تاریخچه ای از فعالیت های موسیقایی استاد امیر هوشنگ ابتهاج – بخش سوم سایه و موسیقی محمود نیکویه

در سال ۱۳۵۴ گروه هنری «عارف، با همکاری حسین علیزاده و پرویزمشکاتیان، محمدرضا لطفی و برادران کامکار و عده ای دیگر تشکیل می شود.

با وقوع انقلاب در سال ۱۳۵۷ در ایران، چون بیم تحریم و فراموشی موسیقی از جانب افراد سیاسی می رفت، ابتهاج و دوستانش به ایجاد و تشکیل گروه هنری «چاووش» همت گماشتند. گروه چاووش یکی از بهترین گروه های موسیقی در آستانه انقلاب بود که با حضور مردان موسیقی چون: محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، محمدرضا شجریان و تعدادی دیگر، ماندگار ترین تصنیف ها و ترانه های انقلابی بعد از مشروطه را رقم زدند.

استاد سایه در جواب سئوال: « اصلاً چی شد که چاووش تشکیل شد.» گفت: « در سال ۵۷ که انقلاب شد یه جلسه ای تو خونه لطفی تشکیل دادیم، نگرانی از اونجا شروع شد که موسیقی داره ممنوع می شه… اونجا گفتم چی کار باید کرد… گروه چاووش ترکیب گروه شیدا و عارف بود و چند نفر هم اضافه بر گروه عارف و شیدا مثل مجید درخشانی و چند نفر دیگه عضو چاووش شدند.

بعد هم ما به فکر تولید کاست افتادیم و یه بابایی با ما قرار گذاشت که کاست تولید کنیم…. از اول قرار شد من دبیر دایمی چاووش باشم. در کلیات امور هم بی تاثیر نبودم. کاری که برای من خیلی سنگین و خیلی مشکل بود، حفظ چاووش بود.» (پیرپرنیان…، جلد ۱، صص ۲۸۴-۲۸۲).

تصنیف سازی استاد ابتهاج

ابتهاج استاد تصنیف و تصنیف سازی است، او

تصنیف های زیادی برای آهنگ های موسیقی ایرانی ساخته است که برخی از شاهکارهای اشعار آهنگین ایرانی بشمار می رود.

استاد در جواب سئوال اینکه ساختن تصنیف مشکل تره یا غزل؟ می گوید:

«ساختن تصنیف خیلی مشکل تره، برای اینکه در تصنیف شما یک قالب پیش ساخته دارین که آهنگه باید کلامی بذارین که هم در این قالب به طور طبیعی جابگیره و هم با آهنگ تناسب و تطبیق داشته باشد، یعنی شما در عین اینکه پایبند آهنگ هستین باید حرف خودتونو بزنین، به خصوص اگه بخواین اکسان کلمات با اکسان موزیک جور در بیاد، اون هم تو یه قالب محدود، باید متناسب با آهنگ فضا و حال و هوای شعر تونو هم رعایت کنید که این گاهی تا حّد غیرممکن سخته، ولی تو غزل شما آزادین که هرچی دلتون می خواد بگین، در تصنیف وسواس من هزار بار بیشتر از غزله چون چیزهایی رو من رعایت می کنم که اصلاً کسی بهش فکر نمی کنه.»

(پیر پرنیان… جلد ۱، ص ۵۰۶).

و در جواب سوال: «در تصنیف سازی چه کار کردین که دیگران نکردن؟» می گوید: « توجهی که من تناسب و تطبیق آهنگ با کلام و توجه به تناسب اکسان کلمات با اکسان آهنگ داشتم، تو کار دیگران نبود.» (پیر پرنیان… جلد ۱، ص ۵۰۷).

استاد هم چنین در جواب سئوال: « چطور تصنیف می سازید؟ » می گوید:

« اولین کاری که می کنم اینه که آهنگو حفظ می کنم. طوری که دیگه می تونم از اول تا آخرشو بخونم، در نتیجه افاعیل شو می نویسم.

… صدبار، هزار بار آهنگو می خونم و کلام رو هم موقع خوندن آهنگ می سازم، آهنگ منو با خودش می بره، و براساس آهنگ کلماتو می سازم.» (پیرپرنیان… جلد ۱، ص ۵۱۰-۵۰۹).

یکی از زیباترین و مشهورترین تصنیف های استاد سایه، تصنیف دل انگیز: «سرگشته» است که بیشتر با عنوان: «تو ای پری کجایی؟» معروف گشته است که آهنگ آن را در دستگاه توسط همایون مهندس همایون خرم ساخته و به وسیله «حسین قوامی» (فاخته ای) خوانده شده است.

شبی که آواز نی تو شنیدمر چو آهوی تشنه پی تو دویدمر دوان دوان تا لب چشمه رسیدمر نشانه ای از نی و نغمه ندیدمر تو ای پری کجایی؟ر که رخ نمی نمایی؟

درباره این تصنیف استاد می گوید:

« این اولین تصنیفه که من ساختم… سال ۵۱، ۵۲ بود. همایون خرم یه آهنگ ساخت در همایون و برام با سازش زد. خیلی آهنگ قشنگی بود. همان موقع بهش گفتم من شعرشو می سازم. اون اصلاً انتظار نداشت که من این حرف رو بزنم. بعد هم ساختمش.

بعد آقای قوامی اومد جلوی ارکستر و ایستاد و خوند و خیلی هم خوب خوند. وقتی تموم شد رفتم بهشون خسته نباشید گفتم. قوامی گفت: من از شما ممنونم که اجازه دادین این تصنیفو من بخونم . این تصنیف اسم منو برای همیشه نگه

می دارد. (پیرپرنیان… جلد ۱، ص ۵۰۹).

و براستی نیز چنین شد، قوامی با خواندن این تصنیف معروف و جاودانه شد. تصنیف « تو ای پری کجایی؟» بارها باز خوانی شد. (از جمله با تنظیم کامبیز روشن روان و اجرای محمد اصفهانی در مجموعه تنها ماندم) و به صورت بی کلام هم بارها نواخته شده که از میان آنها برای نمونه می توان به اجرای زیبای پیانوی سامان احتشامی در مجموعه پری کجایی اشاره کرد. تاثیر این ترانه حتی در سینمای ایران هم دیده

می شود. کامران قدکچیان در سال ۷۳ فیلم خود را با بازی ابوالفضل پورعرب و فاطمه گودرزی را بر پایه بخشی از این ترانه، «بهشت پنهان» نام نهاد و در موسیقی متن فیلم (به آهنگسازی فریبرز لاچینی) از آهنگ سرگشته بهره برد.

مثلث هنری سایه، لطفی، شجریان

در تاریخ موسیقی ایران، چند مثلث هنری درخشان با سه ضلع ترانه سرا، آهنگساز و خواننده پدید آمده که از آن میان همراهی رهی معیری، مرتضی محجوبی و غلامحسین بنان، با آثاری ماندگار چون: «من از روز ازل» و «کاروان» یاد کرد نیست. مثلث هنری سایه، لطفی و شجریان هم چنین در چند اجرا از مجموعه «سپیده» آثاری بی مانند در تاریخ موسیقی معاصر پدید آورده است.

ایران ای سرای امیدر بر خاکت سپیده دمیدر بنگر کزین ره پُر خون ر خورشیدی خجسته رسیدر اگر چه دلها پُر خون استر شکوفه شادی افزون استر سپیده ما گلگون است ، وای گلگون استر که دست دشمن در خون استر ای ایران غمت مرسادر جاویدان شکوه تو بادر راه ما راه حق، راه بهروزی استر اتحاد، اتحاد، رمز پیروزی استر صلح و آزادی جاودانه بر همه جهان خوش بادر یادگار خون عاشقان، ای بهارر ای بهار تازه جاودان درین چمن شکفته باد.

« سپیده » را همگان با اجرای هنرمندانه « محمدرضا شجریان» می شناسند، ولی باید دانست که این اثر مشهور در سالهای اولیه انقلاب با صدای « شهرام ناظری» هم اجرا شده است. این آهنگ پرشور، نوای مژده و شادی میهن پس از پیروزی انقلاب است و یکی از آهنگسازان این روزگار، زنده یاد « محمدرضا لطفی» آن را در دستگاه ماهور ساخته

است.

در اجرای شجریان، گذشته از ترانه «سپیده» یک غزل و یک مثنوی از استاد سایه را که همان سال (۱۳۵۸) سروده شده بود، به آواز خوانده است. غزل « به نام شما» که شعر آغازین کتاب «سیاه مشق» است:

زمــانه قرعه نو می زند به فال شما

خوشاشما که جهان می رود به کام شما

تــنور ســینه سوزان مــا بیاد آرید

گـز آتـش دل مــا پخته گشت خام شما

و مثنوی کوتاه « یادگار خون سرو» که سال ها پس از آن «کیوان ساکت» با الهام از آهنگی بی کلام ساخت و در مجموعه ای به همین نام منتشر ساخت.

دلا دیدی که خورشید از شب سرد

چو آتش سر ز خاکستر برآورد

کار دیگر مثلث هنری (سایه، لطفی، شجریان) آهنگی است در بیات ترک که با عنوان: «به یاد عارف» اثری ارزشمند و جاودانه شده است.

آهنگ مذکور اول بار در برنامه «گلهای تازه» شماره ۱۹۰ و بار دیگر به صورت نوار شماره یک گروه «چاووش» و سپس با ارکستر بزرگ رادیو اجرا شد.

بنشین به یادم شبی، ترکن از این می لبی، که یاد یاران خوش استر یاد آورید این خسته را، کاین مرغ پربسته را، یاد بهاران خوش استر مرغی که زد ناله ها، در قفس، هر نفسر عمری زد از خون دل، نقش گل بر قفس، یاد باد! ر داد داد عارف با داغ دل زادر داد ای دل عارف با داغ دل زاد.

در بخش دیگر این آهنگ، آواز شجریان بر روی غزل استوار سایه با همراهی تار محمدرضا لطفی شنیدنی است.

نه لب گشایدم از گل، نه دل کشد به نبید

چه بی نشاط بهاری که بی رخ تو رسید

ادامه دارد  چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ روزنامه اطلاعات 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *