تاریخچه ای از فعالیت های موسیقایی استاد امیر هوشنگ ابتهاج – بخش اول سایه و موسیقی محمود نیکویه

امیر هوشنگ ابتهاج (متولد ۱۳۰۶ خ) با تخلص «ه.ا.سایه» که در زمره ی بزرگترین و مشهورترین شاعران

غزل سرا و نو کلاسیک ادبیات معاصر ایران بشمار می رود، در عین حال از تصنیف سازان و ترانه سرایان نامی دوران معاصر نیز به حساب می آید.

تصنیف ها و ترانه های او چه پیش از انقلاب و چه در دوران انقلاب ایران که توسط خوانندگان مشهور ایرانی اجرا شده، از آهنگ های موفق و پرطرفدار موسیقی ایرانی بوده و در تاریخ سروده های آهنگین ادبیات معاصر ثبت و جاودانه شده است.

گذشته از آن، استاد ابتهاج قبل از انقلاب به مدت چند سال سرپرستی برنامه موسیقی ایرانی رادیو ایران را برعهده داشته و با ایجاد برنامه های تازه ای همانند «گلهای تازه» و «گلچین هفته» مبتکر اجرا های تازه در عرصه موسیقی ایرانی بوده و از این طریق بر غنای موسیقی ایرانی افزوده است.

هم چنین بعد از انقلاب با برپایی گروه هنری «چاوش» با همکاری دو تن از هنرمندان بزرگ موسیقی ایران یعنی «محمدرضا لطفی» (۱۳۲۵-۱۳۹۳) و « شجریان» (تولد ۱۳۱۹) و اجراهای خاطره انگیز قطعات بدیع، فصلی تازه در تاریخ موسیقی ایرانی بنیاد نهاده است.

گفتار حاضر می کوشد که با بررسی فعالیت های استاد ابتهاج در این عرصه، تلاش های او را در پهنه موسیقی ایران روشن نماید.

گرایش به موسیقی

گرایش ابتهاج به موسیقی، همزمان با سرایش شعر یعنی در سنین نوجوانی در محیط فرهنگ پرور رشت آغاز شده است. او که در خانواده ای نسبتاً مرفه پرورش یافته بود و در آن زمان هنوز انرژی برق به تمامی خانه ها ره نیافته بود، با داشتن دستگاه گرامافون و شنیدن صفحات موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی سنتی ایرانی، با نغمه های جان بخش موسیقی آشنا شده و انس و الفتی دیرپا و مانا با این هنر به هم می زند که این شور و علاقه همواره در وجوه او جریان داشته و موجب خلق زیباترین اشعار و ترانه شده است.

هم چنین قبل از تأسیس رادیو ایران، پدرش در سال ۱۳۱۶ خورشیدی یک دستگاه رادیویی بزرگ «وسیتنگهاوس» آمریکایی خریداری نمود که ابتهاج توسط آن از برنامه های موسیقی کشورهای دیگر ازجمله: رادیو برلن و بی بی سی و دهلی و آنکارا برخوردار گشت.(۱)

با تأسیس رادیو در ایران در اردیبهشت ۱۳۱۹ خورشیدی و اجرای زنده موسیقی ایرانی توسط هنرمندان و نوازندگان ، دریچه ای دیگر به دنیای موسیقی برای شاعر جوان گشوده شد و چون برق شهر در آن زمان ضعیف و نارسا بوده و کافه ای در رشت با داشتن ترانسفورمتر داشت تقویت کننده ای برای رادیو، موجبات استفاده بهتر از برنامه های رادیو را برای مشتریان خود فراهم می ساخت، ابتهاج برای کسب لذت بیشتر از موسیقی، شبها با دوستان خود بدان کافه رفته و ضمن نوشیدن چای و صرف بستنی از برنامه های موسیقی آن زمان رادیو بهره می برد. خود در این باره در مصاحبه با «میلاد عظیمی» گفته :

« یه کافه بود به اسم کافه گلستان، که ترانسفورمتر داشتن که برقو تقویت می کرد و یه رادیو هم گذاشته بود اون بالا رو تاقچه. ما می رفتیم اونجا می نشستیم و چای می خوردیم، بستنی می خوردیم تا وقت پخش موسیقی برسه . حالا بنان می خوند، ادیب می خوند، دلکش می خوند و خود این کار باعث شد که حافظه صوتی من تقویت بشه، یعنی یه بار که آواز پخش

می شد اگر نگیری و حفظ نکنی دیگه رفته اون آواز؛ نوار که نبود که بشه دوباره گوش کرد.» (پیر پرنیان اندیش، جلد دوم، ص۸۳۰)

استاد ابتهاج در جواب سئوالی که: «موسیقی هم تو خونه تون بود؟» گفت» «پدرم در جوانی تار می زد. بعد که با مادرم ازدواج کرد فکر کرد که آبرومندانه نیست کنار گذاشت.» (پیرپرنیان اندیش، جلد اول، ص۲۱)

و نیز در جواب سئوال: «جز پدرتون تو خانواده شما کسی به موسیقی سر و کار داشت؟» گفت: « بله، خواهر کوچکم، رفعیه که مرد، صدای فوق العاده خوبی داشت، صداش عین دلکش بود.» (پیرپرنیان اندیش، جلد اول، ص۲۲)

آموزش ویلن و ردیف آوازی

استاد سایه در جواب سئوال اینکه: «شما هیچ وقت سازی یاد گرفتید؟»؛ گفت:« نه… هیچ سازی بلد نیستم بزنم. عجیبه آ… من تو هر کاری سرک کشیدم ولی رانندگی و نوازندگی رو هیچ وقت یاد نگرفتم، شنا هم بلد نیستم… سیزده چهارده ساله بودم که کمی مشق ویولن کردم.

اول معلمی داشتم که رئیس ارکستر شهر بود… بعد موسیو یروانی بود. یه مدت پیش او کار کردم. بعد یه روز با دوستم فرهنگ دیو سالار داشتم کشتی می گرفتم و ویولنو لخت زیر تخت گذاشته بودم و تو کشتی پایه تخت بلند شد و خورد به ویولن و دسته اش شکست و من هم دیگه ول کردم.»

و در جواب سئوال:« پشیمون نیستید چرا ساز زدن یاد نگرفتید؟» گفت: « چرا… خیلی … اصلاً باید به جای شعر

می رفتم سمت موسیقی… واقعاً موسیقی رو بیشتر از شعر دوست دارم.» (پیرپرنیان… جلد اول، ص ۲۳-۲۲)

ابتهاج هم چنین مدتی ردیف آوازی را فرا گرفت، خود در این باره بیان داشت: « یادگیری ردیف آوازی، بخشی رو از صفحه یادگرفتم، یک کم از یه نقاش ساختمان، حسین آقا، یاد گرفتم، دستگاه ماهور را از او یاد گرفتم، به هر حال همه آواز ها رو یاد گرفتم که هنوز خیلی هاش یادمه، خیلی از گوشه ها هنوز یادمه.» (پیریرنیان… جلد ۲، ص ۸۲۹)

گنجینه موسیقیایی ابتهاج

استاد ابتهاج در طول عمر پر ثمرش گذشته از خلق آثار ماندنی، به جمع آوری آهنگ ها و تصنیف ها و ترانه های آهنگین ایرانی دست یازید که برخی از آنان نایاب و منحصر به فرد و در کمتر آرشیوی موجود می باشد؛ خود در این باره گفته:

« کلکسیونی از موسیقی کلاسیک دارم که کمتر آدمی با این دقت و سلیقه موسقی کلاسیک جمع کرده، موسیقی ایرانی رو هم از قدیمی ترین دوره هایی که ضبط شده می شناسم.» (پیر پرنیان… جلد اول، ص ۲۵۱)

ابتهاج هم چنین در مدتی که در رادیو ایران به عنوان سرپرست موسیقی فعالیت می­کرد، از آرشیو رادیو نیز برای تکمیل مجموعه موسیقیایی خود استفاده کرد و بر غنای آن افزود. امروز کلکسیون سایه یکی از ارزشمندترین و غنی­ترین مجموعه ایست که به صورت گنجی بیش بها حفظ و نگهداری شده است.

همچنین استاد برای استفاده از نوارها و صفحات موسیقی، دارای انواع و اقسام دستگاه های صوتی است و همواره از آخرین دستاوردهای تکنولوژی در این زمینه استفاده می کند.

ادامه دارد  چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱ روزنامه اطلاعات

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *