سرآغاز سه نقطه … (سیدمسعود رضوی)

پیش از این در شماره قبل مطلبی نوشتیم درباره مجله و موضوعی خاص، یعنی نشریه «سه نقطه» و موضوع ویژه آن با عنوان «آخوند چیست و چرا؟»
حجم قابل توجهی مطلب و مقاله در این نشریه می‌خوانیم که در خاص بودن و ضرورتشان حرفی نیست، اما لازم است بدانیم به چه نوع معرفت و شناختی، و با چه انگیزه و هدفی این مطالب گردآوری و منتشر شده‌اند. به نظر ما این شروع خوبی است هم برای روحانیون و هم بقیه مردم که بدانند این پدیده مهم در سرنوشت باورها و بلکه دنیا و عقبای ملت اثری چشمگیر دارد و باید مورد شناخت و ارزیابی قرار گیرد. این امر هم به نفع روحانیت است و هم غیر روحانیون.
بخشی از مطالب را معرفی کردیم؛ اینک دنباله آنها:
حجت‌الاسلام مهدی پرنیان امام جماعت مسجد البقیع که کارشناسی ارشد ارتباطات هم دارد، در شرح مدارج و رتبه‌ها و القاب آخوندی مقاله‌ای خواندنی و طنزآمیز نوشته و در آن، واژگان مهم و اوصاف و عناوین را شرح و توضیحی داده است: شیخ، سید، ملا، آخوند، مروج الاحکام (که به نظرم مسأله‌گو باید باشد)، ثقه الاسلام، طلبه، حجت‌الاسلام، حجت‌الاسلام والمسلمین، آیت‌الله، آیت‌الله العظمی و علامه.
پرنیان در تکمله‌ای طنزآمیز می‌نویسد: «طول ریش و بزرگی عمامه به صورت رسمی هیچ ارتباطی با رتبه‌بندی‌ها ندارد و کاملاً سلیقه‌ای است و هیچ کدام نه نشانه اعلم است نه معیار تقوا. ولی با این حال، هرچه به سمت رتبه‌های بالاتر برویم، ریش فرد بلندتر می‌شود … سادات عمامه سیاه و غیرسادات عمامه سفید بر سر می‌گذارند. خدا را شکر هنوز کار به عمامه‌های رنگی و طرح‌دار نکشیده … عبا و قبا و لباده و دشداشه و نعلین هم مانند ریش و عمامه نقشی در معرفی علم و تقوای افراد ندارد. اما تا دلتان بخواهد در رنگ‌ها و سایزهای مختلف موجودند …»
مهدی شریفی، داستان‌نویس و روایت‌نگار حوزه و دانشگاه، متولد ۱۳۶۷، در پاسخ به این پرسش که آخوندها از کجا آمده‌‌‌اند؟ مقاله‌ای نوشته‌ به‌نام «زُراره در ماهی‌فروشی+ میگوی اضافه»؛ که باید خواند: «به راستی آخوندها و شبکه روحانیت از کجا سر و کله‌شان پیدا شد؟ اولین مدرسه علمیه در چه قرنی ساخته شده؟ مردم در هر دوره چه نوع رابطه قلبی و عملی با شیوخ محله‌شان داشته‌اند؟ روحانیت از چه زمانی وارد عرصه سیاست شد و بعدش که وارد شد چه شد که اینطور شد؟… اینها مسائلی هستند که با یک نگرش تاریخی مطرح شده‌اند، از عهد امام صادق (ع) تا دوره صفویه که آخوندها گرچه سیاسی هم شدند اما آخوندی می‌کردند و بالاخره «چرا آخوندها قدرتمند شدند؟» و مملکت آخوندی در قرن بیست و یک چگونه است و چرا مردم تمامی آنها را به یک چشم و همانند اجزای یک پازل می‌بینند؟ نویسنده معتقد است:‌ «در روزگاری که سیل و زلزله هم تقصیر آخوند‌هاست»، چه برسد به گرانی و حوادث سیاسی و اجتماعی، طلبه‌شدن و طلبه‌ماندن و زیستن ‌طلبگی کار خیلی آسانی نیست. با این وجود هنوز عده‌ای فقط به خاطر همان هدف‌های شیخ صدوق و شیخ مفید و شیخ طوسی، از جان و مال گذشته‌اند، به حوزه علمیه می‌روند تا از میراثی حفاظت کنند که معتقدند تنها راه نجات بشر در قرن بیست و یکم است.»
وظیفه دشواری است، نه تنها برای ایران که برای نجات جهان بشری. سید اکبر موسوی، نویسنده با معرفی متون درسی طلبگی و شرح مختصر و مفید درباره آنها، مقاله مفیدی نوشته است. در ادبیات و اصول و فقه، از مقدمات و سطح تا دوره‌های اجتهادی و خارج فقه و اصول. شرحش خوب و دقیق و مفید است. پس از او، مهدی امیدنژاد، شرحی همانند درباره لباس روحانیت از عمامه تا نعلین داده و ضمن بررسی شکلی، توضیحات و شبهات را هم بیان کرده‌ است. حتی به جوراب و تسبیح و انگشتر هم پرداخته، که استقرای دقیق سر تا پای البسه و متعلقات آخوندی محسوب می‌شود. شرحی شیرین و‌ آموزنده است.
همین نویسنده، اصطلاحات آخوندی را الفبایی کرده و مثال‌ها و تکیه‌کلام‌ها را شرح داده و ترجمه کرده است. بسیار جالب است و برای کسانی که متون و منابع و مجالس روحانیون و حوزه‌ها را مطالعه می‌کنند لازم است با این امثال و اصطلاحات آشنا شوند …
در ادامه، مقاله‌ها حرف حساب بیشتری دارند و بار معنایی مفیدتری. مهدی شریفی که دانش‌آموخته حوزه قم است، کارشناسی ارشد مدیریت هم دارد و این پدیده دوزیستی برای حوزوی‌ها نیز باید بررسی شود که چرا غالبا دنبال مدرک دانشگاهی به غیر از مدارج حوزوی هستند؟
اما مقاله شریفی پر است از حرف حساب؛ این‌که روحانیت اهل علم و دیانت، حالا مصدر دنیوی‌ترین امور شده و باید به نان و آب هشتاد میلیون جمعیت پاسخ دهد و چه راه و سیری طی شد که بدینجا رسید و سرانجام طلبه‌های دیگر چرا باید با آن اقلیت در قدرت سنجیده شوند و از سوی همگان به حساب کشیده شوند؟ مسائل مطرح‌شده در مقاله شریفی از جنس توضیح المسائل نیست ولی مهم و قابل تأمل است.
پس از او سید اکبر موسوی، مطلبی در باب منابع مطالعه و دروس حوزوی دارد از جامع المقدمات که قبلا مقدمات بود و پهلوان می‌خواهد که بخواندش، تا شرح الفیه یا سیوطی و مغنی اللبیب و مختصر و مطول و جواهرالبلاغه که (منهای منطق کبری) همگی در صرف و نحو و بلاغتند؛ سپس به سراغ فقه و اصول می‌روند و لمعه و شرح آن را در فقه و معالم را در اصول فقه می‌خوانند. بعد قوانین و کفایه و رسایل و مکاسب را …، خلاصه آشنایی با منابع و دروس حوزوی است در دو دوره که اولی سطح خوانده می‌شود و دومی دوره خارج فقه و اصول. با این دروس و علوم، طلبه حجت الاسلام می‌شود و بعد مجتهد و صاحب فتوا.
شرح امید مهدی‌نژاد در باب لباس آخوندی و حکمت این لباس از عمامه و عبا و قبا و لباده و دشداشه و شلوار و نعلین با یقه معروف آخوندی و متعلقات آن نیز شرحی است خواندنی و البته شنیدنی و دیدنی. به همین ادله، لباس متمایز برای فکر متفاوت و متمایز مناسب است و جالب آنکه نویسنده کشف کرده که روحانیون در جوراب هیچ تفاوتی با دیگر مردمان ندارند! این البسه البته سؤالات یا به‌قول نویسنده، شبهاتی برای مردم ایجاد می‌کند که هفت شبهه را مطرح کرده و به زعم خود پاسخ داده است. شبهات جالبند ولی پاسخ‌ها را چه عرض کنم؟ طنزی است که جد را از یاد می‌برد.
سید اکبر موسوی که کتاب‌های درسی را به شیوایی معرفی کرده بود، در مقاله «زید و عمر و ایکس و ایگرگ» اصطلاحات مألوف و متداول آخوندها را شرح داده است. از ابتدا به ساکن که متداول من عامی هم هست تا لایدرک و لایوصف و الکلام یجرّ الکلام و صغرا و کبرای مسئله و دامت برکاته و …، مقاله‌ای مفید است و به خواندن می‌ارزد.
دیگر مقالات را به اسم و رسم معرفی می‌کنم چون به قاعده «الکلام یجر الکلام» ممکن است مطلب چنان کش پیدا کند که تمام نشود. اما سر حوصله در این باب مطالبی خواهیم نوشت و به شناختن و شکافتن موضوع می‌پردازیم.
مقاله «درماندن تاجر از پاسخ عالِم» از سید محسن امامیان، چند گزارش گزینشی از چند کیس موردی در باب نوادر المشاغل طلاب یا بهتر است بگویم برخی طلبه‌هاست.
بهترین و شیرین‌ترین بحث‌‎ها همیشه حول و حوش ازدواج و خانه بخت می‌چرخد و خدا انشاالله همه را سر و سامان بدهد. «یک دوره تفسیر المیزان و یک شاخه نبات» عنوان مقاله سید یاسر تقوی، روحانی وبلاگ‌نویس و فیلمنامه‌نویس است در باب «راهنمای ازدواج با حاج آقا».
حسین سلیمانی هم معمم است و علاوه بر دروس حوزه، ادبیات نمایشی با گرایش فیلمنامه‌نویسی خوانده و برنامه جامع آخوند مضاف را در باب هنرها و توانایی‌های ورزشی و طبایع جالب آخوندها به طنز و جدّی درآمیخته نوشته است. او هم می‌کوشد از زندگی طلاب و روحانیون رازگشایی کند تا مردم نگویند: عجب!
مقاله علی علیزاده به نام «کافکا در فیضیه» نوبر مقالات است که در همان مسیر رمزگشایی سراغ کریستوفر نولان و ون‌ گوک و چه گوارا و کامو و آلبرت انیشتین و غیره رفته است تا زمان و مکان را به امر مجازی بدل کند و با شیطنتی خیال‌پردازانه بپرسد: «چه می‌شد اگر بزرگان تاریخ درس طلبگی می‌خواندند؟»
در مقاله جالبی که بعد از آن آمده، باز هم حاج آقا مهدی پرنیان از مشغله‌ها و مشکلات یک روحانی امام جماعت مسجد با نگاهی طنزآلود و جویشگر گفته است. اسم اولش «همان چهار پیرمرد و دیگر هیچ است» و عنوان یدکی «برگ‌هایی از خاطرات یک روحانی‌نما» بسیار خواندنی است از حیث واقع‌نمایی اصل مطلب و موضوع٫
نویسنده بعدی خانم زهرا کاردانی است که گزارشی دارد «در احوالات طلبه زن بودن و زن طلبه بودن» با عنوان بسیار عمیق و پرسشگر «مسأله جدابودگی». در این باب پیشنهاد می‌کنم علاقمندان حتما اصل مقاله را بخوانند و اگر شد دو بار بخوانند. طلاب زن چه کسانی هستند و زندگی زنان در عوالم طلبگی و با طلبه‌ها چگونه است و چه وجوه و شرایطی دارد.
سید محسن امامیان به فیلم‌هایی که درباره روحانیون بوده و کاراکتر آخوندی دارند پرداخته و اینکه برخی روحانیون در این فیلم‌ها نقش خود را بازی کرده‌اند. اسم مقاله «نعلین زرد بر پرده نقره‌ای» است.
حجت الاسلام مهدی مسائلی در «حاشیه کارتر بر عروه الوثقی» که تلمیح به شوخی معروف امام دارد، گزیده‌ای از لطیفه‌ها و شوخ‌طبعی روحانیون را ذکر کرده است. با این لطیفه‌ها پرونده بسته می‌شود؛ اما پرونده همچنان باز است زیرا بسیاری از مسایل و پرسش‌ها باقی‌ مانده‌اند و لطیفه هم نیستند.
روی هم رفته، گام و کار بدیع و نوآورانه بچه‌های مجله سه نقطه را باید ارج نهاد و احترام گذاشت. امیدواریم این آغاز راه دوسویه‌ای باشد تا جامعه، روحانیت را و روحانیت، جامعه را آنطور که هست بشناسند … والسلام

چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰   روزنامه اطلاعات

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *