اجرای شعر “ای نی محزون کجایی؟ سوختیم/ تیره شد آیینه‌ای کافروختیم” توسط زنده یاد زنده یادامیرهوشنگ_ابتهاج( همراه فیلم )

ای نی محزون کجایی؟ سوختیم/ تیره شد آیینه‌ای کافروختیم
آه از آن آتش که ما در خود زدیم/ دودِ سرگردانِ بی‌سامان شدیم
راندگانِ دل نهاده با وطن/ ماندگانِ غربتِ طاقت شکن
سینه می‌جوشد ز درد بی زبان/ ای نوای بی‌نوا نی را بخوان
نی حدیث حسرت و حرمان ماست/ نی دوای درد بی‌درمان ماست
نی خبر دارد از آن باران که ریخت/ آشیان لک‌لکی از هم گسیخت
نی خبر دارد از آن گم کرده جفت/ آهوی کوهی که جز در خون نخفت
نی خبر دارد ز اشک پهلوان/ دشنه در پهلوی سهراب جوان
نی خبر دارد از آن مردان مرد/ خون‌شان گلگونه رخسار زرد
نی خبر دارد ز درد اشتیاق/ سینه های شرحه شرحه از فراق
بشنو از نی چون حکایت می کند/ از جدایی ها شکایت می کند

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *