سید علیرضا کریمی بالا رفتن از دیوار؛ نسخه افراطیون برای دیپلماسی!
در اینکه اعدام شیخ نمر توسط حکام سعودی اقدام خلاف انسانیت و اسلامیت بوده است هیچ شک و شبههای نبایستی داشت و
همان طور که بارها ذکر شده ظلم به مظلوم و ریختن خون او قطعا بیپاسخ نخواهد ماند و تبعات آن گریبان آن ظالم را خواهد گرفت. این موضوع یک قاعده الهی است و به قول معروف مو لای درز آن نمیرود. حال میخواهد آن ظالم حاکمان رژیم سعودی باشند که خانه خدا در کشورشان قرار دارد و یا هر ظالم دیگری که در نقاط مختلف دنیا قرار دارند. اما نکتهای که اکنون در خصوص ماجرای اعدام شیخ نمر حائز اهمیت است تحت الشعاع
قرار گرفتن این جنایت به دلیل اقدام خارج از عرف و هیجان زده عدهای که ما آنان را به نام «خودسر» میشناسیم، میباشد.
کسانی که اخبار حذف شهادت شیعه را دنبال کردند دقیقا میدانند منظور نگارنده از به کار بردن اصطلاح
«تحت الشعاع» چیست. متاسفانه در شرایطی که تمام رسانههای
دنیا گزارشهای خود را حول محور محکومیت حکام سعودی سوق داده و بسیاری از مقامات کشورهای دیگر به مانند مسئولان ایرانی درحال انتقاد از اقدام ریاض بودند اما به یکباره اخبار آتش زدن کنسولگری و سفارت عربستان سعودی در مشهد و تهران بازی را به طور کل تغییر داد و آنچه نباید میشد، شد. در واقع از آنجا که برخی غربیها سیاستهای دوگانهای را در منطقه دنبال میکنند آنچنان تمایل به محکومیت اقدام سعودیها نداشتند و بیشتر سعی داشتند موضوع فوق هرچه زودتر فراموش شده و یا
تحت الشعاع موضوع دیگری قرار گیرد. اتفاقا درست در همین اوضاع عدهای خودسر با بالارفتن از دیوار سفارت عربستان این بهانه را دست غربیها دادند تا هم آنان موضوع اصلی را که شهادت شیخ نمر بود به حاشیه ببرند و هم لبخند رضایت بر پهنای صورت مقامات سعودی نقش ببندد. حال در چنین شرایطی اگر سخنگوی وزارت خارجه کشورمان شبانه دهها پیام صادر نماید و اقدام این عده در آتش زدن سفارت را محکوم هم کند باز هم آنچنان توفیری ندارد.
سوگمندانه باید اذعان نمود که در بازی دیپلماتیک
شکل گرفته اخیر ما به دلیل سهل انگاری ناظران و تندرویهای
عدهای بازی را عقب افتادیم. این موضوع را میتوان در متن پیام رئیسجمهوری نیز دریافت کرد. وی در پیام بلند بالای خود ضمن محکومیت اقدام سعودیها بیش از ۷۰ درصد از این پیام را به ماجرای آتش زدن سفارتخانه اختصاص داد و با اصطلاحات خاص و تند به نقد خودسرها پرداخته که حاکی از اوج عصبانیت حسن روحانی است.
به نظر میرسد عصبانیت وی طبیعی باشد چرا که قطعا هزینههای برجای مانده از اقدامات شنبه شب در تهران و مشهد ماهها و سالها دامنگیر دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی دولت است. ای کاش مدعیان اندکی تعقل
به خرج میدادند و نمادهای ناظر لختی محکمتر در برابر خودسرها حضور مییافتند تا اکنون دست بالاتر را برای استیفای حقوق خون ریخته شده شیخ نمر داشتیم.
نکته پایانی آنکه پس از حصول برجام عدهای مدام به انتقاد از دولت پرداختند و مدعی شدند که در برابر برخی اقدامات آمریکاییها، روحانی و ظریف مدام نرمش نشان میدهند و این موضوع باعث گستاخی طرف مقابل شده است. به نظر میرسد ماجرای اخیر یک درس بزرگ و یک معیار مهم برای کسانی است که در تشخیص حق دچار ابهام هستند. چرا که این حادثه به نیکی نشان داد رفتار و منش دولت حسن روحانی در چالشهای دیپلماتیک درست و صحیح است یا آقایان مدعی دلواپسی که بالا رفتن از دیوار سفارت همواره راه کارشان بوده است! ثمره و نتایج هر دو نوع مواجهه امروز پیشروی ملت است.