گفتوگوی «اعتماد» با رییس دانشگاه امیرکبیر سخنرانان ممنوعه در دانشگاه چهکسانی هستند؟ قرار نیست فقط کسانی به دانشگاه بیایند که شب در تلویزیون حرف میزنند محمدحسین مهرزاد
سیداحمد معتمدی، اصلاحطلب شناسنامهداری است که سابقه وزارت ارتباطات در دولت اصلاحات را در کارنامه دارد. او البته برخلاف بسیاری از هم طیفان سیاسی خود شهرتش را بیشتر مدیون فعالیتهای علمی و تخصصی در حوزه مخابرات و انفورماتیک است. معتمدی در دوران صدارت رضا فرجی دانا، بر وزارت علوم حکم ریاست دانشگاه امیرکبیر را دریافت کرد؛ دانشگاهی که دانشجویانش معتقدند سیاسیترین و پیشروترین دانشجویان کشور هستند. معتمدی در دوره مسوولیتش توانست با اعطای مجوز به تشکلهای اصلاحطلب دانشجویی کمک بزرگی به احیای انجمنهای اسلامی کند. با این حال نقدهایی هم به عملکرد او وارد است. نقدهایی برآمده از همان دانشجویان سیاسی و پیشرو. معتمدی با اینکه مهمترین اصل مدیریتی خود را اجرای قانون میداند اما با صراحت هم میگوید به کسی باج نمیدهد و برای دلخوشی این و آن تصمیم نمیگیرد. گفتوگو با رییس دانشگاه پلی تکنیک را درست ساعتی قبل از مراسم روز ۱۶ آذر در این دانشگاه انجام دادیم:
از نقطه عطفی سیاسی در پلی تکنیک در دوره مسوولیت جنابعالی بحث را آغاز میکنیم و آن، دعوت از آیتالله هاشمی برای حضور در دانشگاه بود. جسته و گریخته میدانیم که فشارهای زیادی به دانشگاه وارد شد برای اینکه از این اتفاق جلوگیری شود. چرا آیتالله هاشمی دعوت شد و آن فشارهایی که به دانشگاه اعمال میشد در چه راستایی و از طرف چه کسانی بود؟
همه بر یک چیز توافق داریم. اینکه همه باید در چارچوب قانون حرکت کنیم. ما خودمان هیچ بحث خلاف قانونی را حتی اگر اعتقادی به آن نداشته باشیم انجام نمیدهیم. فرض کنید فردی را بگویند در دانشگاه نباید سخنرانی کند و ماهم این حرف را قبول نداشته باشیم، اگر یک مرجع قانونی این حرف را به ما بگوید تبعیت میکنیم. قانون یعنی همین. خطوط قرمزی هم باید رعایت بشود که آن هم قانون است و برای دانشجویان تبیین کردهایم. نکته بعد اینکه حتما دانشگاه باید محیطی شاداب و فعال داشته باشد. قانونمداری و رعایت خطوط قرمز نباید باعث شود که ما حرکت نکنیم. مسوولان هم باید به دانشگاه بیایند به دلیل اینکه با فضای دانشگاه آشنا شوند. این دانشجویان مدیران و کارشناسان آینده هستند. نمونههایی از جامعه ما هستند که میتوانند حرف بزنند؛ جسارت لازم را دارند. مسوولان باید پاسخگوی دانشجویان باشند. اگر انتقادی میشود جواب دهند. بسیاری از مسائل میتواند در دانشگاه مطرح شود که در بیرون مطرح نمیشود. با این اعتقاد اگر تشکلی درخواست دعوت از مسوولان را دارد ما موافقت میکنیم. این حق را نداریم که جلوی هیچ مسوول رسمی کشور را بگیریم. نه نماینده مجلس، نه وزرا، نه روسای قوا، نه رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام را نمیتوانیم از سخنرانی منع کنیم. آنها اگر مشکلی داشتند نباید مسوول میشدند. از جناب آقای هاشمیرفسنجانی نیز در همین راستا دعوت شد. او در آن زمان مسوولیت ریاست یکی از مهمترین ارکان نظام را با حکم مقام معظم رهبری به عهده داشت که البته هنوز هم در همان جایگاه مشغول هستند. مجمع تشخیص مصلحت مهمترین رکن مشاوره رهبری است. اگر آقای هاشمی مشکلی داشت نباید حکمی از رهبری میگرفت. از دید ما نباید اصلا مشکلی باشد. مشکل از آن کسانی است که میگویند فلان مسوول نیاید. آقای رییسجمهور نیاید؛ رییس قوه قضاییه نیاید؛ رییس مجلس نیاید. ما همه کسانی را که حکم یا مسوولیت دارند میپذیریم. برای نظام خیلی بد است که یک نفر که مسوولیت بالایی دارد، بگویند صلاحیت ندارید در دانشگاه یا هر جای دیگری حرف بزنید. از دید ما یک کار عادی صورت گرفت. واقعا هم نمیخواستیم یک کار سیاسی انجام دهیم. البته خوب هم برگزار شد. جز در ورود ایشان که طیفی از دانشجویان – که اتفاقا قول داده بودند کاری نکنند و اگر اعتراضی دارند انجام دهند- اتفاقی افتاد که چندان خوب نبود اما دو دقیقه بیشتر طول نکشید. در مقطعی ما میگوییم فلان شخص نیاید و صلاح نیست. فرض کنید در روز ۱۶ آذر ممکن است حساسیتهایی روی برخی افراد باشد که میگوییم ۱۶ آذر تشریف نیاورید اما اگر روز دیگر آمدید خیلی هم خوب است. ملاحظات اینچنینی داریم.
تماسها و فشارهایی که به شما وارد شد که آن موضوع انجام نشود چه بوده است؟
مستقیما کسی به من زنگ نزد که آقای هاشمی نیاید. البته از استانداری تماس گرفتند و خبر میگرفتند و نگران بودند که اتفاقی نیفتد.
شورای تامین؟
بله. نمیگفتند نباشد. چون اگر میگفتند ما قطعا برگزار نمیکردیم. شورای تامین این اختیار را دارد و ما هم احترام میگذاریم. سوال کردند که فکر نمیکنید اتفاق بدی بیفتد؟ ما هم واقعا فکر نمیکردیم مشکلی ایجاد شود و مشکل جدی هم به واقع ایجاد نشد. از برخی نهادهای ذیربط تماس گرفتند. کمی نگران بودند. بیشتر فضای مطبوعاتی و رسانهای و فضای مجازی بود که شلوغ شده بود و عدهای را نگران کرده بود. در عین حال این موضوع را به آقای هاشمی واگذار کردیم. آقای هاشمی این روحیه را دارد که در این نوع مسائل شجاعانه برخورد میکنند و خواستند بیایند. البته اینجا مقابل دفتر من تعدادی دانشجو جمع شدند و گفتند فردا که آقای هاشمی بیاید چنین و چنان میکنیم و بنده جواب دادم که شما هر کاری بکنید طبق قانون با شما برخورد میکنیم. توصیه نمیکنیم این کار را کنید. ما این برنامه را برگزار میکنیم و دلیلی بر لغوش نمیبینیم.
تلقی در بین بچههای فعال پلی تکنیک وجود دارد و آن اینکه بعد از برنامه آقای هاشمی صحبت کردند محدودیت آنها برای دعوت از چهرههای اصلاحطلب و حامی دولت بیشتر شد. آن آزادی عملی که تصور میکردند با آمدن آقای هاشمی برایشان فراهم شده باشد اتفاق نیفتاده است. از این منظر گلایهها و مصادیقی دارند. مثلا برای آقای محمدرضا خاتمی برای ۳۰فروردین ۹۴ مجوز صادر شد و ایشان صحبت کرد اما بعد از آن دیگر مجوز ندادند. خانم کولایی نیز به نوعی دیگر شامل این مساله شد. چرا این اتفاق افتاد؟ شما میخواستید دل بقیه نهادها و مخالفین را هم به نوعی به دست بیاورید؟
اتفاقا ما مجوزهای تشکلهای سیاسی را بعد از آن دعوت دادیم چون ابتدای کار بود. تمام این تشکلهایی که اصلاحطلب یا چپ نامیده میشوند مجوزهایشان را زمان من گرفتهاند. برخی بعد از مراسمی که آقای هاشمی داشتند مجوز گرفتند. الان هم اگر کسی طبق ضوابط درخواست کند به آن مجوز میدهیم. هیچ کس در دانشگاه ما نمیگوید که مجوز نگرفتهایم. مگر اینکه ضوابطش را نداشته باشند. هیچ مراسمی هم لغو نشده است. آن تیتری که شما در «اعتماد» از قول یکی از تشکلها زده بودید و جواب دادیم من به خاطر ندارم این چند ماهه هیچ برنامهای را لغو نکردیم.
تیتر روزنامه اعتماد مساله تداوم ورود ممنوع اصلاحطلبان به دانشگاه امیر کبیر بود.
لغو مکرر برنامهها در متن بود. این حرف درست نیست. ما به خودشان هم گفتیم درست بیانیه بدهید. لغو یعنی ما مجوزی دادیم و لغو شده است. اینکه مجوز برخی افراد داده نشود خاص امروز نیست. از همان ابتدا هم بوده است. ما هیچ برنامهای را لغو نکردیم. اصلا هم اهل این حرفها نیستیم که به کسی باج دهیم. یکی را راضی کنیم. اما چرا به برخی مجوز داده نمیشود؟ دانشجوها چهل نفر را ردیف میکنند و در این بین ما پنج نفر را میگوییم نه. این نیست که برنامه لغو شود و مجوز ندهیم. شما دو نفر را میخواهید دعوت کنید ۴۰ نفر را ردیف کردهاید که چه بشود؟ چهار نفر را نام ببرید دو نفر را دعوت کنید. آنها میگویند ما مشکل داریم و باید با میهمانان هماهنگ کنیم. کسانی که مجوز نمیگیرند چنددسته هستند و توسط ما هم تعیین نمیشود.
توسط چه کسی تعیین میشود؟
نهادهایی هستند. به عنوان مثال دادستانی به نمایندگی از قوه قضاییه میگوید کسانی که محکومیت دارند نمیتوانند شرکت کنند.
اگر آن نهاد قانونی بخواهد فراقانونی عمل کند، شما تصمیمتان چیست؟
به ما ارتباطی ندارد. اگر قاضی حکمی دهد شما نمیتوانید اجرا نکنید.
اما میتوان به حکم قانونی هم اعتراض کرد.
اعتراضمان هم محرمانه است. داد نمیزنیم. تماس میگیریم. ضمن اینکه این کار ما نیست. باید وزارت علوم پیگیری کند که البته این کار را هم میکنند. البته الان فضا تعدیل شده است. مثلا گفته میشود عکس برخی مسوولان سابق نباید در مراسم زده شود. این نامه رسمی است و کاری نمیتوانیم بکنیم. بنده تا موقعی که رییس دانشگاه هستم مجری قانون هستم. هرچند آن را قبول ندارم اما قانون را باید رعایت کنیم. یک حکم قضایی که داده میشود، اگر بنده یا شما را بخواهند محکوم کنند، ممکن است حکم غلط باشد اما باید اجرا کنید. باید از راهش اقدام کنید. برخی سیاسیون رعایت میکنند و اگر دعوتشان هم بکنند نمیآیند. برخی هستند که منعی ندارند اما در مقاطعی صلاح نمیبینیم که صحبت کنند. مثلا دو سال پیش آقای شریعتمداری ۱۶ آذر میخواست صحبت کند ما مخالفت کردیم. چند ماه بعد اجازه دادیم که بیایند. چرا اجازه ندادیم؟ به این خاطر که از تامین استان تماس گرفتند و گفتند صلاح نیست. اطلاع داریم که عدهای میخواهند کاری کنند و ما هم بررسی کردیم و دیدیم درست است. من با ایشان شخصا تماس گرفتم و عذرخواهی کردم. ما باید سعی کنیم ۱۶ آذر روز آرامی باشد. رسانههای بیگانه گوشهایشان تیز است که ببینند در این روز چه اتفاقی میافتد. این دیگر حق مدیریتی ما است. گروهی دیگر هم هستند که در بحثهای عقیدتی دعوت میشوند. مباحث دینی است که افراد عمدتا سیاسی نیستند هر چند ممکن است حرفها ربط پیدا کند.
بیشتر در حوزه نواندیشی دینی؟
نواندیشی و اعتقادی که آنها را میشناسید. من اعتقاد دارم که باید این چیزها باشد. حرفشان را ممکن است قبول نداشته باشم اما باید نقد بشود و گفته شود. آنها را خیلی از دوستان که مسوولیت دارند میگویند بهتر است در قالب مناظره باشد. من سی دی یک مورد را نگاه کردم، دیدم که خیلی خوب است. من اگر شخصا بخواهم تصمیم بگیرم ترجیح میدهم که مناظره باشد، بهتر است. البته اعتقاد دارم اگر فردی هم صحبت کنند ایرادی ندارد اما برخی نهادهای ذیربط معتقدند اشکالی ندارد اما بهتر است در قالب مناظره باشد. هم جذابتر است و هم تنها به قاضی نمیروند. من هم اعتقاد دارم مناظره بهتر است.
آقای مجتهدشبستری و مصطفی ملکیان و افراد اینچنینی منظورتان است؟
آقای ملکیان یک جلسه مناظره در دانشگاه داشتند که خیلی خوب بود. هر دو نفر خیلی محترمانه برخورد کردند که این خود یک درس است. سیدیای که گفتم نگاه کردم همین بود. چقدر بحث جالبی بود که اتفاقا نهاد نمایندگی ولی فقیه این سی دی را برای همه دانشگاهها فرستاد و گفت که این یک نمونه کار خوب است. آقای مجتهدشبستری ابایی ندارد از اینکه مناظره کند. آنها استاد فن هستند در بحثهایی که میکنند متبحر هستند و جذابتر است. همه اینها افراد مسلمان و معتقد به نظام هستند. حواسمان باشد اینها منع ندارند بلکه سلیقهای است که باید رعایت شود. اگر همه اینها را بخواهیم جمعبندی کنیم شاید پنج درصد درخواستها شامل این مورد شود. برخی از دانشجویان میگویند هر کاری دوست داریم باید بکنیم. اینکه نمیشود. من هم که اینجا به عنوان رییس نشستهام هر کاری دوست دارم نمیتوانم انجام دهم. اگر قبول کردیم که یک تشکیلات با مجوز داریم هر کاری را نمیتوانیم انجام دهیم.
سلیقهای عمل کردن هیات نظارت دانشگاه را چقدر میپذیرید؟ آیا هیات نظارت شما بر اساس مر قانونی که وزارت علوم داده دارد عمل میکند یا اینکه با تماس نهادهای قانونی تصمیم میگیرد و خود مخیر نیست؟
یک سوالی کردید ابتدا آن را جواب بدهم. چرا آن زمان به آقای محمدرضا خاتمی اجازه داده شد و حالا اجازه داده نشد. ما یک نهاد نیستیم که در آن هیات تصمیم میگیریم. چند نفر عضو هستند. بعضا گزارشهایی که میآید ما باید ترتیب اثر دهیم. مثلا اگر از وزارت اطلاعات یا حراست چیزی آمد باید ترتیب اثر دهیم. تصمیم با ما است. اگر تامین استان گفت نشود ما نباید بگوییم بشود. کسانی که در دانشگاههای مختلف هستند مینشینند و تصمیم میگیرند که بهتر است این لیست سخنران نباشند.
این نظر مشورتی است؟
نه. مشورتی نیست. رای آنها منفی است.
این چه نهاد یا چه جمعی است که میتواند تصمیمگیری کند برای یک فرد ؟
ترکیب اعضای هیات نظارت را که میدانید.
بله.
همانها هستند، رییس دانشگاه، نماینده وزارت علوم، نماینده نهاد رهبری است. ممکن است دیدگاههایی وزارت علوم داشته باشد که به دیدگاه ما نزدیک است. نهاد رهبری هم نظارتی دارد. ۹۵ درصد نظراتمان یکی است. باید انتظار داشته باشیم که پنج درصد هم اختلاف داشته باشیم. ما تا الان اجماعی عمل کردیم. البته داریم مذاکره هم میکنیم. این اجماعی عمل کردن محاسن و معایبی دارد. حسنش این است که فضای دوستی را در دانشگاه حفظ میکند.
یعنی شما و نهادهای مختلف در دانشگاه وارد تقابل نمیشوید؟
بله. خصوصا که جناب آقای میراحمدی، رییس نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه امیرکبیر واقعا فرد روشنی است و ایشان بسیار کمک تشکلها هستند. تخلفهایی را آنها انجام دادهاند که ما بهشدت نگران بودیم.
که لغو مجوز شوند؟
اصلا دستگیر کنند. برخی بحثهایی را طرح کرده و کارهایی کرده بودند که اصلا از دید ما هم قابل قبول نبود. نقش ایشان خیلی کلیدی بود در اینکه نگذاشت این مساله حاد بشود و به جایی برسد. بیشتر از ما تلاش کردند. رفتند و گفتند حالا دانشجو و جوان بودند و قصدی نداشتند. با خود دانشجوها صحبت کردند. آقای محمدیان هم همینطور هستند. ما باید از اینجا تشکر کنیم. خیلی اتفاقات میافتد که کمک میکنند. مثلا در حوزه اساتید مشکلی خیلی حاد برای یکی از اساتید داشتیم. چقدر نهاد تلاش کردند برای این مشکل که خیلی برای ما و جامعه اساتید سنگین بود، رفع شد. برای دو تا از دانشجویان که دستگیر شده و کارهایی کرده بودند که خلاف بوده است. دانشجو که مصونیت ندارد. من هم مصونیت ندارم. این نیست که هر کس در دانشگاه میآید مصونیت داشته باشد. خلافهایی میکنند که با امنیت ملی ممکن است در تضاد باشد. من میدانم که چقدر نهاد برای این موضوع تلاش کرد.
شما کلا موافق این هستید که نهادی بیرون از دانشگاه برای دانشگاه تصمیم بگیرد؟
اینها بیرون از دانشگاه نیستند.
نهاد رهبری را نمیگویم.
آنهایی که مسوولیت دارند مثلا شورای تامین استان میتواند.
مثلا یک نهاد امنیتی بجز وزارت اطلاعات چطور؟
ما همیشه توصیه کردیم دخالت نکنند. تا الان هم یاد ندارم این نهاد مستقیم زنگ زده باشد یا نامه داده باشد. از وزارت اطلاعات هم نداشتهایم که بخواهند مراسم برگزار نشود. تا الان نهادهای امنیتی دخالت در برگزاری مراسم نکردهاند. اگر لازم بدانند به خود فرد میگویند صلاح نیست بروید. به ما تا به حال کسی نگفته است. درست هم میگویند. به هر حال آنها هم مسوولیتهایی دارند. اگر در چارچوب مسوولیتهایشان عمل کنند من موافق هستم. تا الان اما به ما چیزی نگفتهاند. از دادستانی مواردی داشتیم. آن هم در مورد افرادی که شما میشناسید و شاید در مطبوعات هم نباید چیزی بنویسند.
چند نفر هستند، اسم لازم نیست. چند نفر، چند تشکل یا حزب؟
حزبی گفته نشده است.
مثلا بگویند از مشارکت و سازمان مجاهدین حق ندارد کسی بیاید؟
اینطور نداشتهایم ولی فردی بوده است. عمدتا به مسائل ۸۸ برمیگردد. زیاد هم نبوده است. کلی هم گفته شده است. هیچوقت دادستانی به ما نگفته که مراسمی برگزار نشود. سخنرانها حذف شدهاند.
سخنرانها را شما با آنها چک میکنید یا خودشان خبردار میشوند؟
همه جورش را داریم. برخی چیزها را خودمان تصمیم میگیریم که نباشد یا صلاح نمیدانیم. برخی را مجوز میدهیم و اطلاع نداریم با آنها تماس میگیرند. من اعتقاد دارم نباید این خطوط قرمز آنقد زیاد بشود که فقط کسانی را دعوت کنیم که شب در تلویزیون هم صحبت میکنند. اینکه جاذبهای برای دانشجو ندارد. آنوقت عکسالعملهای دانشجویان ممکن است شکل دیگری پیدا کند که به نفع نظام نباشد.
چرا مجوز برگزاری هیچ مراسم و تجمعی را در صحن دانشگاه به کسی نمیدهید؟
بروید صحن ما را ببینید چقدر شلوغ است. ۱۴ هزار دانشجو داریم و یک خیابان. دانشکدهها همه کنار هم و دو طرف این خیابان است. استاد و دانشجو شاکی میشوند. زیبایی دانشگاه را نباید از بین برد. یکی از بیرون میآید، نگوید اینجا دانشگاه است یا هایدپارک لندن. دلیل سیاسی ندارد. بنده ۱۲ سال فعال دانشجویی داخل و خارج کشور بودم. درسم هم خوب بود و کاپیتان تیم فوتبال بودم و جزو تیم کوهنوردی هم بودم. سال ۶۳ به کشور برگشتم؛ سال ۶۵ معاون وزارت علوم بودم. سازمان پژوهشها تعداد زیادی کارمند داشت. من اصلا کار اداری نکرده بودم. آن زمان اوایل انقلاب بود خیلیها اینطور بودند. مدیریت کردیم و تاحدود زیادی هم موفق بودیم. چون کار تشکیلاتی و دانشجویی کرده بودم، میتوانستم از پس کار بر بیایم. انتقاداتی را هم دانشجویان باید بپذیرند. اینها تشکلهای خوبی هستند و ما از همهشان راضی هستیم. من اتفاقا میگویم اینجا باید تمرین کنند. با هر اشتباهی باید منطقی برخورد کرد. حالا اگر حرفی هم به من زدند نباید آنها را کمیته انضباطی ببرم. در این دو سال و نیمی که هستم کمیته انضباطی ما جز دو مورد که در ذهنم هست و خود دانشجویان راضی بودند که این حکم را بدهیم، مورد دیگری نبوده است. بعضی اوقات اگر ما فعال نباشیم نهادهای دیگر وارد میشوند که به نفع نیست.
یعنی اگر تعلیقش نکنید ممکن است آن فرد را دستگیر کنند؟
بله. آنها هم وظایفی دارند. بحث امنیتی پیش میآید. این دو مورد را بررسی کردیم دیدیم اشتباه کردند. نه تفکرشان نه سوابقشان نشان نمیدهد که قصد بدی دارند اما عملی که اتفاق افتاده بود خیلی تعجب آور بود. در یک نشریه توهینهایی شده بود. سریع نشریه جمع شد. با خودشان صحبت شد. در اینجا نیز نهاد خیلی کمک کرد. نگذاشتیم موضوع اصلا از دانشگاه خیلی بیرون برود. گزارش را سریع برای وزارت علوم فرستادیم. تدبیر باید کرد. صرف گرفتن و شلاق زدن چه چیزی را حل میکند؟ همه این اقدامات برای متنبه شدن است. چرا هزینههایی را برای نظام بدهیم که شب در تلویزیونها و رادیوهای بیگانه پخش شود و خوراک برای آنها تهیه کنیم. این نهادها هم میخواهند استاد و بنده یا دانشجو اگر خطایی کردیم متنبه شویم. چه بهتر که با کمترین هزینه این کار را انجام دهیم.
یکی از مسوولان دانشگاه شما از دولت قبل در سمت خود مانده است و کسی بوده که بیش از ۱۲۰ ترم تعلیق و محرومیت از تحصیل برای بچههای پلی تکنیک منظور کرده است. استمرار حضور این فرد فارغ از شخصیت، تیپ و فکرش یک نشانه و پیام به دانشگاه است که چیزی قرار نیست عوض بشود. چرا این پیام را شما به دانشجوهایتان مخابره میکنید؟
الان که کسی به آن صورت تعلیق نشده است. دبیر همان دبیر است اما تعلیق هم اتفاق نیفتاده است. بنده آنهایی را که لازم بود عوض کردم. آن مدیریتی که تا بیاید یک اتوبوس خالی و یک اتوبوس پر کند، نمیشود.
اردوهای تشکلی دانشگاهها خیلی با مشکل مواجه است. مخصوصا که ضوابط سفت و سختی برای آنها در سراسر کشور گذاشته شده است. نگاهی که به برخی تشکلها میشود به دیگران هم بشود مگر قرار است چه کار کنند. راهیان نور یا اردوهای مشهد بسیج دانشجویی و دیگر اردوها به راحتی برگزار میشود.
ما هر کس بخواهد مجوز میدهیم. به بسیج و به بقیه مجوز دادهایم. با همان ضوابطی که به بسیج دادیم به بقیه هم دادهایم. بسیج خواست ورودیها را برد اردو ما نگذاشتیم. ورودیها هنوز با دانشگاه آشنا نشدهاند. برخورد ما با همه یکسان است. بچههای بسیج هم از ما گله دارند؛ مثل بقیه. ما طبق ضوابط کار میکنیم. یکی از ضوابط ما این است که دختر از پسر باید جدا باشد. از ضوابطی است که ابلاغ شده و درست هم هست. ۹۹ درصد اتفاقی نمیافتد. آقایان و خانمهایی که اینجا هستند رعایت میکنند. مگر سر کلاس با هم نیستند. اما در اردو چون ما دیگر کنترلی نداریم اگر در بیرون دانشگاه یک مورد هم اتفاق بیفتد برای دانشگاه هزینه خیلی بالایی دارد. ما این هزینهها را نباید بدهیم. تشکلها اردوی سیاسی بخواهند بگذارند هیچ منعی نداریم.
در دوره مسوولیتتان چه کاری بوده که دلتان میخواسته انجام دهید اما نتوانستهاید؟
خیلی کارها است که مانده و باید انجام داد.
کارهایی که مانده یک بحث است. مثلا اینکه بگویید در دوره مسوولیتی که داشتم دلم میخواست یک روز آقای خاتمی را دعوت میکردم به دانشگاه بیاید.
از این چیزها زیاد است. مطمئن هستم این مسائل حل میشوند. مسائل سیاسی مثل مسائل عقیدتی نیست که ریشهدار باشد. اینها در یک مقطعی به صلاح مملکت است و در مقطع دیگری هم فضا باز میشود. طبیعی است که اگر همهچیز به دست من بود طور دیگری رفتار میکردم. لااقل ۳۰ درصد کارهای دیگری در حوزه دانشجویی میتوانستم انجام دهم. مسائل سیاسی و فرهنگی را پیگیری میکردم. اصلی که به آن رسیدیم مهمتر از مصادیق است. اصل را فدای مصادیق نباید کرد. یادم هست در وزارت ارتباطات بودم شبکه اینترنت زمان من راه افتاد. اینترنت وارد کشور شده بود اما شبکهای نداشت. ۲۰۰ هزار نفر کاربر اینترنت داشتیم. الان هر که بخواهد میتواند به اینترنت دسترسی داشته باشد. حساسیتهایی در کشور وجود داشت که باید لحاظ میکردیم تا این شبکه راه بیفتد. در قالب سیاستهای کلی، مصوبات و قوانین باید این کار را میکردیم. محدودیتهایی برایمان ایجاد میکرد. برخی دوستان در مجلس ششم میگفتند پنج سایت بسته شده چرا باز نمیشود. من میگفتم موافق نیستم بسته شود ولی میبندند چون حکم دارند. همیشه به آنها میگفتم اصل را فدای فرع نکنید. بگذارید اینترنت راه بیفتد. فینفسه در دل خود توسعه سیاسی و فرهنگی دارد و به نفع امنیت میتواند باشد. الان هم همین اعتقاد را دارم. به هر دو جناح این را میگفتم. آنها آنقدر آثارش را نمیدانستند. باید سعی کنیم مضرات را به حداقل برسانیم. آن زمان به آنها میگفتم که به روزی میرسد اینترنت از خودرو مهمتر خواهد بود. در مصادیق من سلایقی شخصی دارم اما خوشحال هستم که توانستیم اصولی را نگه داریم.
تعامل شخص شما با وزارت علوم بعد از تغییری که وزیر کرد چطور است؟ ما بین آقای فرجی دانا و آقای فرهادی تفاوتهای جدی زیادی میبینیم. این تفاوتها بر نحوه تعامل شما با وزارتخانه تاثیرگذار بوده است؟
من با آقای فرجیدانا ارتباط نزدیکی داشتم. یکی از دلایل اینکه این سمت را پذیرفتم ایشان بود. ایشان را وزیر خیلی خوبی دیدم و خیلی متاسف شدم از اینکه برکنار شد. در مورد آقای فرهادی هم که اصلا من کارم را در وزارت علوم در زمان آقای فرهادی شروع کردم. تفاوت ماهوی زیادی بین این دو فرد نمیبینم. دکتر فرهادی به لحاظ سیاسی فرد روشنی است. شاید به لحاظ اجرایی با هم تفاوتهایی دارند. آقای فرهادی پختهتر هستند و نوع دیگری عمل میکنند. آقای فرجی دانا جوانتر بودند و نوع دیگری عمل میکردند. اخیرا یک جلسه فرهنگی خدمت آقای فرهادی بودم و ایشان نیز تاکید بر شادابی دانشگاهها داشتند. اینکه هیات نظارت کار خودش را بکند. چون مواردی بود که میپرسیدند چرا اجازه نمیدهید. روحیاتی دارند که کمتر مسائل را رسانهای میکنند. میدانم که جلساتی را برای رفع خیلی از مشکلات میگذارند. با هیچ یک از این دو فرد مشکلی نداشتم.