گزارش جلسه‌ی انجمن قطب به تاریخ شنبه ۱۴۰۲/۰۶/۰۴ به قلم شعر همشهری خانم نازنین مرادی

سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید نتواند
که ره تاریک و لغزان است
و گر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است

این هفته برخلاف هفته‌های قبل نتوانستم در جلسه حضور پیدا کنم، اما قرار شد راوی قصه‌ی این هفته باشم. روی مبل نشسته بودم، هر کسی بر موضوعی سوار و با شور و هیاهو در حال تاختن بود و من بر خلاف اطرافیانم، در کوچه پس‌کوچه‌های خیالم پیاده‌روی می‌کردم. آفتابِ بیقراری درست بالای سرم در حال تابیدن بر ریشه‌های جوانِ وجودم بود.
هرازگاهی آرام به ساعت نیم‌نگاهی می‌کردم و او هم از فرط شرم، عقربه‌اش را ثانیه به ثانیه جلوتر می‌برد. بعد از تمام شدن مهمانی و سرد شدن سری که گرمِ اتفاق‌های اطرافش بود فرصتی پیدا کردم تا چشمانم را ببندم و با شنیدن فایل صوتیِ شب شعر، خودم را در انجمن تصور کنم‌.

اولین صدایی که شنیدم صدای جناب یپرم بود و حاکی از این‌که اجرای این هفته را ایشان به عهده داشتند. جناب یپرم با یک شعر از اخوان ثالث برنامه را شروع کردند: «من این‌جا بس دلم تنگ است و هر سازی که می‌بینم بد آهنگ است»

استاد نجف زاده‌ی عزیز با صدای گرم‌شان طبق روال هر هفته غزلی از حافظ خواندند. شنبه ۴ شهریور سالروز درگذشت خالق کتاب زمستان، مهدی اخوان ثالث بود و به همین مناسبت آقای یپرم در لابه‌لای شعرخوانی‌ها نکاتی در مورد این شاعر بزرگوار ذکر می‌کردند، جدا از این ماجرا قرار بود این شنبه از علی‌اکبر دهخدا نیز سخنی گفته شود و خانم نسرین زبردست داوطلب بودند تا زندگی‌نامه‌ی دهخدا را شرح دهند.

استاد علمداران عزیز به جایگاه تشریف آوردند و نکاتی را در مورد کتاب «امثال و حکم» دهخدا ذکر کردند. از گفته‌های ایشان می‌توان فهمید که کتاب لغت‌نامه منبعی برای فهم بیشتر کتاب امثال و حکم است. با فهم این موضوع می‌توان شباهتی میان اخوان ثالث و دهخدا پیدا کرد که به نبوغ این دو بزرگوار وابسته است.

خانم یگانه رضاپور یک شعر از اخوان ثالث و چند رباعی از خودشان خواندند. به علت کمبود زمان از نقد صرف نظر شد و با سرعت سراغ شاعر بعدی رفتند. شاعر بعدی جناب نوروزی بودند که یک شعر جدید از خودشان خواندند. جای شعر محلی در محفل عجیب خالی بود که استاد جهانشیری عزیز این جای خالی را با غزل زیبای خودشان پر کردند:«ای سیَـْهیِ زِمِستو از سَرِ ما وا نِرَفت/ عمرِ ما رفت و بهارِ قسمتِ ماها نِرَفت/ پا دِ دِریا تا گِذِشتِم اُوِ دِریا خوشک رفت/ چشمِ ما یَگ‌دم به سیلِ سوزه‌زارِ وا نِرَفت»

نوبت به دختر خوش‌صدای انجمن رسید، ویدا جان قربانی شعرش را با این جمله آغاز کرد: «چشم‌هایم را در نور تن تو شستم و تنم خاک سرزمینت شد»

جناب میرزابیگی شعری از اخوان ثالث خواندند و خانم نسرین زبردست با صدایی رسا در مورد زندگی علی‌اکبر دهخدا صحبت کردند و لحظاتی از صحبت‌های ایشان لذت بردیم. تهمینه جان کرمانی شعری از محمد ابراهیم جعفری خواندند.

جناب اعتقادی عزیز که گمان می‌کنم این بار هم مثل دفعه‌های قبل دستِ کتاب «تربت پاک» را گرفته و با خود همراه کرده‌اند برای شعرخوانی به جایگاه دعوت می‌شوند.

شاعر بعدی استاد عباسی هستند، قسمتی از شعر اخوان ثالث را می‌خوانند و بعد به سراغ شعر خودشان می‌روند. آقای عبدالله زاده شعری مهمان خوانند و بعد از ایشان، استاد صباغ زاده کتابی را با عنوان «گفتگوی شاعران» معرفی می‌کنند. به گفته‌ی ایشان، این کتاب اثر لعل تیکو است که در مورد گفتگویی است که در دو جلسه در تابستان سال ۱۳۴۴ با شاعرانی از جمله فروغ، شاملو، اخوان ثالث و سهراب صورت گرفته است.

خسرو شیرین در جلسه‌های قبل به اتمام رسید و چه حیف که نمی‌شود در پایان این گزارش از حکایت‌ها و دردسرهای شیرین بگویم. به امید دیدار تمام دوستانِ شاعر در هفته های بعد.

پی نوشت: شعر ابتدای گزارش از کتاب زمستان مهدی اخوان ثالث است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *