یک مقایسه ساده عباس عبدی : جالب این است که در این میان وزارت بهداشت چند تن از مسوولان دانشگاهی تحت امر ادارات استانی را تغییر داد، فقط به این دلیل که مخالف سیاست‌های آماری رسمی این وزارتخانه حرف زدنددر حالی که آنان مدیران دانشگاهی بودند و آنقدر باید مستقل و حق داشته باشند که تا این اندازه متفاوت نظر دهند، ولی کسی به این تغییرات اعتراض نکرد

به نظر می‌رسد که نه فقط مقامات رسمی، بلکه بسیاری از منتقدان نیز دچار معیارهای دوگانه در رفتار و تحلیل شده‌اند. از این رو آنان به نوعی بازتاب‌دهنده همان چیزی هستند که با آن مخالفت می‌کنند. سال‌ها پیش یکی از اصولگرایان تند نیز به جرگه اصلاح‌طلبی درآمد و سپس و به سرعت هم از آنان عبور کرد. در گفت‌وگویی با یک نفر توضیح دادم که او اساسا تغییر چندانی نکرده فقط جایش را عوض کرده است. همان‌گونه که پیش‌تر علیه اصلاح‌طلبان و دیگر منتقدان خیلی تند و تیز می‌نوشت و هر چه دلش می‌خواست می‌گفت، اکنون علیه حکومت و اصولگرایان می‌نویسد. مشکل ما این نیست که چرا یک نفر اصولگرا یا حتی مدافع سیاست‌های جاری حکومت است. این خوب است که اگر این نگاه را دارند از آن دفاع کنند. مشکل ما اینجاست که آنان با اتکا به قدرت و مصونیت‌های سیاسی و قضایی علیه دیگران حرف زده یا اتهام می‌زنند. در واقع فضای تخریبی ایجاد می‌کنند. این رفتار باید نکوهش شود، فرقی نمی‌کند که او این طرف باشد یا آن طرف. و اگر کسانی ملتزم به تعهدات اخلاقی و قانونی در گفت‌وگو و رفتار باشند- چه این طرف و چه آن طرف – باید مورد احترام واقع شوند، حتی اگر با نظرات آنان مخالف باشیم. مرور یک نمونه از این ادعا بد نیست. بیایید فرض کنیم که دولت درصدد بهبود رابطه خود با غرب باشد که به نظرم سیاست درستی هم هست و در کلیت آن می‌توان از آن دفاع کرد، ولی در هر حال اگر این سیاست اتخاذ شود، طبعا کسی حق ندارد از درون ساختار چوب لای چرخ این سیاست بگذارد. هر کس می‌تواند با آن موافق یا مخالف باشد ولی از درون ساختار قدرت و رسمی نمی‌توان مانع آن شد. مثلا در حالی که گفت‌وگوهای دوطرفه برای بهبود روابط در حال پیش رفتن است یک‌باره یک اتفاق عجیب درون ساختاری در جایی رخ می‌دهد و کلیه مسائل را خراب می‌کند. طبیعی است که باید این اقدامات را محکوم کرد، همچنان که تا حالا آنها را محکوم کرده‌ایم.  سوی دیگر ماجرا هم هست. اگر به هر دلیلی دولت درصدد همکاری نزدیک با چین است تا انواع مشکلات خود را حل کند، کسانی از درون ساختار حق ندارند که در این میان به یاد مردم اویغور یا مساله پنهان‌کاری کرونا و… بیفتند و از درون ساختار رسمی این موضوع را به چالش بکشند.

این امر نافی حق و آزادی نقد صاحب‌نظران و شهروندان در رسانه‌ها و فضای عمومی نیست، ولی حکومتی‌ها حق چنین رفتاری را ندارند. کافی است که توجه کنیم هر دو رفتار را داشته‌ایم. شاهدیم که جامعه نیز دو بخش شده، یک گروه به رفتار تخریبی اول معترض است در حالی که از رفتار تخریبی دوم حمایت می‌کند و گروه دوم برعکس. ظاهرا هر دو گروه در اینکه اصل چنین رفتارهایی را رد نمی‌کنند اشتراک نظر دارند و فقط نسبت به مصداق آن اختلاف نظر دارند. مثل همان کسانی که قبلا اصولگرا بودند و به اصلاح‌طلبان و سایر منتقدان توهین می‌کردند و ناسزا می‌گفتند، حالا همین کار را با حکومت و اصولگرایان می‌کنند. نزد آنان اصل اظهار توهین و ناسزا همچنان ثابت مانده است.  جالب این است که در این میان وزارت بهداشت چند تن از مسوولان دانشگاهی تحت امر ادارات استانی را تغییر داد، فقط به این دلیل که مخالف سیاست‌های آماری رسمی این وزارتخانه حرف زدند، در حالی که آنان مدیران دانشگاهی بودند و آنقدر باید مستقل و حق داشته باشند که تا این اندازه متفاوت نظر دهند، ولی نه تنها کسی به این تغییرات اعتراض نکرد، بلکه همان وزارتخانه دخالت سخنگوی محترم خود در سیاست خارجی را که تبعات زیادی داشت نادیده گرفت ولی همکاران خود را برکنار کرد. بنابراین از نظر حکومت و وزارتخانه‌ها نیز این رفتارهای دوگانه ذاتا ایرادی ندارد، بلکه فقط علیه آنها نباشد، کافی است!

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *