نقد قادر باستانی بر عملکرد رسانه‌ها در پوشش اخبار فساد مالی؛ مردم سیاسیونی که فرصت‌های بزرگ را بر باد می‌دهند، نخواهند بخشید


مردم باور ندارند، اخبار متواتری که برخی رسانه‏‌ها از فساد منتشر می‌‏کنند، با هدف اصلاح امور است. هر رسانه‌‏ای، بسته به مواضع جناحی خود، بخشی از هیولای فساد را منعکس می‏‌کند. این اخبار، عموماً روحیه مردم را تضعیف می‌کند و اعتمادشان به نظام اسلامی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

  رسانه‌ها در این‌باره مسئولیت سختی دارند؛ آنها هم باید مراقب سیاه‌نمایی و اثرات مخرب آن بر مردم باشند و هم اینکه مسئولیت اجتماعی مهمی را به دوش می‌کشند که مشتاق‌اند آن را به نحو احسن انجام دهند. بحث اینجاست که چه مرزی میان بی‌اعتماد کردن مردم به نظام و ادای مسئولیت اجتماعی رسانه وجود دارد؟ رسانه‌ها تا چه حد باید اخبار فساد را پوشش دهند؟ حد و مرز افشاگری رسانه‌ها را چه کسی تعیین می‌کند؟

در علم ارتباطات، مجموعه بایدها و نبایدها، در دیدگاه هنجاری رسانه بحث می‌شود. نظریۀ مسئولیت اجتماعی در میان نظریات هنجاری، به دنبال تعدیل آزادی فرد و ایجاد پیوند میان استقلال رسانه‌ها و وظایف اجتماعی آن‌هاست. رسانه‌ها در برابر منافع و نیازهای جامعه مسئول هستند و باید پاسخگو باشند، چراکه با اشتباه آنها افکار عمومی نیز مرتکب خطا می‌شود. در واقع رسانه‌های ارتباط جمعی، ضمن اینکه از آزادی تضمین شده در قانون اساسی برخوردارند، مسئولیت‌هایی در قبال جامعه نیز دارند. رسانه پاک، یکی از ارکان اصلی مبارزه با فساد است و روزنامه‌نگاران به تبع مسئولیت اجتماعی که دارند، باید با رعایت اخلاق و اصول حرفه‌ای به انعکاس اخبار فساد بپردازند.

 نکته محوری در نظریه مسئولیت اجتماعی، اخلاقی و حرفه‌ای عمل کردن رسانه‌ها و پرهیز از غلبه و سلطه اهداف و منافع جناحی و گروهی بر کار رسانه است. اکنون در نحوه پوشش اخبار فساد، کاملاً قابل مشاهده است، دسته‌ای از رسانه‌ها که امکانات بسیار خوبی دارند و خود را محرم‌تر از بقیه  نسبت به نظام احساس می‌کنند، از کنار برخی اخبار فساد به راحتی می‌گذرند، یا با تحریف و وارونه‌سازی واقعیت، سعی در انحراف افکار عمومی از واقعیت می‌کنند.

در جنجال فیش‌‏های نجومی، رسانه‌ها مشی به‌کل متضادی را بروز داده‌اند که سنخیتی با پوشش حرفه‌ای، منصفانه و بی‌طرفانه خبر ندارد. اگر در نحوه پوشش اخبار فساد، ملاحظات جناحی بر مسئولیت اجتماعی رسانه اولویت یابد، اعتماد مردم به رسانه داخلی بیش از پیش زایل می‌شود و باید دانست که سلب اعتماد مخاطب، همانند تخریب یک ساختمان، بسیار فوری و سریع به انجام می‌رسد، اما ترمیم اعتماد عمومی، سال‌ها به طول می‌انجامد.

در برخی کشورها، شوراهای مدنی مطبوعاتی، متشکل از شهروندان آگاه و مسئولیت‌پذیر تشکیل می‌شود. این شوراها کار رسانه‌های خبری را زیر نظر می‌گیرند و بدون اینکه قدرت حکومتی داشته باشند، نسبت به کجروی واکنش نشان می‌دهند؛ به گونه‌ای که رسانه‌ها بتوانند مرزهای اخلاقی و حرفه‌ای را بهتر رعایت کنند و از جاده انصاف و اخلاق دور نشوند.

واقعیت این است که روزنامه‌نگاران باید متعهد به گروه‌های مخاطب و خوانندگان خود و جوابگوی آنها باشند. ممکن است این امر در عمل دشوار به نظر برسد، چراکه خوانندگان‌ اخبار، به روزنامه‌نگاران حقوق نمی‌دهند، بلکه مؤسسات رسانه‌ای هستند که به روزنامه‌نگاران حقوق می‌دهند. هنگام تضاد میان منافع مؤسسه رسانه‌ای و مخاطب، روزنامه‌نگاران تا جای ممکن باید تلاش کنند انتظارات و بایسته‌های اخلاقی و حرفه‌ای را پیگیری کنند و با پایبندی به اصول حرفه‌ای، به راحتی از منافع مخاطبان و مصرف‌کنندگان اخبار نگذرند.

در کشورهای پیشرفته دنیا، آنچه موجب کنترل رسانه‌ها می‌شود، یکی تضارب‌آرا و سازوکار خوداصلاحی در بازار افکار و عقاید است و دیگری هم احکام دادگاه‌ها در هنگامی است که افترا و تهمت اتفاق می‌افتد. هیچ یک از این دو سازوکار برای مهار کجروی رسانه‌ها کفایت نمی‌کند. تضارب‌آرا و اینکه افکار خوب، افکار بد را کنار می‌زند، از جهت نظری جالب به نظر می‌رسد، اما درعمل آنچه که باید بشود و انتظار وجود دارد، صورت نمی‌گیرد.

در تحلیل چرایی این مطلب، باید گفت تضارب‌آرا به خوبی پیش نمی‌رود، چرا که همه گروه‌های اجتماعی، به اندازه هم قدرت ابراز نظر ندارند. گروه‌های اقلیت و گروه‌های ناتوان از نظر فکری یا مالی، نمی‌توانند به اندازه گروه‌های اکثریت، گروه‌های برخوردار و یا نخبگان فکری، نظر و عقاید خود را مطرح کنند. رسانه‌ها هم تا این اندازه فداکار، منصف یا مستقل از منافع نیستند که دنبال کسانی بگردند که نتوانسته‌اند حرف خود را مطرح کنند.

اکنون در کشور ما، مردم با هزار امید و آرزو، دولتی را بر سر کار آورده‏اند. آنها در شرایط ناگوار اقتصادی، چشم به گشایش‌های دولت دوخته‌اند. آنها با هر خبر امیدبخش، خوشحال می‌شوند و با خیال روزهای خوشِ آینده، دمی از مشکلات معیشتی و اقتصادی خود فاصله می‌گیرند. در این میان رسانه‌ها با یک تیتر مثبت، مانند پیک شادی بخش، مرهم دل مردم می‌شوند. اما بعضی دیگر از رسانه‌ها، صبح تا شام، پی نکته‌ای می‌گردند که دولت را بدان مشغول سازند. اخبار سیاه این رسانه‌ها که چشم دیدن موفقیت‌های ملی را ندارند، حال مردم را ناخوش می‌کند‌. گویی این رسانه‌ها، با آرامش و آسایش ملت سر ناسازگاری دارند و بحران و نگرانی ملت، برایشان مطلوب‌تر است!

روزنامه‌نگاران در رسانه‌های مخالف دولت، سعی کنند سیاست تخریب و براندازی دولت را به سمت نقد مشفقانه و کمک به دولت منتخب مردم معطوف کنند. آنها با انتخاب کلمات و تیترهای مناسب، این توان را دارند که در عین نقد عملکرد دولت، شعله امید را در دل مردم خاموش نکنند و مانع جدی در مسیر حرکت اصلاحی ملت نگذارند.

روزنامه‌نگاران با حس مسئولیت اجتماعی، می‌توانند از طریق تهیه و انتشار اخبار و گزارش‌های موثر، از فریبکاری، فساد مالی و تقلب جلوگیری کنند، تا به این وسیله از انحراف افکار عمومی و یا فریب دادن مردم به خصوص در مواردی که اموال عمومی مطرح است، پیشگیری شود. کلماتی که روزنامه‌نگاران استفاده می‌کنند، مانند تیری است که رها می‌شود، بنابراین باید از واژگان مناسب استفاده کنند و قبل از انتشار، دل خود را از هر بغض و کینه‌ای خالی نمایند و مانند یک مصلح اجتماعی، بهترین واژه‌ها را برگزینند.

 آنچه امروز کشور بدان نیاز دارد، فضای آرام، آزاد، به دور از تنش‌های بیهوده و درگیری‌های مُضر و خسته‌کننده است. روزنامه‌نگاران، مهم‌ترین نقش را در فراهم نمودن چنین فضایی دارند. البته افراد و نهادهای انقلابی که دلبسته موفقیت نظام اسلامی هستند، درست نیست رسانه‌های وابسته به خود را به دست افرادی بسپارند که عناد و کینه‌ورزی از کلمه کلمه مطالب‌شان می‌بارد. مردم چنین سیاسیونی که فرصت‌های بزرگ ملی را بر باد می‌دهند، هرگز نخواهند بخشید

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *