اهدای جایزه ادبی تاریخی دکتر افشار به هوشنگ ابتهاج سایه دهان گشود

گروه ادب، شیما بهره‌مند: هوشنگ ابتهاج (ه.الف.سایه)، شاعر/ روشنفکر مطرح و از معدود بازماندگان جریان تنومندِ شعر نو ایران، برگزیده بیست‌وسومین جایزه تاریخی/ادبی دکتر محمود افشار یزدی، کتابدار فقید شد. این جایزه شب گذشته، دهم مهر، در مراسمی در کانون زبان فارسی واقع در باغ موقوفات دکتر افشار و در حضور جمعی از اهالی فرهنگ و سیاست به این شاعر نامدار اهدا شد. در این مراسم چهره‌هایی از اهالی فرهنگ، ازجمله دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و مصطفی محقق‌داماد حضور داشتند و تنی چند از اهل سیاست و مقامات هم‌چون دکتر صالحی، معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی، غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان‌وادب، احمد مسجدجامعی و رئیس کتابخانه ملی. در این مراسم شفیعی کدکنی، شاعر مطرح و دوست سالیان سایه، متنی را درباره او نوشته بود که خوانده شد. محقق‌داماد نیز سخنانی درباره شخصیت و حضور این شاعر معاصر گفت و حدادعادل هم ضمن سخنرانی درباره ابتهاج، شعرهایی از سال‌های پنجاه سایه را خواند. بعد از آن هوشنگ ابتهاج روی صحنه رفت و در سخنانی با اشاره به شعرهایی که از او خوانده شد گفت: «شعرهایی که از من خوانده شد، همه شعرهای من نیست. حضرت حدادعادل شعرهایی از سال‌های پنجاه‌ویک، دو، سه، چهار، پنج… خواندند، کاش شعری هم از سال‌های شصت‌ودو می‌خواندند» و این سخنان با تشویق و استقبال حاضران مواجه شد. شاعری که «دیباچه خون» را سرود: «نه‌، هراسی نیست…/ هزاران بار/ با شهیدانِ تمامِ تاریخ/ خون جوشان مرا/ به زمین ریخته‌اند.» شاعری که سرگذشت دل خود را سرود، «زندگی‌نامه انسان» را و «دستِ تاریخ» که «ظفرنامه انسان را/ زیبِ دیباچه خون کرده‌ست». از خوزستان، هویزه، بستان، سوسنگرد تا وینتام و بولیوی، شیلی و لبنان و فلسطین: «دیرگاهی‌ست که از پیکر مجروح فلسطین شب و روز/ خون فرو می‌ریزد./ و هنوز از لبنان/ دود برمی‌خیزد». سالیانی پیش کدکنی در مقامِ سایه نوشت: «در میان دانه‌درشت‌های شعر قرن بیستم ایران یعنی اکنونیان، که زندگی‌شان دراز باد، سایه در جایگاهی ایستاده که دیگران چه بخواهند، چه نخواهند باید بدو بنگرند و اگر فروتنی او اجازه می‌داد حق داشت که به همگان –جز یکی دو تن- فرو نگرد». کدکنی معتقد است شعر هیچ‌یک از معاصران زنده نمی‌تواند با شعر سایه رقابت کند.   

هوشنگ ابتهاج، متولد ۱۳۰۶، از خانواده‌ای سرشناس و سنتی برخاست، او که حافظِ زمانه ما می‌خوانندش، به چندین سبک شاعری کرده است، اشعاری به شیوه کهن دارد، غزل‌هایی معروف و شعرهای اجتماعی، مثنوی، شعر نو و البته تحقیقات و تصحیحاتی که مهم‌ترین‌شان شاید «حافظ به سعی سایه» است. ابتهاج، در این سالیان که قریب هفتاد سال شاعری و نوشتن را دربر می‌گیرد، همواره شاعری متعهد بوده است. چه آن دوران که برای رهایی خلق به حزب توده پیوست و چه بعدها که از آن دوران و تفکر فاصله گرفت، در عینِ انزوا همواره خواست تا کنار مردم باشد، ازاین‌روست که کارنامه خود را به‌تمامی در کنار هم می‌بیند و بریدن تکه‌ای از آن و برجسته‌کردنش را تاب نمی‌آورد.
جایزه دکتر افشار از سال ۱۳۶۸ برپا شده است و هر سال به تقدیر از چهره‌ای فرهنگی می‌پردازد، از جای جای جهان. کسانی که به ادب فارسی خدمت کرده باشند، از نذیر احمدِ دانشمند هندی تا کمال‌الدین عینی، دانشمند تاجیک و از میان نامداران ایران نیز می‌توان به غلامحسین یوسفی، منوچهر ستوده، زرین‌کوب، فریدون مشیری و محمدعلی موحد اشاره کرد که دکتر موحد برگزیده دوره گذشته این جایزه بوده است. جالب آنکه بیست‌وسومین دوره این جایزه که به ابتهاج رسید مقارن شده بود با پنجاه‌وهشتمین سالگرد ازدواج او و به همین مناسبت نیز این جشن مضاعف شد.  

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *