” شهریار عدل “هویت ومیراث ایران زمین : نوشته همشهری عزیزمان آقای دکترابراهیمبای سلامی

شهریارعدل

‎چه غریب بود شهریار عدل، مردی که از گنجینه های شرق غبار می زدود و به میراث وهویت ایران جلا می داد.
گویااین شهریار فرهنک  از عمق تاریخ ایران امده بود تابااشاره به سه خشت خام گبری تمدن بشری را چون ائینه بر ملا کند وبه وسعت اندیشه و دانش نیاکان ما وگشودن کتاب هنر ومهندسی بپردازد.شاید روزگارغربت ایران است که که بامرگ بزرگان وخواجگان فرهنگ وبا فروافتادن هرستونی که پراهمیت تر ازستونهای تخت جمشید است صدایی می شنویم وتلنگری می خوریم که وا اسفا! فرهیخته ای دیگر از فرزندان مام کهن ایران رفت. افسوس که صاحبان رسانه ملی تلاشی نمی کنند تامردم وبه ویژه نسل جوان ما دردوران زندگی بااین بزرکان وشهریاران اشنا شوندودر پی ان
در جریان جامعه پذیری فرهنگی الکوها وجهت کیریهای موثر برای اعتلای نظام اجتماعی ایران ترسیم گردد.
🔹در عصر گسترش اگاهی های فرهنگی ونضج فرایند (( جهانی شدن)) که به افزایش روابط متقابل بین جوامع وقلمرو های مختلف متکی است و توجه به چیستی و هویت ملتها در ان اهمیت  می یابد ودراین میان نقش میراث متفاوت وعناصر تاریخی فاخر هویدا می شود . شهریار عدل به تدارک ،تعریف وآمادگی ایران برای  مواجهه وتعامل با دیکرجوامع  پرداخت.اوتخت جمشید وچغار زنبیل رابا هزینه شخصی خود درسال ١٣۵٨به ثبت جهانی رساند وهمواره درجهت معرفی وماندگاری میراث این سر زمین پر از رمز ورازتلاش کرد.

🔹شهریاربه ایران می اندیشید وهویت ملی ایرانیان وبه انسان می اندیشید وفرهنگ ان ومیراث فرهنگی جهان را چون جان شیرین پاسداری می کرد.
او برای تعریف ایران به شیراز وشوش می رفت وبرای معرفی دوران اسلامی که کانون پژوهشهایش بوداصفهان ، بسطام وخراسان رادر دستور کار داشت. عدل اثار مدفون در غبار قومس ، ری ، زوزن ، هرات و بلخ راجستجو می کرد ودر دهسال اخیرمتوجه ارگ بم شده بود تا ثابت کند که فلسفه ایرانشهری ومعرفی ان به جهان مستلزم کارهای دشوار وبزرگی است وهمین امرمهم ، مسئولیت محققان ودانشگاهیان رادرباره هویت ایران مضاعف می سازد  که به بسیاری از پرسشهای به ظاهر ساده نمی توان به سادگی پاسخ داد.
🔹شهریار عدل پس از فیروز باقرزاده نخستین رئیس کمیته ثبت میراث جهانی یونسکو، دومین دانشمند ایرانی بود که به عضویت موسسه تحقیقات ملی فرانسه(CNRS)درامد ویکی از مدیران ان بود وسالها ریاست کمیته بین اللملی تدوین تاریخ اسیای میانه در سازمان یونسکو را به عهده گرفت.
اوزندگی وکارش راوقف معماری، باستانشناسی وتاریخ هنردر جامعه انسانی کرده ودر اخرین تمدن نگاری ها ونظریه های جدیدش آورده  که نخستین آثار وشواهد مدنیت وشهر نشینی  در نقاط خشک فلات ایران در شرق کشورکشف شده است.
این اثار مکشوفه باقدمت دوهزار ودویست ساله درتپه سیاه دشت (( زوزن)) و((بیاس آباد)) مربوط به اواخر دوره هخامنشی ودوره های سلوکی واشکانیان بوده است.

عدل تاکید می کند این اثار براساس انجام ازمایش های ترمولومیسانس در دانشگاه تهران وگرفتن عکس های هوایی ومطالعات زمینی به صورت غیر قابل انکار به اثبات رسیده است.
🔹ازانجا که شیوه استخراج اب در زمان هخامنشی به شیوه امروز نبوده، افرادی که دراین شهرها زندگی می کردند به دانش واگاهی مربوط به استخراج اب از زیزمین به سطح خاک دست یافته بودند. این روش استخراج آب بعدها(( کاریز)) و(( قنات)) نام گرفت، درتاریخ پیشینه وریشه قنات امروزی از منطقه دامغان است ولی نمی توان اثری ازقنات رادر ان دید اما در منطقه خواف می توان قنوات را به چشم دید ولمس کرد گرچه درتاریخ درج نشده است.
🔹فقدان دانشمندی چون شهریار عدل ضایعه ای جبران ناپذیر برای میراث فرهنگی بشر وخسارتی بزرگ برای مردم ایران زمین است . روحش شاد.
🔸روزنامه شرق،صفحه اول روز١٣٩۴/۴/۶
مجله بخارا،شماره ۱۰۷

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *