پروفسور عبدالجواد فلاطوری غریب زیست و غریب مرد ( محمود فاضلی روزنامه اعتماد دهم دیماه ۹۹ )

پروفسور عبدالجواد فلاطوری زاده ۲۹ دی ماه ۱۳۰۴ در اصفهان از چهار سالگی به آموختن پرداخت. در کنار تحصیلات متوسطه به سال ۱۳۱۹ش به فراگیری علوم دینی روی آورد. مقدمات و ادبیات عرب را در اصفهان فراگرفت و از دبیرستان آلمانی- ایرانی دریافت دیپلم گرفت. در این هنرستان، آموزگاران آلمانی به تدریس سرگرم بودند و فلاطوری این گونه بود که با زبان آلمانی آشنا شد. وی پس از تحصیل در حوزه علمیه اصفهان و مشهد، لیسانس فلسفه را از دانشگاه تهران گرفت. او به زبان‌های آلمانی، یونانی و لاتین مسلط بود. در مشهد، فلسفه و کلام و عرفان را از حضرات آیات میرزا محمدتقی ادیب نیشابوری، حاج شیخ هادی کدکنی نیشابوری، کاظم دامغانی، شیخ محمدرضا ترابی خراسانی، حاج محمدرضا کلباسی، حجهالاسلام ممجد، شیخ هاشم مدرس قزوینی و میرزا احمد مدرس یزدی آموخت. وی از نوادگان حکیم ملا اسماعیل اصفهانی بود.

فقه و اصول را نزد شیخ هاشم مدرس قزوینی فراگرفت و سپس به تهران رفت. تحصیل علوم دینی را نزد شیخ محمدتقی قمشه‌ای و آیهالله حاج شیخ محمدتقی شاه آبادی ادامه داد و همزمان به فراگیری رشته فلسفه در دانشکده معقول و منقول سرگرم شد. مشاعر ملاصدرا را ترجمه کرد و به عنوان پایان نامه ارائه داد که به عنوان بهترین اثر علمی سال شناخته شد. شرح منظومه را نزد آیت‌الله حاج شیخ محمدتقی آملی، اسفار را نزد علامه میرزا مهدی آشتیانی، عرفان و کلام را در محضر آیت‌الله حاج شیخ محمدعلی شاه آبادی و خارج فقه و اصول را در محضر آیت‌الله آملی و آیت‌الله العظمی حاج سیداحمد خوانساری دنبال کرد. فلاطوری سرانجام در سن بیست و چهارسالگی از مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمدرضا کلباسی اجازه اجتهاد و روایت گرفت و آقامیرزا مهدی آشتیانی به او اجازه تدریس فلسفه داد.

در مهر سال ۱۳۳۳ش به آلمان رفت و به آموختن فلسفه غرب، روان‌شناسی، علوم تربیتی، علوم اجتماعی و جامعه شناسی، شرق شناسی، فلسفه حقوق و علوم، الهیات و تطبیق ادیان و مذاهب پرداخت. در  سال ۱۳۴۱ش با ارائه پایان نامه فلسفه اخلاق کانت درجه دکترا گرفت و در دانشگاه کلن به تدریس فلسفه تطبیقی، حقوق، تاریخ ایران، اسلام معاصر، کلام و علوم اسلامی پرداخت. او در دانشگاه هامبورگ نیز به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت. رساله استادی او «تحول بنیادی فلسفه یونان در پرتو اندیشه اسلامی» نام داشت. پس از ارائه این رساله بود که به عضویت شورای علمی دانشگاه کلن پذیرفته شد و کرسی اسلام شناسی دانشگاه کلن را برعهده گرفت.

در دانشگاه کلن به او درجه پروفسوری عطا شد. او بنیانگذار کتابخانه شیعی در دانشگاه کلن آلمان و نیز آکادمی علوم اسلامی در این کشور است. یکی از اقدامات مهم پروفسور فلاطوری زدودن القائات و برداشت‌هایی بود که اروپاییان نسبت به اسلام داشتند.او برای نائل شدن به این هدف طرح «پروژه اصلاح کتب درسی» در مدارس آلمان را تدوین کرد که تصویر اسلام را به نحو مطلوب‌تری ترسیم می‌کرد. از فلاطوری بیش از ۱۵۰ کتاب، مقاله و گفتگو بر جای مانده است. فلاطوری در مصاحبه‌های خویش به این نکته اشاره می‌کرد که موفقیتش در تبلیغ اسلام در غرب به این جهت بوده که به قرآن کریم استناد می‌کرده است.

مهم‌ترین نقش مرحوم فلاطوری در اشاعه فلسفه اسلامی در اروپا بخصوص در آلمان است. تأسیس آکادمی علوم اسلامی از سال ۱۳۵۵ در ذهن ایشان شکل گرفت. در دانشگاه کلن کتابخانه‌ای را تأسیس کرد که مدرسان، دانشجویان و محققان فلسفه و کلام اسلامی کل اروپا را پوشش می‌داد. این کتابخانه تخصصی منابع شیعه بود که حدود سه هزار جلد منبع دست اول داشت. کمک ایران به کتابخانه فقط پرداخت حقوق یک یا شاید دو کارمند کتابدار قراردادی بود. کشورهای عربی، بخصوص عربستان خیلی تلاش می‌کردند تا این کتابخانه را از صورت تخصصی شیعی درآورد و به کتابخانه تخصصی اسلامی تبدیل کنند. فلاطوری در زمان حیاتش تمام قوای خویش را به کار گرفت تا کتابخانه تخصصی شیعه گسترش یابد. این آکادمی در سال ۱۳۷۳ به هامبورگ منتقل شد.

فلاطوری در طول بیش از چهار دهه اقامت در آلمان، دهها سخنرانی ایراد کرد و مقالات فراوانی در نشریات آلمانی در جهت دفاع از اسلام نگاشت. وی همواره بر این حدیث پیامبر اکرم (ص) تاکید داشت که هرکس علم را به جز در قرآن بجوید خداوند او را به گمراهی افکند. او معتقد بود: «من اگر در اروپا تبلیغ اسلام می‌کنم – که بحمدالله مقبول افتاده – حتی یک ذره از اندیشه عقلی را در تبیین اسلام نمی‌آورم. خود قرآن بهترین بیان کننده اسلام است. دوری ما از قرآن اسفبار است.»

او مسیر گفت وگوی میان ادیان را گشود و در راه مباحثات میان دینی گام‌های ماندگاری برداشت. در سال ۱۳۵۶ با همکاری گروهی از استادان مسلمان، آکادمی علوم اسلامی را برای گفت وگوی ادیان در شهر کلن پایه‌گذاری کرد. این آکادمی به ترویج اسلام در اروپا پرداخت و موفق شد مطالب کتاب‌های درسی آلمان پیرامون اسلام را تصحیح کند و آن‌ها را از موضوعات توهین‌آمیز پاک کند، بر پژوهش‌های اسلامی دانشجویان در آلمان نظارت دقیق داشته باشد و چهره درست اسلام را به مردم آن کشور نشان می‌داد.

هنگامی که به او پیشنهاد شد به ایران بیاید و در دانشگاه‌های مشهد، شیراز و اصفهان فلسفه و جامعه شناسی تدریس کند، در پاسخ گفت: «اگر بیایم قرآن تدریس می‌کنم، نهج‌البلاغه تدریس می‌کنم.» فلاطوری یکی از اعضای شورای عالی امور عالم اسلامی دانشگاه الازهر نیز به شمار می‌رفت. فلاطوری در ۹ دی ۱۳۷۵ بدرود حیات گفت، پیکرش را از آلمان به ایران منتقل و در جوار استادش حاج رحیم ارباب در تخت فولاد اصفهان به خاک سپردند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *