جبهه پایداری برای تخریب دولت برنامه سنگین دارد
آرمان: پس از مدتها از یک نیروی اصلاحطلب دعوت شده بود تا در یک برنامه تلویزیونی به نام «زاویه» حضور پیدا کند؛ ساعت ۲۱ نخستین روز زمستان در شبکه چهارم سیما. البته حمیدرضا جلایی تنها میهمان این برنامه نبود و صادق کوشکی اصولگرا، داوود گودرزی و ضیاهاشمی هم به دور همان میزی نشستند که جلاییپور هم روی یک صندلی پشت آن میز نشسته بود. اظهارات این فعال سیاسی اصلاحطلب بازتابهای زیادی داشت که به گفته خود جلاییپور، مثبت و شورانگیز بود. جلاییپور روز گذشته در کانال تلگرامی خود به چند انتقاد مطرح شده پاسخ داد که بخشهایی از آن در ادامه میآید:
پذیرش نقد به کم توجهی اصلاحطلبان به عدالتاجتماعی
در نقد نخستی که به اظهارت جلاییپور درباره عدالتخواهی وارد شده است، آمده که «بحث من درباره وضعیت امروز عدالت خواهی به عنوان یکی از ارکان آرمانخواهانه جنبش دانشجویی است. واقعیت آن است که ما اصلاحطلبان طی سالیان اخیر کمتر روی این موضوع تمرکز کردهایم. به عبارت دیگر گفتمان اصلاحات، جذابیت گذشته را برای دانشجویان عدالتخواه از دست داده است، مسالهای که برای ترمیم آن باید کوشید و گرنه هم اصلاحات متضرر خواهد شد، هم توان و انرژی جنبش دانشجویی هدر میرود و هم مملکت از مسیر صلاح به دور میافتد.» که جلاییپور چنین به این انتقاد پاسخ داده است: «نقد ایشان به کم توجهی اصلاحطلبان به بحث عدالت اجتماعی کاملا وارد است، به این علت که در گفتمان اصلاحات، توجه به دموکراسی، جامعه مدنی و حاکمیت قانون خوب جا افتاده، اما توجه به عدالت اجتماعی و محرومان (که در چه وضعی هستند و در قبال آنها چه مسئولیتی داریم؟ یا همان بحث توسعه عادلانه) هنوز در گفتمان ما به خوبی جاگیر نشده است.»
تار زدن اصطلاح است نه توهین
نقد دیگری که به جلاییپور وارد شد اینچنین بود:«یه جمله ایشون به کار برد که: فلانی طی این سالها کار علمی میکرده، «تار که نمیزده!»امیدوارم که اهل موسیقی، امثال شجریان و حسین علیزاده این بخش از مناظره رو نه دیده باشن و نه شنیده باشن.» پاسخ جلاییپور به این انتقاد چنین است: «این تذکر کاملا وارد و درست است. اشتباه من این بود که به خطا از مثال «تار زدن» استفاده کردم. باید میگفتم: کار فرهنگی انجام میداده «یه قل دو قل» که بازی نمیکرده! اما باید دو نکته را هم اضافه کنم. اول اینکه اگر عبارت «تار زدن» را در حکم اصطلاح بگیریم، این اصطلاحی عامیانه است که در زبان مردم قدیم تهران خصوصا در محله مولوی استفاده میشده است. وقتی به کسی میگفتند «تار میزنه» یعنی بیکار و علاف است. وقتی یک جامعه شناس بخواهد مردممدار باشد، مستعد انجام این اشتباهات هم هست! نکته دوم، شما فضای گفتوگو را در نظر بگیرید. من درست کنار توپخانه کلمات جناب کوشکی نشسته بودم که با امنیت خاطر، بسیاری از اصلاحطلبان و دانشجویان شریف را تخطئه میکرد. هنوز به خاطر دارم که وقتی مناظره تمام شد انگار صد کیلو بار را از روی دوشم زمین گذاشتم.»
گفتم میزگرد؛ گفتند مناظره!
جلاییپور در پایان پاسخ به نقدها آورده است:«در مجموع این اقدام صدا و سیما را باید به فال نیک گرفت و درست نیست که فقط آن را به صورت خطی ارزیابی کرد. ظاهرا برنامه زاویه در هفته گذشته با موضوع«جنبش دانشجویی» و با حضور چهار نفر از نمایندگان دانشجویان انجام شده بود و قرار بوده برنامه زاویه همان موضوع را با حضور چهار نفر از کارشناسان، به بحث بگذارد. قبل از شروع برنامه به سردبیر محترم پیشنهاد دادم این گفتوگو به صورت «میزگرد» انجام شود و هر کس بحث کارشناسی خود را بکند. اما گویا به ایشان تاکید شده بود که برنامه روال «مناظره» داشته باشد نه «میزگرد»، با این استدلال که مردم زیاد حوصله میزگرد را ندارند! به این ترتیب میزگرد ما لزوما بحثی علمی درباره فعالیتهای دانشجویی نبود! و چهار کارشناس فقط راجع به جنبش دانشجویی بحث کارشناسی نمیکردند! بلکه یک نفر مسئول بسیج دانشجویی بود. یک نفر نزدیک به تفکر جبهه پایداری، دیگری معاون وزیر علوم و من یکی هم اصلاحطلب جمع بودم! با حضور ترکیب فوق در مناظره، چالشی شدن جنس بحث بسیار طبیعی بود، چرا که بحث بیشتر حول محور برداشتهای جریانهای مختلف از جنبش دانشجویی میچرخیدکه البته بحث داغی هم بود!
برنامه سنگین جبهه پایداری برای تخریب دولت
جلاییپور ادامه داده است: قبل و بعد از برنامه «زاویه» به خوبی و از نزدیک با تیپ افرادی نزدیک به جبهه پایداری محشور شدم! این تجربه برداشتم را نسبت به این مساله تقویت کرد که این جریان برای تخریب دولت روحانی در افکار عمومی در ماههای آینده برنامهای سنگین و متمرکز در دستور کار دارد. به نظر میرسد این جریان علاقهمند است روی این خط فکری کار کند که دولت روحانی امنیتی، ضد آزادی و واداده در برابر خارجیهاست و اوضاع اقتصادی را خراب کرده است. با توجه به حجم بالای تبلیغات تخریبی علیه دولت، در چند ماه آینده دولت روحانی و نیروهای جامعه مدنی به برنامهریزی و اجرای کمپینهای سنگین و هدفمند تبلیغاتی نیاز دارند. لذا از تمام دوستانی که با ارسال نظراتشان به من لطف داشتند تقاضا میکنم در چهار ماه آینده اطرافیان خود را برای شرکت فعال، آگاهانه و مسئولانه در انتخابات آماده کنند. به یک دلیل روشن: جامعه (مدنی؟) معضلات اساسی دارد ولی ارکان مختلف کشور نسبت به جامعه مدنی بیطرف نیستند، حتی بخشهایی از ارکان خود را بینیاز از جامعه مدنی میدانند. در چنین وضعیتی و برای دفاع از جامعه ایران، نیروهای جامعه مدنی جز تکیه بر عملکرد افراد آگاهش سرمایهای ندارد.