چرا باید از توافق وین حمایت کرد نعمت احمدی- حقوق‌دان

 

 

وقتی مردم در خرداد سال ۹۲ با شرکت در انتخابات برگ جدیدی در سیاست ایران باز کردند، نگاه غرب، خصوصا آمریکا هم نسبت به ایران تغییر کرد و مذاکرات ۱+۵ در فضایی جدید شکل گرفت که به تفاهم لوزان و سپس توافق وین و سرانجام به صدور قطع‌نامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد منجر شد. دفاع از مذاکره و سپس توافق‌نامه به مذاق بعضی خوش نیامد، درواقع چرا از قطع‌نامه شورای امنیت متکی به توافق‌نامه وین دفاع می‌کنیم؟ از آن روزی که پرونده هسته‌ای از دفتر آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای به شورای امنیت سازمان‌ملل رفت و شش قطع‌نامه با اجماع اعضای شورای امنیت علیه ایران صادر شد و عده‌ای در هر کوی و برزن فریاد زدند این ورق‌پاره‌ها ارزش ندارد و تا قطع‌نامه‌دانتان پاره شود از این ورق‌پاره‌ها صادر کنید و آتش را بریزید جایی که می‌سوزد، بی‌تعارف آسمان ایران را ابری توفانی پوشاند و در همه زمینه‌ها و عرصه‌ها تأثیر گذاشت. اقتصاد ایران به محاصره افتاد و تحریم‌های چهارگانه-‌شورای امنیت سازمان ملل،  اتحادیه اروپا، رئیس‌جمهور آمریکا و کنگره این کشور- از چهارسو به کشور حمله بردند. بگذارید از مراجع چهارگانه تحریم، از هرکدام یک قطع‌نامه بیاورم تا عمق فاجعه را اندکی نشان داده باشم، آن‌موقع دوستان منتقد نوشته‌های امثال من را که از سر دلسوزی است بهتر درک خواهند کرد.

۱) قطع‌نامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل: این قطع‌نامه هم همانند دیگر قطع‌نامه‌های شورای امنیت بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد ناظر به اقدام‌های لازم در ارتباط با تهدید صلح و امنیت جهانی تصویب شد.
مهم‌ترین بخش‌های این قطع‌نامه به شرح زیر است: ممنوعیت فعالیت‌های اتمی تجاری ایران (اشخاص حقیقی و حقوقی) در خارج مانند هرگونه شرکت در طرح‌های استخراج اورانیوم در کشورهای دیگر یا شرکت در تولید مواد یا تکنولوژی اتمی، ممنوعیت انتقال مستقیم یا غیرمستقیم سلاح‌های سنگین مانند تانک، خودرو زرهی، هواپیماها، هلیکوپترها، کشتی جنگی و سیستم‌های موشکی به ایران، تحریم ۲۲ شرکت، نهادها و سازمان‌هایی که در فعالیت مربوط به موشک‌های بالستیک و هسته‌ای مشغولند. تحریم ۱۵ شرکت یا سازمان که با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مرتبط هستند. علاوه‌برآن ۴۰ شرکت یا سازمان جدید ایرانی هدف‌گیری می‌شوند. دولت‌های جهان تمام محموله‌های هوایی و دریایی که به ایران فرستاده می‌شود یا از آن خارج می‌شود را در فرودگاه‌ها، بنادر و آب‌های قلمرو خود در صورتی که براین باور باشند که آن محموله‌ها حاوی مواد اتمی، موشکی یا نظامی اعلام‌شده است، بازرسی کنند.  کشورهای جهان اجازه می‌یابند محموله‌های دریایی ایران را براساس قوانین بین‌المللی در آب‌های آزاد بازرسی، توقیف و در صورت لزوم نابود کنند!!! کشورهای جهان از ارائه خدمات سوخت‌رسانی به کشتی‌ها منع می‌شوند و سازمان‌های مرتبط با خطوط دریایی ایران، تحریم می‌شوند.تحریم مبادلات مالی با ایران به‌ویژه بانک مرکزی و شرکت‌های مرتبط با سپاه و جلوگیری از افتتاح شعبه‌ها و نمایندگی‌های بانک‌های ایرانی در قلمرو دیگر کشورها. این قطع‌نامه دست دیگر کشورها را باز گذاشت که در روند حمل‌ونقل کالا در مسیر ایران اخلال به وجود آورند. برابر این قطع‌نامه هر کشوری که با ایران مسئله پیدا می‌کرد، مثلا در زمینه قیمت حمل‌ونقل  یا خریدوفروش کالا، می‌توانست به بهانه اینکه بار کشتی مشکوک است، کشتی را مورد بازرسی قرار دهد، این تنها وسعت دایره قطع‌نامه ۱۹۲۹ بود و پنج قطع‌نامه دیگر نیز ذیل فصل هفتم منشور ملل تصویب شدند.
۲) تحریم رؤسای‌جمهور آمریکا: به یکی از فرمان‌های رئیس‌جمهور وقت آمریکا کارتر بسنده می‌کنم که تمام دارایی‌ها و منافع تحت مالکیت ایران و همین‌طور سیستم بانکی ایران را تحریم کرد که تا هم‌اکنون پابرجاست.
۳) کنگره آمریکا: بعد از تصویب قطع‌نامه ۱۹۲۹ شورای امنیت‌–‌قانون جامع تحریم‌ها، مسئولیت‌پذیری و محرومیت ایران-‌در کنگره آمریکا تصویب شد. دامنه این قانون به‌شدت گسترده است مثلا شرکت‌هایی که بیش از ۲۰ میلیون دلار در بخش نفت و گاز ایران سرمایه‌گذاری کنند یا سالانه بیش از پنج میلیون دلار بنزین به ایران بفروشند… 

… از کمک بانک‌های آمریکا برای صادرات، دریافت وام بیش از ۲۰ میلیون دلار در سال از مؤسسات آمریکایی، فروش کالا یا خدمات به دولت آمریکا، صادرات به آمریکا، معامله در مبادلات خارجی با افراد آمریکایی، ایجاد هرگونه حساب یا پرداخت با مؤسسات مالی آمریکایی و تحصیل، نگهداری و تجارت اموال مستقر در آمریکا محروم می‌شوند.
۴)  اتحادیه اروپا: اولین تحریم اتحادیه در سال ۱۳۸۶ علیه ایران صادر شد، در سال‌های بعد دامنه تحریم‌های اتحادیه اروپا به حمل‌ونقل هوایی و دریایی، معاملات بانکی، فروش نفت و سرمایه‌گذاری در صنایع نفت و گاز ایران گسترش یافت. کشورهای اروپایی حتی از تحویل بنزین به هواپیماهایی که عازم ایران بودند یا از ایران به دیگر کشورها پرواز می‌کردند، خودداری کردند. حال با گفته بالا آیا توافق بین ایران و گروه کشورهای ۱+۵ و حمایت از این توافق و تیم مذاکره‌کننده به گفته یکی از دوستان، وصل‌شدن به کانون قدرت است؟ یا دلسوزی برای مردم؛ نمی‌دانم چرا آرامشی که بعد از توافق در ایران حاکم شده است، به مذاق عده‌ای خوش نمی‌آید
.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *