دکتر ضیا الاطبا پزشک نامی تربت حیدریه را بیشتر بشناسیم بخش سوم باغ نوبهار محل اقامت ( کاظم خطیبی)

همچنان که در قسمت قبلی اندر خصوص باغ نوبهار گفته شد خوشبختانه یکی از همشهریان عزیزمان بنام آقای محمدرضا بهلوری که سالیان گذشته از ورزشکاران دومیدانی در تربت‌حیدریه بوده، به نقل‌قول از روانشاد پدرشان که در باغ نوبهار فعالیت داشتند خاطراتی را برایم بیان کردند که در ذیل ملاحظه می‌نمایید.

آقای محمدحسین بهلوری از آشپزباشی‌های آقای ضیا الاطبا در باغ نوبهار بوده که سالیان سال با برادرش آقای حسن راستی و همسرش در آنجا به آشپزشی مشغول بودند و در این کار تبحر ویژه‌ای داشتند.

 باغ نوبهار در منطقه شمال شرقی تربت و حدود ۲ کیلومتر بالاتر از روستای حسنی بین دو دره واقع‌شده مساحت این مجموعه حدود ۳ الی ۴ هکتار زمین بوده و در این باغ درختان پسته، بادام، زردآلو، شلیل، آلو، سیب و همچنین تاک انگور وجود داشته که اغلب میوه‌های خوبی به عمل می‌آمد.

از قسمت ورودی در آن زمان کف زمین شن‌ریزی شده و بعد از چند پله وارد یک سطحی می‌شد که در وسط حوض بزرگی وجود داشت که از طریق آبی که در ارتفاع بود دارای فواره‌های زیبایی بود که فضای مرطوب و زیبایی را فراهم می‌کرد درختان کاج که دور تا دور باغ را فراگرفته بود موجب زیبایی خاصی شده بود  در اطراف سمت راست و چپ حوض از گل‌کاری‌های متنوع از شمدانی و گل‌های معطر و بسیار زیبا وجود داشت که فضا را از عطر خود معطر می‌ساخت و پس از گذر یک فضای شنی وارد درب ورودی ساختمان اصلی باغ می‌شد. این باغ دو درب داشت یکی در قسمت پائین که درب بزرگ و ماشین رو بود ودو در ب بالا که کوچک‌تر برای ورودی بیشتر استفاده می‌گردید.

در قسمت بالای این باغ یک چشمه با آب روان قرار داشت که آب از آنجا وارد حوضچه‌هایی می‌شد ، چون در بلندی بود به حالت آبشاری در آمده که آب به مسیر جوی آب به داخل باغ هدایت‌شده و درنهایت از باغ خارج می‌شد دورتادور این جوی آب درختان زیبایی از کاج قرار داشت که به این باغ یک صفای خاصی می‌داد.

در قسمت وردی ساختمان اصلی تراس بزرگی قرار داشت که اغلب میز صبحانه در آنجا چیده می‌شد با توجه به آب‌وهوای سالم و فضای فوق‌العاده زیبا باغ احساس خوبی برای مهمانان فراهم می‌گردید از درب ورودی پائین که وارد این مجموعه می‌شدی یک اختلاف سطحی حدود ۱۰ متر بود و شما در چند مرحله با پله‌هایی که این اختلاف سطح را کاهش می‌داد مواجه می‌شدی کف همه این قسمت از باغ شن‌ریزی شده و در اطراف به‌غیراز استخری که اغلب اوقات با فواره‌های آب فضای باغ مرطوب بود در کنار آن‌ها گل‌های معطر هم وجود داشت که بسیار دیدنی بود.

برای ورود به داخل ساختمان اصلی باغ ابتدا چند پله باید طی می‌شد تا وارد تراس بزرگی شده که کف آن با آجرفرش شده بود وزیر این تراس گلخانه وجود داشت و از آنجا برای نگهداری و پرورش گل استفاده می‌شد در اطراف این تراس هم باز گل‌کاری‌های متنوع و قشنگ و دیدنی وجود داشت درواقع به دلیل قرار گرفتن این قسمت در بلندی اشراف خوبی به همه باغ داشتید و از منظره بسیار زیبایی که وجود داشت لذت می‌بردید.

درب ورودی ساختمان اصلی بعد از تراس باز می‌شد به داخل حال بزرگی که در آن ۴ اتاق قرار داشت که یکی از آن‌ها برای مهمان و بزرگ‌تر بود در قسمت سمت راست باکمی اختلاف سطح دستشویی قرار داشت، سیستم گرمایشی ساختمان با بخاری هیزمی (کنده‌ای) گرم می‌شد. معمولا در بالای بخاری ‌یک فضایی بود که مقداری قلوه‌سنگ گذاشته می‌گذاشتند که از گرمای آن برای به جوش آوردن آب کتری مورداستفاده قرار می‌گرفت. در آن زمان هنوز برق نبود و شب‌ها برای روشنایی از چراغ طوری (زنبوری) و چراغ لامپا و یا چراغ گردسوز استفاده می‌شد.

در قسمت دیگر این باغ در مجاورت ساختمان اصلی یک محلی بود که دارای آشپزخانه و همچنین اقامت آقای محمدحسین بهلوری و حسن آقا راستی و همسرش بود که آنجا زندگی می‌کردند در قسمت دیگر حمامی بود بسیار زیا و از دو خزینه تشکیل‌شده بود یکی آب سرد و دیگری آب گرم و در ورودی حمام حوضچه کوچکی بود که با کاشی‌کاری آبی‌رنگ زیبایی خاصی به محیط می‌داد

همچنین در داخل باغ یک یخدان طبیعی با سقف گنبدی بود که در زمستان با ذخیره لایه به لایه آب موجب تشکیل لایه‌های یخ در آنجا می‌شد و در تابستان از آن استفاده می‌کردند. در قسمت درب ورودی باغ یک اسطبلی بوده که اغلب برای کسانیکه به این مجموعه می‌آمدند اسب، یااستر و الاغ خود را در آنجا بسته و به داخل باغ و ساختمان می‌رفتند. . در اطراف این ساختمان درخت‌های زرد الو، آلو، انار، سیب، شلیل، پسته، بادام و انگور قرار داشت. زمانی که خانواده ضیا الاطبا به تهران منتقل شدند آز آن موقع به بعد خانواده حاج حسین آقای ضیایی و خانواده خود در آنجا اقامت داشتند و در پایان  وقتی آن‌ها هم به مشهد عزیمت نمودند در یک دوره پایانی این باغ در اختیار و اجاره آقای حسن راستی بود که بعدها هم این باغ فروخته و به قطعات کمتری تقسیم گردید و از آن باغ باشکوه چیزی به آن صورت باقی نمانده است

در خاتمه باید از همکاری جناب مهندس امیرحسین عظیم زاده خواهرزاده حاج حسن آقای ضیایی در گرفتن عکس‌های از بخشی از این ساختمان بجا مانده و ارسال آن برای مجله بی‌نهایت سپاسگزارم و قرار شد جناب حاج حسن آقا ضیایی و عظیم زاده اطلاعات بیشتری در این خصوص ارایه  نمایند تا ضمن درج در این ماهنامه  موردمطالعه علاقه‌مندان به این مطلب قرار گیرد در اینجا پیشنهاد می‌نماید در صورت امکان از طریق خانواده محترم  ضیایی و همچنین همیاری  اداره میراث فرهنگی تربت‌حیدریه در جهت حفظ آثار فرهنگی و اجتماعی دیارمان تربت‌حیدریه از این فضا بعنوان یک مرکز فرهنگی بنام خاندان ضیایی که سالیان زیادی  در این منطقه حضور داشته و خدماتی انجام داده اند  استفاده گردد  باشد  تا  این میراث فرهنگی  برای آیندگان به یادگار بماند انشااله.

مطالب مرتبط

۱ دیدگاه

  1. پیمان رضایی تریتی گفت:

    باغ تاج محمد رضایی تربتی شد بعد از ضیا روحش شاد بزرگ مرد پدر بزرگ دوست داشتنی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *