آب و کتاب سید مسعود رضوی

در این ایام خطیر که تغییر دولت و انتقال مدیریت در بالاترین سطوح اجرایی در حال تحویل است، بحران شیوع ویروس کرونا و فشار اقتصادی و معارضه‌های اجتماعی و مهلک‌تر از همه بحران آب، نیز به موازات هم بر میهن و مردم ایران ریخته و کارنامه قابل قبولی در حل و فصل قضایا نمی‌بینیم. آب و سراب مانند یکدیگرند اما فقط آب جاری است که آبادانی می‌آورد و زمین خشک را سبز و شکفته می‌کند تا جان آدمی نیز شکوفان شود و توسعه و آرامش پدید آید و انسان در شاهراه فرهنگ گام بگذارد و بیندیشد و بنویسد و آموزش دهد. مسیر دانش و فرهنگ، اینگونه با مسیل آب یگانه و جاری می‌شود. کتاب بر کاغذ نبشته می‌شود، کاغذ از درخت و درخت از آب برمی‌آید و جان می‌گیرد تا به ما جان دهد. ولی انسان‌ها گاه جان نمی‌گیرند، بل جان را می‌گیرند، می‌ستانند …

در برهوتی که ورزشکاران و نخبگانش مهاجرانند و به زیر بیرق بیگانگی یا آوارگی رودر رو می‌شوند، نمی‌توان امید شکفتن داشت. اخیرا خبر درگذشت نویسنده پناهندۀ افغان؛ محمد سرور رجایی به دلیل بیماری کرونا دل‌های مردم دری را سوزاند. هنوز چندی از درگذشت بزرگ‌ترین رمان‌نویس معاصر افغان، رهنورد زریاب نمی‌گذرد، که این داغ تازه از راه رسید. صدای شیون آن بانوی افغان که در زایشگاه مورد حملۀ طالبان قرار گرفته و گفته بود: «سخت بکوب و بکش تا هی کشته نشوم» در سرم می‌پیچد، و آن پدر سوگناک که چهل و چندبار در چند دقیقه به دخت شهید و به خون نشسته‌اش در دانشگاه کابل پیامک زده بود که: «جان پدر کجاستی؟» عذابم می‌دهد …

حالا سر و کلۀ همان متعصبان آدم‌ستیز در هرات پیدا شده، همه خوفناکند در آن سرزمین و ما که سرنوشتمان دیگر بوده و بیم و ترس را سر بریده‌ایم، اندیشناکیم؛ اندیشۀ اینکه فردا چه خواهد شد و صلح و آرامش به کدام افق دور و بعید در خاورمیانه خواهد کوچید؟ بیدل سروده است:

رفتیم و داغ ما به دل روزگار ماندر خاکستری ز قافلۀ اعتبار ماند

اما در کشور ما هم خبر وفیات اعیان (به قول زنده‌یاد استاد علامه محمد قزوینی) شامگاه دوشنبه، یکی از اشراف و بزرگان فرهنگ ایران را در بر گرفت و آن رحلت بزرگ نویسنده و محقق وطن، استاد ستاری بود. جلال ستاری محقق، اسطوره‌شناس و اندیشمند از معدود چهره‌هایی است که سال‌ها در حوزه‌ اسطوره و اسطوره‌پژوهی تلاش‌های پیگیری انجام داد و علاوه بر ترجمه‌ آثار متعدد، در این زمینه کتاب‌ نیز نوشت. وی متولد ۱۴ مرداد ۱۳۱۰ خورشیدی در رشت بود، در سوئیس تحصیل کرد و دکتری گرفت. یکی از استادان معروف ستاری، ژان پیاژه بود.

در سال‌های دهه پنجاه که وی برای نخستین بار آثار گاستون باشلار، آنتونن آرتو، جرج دومزیل، ولادیمیر پراپ و بسیاری دیگر از اندیشمندان را به فارسی ترجمه می‌کرد، این نام‌ها که حتی امروز هنوز چندان شناخته شده نیستند، کاملا ناشناس بودند. ستاری در همان سال‌ها، تأثیر مهمی در سازمان دادن به برنامه‌ریزی‌های فرهنگی نهادینه در کشور داشت و پس از آن نیز فعالیت‌های انتشاراتی‌اش، دو چندان شد. جلال ستاری بیش از ۱۰۰ کتاب در زمینه‌های افسانه‌شناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی در طی بیش از ۶۰ سال، تألیف و ترجمه کرده است. وی سال ۱۳۸۴ نشان فرهنگ و هنر را از وزارت فرهنگ فرانسه را دریافت کرد.

به گفته قطب‌الدین صادقی: ستاری پس از انقلاب بهترین ترجمه‌ها و پژوهش‌های خود را زمانی که در خانه بود و بازنشسته شد، انجام داد. وی مبانی تحلیلی و اسطوره‌شناسی را از زبان‌های خارجی ترجمه می‌کرده است. به دنبال ریشه‌ها و مفاهیم بود؛ پژوهشگر بود و کارش همین رجوع به ریشه‌ها بود و البته پیش از آن که پژوهشگر باشد هم مترجم بود و کارش معرفی علم بود.

من سال‌ها با ایشان روابط خانوادگی داشتم و ایشان را از نزدیک می‌شناختم؛ ستاری خوش‌سخن بود و کتاب زیاد خوانده بود، مهمانداری می‌کرد و بعضی اوقات دوستان را دور هم جمع می‌کرد. اما امروز دیگر وقت این حرف‌ها نیست و باید منتظر باشیم و ببینیم که بازتاب کارهایی که وی برای فرهنگ ما انجام داده است، به چه صورت خواهد بود. جلال ستاری در مقام نویسنده و مترجم تخصصی، نزدیک به ۹۰ جلد کتاب در زمینه‌های افسانه‌شناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی در طول بیش از ۶۰ سال به رشته تحریر درآورد. این کتاب‌ها بیشتر از کتاب‌های مرجع و شاخص در زمینه‌های تخصصی خود هستند. جان‌های آشنا، آخرین مصاحبه با سارتر (ترجمه)، جهان‌نگری (ترجمه)، تراژدی و انسان، بازتاب اسطوره در بوف کور، فرهنگ و تئاتر و طاعون (ترجمه)، اسطوره در جهان امروز پژوهشی در ناگزیری مرگ گیلگمش (ترجمه)، سیمای زن در فرهنگ ایران، در قلمرو فرهنگ، شرق در ادبیات فرانسه (ترجمه)، افسون شهرزاد، نمایش در شرق، اسطوره و رمز در اندیشه میرچا الیاده، درد عشق زلیخا، در بی‌دولتی فرهنگ، آیین و اسطوره در تئاتر، پژوهشی در اسطوره گیلگمش و افسانه اسکندر و جهان اسطوره‌شناسی (ترجمه) بخش اندکی از آثار اوست.

درگذشت استاد جلال ستاری را به خانواده ایشان و همۀ ایرانیان اندوهباش می‌گوییم و امیدوارم راهی که در فرهنگ و دین‌پژوهی و اسطوره‌شناسی گشود، ایرانیان را به کارها و نظریه‌های بزرگ رهنمون شود.

این شماره را به آب اختصاص داده‌ایم، نه از جهت قحط و تشنگی و نیاز و اعتراض، که در پیوند با تاریخ و ادیان و باورها و ارزش بی‌جایگزین این تنها بستر بیولوژی و حیات. بادا که آن وصیت و نصیحت و بلکه نیایش باستانی به درگاه خداوند تبارک و تعالی تحقق یابد: که این سرزمین از دروغ و خشکسالی در امان باد …

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *