“دبیرستان رازی” را در فهرست آثار فرهنگیِ تربت حیدریه ثبت کنید. دل نوشته همشهری گرامی استاد جلال رفیع در خصوص تخریب دبیرستان رازی

اینجانب(جلال رفیع) به عنوان یک همشهریِ تربتیِ ایستاده در انتهای صفِ همشهریان ، اخیرا از برخی دوستان شنیدم که  “احتمالا”  قرار است ساختمان دبیرستان رازیِ تربت حیدریه  تخریب شده، به جای آن سالن ورزشی مجهزی احداث شود. امیدوارم این احتمال فقط شایعه باشد، اما در فرض صحت باید گفت: البته ساختن سالن ورزشی کاری است بسیار عالی و ارزشمند، ولی نه به قیمت از میان رفتن دبیرستانی که یکی از نمادهای فرهنگی و تاریخیِ تربت حیدریه است. دوست ارجمند و همدانشگاهی بزرگوارم جناب مهندس مروّج تا کنون در ساخت و ساز بناهای مفید و ماندگار و عام المنفعه بسیار موفق بوده اند و اقدامات مهم و موثر و خیرخواهانه ی ایشان موجب افتخار و سرافرازی همه همشهریان (از جمله اینجانب)بوده و هست و خواهدبود. من ابتدا تصور کردم که ایشان یا سایر خیّران خدمت رسان می خواهند برخی از منازل اطراف دبیرستان رازی را خریده، سپس به صورت سالن ورزشی به مجموعه علمی و فرهنگی دبیرستان رازی بیفزایند، اما شنیدم که چنین نیست.

امیدوارم خبر تخریب نادرست باشد و به جایش با خبرِ بازسازی ساختمان دبیرستان رازی مواجه شویم. دبیرستان رازی، هم به دلیل نامش، هم به دلیل منطقه اش که در کنار مزار تاریخی قطب الدین حیدر و مسجد جامع عصر صفوی و رباط طبسی و استادیوم ورزشی تختی و باغ ملیِ مشرف بر مجموعه قرار دارد، و هم به دلیل این که محل تدریس دبیران نامدار و دانشمندی مانند جناب دکتر علی سیاسی و شادروان استاد مهدی سیاسی و شادروانان هاشم قهرمان و مصطفی روحانی و اکبر قندهاریان و شخصیت های برجسته ی دیگری امثال آنان بوده است، در زمره بهترین نمادهای فرهنگی و علمی تربت حیدریه به شمار می آید. چهره های علمی و عملیِ نام آوری مانند جناب مهندس مروّج و جناب دکتر عباس نوریان و جناب دکتر ابریشمی و کسان دیگری همتای آنان در این دبیرستان دانش آموخته اند. به طور کلی مراکز آموزشی مهمی مانند دبیرستان رازی، دبیرستان قطب، دبیرستان پروین، دبیرستان امیرکبیر و حتی مدارسی مانند دبستان علی تمدن و دبستان احمدیه(رضائیه ی بعدی) و امثال شان، همگی نمادها و نشانه های فرهنگی و علمیِ شهرستان ما و شما یند. به ویژه دبیرستان رازی که خوشبختانه تا کنون پا بر جا است و از میان نرفته، و به عنوان نمادِ دانش جدید و عصر جدید و دوره مدرنیته، در جوار نماد سنت و تاریخ و دوره عرفان ایرانی یعنی مزار قطب، از پیوند این دو عرصه حکایت می کند.

اینجانب در دهه چهلم شمسی(۴۷–۴۸) در حالی که دانش آموز چهارده ساله ی دبیرستان رازی بودم، شعری سرودم و با تشویق شادروانان مصطفی روحانی و هاشم قهرمان، آن را در یکی از مراسم صبحگاهی در برابر صفوف دانش آموزان و دبیران قرائت کردم. لا اقل نگذارید که پیش بینیِ “جاودان بودن افتخار دبیرستان رازی” در این سروده، نادرست از آب درآید! شعرِ موصوف با این دو سه بیت آغاز می شد:

“دبیرستان   رازی”    افتخاری   “جاودان”   دارد
ز فضل و علم و دانش گنج ها در خود نهان دارد
متاب  ای  آفتاب  و   رخ  بتاب  ای  ماه  تابنده
که  برتر  اَز  شما  اینجا  مه و  مهری عیان  دارد
تو می گویی سخن  اَز جنّت و فردوس  ای زاهد
که   انهارِ   فراوان  و   ملایک    پاس بان   دارد
از  آنجا  هر چه  می خواهی بگو  اما خبر  داری
که اینجا چشمه ی دانش چه انهاری  روان دارد؟
به  عزم  جنگ اگر  با  دیوِ   شوم  جهل  برخیزد
چه  سیمرغان و  شهبازان  که  اندر  آشیان دارد…

اسامی بسیاری از دبیران و دانش آموزان در متنِ این سروده ثبت شده است. شادروان مصطفی روحانی، خلاصه ی منتخبی از آن را با خط خودش بازنویسی و با دستگاه پلی کپی استنسیل تکثیر کرد و به دبیران و دانش آموزان هدیه داد. متن کامل شعر را در پایان می آورم تا آینه ی اسامیِ بسیاری از استادان و شاگردانِ آن روزگار در این دبیرستان باشد. همان طور که گفته شد، لااقل به خاطر این که پیشگویی و ادعای مطرح شده در این شعر یعنی “جاودان بودنِ” افتخاراتِ دبیرستان رازی نادرست جلوه نکند، ساختمان این دبیرستان را حفاظت و بازسازی کنیم! البته سالن ورزشی را هم می توان با مشاوره و همراهیِ خیّرانِ خدمت رسان و خوش فکر به نحو دیگری بر این مجموعه افزود.
ارادتمندِ همه همشهریان فرهیخته و فرهنگ پرور،
جلال رفیع تربتی (=جلیل رفیع زاده=رفیعی).

اکنون در ذیل، متن کامل شعر”دبیرستان رازی”، فقط برای آن گروه از همشهریان نوشته می شود که ممکن است بخواهند اسامیِ ثبت شده در این متنِ قدیمی را که به دهه۴۰شمسی مربوط است، ملاحظه کنند.

“دبیرستان رازی” افتخاری جاودان دارد
ز فضل وعلم و دانش گنج ها درخود نهان دارد
متاب  ای   آفتاب  و  رخ  بتاب  ای   ماه  تابنده
که  برتر  اَز  شما  اینجا   مه  و  مهری عیان دارد
تو  می گویی سخن  اَز جنّت و فردوس ای زاهد
که   انهارِ   فراوان   و   ملایک   پاس بان   دارد
از  آنجا  هرچه  می خواهی  بگو  اما  خبر داری
که اینجا چشمه ی دانش چه انهاری  روان دارد؟
به  عزم  جنگ  اگر  با  دیو  شوم  جهل  برخیزد
چه  سیمرغان و  شهبازان  که  اندر  آشیان دارد
دبیرستانِ   دانشگاه° ساز است   این  دبیرستان
چراغ  معرفت  را  شعله ور  در عمق  جان دارد
جمال  علم  را  دارا است  این دارالادب  زین رو
خجالت  ها  ز  روی   او   عروسِ   آسمان  دارد
زهی ترتیب و نظم  و  تربیت، صبحِ صف آرایی
سرانگشتِ تعجّب  چرخ  گردون   بر  دهان دارد
رئیس  لایقی  چون  “قندهاری”  پیر  در  تدبیر
همانند   “شهیدی”   ناظمی   دولت° جوان  دارد
به  خود می بالد از آن رو  که اندر مکتب دانش
جوانمردی  نکو  سیرت  به  نام  “قهرمان”  دارد
ز  فرطِ شادمانیّ و  شعف  در  خود  نمی گنجد
که چون”روحانی” اندر بیشه شیرانی ژیان دارد
خداوندان فرهنگ و ادب چون “بهمنی”،”ساکت”
دلیری چون “سیاسی” تیزهوش و  کاردان  دارد
“وکیلی ، هاشمی ، اثنی عشر”   مردان  نام  آور
خردمند  فقیهی  کز  “اسد”  نامش  نشان  دارد
سخن از”تربتی”گویم دراینجا یا ز “محمودی”؟
به وصف “قاسمی” گویم که قلبی مهربان دارد؟
به  فردوسِ  برین  مانَد  دبیرستانِ  ما   اکنون
که اندر باغ و بستانش هزاران نغمه خوان دارد
شکوفا و سخن پرداز و  روح انگیز و گل  پرور
چو”زند و زارع”وچون”حاذقی”در بوستان دارد
خردمندان° دبیرانی   چو  “زوّاری” ، “خدابنده”
“نجف زاده”، دگر”میر احمدی” در هر زمان دارد
“خطیبی،  پور مهدی،  شیرزادی، اشرفی” ،  آری
که هریک  رتبه،  شامخ تر  ز  دانشگاهیان  دارد
خوشا”اسکندری”ها ، “اصفهانی”ها در این حلقه
که پیرامون شان را  جمعِ  ما  پروانه سان  دارد
هزاران   آفرین    بر    دانش  آموزانِ   خلّاقش
کز  ایشان  هم  مباهاتِ  فراوان   بر  زبان  دارد
“رفیعی، احمدی”،  با “حاتمیّ و جنگلی”،   دیگر
“مروّج”  با “صفایی”  کاو دلی بس شادمان دارد
“امینی ، کاویانی ، نوریان” و  “رحمتی”  هر یک
نشان  ازحکمت و  از معرفت  در این جهان دارد
“جمالی،  مشرقی، ابریشمی، عشقی ، شعیبی”ها
از این گونه  چه گوهرها  که در گوهرسِتان دارد
چه باک  از حمله ی غارتگران ، این باغ  را  زیرا
“نظامِ”  زنده دل   پیوسته   جا   بر  آستان دارد
به پاسِ خدمتِ خوبان،  “رفیعی!” نیک می دانی
که باغِ   “ذاکری ، فهمیده” ،  نیکو  باغبان   دارد

مطالب مرتبط

۲ دیدگاه‌

  1. رًضا عبدالله زاده گفت:

    جالب و زیبا و دلنشین سروده اند جناب رفیع .
    گرچه من سعاوت تحصیل علم در آن دبیرستان را نیافته و با پایان دوران ابتدایی در دبستان علی تمدن به مشهد آمدم ولی دوستان زیادی در آن دببرستان داشتم . منصور عبدالله زاده .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *