نقدی برشعر “اوسنه ابرم “سروده شاعر عزیزمان علی اکبر عباسی ( نوشته همشهری گرامی دکتر جعفر علمداران دکترای ادبیات و استاد دانشگاه )

((سلامی چو بوی خوش آشنایی))

خالق سمندر خان سالار کار جدیدی با عنوان:
((مثنوی عاقبت اوسنه ابریم))
را با محوریت بهداشت با زبانی طنز به لهجه محلی تربتی ارائه نموده است.
ابتدا بهتر است گذری به فرهنگ عامیانه که لهجه ها و گویش های محلی را در خود جای داده، داشته باشیم.

فرهنگ عامیانه (فولکلور) مجموعه ای نفیس و گران بها از آیین، عادات، قصه و باورهایی است که با روح حیات اجتماعی بشر همراه بوده و هست، و بنا به اعتقادات و رسوم متفاوت در هر قوم و ملّیتی جلوه های گوناگون به خود گرفته است. قبل از ورود به توصیف این شاخه از معارف بشری لازم است آن چه درباره ی این دانش در فرهنگ ها آمده نظری بیفکنیم.

در فرهنگ سخن ذیل واژه ی فرهنگ عامّه آمده است :
«آداب و رسوم، باورها، زبان، هنر، ادبیّات، یا سنن و رفتارهای اجتماعی طبقه ی عامه یا عموم مردم» (انوری، ۱۳۸۶ : ۵۳۴۷).

دهخدا در لغت نامه می نویسد :
فولکلور (از دو کلمه ی انگلیسی فولک به معنی توده و لور به معنی دانش) علم به آداب و رسوم توده ی مردم و افسانه ها و تصنیف های عامیانه. توده شناسی، فرهنگ عامّه، مجموعه ی عقاید ، اندیشه ها، قصّه ها، آداب و رسوم، ترانه ها و هنرهای ساده و ابتدایی یک ملّت فولکلور گویند (دهخدا، ۱۳۸۸ : ۲۱۴۲).

معین در فرهنگ خود می گوید:
فولکلور علم توده ی مردم و افسانه ها و تصنیف های عامیانه، توده شناسی (محمد معینی، ۱۳۷۴ : ۲۵۸۷).

گستره ای از آشنایی ما با ادبیّات (منظوم- منثور) در گرو شناخت فرهنگ عامّه است از آن جا که آثار ادبی ما آیینه ی تمام نمای جامعه ی هر عصر و دوره ای است شناخت فرهنگ عامیانه ضرورت پیدا می کند «تنها فرهنگ عامه نیست که گاه فصل مشترک با ادب پیدا می کند و بی آگاهی از فرهنگ عامه نمی توان مفهوم آثار ادبی را دریافت بلکه این رابطه متقابل است و ادب راهی بر محقق فرهنگ عامه می گشاید» (محجوب، ۱۳۸۲ : ۶۳).

اسطوره ها، باورها، آیین ها، اشارات، قصّه ها و … جلوه هایی از فرهنگ عامّه هستند و ابزار شکل گیری و قوام دانشی از علم جامعه شناسی که بشر توانسته با تکیه بر آن ها آثار هنری و فرهنگی خود را خلق نماید. پاره ای از مفاهیم و مضامین راه یافته به ادبیّات هر ملّت و قومی زاییده ی شناخت و درک این دانش بشری است و «چه بسا پاسخ گوی سئوالات و پرسش هایی که در ذهن صاحبان این فرهنگ از دنیای پیرامون خویش داشته اند» (محجوب، ۱۳۸۲ : ۳۹).

فرهنگ عامیانه در ایران با توجّه به پیشینه ی دیر سال خود که در طول حیات تاریخی، اجتماعی، سیاسی بارها دستخوش حوادث و تغییرات شده و گاه در تعامل و گاهی در تقابل با فرهنگ های ممالک مهاجم قرار می گرفته است می تواند عرصه ی خوبی برای تحقیق و پژوهش های دامنه دار در این حوزه ی دانش باشد، گردد. مطالعاتی که ما را با ریشه ها، اندیشه ها و بنیان های فکری اولیه ی اعتقادات و باورها و دیگر رسوم فرهنگی و اجتماعی از منظرهای مختلف در مقایسه با سایر ملل رهنمون کند.

شناخت فرهنگ عامّه از جهات متفاوت به ویژه دو بعد اجتماعی و علمی و مهارتی برای صاحبان چنین فرهنگ هایی از درجه ی اعتبار و اهمیّتی شایان برخوردار است.

جناب عباسی که اصالت فهندری دارند وبه روستا دل بستگی در منظومه سمندر خان سالار و اکنون در مثنوی ابریم به آیین های سنتی با گویش تربتی به موارد ذیل خوب پرداخته است.
در اوسنه ابریم
شخصیت ها همان شخصیت های سمندر خان هستند ولی با رویکرد جدید ترویج بهداشت فردی و اجتماعی.
او که عمر خود را در کسوت پرستاری سر نموده این بار با زبانی طنز و گویش محلی بالین بیماری ۴۰ ساله در حال موت را حکایت می نماید.
ابریمebrem قلچماق و قنرgonar و قلدر بوده و چاقو کشی قهار که سمندر خان را در جوانی با چاقو نا کار می کند، اکنون هشت بیماری را همزمان تجربه می کند ولحظات پایان عمر را می گذراند.
در گوشه اتاق نالان افتاده و به فردای عمر او امیدی نیست. اقوام و خویشاوندان بالا سر بیمار هرکسی در حد دکتری تخصصی او را مداوا می کنند و هر شخصی برای مداوای ابریمebrem در حال مرگ تجویزی جالب ارائه می دهد.
سکینه که خود از آنفولانزا رنج می برد علاج کار را در شکستن تخم مرغ برسر بیمار می داند و با پلیتیک خاص در هنگام خوانش اسم فامیل ها فشار روی تخم مرغ را در اسمی که با او میانه خوبی ندارد افزون نموده و چشم شوری را به نام آن بیچاره رقم می زند.
مادر زن ابریم چند غصه باهم را تجربه می کند غم مرگ ابریم و بیوه شدن دخترش در جوانی واینکه چرا این قدر اورا زود شوهر داده است.
نگارنده که پرستار است و تسلط کامل به گویش محلی دارد؛ عوامل بیماری زا و تاکید به بهداشت فردی و عمومی را بسیار دل نشین روایت می کند.

Alamdaran Jafar, [۰۸/۲۵/۲۰۲۲ ۰۵:۱۶ ب.ظ]
او به مسئله و مشکلات بیمه و زیر میزی پزشکان و دیگر مشکلات اداری بیماران و بیمارستان ها به خوبی واقف است و بیانی دل نشان دارد.
فرهنگ روستایی را خوب می شناسد و در وادی داروها و درمان های سنتی و آیین های چشم زخم و تخم مرغ شکستن بر سر بیمار و…..خوب از پس کار برآمده است.
کار جالب توجه نگارنده در پایان این افسانه؛ مناظره دنبه و نمک و قند سه عامل مهم فشار خون وبیمارهای قلبی وعروقی و…..است که باز با زبانی گویا و طنز دستورات بهداشتی خوبی ارائه نموده است.
نکته جالب اینکه:
خواننده متن و شنونده فایل صوتی از ابتدای اوسنه تا پایان تصویر واضح وکاملی از اتاق و بالین بیمار و گفتگوهای وابستگان که برای نجات بیمار نظر می دهند؛ در ذهن خود تصویر جامعی نقش بسته و همراه تک تک ابیات این پیوستگی ارتباط را از دست نمی دهد و نا خود آگاه مبانی سلامت جسم وجان را در کلام نگارنده در می یابد.
جناب عباسی واژگان محلی را خوب می شناسد وهر واژه را در جای خود خوب می نشاند.
ابریم ebrym یا ابرم ebrem: ابراهیم

منابع:
فایل صوتی اوسنه ابریم از محمد عباسی فهندری
▫️انوری، فرهنگ سخن
▫️دهخدا، لغت نامه
▫️علی ضیاء الدینی، جامعه شناسی شعر نیما
▫️محبوبه مباشری، فرهنگ عامه در مثنوی
▫️محمد جعفر محجوب، ادببات عامیانه ایران
▫️محمد معین، فرهنگ معین
متن جناب آقای سعید کاویان پور(بوشهر)

(علمدارن سوم شهریور۱۴۰۱)

همشهریان علاقمند به فایل صوتی اوسنه ابرم می توانند از روی لینک ذیل آنرا با صدای شاعر گوش نمایند

سروده منظومه اوسنه ابرم بالهجه تربتی : شاعرعزیزمان آقای علی اکبر عباسی فهندری( همراه فایل صوتی ) https://torbatema.com/1401/05/29/%d8%b3%d8%b1%d9%88%d8%af%d9%87-%d9%85%d9%86%d8%b8%d9%88%d9%85%d9%87-%d8%a7%d9%88%d8%b3%d9%86%d9%87-%d8%a7%d8%a8%d8%b1%d9%85-%d8%a8%d8%a7%d9%84%d9%87%d8%ac%d9%87-%d8%aa%d8%b1%d8%a8%d8%aa%db%8c/

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *