیز تشریف آوردند و شعرشان را برایمان خواندند.

در این جلسه به خاطر حضور نداشتن استاد موسوی، استاد صباغ زاده زحمت کشیدند و به شرح و تفسیر قسمت‌های از منظومه‌ی خسرو و شیرین نظامی پرداختند که نکات مفیدی را اشاره کردند در توضیحات‌شان که پیشنهاد می‌کنم دوستان غایب در جلسه از فایل صوتی این بخش استفاده کنند.

در پایان هم خانم ناصری از همه‌ی عزیزان تشکر کردند و جمع حاضر را به خدای بزرگ سپردند.

نمی‌دانم چرا در پایان جلسه «اصل هوند» در ذهنم تداعی شد! حال که دارم گزارش این جلسه را من می‌نویسم، بگذارید تا کمی بیشتر راجع به این اصل توضیح بدم
در شیمی قاعده ای هست به نام «اصل هوند» که بیان می‌دارد: برای آرایش الکترونی اتم‌ها ابتدا باید به هر یک از اوربیتال‌های خالی یک الکترون اختصاص بدهیم (به جایگاه الکترون‌ها در اتم اوربیتال می‌گویند) و پس از پُر شدن تمامی اوربیتال‌ها در صورت اضافه آمدن الکترون‌ها به اوربیتال ها یک الکترون دیگر اختصاص بدهیم.
به گونه‌ای نباشد که در ابتدا به اوربیتال های نزدیک به هسته، دو الکترون بدهیم و اوربیتال های مدارهای بعدی خالی از الکترون بمانند  چون اوربیتال‌های خالی دِماغشا مِسوزَه و… کَش مِنَه

انجمن قطب

 

 

 

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *