گزارش جلسه ۲۰ آبانماه جاری انجمن شعر و داستان شهرستان رشتخوار به قلم سرکار خانم فاطمه غفوری

خبرنامۀ انجمن شعر و داستان شهرستان رشتخوار]
دفترآ بان ورق بیستم خط شانزدهم
روز قرار دوباره ام با عزیزانی که روح و اندیشه ام را جانی تازه می بخشند فرا می رسد . با اشتیاق همراه فرزندانم قدم در راه می نهم تا در #دهمین‌جلسه‌مثنوی‌خوانی حضور یابیم .
فرزندانم باید بشنوند و به قیاس بگذارند افکار ناب بزرگ مردی از سرزمینشان را که با زبان اشارت و تمثیل آتش در دل سوختگان عالم زد .پائیز هزار رنگ و برگهایی که دست از دامن شاخه ها رها کرده اند و زیر گامهایمان آهنگ جدایی می‌نوازند و درختانی که دست از تعلقات شسته‌اند تا در فصلی دیگر جامه نو کنند و رشد یافته‌تر و پرثمرتر زندگی کنند و زندگی ببخشایند.
وارد کتابخانه شهر که می شویم صدای #خانم‌علی‌نیا پژواک وار به گوش می رسد . این بار کلام #مولانا از حنجره ایشان به زیبایی تراوش میکند چه هنرمندانه بیت به بیت را تفسیر میکنند و گاه از حاضران دعوت به همراهی می نمایند. 《دفتر اول مثنوی‌و حکایت پادشاه جهودی که در هلاکت دین عیسی سعی نمود 》
پادشاهی که مسیحیان را به کینه مذهبی که از ایشان به دل داشت در آتش می اندازد و آتش بر خلاف طبیعتش ایشان را نمی سوزاند .
“رو به آتش کرد شه کای تند خو
آن جهان سوز طبیعت خوت کو ؟

چون نمی سوزی چه شد خاصیتت
یا ز بخت ما دگر شد نیتت؟

گفت آتش من همانم ای شمن
اندر آ، تا تو ببینی تاب من

طبع من دیگر نگشت و عنصرم
تیغ حقم هم به دستوری برم”

#مولانا چه زیبا جبر و اختیار را به هم می آمیزد و به آدمی گوشزد می کند هیچ چیز در عالم از خود خاصیتی ندارد و علت تمام علتها خداست .ابیات بر جانهای تشنه مان فرود می آیند و سیرابمان می کنند .حکایت مثنوی که پایان می یابد برگی دیگر از این دفتر ورق میخورد و چند کتاب معرفی میگردد .بینوایان اثر ویکتور هوگو وزن دنیا نشریه ای در زمینه اوزان شعر فارسی

پس از آن شعری را که تازه از تنور خیالم بیرون آمده و گرم است برای حضار قرائت میکنم وقتی با تشویقهای گرمشان روبرو می شوم عزمم را جزم میکنم تا بیشتر بدانم و بیشتر بخوانم و بیشتر بفهمم تا بهتر بنویسم و بهتر بسرایم و بهتر شرح دهم .در انتها خانم‌سنجری مسئول انجمن ادبی شهر چند کلامی میهمانمان میکنند .مهر بانویی که بی چشمداشت در تکاپوست تا درخت ادب و فرهنگ پروری در این دیار به ثمر بنشیند و ذوق و شعر و شعور به هم بپیوندند و گاه متحمل چه رنجها می شود .سرش سبز و دمش خوش باد .منتظر‌ قدوم‌ سبز‌ ادیبان‌ و‌ ادب‌دوستان‌ در‌ جمع‌ بی‌ریا‌ و‌ دوستانه‌مان‌ هستیم .

فاطمه_غفوری
دهمین‌جلسه‌مثنوی‌خوانی
چهارمین‌جلسه‌شعروداستان
چهاردهمین‌جلسه‌محفل‌ادبی‌فروغ
بیستم‌آبانماه‌هزاروچهارصدخورشیدی

۱۴۰۰/۰۸/۲۲

@RoshtPoetryNotices

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *