مسمومیت دانش‌آموزان عمدی یا اتفاقی؟ جمیله کدیور

اخبار پیرامون مسمومیت دانش‌آموزان دختر قم، ابعاد تازه‌ای به خود گرفته است. در حالی که نزدیک به سه ماه از اولین مورد مسمومیت دختران دانش‌آموز به تاریخ نهم آذر در هنرستان نور یزدانشهر قم می‌گذرد، به گفته قم نیوز مشابه این اتفاق طی این سه ماه در بیش از چهل مدرسه قم رخ داده است و بیش از ۴۰۰ دانش‌آموز با علایم مسمومیت به مراکز درمانی قم مراجعه کرده‌اند. همچنین در شهرهای بروجرد، ساری، اردبیل و تهران نیز شاهد مسمومیت دانش‌آموزان در مدارس بوده‌ایم که به جز مورد تهران که بر اثر اسپری حشره‌کش اعلام شده، بقیه ناشی از عوامل دیگر رخ داده است. در این میان،آنچه مسمومیت‌های مدارس قم را متفاوت از موارد دیگر می‌کند، تعدد و استمرار زنجیره‌ای مسمومیت در مدارس دخترانه بوده است که آخرین مورد آن روز چهارشنبه سوم اسفند با مسمومیت ۱۵ دانش‌آموز دختر رخ داد.

البته معدود مواردی از مسمومیت دانش‌آموزان مدارس پسرانه نیز اعلام شده، ولی قریب به اتفاق موارد، دانش‌آموزان دختر و برخی اعضای کادر آموزشی نیز دچار مسمومیت شده‌اند. با این حال تا امروز نتیجه بررسی‌ها و پیگیری‌ها درباره دلایل وقوع این سلسله اتفاقات، اعلام نشده است و گمانه‌زنی‌ها ادامه دارد.

مسمومیت دانش‌آموزان در ادامه مسمومیت‌های دانشجویان دانشگاه‌های صنعتی اصفهان، خوارزمی پردیس کرج و صنعتی اراک در اوایل آذرماه امسال رخ داده که البته علت آن مسمومیت‌ها از طریق شیوع یک باکتری از راه غذای مسموم اعلام شد که به‌ظاهر با مسمومیت دانش‌آموزان قمی و چند شهر دیگر متفاوت بوده است.

گفته‌شده دانش‌آموزان بعد از استنشاق هوا و استشمام بوهایی در محیط مدرسه که ظاهرا مطابق روایت‌های منتشر شده از بوی خوب عطر و نارنگی و پرتقال گرفته تا بوی زننده سم و ماهی گندیده و ماست ترشیده را شامل شده، دچار عوارض مسمومیت شده‌اند. در این مسمومیت‌ها علائم تهوع، سرگیجه، سر درد، دل درد، بی‌حالی، سرفه، سوزش گلو و چشم و بینی، ضعف عضلانی، سستی بدن، عدم توانایی راه رفتن، لرزش پا، تنگی نفس و… بروز کرده است. دانش‌آموزان و معلمانی که مسموم شده‌اند یا بعد از ساعاتی تحت نظر بودن ترخیص شده‌اند، یا مسمومیت آنها به بستری‌شدن و بررسی‌های دقیق‌تر انجامیده است و در مواردی نیز به‌رغم گذشت مدتی از مسمومیت، برخی عوارض مجدد برگشته‌اند.

درباره علت مسمومیت‌ها از سوی مسئولان استانی و ملی، صحبت‌های ضد و نقیض منتشر شده است. اگر از برخی اظهارات مسئولان مبنی بر شایعه‌خواندن و بزرگنمایی و نقش رسانه‌های معاند یا شیطنت دانش‌آموزان و استعمال مواد و استرس و ترس آن‌ها و نیز رد دلایل میکروبی و ویروسی بگذریم؛ فرسودگی و نشت گاز از موتورخانه مدارس، نقص در سیستم گرمایشی و مسمومیت به دلیل استنشاق دی‌اکسید کربن از این سیستم‌ها، وجود گاز مسموم‌کننده و استنشاق گاز آمونیاک (که البته توسط برخی مسئولان استان رد شده) و بالاخره عمدی بودن اتفاقات در مدارس از جدی‌ترین دلایل ذکر شده است.

پس از بی‌توجهی‌های اولیه و برخی ساده‌نمایی‌ها و اظهارات غیر مسئولانه مقامات مربوطه، شاهد جدیت بیشتر از سوی دست اندرکاران -پس از تشکیل کارگروهی مشترک متشکل از مدیران و مسئولان آموزش و پرورش، ریاست دادستان عمومی و انقلاب قم، معاون استاندار، مسئولانی از پدافند غیر عامل، دانشکده علوم پزشکی و آتش‌نشانی از یک سو و تشکیل کمیته مشترک از فراجا و اطلاعات سپاه از دیگر سو و اخیرا نیز تشکیل کمیته‌ای ملی متشکل از استادان برجسته دانشگاه‌های علوم پزشکی استان‌های قم، تهران و برخی دیگر از دانشگاه‌ها- برای بررسی ابعاد مختلف موضوع هستیم. رصد تعداد زیادی از مدارس قم از لحاظ ایمنی توسط سازمان آتش‌نشانی و بازرسی موتورخانه‌ها، راهروها و کلاس‌های این مدارس و رفع اشکالات ایمنی آن‌ها و استانداردسازی سیستم‌های تهویه و گرمایشی و اصلاح وضعیت موتورخانه‌های مشکل‌دار، مشکوک‌شدن به عمدی بودن اتفاقات، نمونه‌برداری هوای محیط‌های مد نظر و لباس‌ها و نمونه‌های تنفسی دانش‌آموزان توسط متخصصان مربوطه از جمله نتایج عینی این نشست‌ها بود.

اما با وجود این اقدامات و گذشت نزدیک به سه ماه از نخستین مسمومیت دانش‌آموزان، هنوز علت و عامل مسمومیت‌ها، شناسایی و اعلام نشده و ابعاد موضوع به دلیل سکوت خانواده‌ها، معلمان، پزشکان متخصص، همچنین نهادهای امنیتی همچنان در ابهام است. حتی شنیده شده خانواده‌ها نیز از نتایج آزمایش‌های فرزندان خود بی‌اطلاعند و اطلاع‌رسانی روشنی برای آرامش و امنیت خاطر دانش‌آموزان و خانواده‌ها تا امروز صورت نگرفته است. شاید به همین دلیل شکایت قضایی ۳۰ خانواده را شاهدیم.

به‌علاوه، اظهارنظرهای ضد و نقیض برخی مقامات نیز به نگرانی مردم دامن زده است. در چنین مواقعی انتخاب یک سخنگوی مطلع و مسلط به همه جوانب موضوع و اطلاع‌رسانی مرتب و دقیق از اقدامات و پیگیری‌ها و نتایج بررسی‌های به عمل آمده و توصیه به سکوت مسئولان پرحرف و بی‌اطلاع، موجب اطمینان خاطر دانش‌آموزان و خانواده‌ها و کادر آموزش خواهد بود. ضمن اینکه هوشیاری و آگاهی‌بخشی و آموزش دانش‌آموزان، خانواده‌ها و کادرهای آموزشی برای مواجهه احتمالی با وضعیت‌های مشابه توسط رسانه‌ها ضروری است. هیچ بعید نیست مشابه این اقدامات در دیگر محیط‌های بسته نیز رخ دهد.

استمرار و تعدد مسمومیت‌ها در مدارس طی سه ماه گذشته، مؤید آن است که این حوادث نمی‌توانند اتفاقی باشند و به احتمال زیاد نتیجه اقدامات گروهی سازماندهی‌شده و با کارگردانی اتاق فکر و معطوف به اهدافی مشخص است. نخستین مرتبه، حدود دو هفته، قبل معاون سیاسی و امنیتی استانداری قم عمدی‌بودن حادثه را محتمل دانست و اخیرا نیز دادستان کل کشور از احتمال اقدامات مجرمانه عمدی در مسمومیت‌های سه ماهه اخیر دانش‌آموزان قمی خبر داد و نماینده قم نیز از امنیتی‌بودن موضوع گفت. باتوجه به تعداد دانش‌آموزان در سراسر کشور که مطابق آمار ۱۴۰۱-۱۴۰۰، پانزده میلیون و ۳۷۵ هزار و ۶۷۷ نفر اعلام شده، و تأثیراتی که چنین اتفاقاتی بر جسم، روح و روان دانش‌آموزان و خانواده‌ها و کل جامعه می‌گذارد، متوجه پیچیدگی و ابعاد گسترده این مسمومیت‌های سریالی می‌شویم.

عطف به وضعیت کشور طی ماه‌های اخیر، اگر این اتفاقات همانگونه که احتمالش رفته، عمدی بوده باشد، باید دید چه کسانی از این وضعیت سود می‌برند؟ انگشت اتهام را به سمت دو طیف که از شرایط بحرانی کشور منتفع می‌شوند و دو روی یک سکه‌اند، می‌توان نشانه گرفت:

نخست؛ نفوذی‌های اپوزیسیون برانداز در داخل کشور: مدت‌هاست طیف‌هایی از اپوزیسیون برانداز به دنبال تعطیلی مراکز و اعتصاب اقشار مختلف و ترغیب مردم به حضور در اعتراضات خیابانی در کشور است و از هر اقدامی که به اشتعال بیشتر اعتراضات و اعتصابات کمک کند، اجتناب نمی‌کنند. هیچ استبعادی ندارد که عوامل نفوذی داخل کشور درصدد تحریک مردم از این طریق بر آمده باشند. اخیرا تشویق به تعطیلی مدارس در شبکه‌های مجازی به دلیل مسمومیت‌ها و ناامن بودن مدارس به کرات از زبان اپوزیسیون برانداز تکرار شده است. طبیعی است که خانواده‌ها نیز نگران از تکرار چنین اتفاقاتی، تمایل به فرستادن فرزندان خود به مدارس نداشته باشند.

دوم؛ افراط‌گرایان داخلی: خرابکاری از سوی طیف‌های تندرو خودسر داخلی را که در صدد جایگزینی جمهوری اسلامی با خلافت یا امارت اسلامی از نوع طالبان و جلوگیری از تحصیل دختران دانش‌آموزند، نباید از نظر دور داشت. هفته قبل (۲۹ بهمن)، تصویری برخی شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که در آن از شبنامه‌ای منتسب به گروه فداییان ولایت خبر می داد. خبر منتشره دربرگیرنده متنی مشکوک بود؛ مبنی بر اینکه «درس‌خواندن دختران را حرام و ادامه آن را در ردیف محاربه با امام زمان دانسته و تهدیدکرده در صورت تعطیل نشدن مدارس دخترانه، مسمومیت دختران را به سراسر ایران گسترش خواهند داد.» هر چند اصل شبنامه در دسترس نیست، اما انتشار آن شبنامه و محتوای خبر منتشر شده نیز تا کنون از سوی محافل مرتبط تکذیب نشده است.

نظر به خیزش اعتراضی که از اواخر شهریور ماه سال جاری با شعار «زن، زندگی، آزادی» آغاز شده، هر دو طیف بالا از مسمومیت دانش‌آموزان سود می‌برند. طیف اول با متهم‌کردن جمهوری اسلامی ایران به ضدیت با زن و زندگی و طیف دوم با ایجاد رعب و ناگزیرکردن دانش‌آموزان دختر به خانه‌نشینی.

با توجه به آثار منفی چنین اتفاقاتی و تعلل در بررسی‌های سریع اولیه، ورود جدی و قاطع نمایندگان مجلس شورای اسلامی ضروری است.شنبه ۶ اسفند ۱۴۰۱ روزنامه اطلاعات

مطالب مرتبط

۲ دیدگاه‌

  1. دکتر فریدون افتخاری گفت:

    برای ریشه یابی این اتفاق بسیار ناراحت کننده باید بدون تعصب و با دید باز نگاه کرد. من در اینجا ترجمه / خلاصه یک بررسی در سایت انگلیسی بی بی سی را میاورم.
    Dan Kaszeta یک متخصص سلاحهای شیمیایی می‌گوید پیدا کردن نوع ماده‌ای که بکار می‌رود تغریبا غیر ممکن است برای اینکه خیلی زود از بین رفته و تغییر شکل می‌دهد و آزمایشات خونی ، ادراری، تنفسی نتیجه نمی دهد. بوهایی که از آن صحبت می‌شود هیج راهنمایی با ارزشی نیست. آنچه گفته می‌شود شبیه اتفاقی است که ‌در سال ۲۰۱۰ در افغانستان اتفاق افتاد و تحقیقات بجایی نرسید. مقداری نمونه خون و ادرار بطور خصوصی برای پروفسور Alistair Hay که متخصص سم شناسی در دانشگاه لیدز است از ایران فرستاده شد که وی هیچ گونه سمی در آن پیدا نکرد. جالب ترین نظریه مربوط به پروفسور Simon Wessely at King’s College London که پروفسور روانپزشکی است می‌باشد. او می‌گوید چندین فاکتور کلیدی او را به این جهت میبرد که این یک زنجیره مسمومیت شیمیایی نیست بلکه یک mass sociogenic illness ، یک بیماری روانی گروهی است. شکل انتشار ،‌ بهبودی سریع و اکثرا گرفتار شدن دختران که در ماه‌های اخیر تحت فشار و توجه بوده‌اند از دلایل پروفسور وسلی است. شبیه این اتفاق در ۱۹۹۰ در کوسوو، در ۱۹۸۶ در کرایه غربی فلسطین اتفاق افتاد و تحقیقات فراوان به جایی نرسید.
    بنده شخصا با این نظریه موافق هستم و با توج به اینکه در ابران متخصصین بسیار خوبی در رشته‌های سم شناسی و بیوشیمی‌ای وجود دارد اگر ماده مشکوکی به کار برود می‌توانند بسهولت پیدایش کنند. مشکل حکومت این است که اولا نمیداند علت واقعه چیست و اگر بداند که مشکل روحی رواهی تست نمیتواند اعلام کند زیرا اولا مردم حرفش را قبول ندارند و دوم اینکه مسئولیت روان این بچه‌ها با حکومت است و این توده بزرگ روان پریش حاصل مدیریت اشتباه اوست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *