دروغ به تاریخ در برخورد با گذشته: گفتگو یی با میرزا عبداله جندقی معروف به میرزا شهریاری یکی از آخرین میدان دارهای آن روزگار واز بازماندگان واقعه روز ۲۸ امردادماه ( بر گرفته از کتاب کودتا سازان نوشته محمود تربتی سنجابی )

دروغ به تاریخ  برخورد با گذشته نگاهی به  وقایع وحوادث روز ۲۸ امرداد ماه ۳۲درتهران

چرخ آینه هر نیک و بد است     نیکی اندیش ترا گر خرد است

بررسی و آشنایی با تاریخ گذشته راه گشایئ است برای نسل امروز و آینده تا باچشم بازقدم در راه گذشته و آماده عبور از سیل حوادث روزگارباشند خاصه حادثه کودتای ۲۸ امردادماه ۳۲از حوادثی که این روزها از سوی عناصری بیان میشود که گویا به زعم آنها  در آنروز مردم از جنوب شهر حرکت کرده پس از پیمودن خیابانها  خود را به خانه مصدق رسانده ودر پناه گروهی از ارتشیان  با توپ و تانک خانه دکتر محمد مصدق را به آتش کشیدند

در کتاب “کودتا سازان ” نوشته  دوست همشهری عزیزم آقای محمود تربتی سنجابی که توسط نشر فرهنگ کاوش در سال ۱۳۷۶ به چاپ رسیده و درباره وقایع ۲۸ امردادماه  سال۳۲  با میرزا عبداله جندقی یکی از همان بازیگران گفتگوئی داشته است که در ذیل از نظر خوانندگان محترم میگذرد.

میرزا عبداله جندقی معروف  به میرزا شهریاری یکی از آخرین میدان دارهای آن روز بود ویکی از بازماندگان واقعه روز ۲۸ امردادماه بوده است که در جریان تظاهرات شاه دوستانه همراه طییب حاج رضایی  بزرگ میدان دار آنروز بوده است گفتگو داشته  شهریاری میگوید:  “من در میدان بار فروشان امین السلطان حرفه واسطه گری داشتم صبح روز ۲۸ مرداد آنطورکه بخاطرم هست چهاردسته از جنوب شهر برای تظاهرات شاه دوستانه و  علیه دولت قانونی دکتر محمد مصدق به طرف شمال شهر و تسخیر خانه دکتر مصدق راه افتاده “

دسته اول به سرکردگی طیب و طاهر حاج رضایی میدان دار میدان بار فروشان در سر قبر آقا  افراد این دسته عبارت بودند از علی رضایی معروف به قدم ، ناصر حسین خانی معروف به ناصر جگرکی ، اصغر  استاد علی نقی معروف به اصغر سسکی ،اصغر بنایی معروف به به اصغر شاطر ،رضا صاحب قهوه خانه و نانوایی و قمار خانه در محله  بدنام (معروف به محله شهر نو  )   اصغر شاطر،حبیب اله مختار منش ،احمد ذوقی ،حاج مظلوم نهاوندی معروف به حاج سردار  وقریب ۳۰۰ نفر سیاهی لشگر از عمله جات ( اراذل و اوباش ) و خرده پاهای میدان بار (که به زعم وباور بعضی افراد و  دروغ پردازان   رسانه  ها  جعلی بنام مردم تهران  نامیده می شدند )

۲ دسته دوم به سر کردگی حسین اسماعیل پور معروف به حسین رمضان یخی که از باغ فردوس حرکت کرده ،در این دسته تقی رمضان یخی برادران طاهری معروف به ماشااله آبرام خان ،هوشنگ آبرام خان ، اکبر آبرام خان و  امیر آّبرام خان  این گروه عده ای از  اوباش را همراه خود داشتند که مجهز به چوب دستی یک متری بودند .

۳ دسته سوم  که شنیدم  از محله بدنام منطقه ۱۰ به سرکردگی محمود مسکر (با جناق حسین رمضان یخی) با گروهی از  زنان محله بدنام   (قلعه شهرنو )

۴ دسته ای هم از جوادیه  به سرکردگی صابر .دسته طییب (که من  در معیت طیب بودم) پس از پیمودن مسافتی با دسته رمضان یخی یکی شدند و با  پیمودن خیابان سیروس، چهار راه سیروس ، سر چشمه ، میدان بهارستان ، خیابان شاه آباد، خیابان استامبول  خیابان نادری و خیابان شاه  وارد خیابان کاخ شده و روانه خانه دکتر مصدق شدند . در سرچشمه عباس لاله ، اکبر لاله ، میرزا علی شفیعی و اکبر زاغی از میدان بار فروشان سر چشمه به آنها ملحق شدند ودر چهار راه مخبر الدوله مصطفی کولیایی معروف به مصطفی زاغی  از بزن بهادر های چهار راه سید علی با جمعی از اوباش ارامنه (  معروف داش ناکها  ) نیز به آن پیوسته اند، دسته طییب و رمضان یخی در سر راه خود روز نامه باختر امروز ، تاتر سعدی در خیابان  شاه آباد،،خانه جوانان دمکرات در خیابان نادری کوچه نوبهار  وروزنامه به سوی آینده را غارت و آتش زدند .

در خیابان استامبول رمضان یخی به  پاساژ یول چی  هجوم برد وبه قهوه خانه  متعلق به مصطفی پایان ( خواننده و از مهاجرین قفغازی ) حمله کرد و با تیر اندازی به  عکس دیواری دکتر محمد مصدق صاخب کافه را وادار کرد تا عکس را پائین بکشد .در طول این راهپیمایی و تظاهرات و غارت هیچ یک از مامورین شهربانی و یا فرماندار نظامی بر خورد نداشته و نه تنها دخالت نمی کردند بلکه تماشاچی بودند . در خانه مصدق هم با مقاومت چندانی مواجه نشدند و در پناه یک تانک ارتشی وارد به  خانه مصدق شده و آنرا  ویران کرده  و مدافعین ارتشی خانه دکتر مصدق را منکوب کردند . بر سر در خانه مصدق  از سوی افراد خانه پرچم سفیدی آویخته شده بود که با فرمان طیبب تظاهرکنندگان به خانه حمله کرده در و پیکر را شکسته و اموال خانه را غارت کردند . در این مدت شهر تهران در دست ارازل و اوباش بود . بعد از ده روز سپهبد زاهدی مهمانی باشکوهی در جماران باغ شخص خود به افتخار طییب و رمضان یخی و سایرین ترتیب دادو سپس به دستور سپهبد زاهدی چند قطعه زمین در جنت آبادبه طییب و رمضان یخی واگذار شد. آناکه به  تاریخ دوروغ  میگویند بدانند.

چرخ آینه هر نیک و بد است       نیکی اندیش ترا گر خرد است

کتاب کودتا سازان

عوامل کودتا

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *