اصولگرایان میخواهند روحانی را حذف کنند امیررضا واعظ آشتیانی در گفتوگو با «آرمان امروز»:
آرمان – احسان انصاری: «نئو اصولگرایان» با شعار بازنگری در گفتمان اصولگرایی در آستانه انتخابات ریاستجمهوری و در شکل تشکلهایی مانند«یاران انقلاب اسلامی» و«جبهه مردمی انقلاب اسلامی» در سپهر سیاسی ایران ظهور کردهاند. شاید در نگاه اول این تشکلهای نوپا به دنبال گفتمانسازی و تحلیل گفتمان باشند اما بدون شک برای حضور موثر در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ خیز برداشتهاند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی دلایل شکلگیری و اهداف تشکل «یاران انقلاب» با مهندس امیررضا واعظ آشتیانی سخنگوی این تشکل گفتوگوی مفصلی انجام دادیم. واعظ آشتیانی در گفتوگو با «آرمان امروز» عنوان میکند: «در شرایط کنونی اصولگرایان در اتاق فکرهای خود به انتخابات ریاستجمهوری۱۴۰۰ به صورت جدی فکر میکنند. این مساله نیز طبیعی است که یک جریان سیاسی برای آینده خود برنامهریزی میان مدت و بلندمدت انجام دهد. این در حالی است که اگر اصولگرایان با یک استراتژی مدون و دقیق در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ حضور پیدا کنند پتانسیل شکست آقای روحانی را خواهند داشت و آقای روحانی به نخستین رئیسجمهور چهار ساله ایران تبدیل خواهد شد». در ادامه ماحصل گفتوگوی «آرمان امروز» با مهندس واعظ آشتیانی معاون سابق وزرات صنعت و معدن و عضو سابق شورای شهر تهران را میخوانید.
ایده اولیه تشکیل«یاران انقلاب»چه زمانی شکل گرفت و چرا این تشکل در مقطع کنونی و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری اعلام موجودیت کرد؟
ایده اولیه تشکیل «یاران انقلاب» در نیمه دوم سال۹۲ شکل گرفت. این تشکل در شرایطی شکل گرفت که دولت آقای روحانی به تازگی کار خود را شروع کرده بود. در مقطع ابتدایی تشکیل «یاران انقلاب» مباحث مطرح شده در این تشکل بیشتر پیرامون گفتمان انقلاب مطرح میشد و اعضا به تجزیه و تحلیل شرایط گفتمانی کشور میپرداختند. ما در طول دو سال ابتدایی تشکیل «یاران انقلاب» بیشتر به دنبال ساختارسازی و تعریف ساختار و کارکردهای آن برای این تشکل بودیم. تشکل «یاران انقلاب» یک تشکل «مردم نهاد» و «مردم محور» است که تلاش میکند در راستای دغدغهها و مطالبات مردم حرکت کند. از سوی دیگر دلیل اعلام موجودیت این تشکل در این مقطع زمانی به مسائل انتخاباتی مربوط نمیشود و یک واقعه کاملا اتفاقی بوده است. برخی عنوان میکنند تشکل «یاران انقلاب» به دلیل اینکه چندماه به انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده اعلام موجودیت کرده تا از یک کاندیدای خاص حمایت کند. این در حالی است که اعلام موجودیت تشکل یاران انقلاب صرفا به دلایل انتخاباتی نبوده است. البته این بدین منظور نیست که این تشکل به دنبال تاثیرگذاری در فضای انتخابات نیست.
سابقه سیاسی اعضای اصلی تشکل یاران انقلاب نشان میدهد که این تشکل از یک طرف به احمدینژاد نزدیک است و از طرف دیگر به قالیباف. دلیل این مساله چیست؟چرا این تشکل از ترکیب گفتمان احمدینژاد و قالیباف تشکیل شده است؟
آقای احمدینژاد و قالیباف برای ما قابل احترام هستند اما شرایط به گونهای نیست که جبهه یاران انقلاب قصد داشته باشد بازاریاب دیگران باشد. ما نمیتوانیم هر روز قسم بخوریم که وابسته به فلان شخص یا فلان کاندایدای انتخاباتی نیستیم. مردم باید عملکرد و اهداف ما را ببینند و سپس براساس آن تشکل یاران انقلاب را قضاوت کنند. برخی عنوان میکنند این تشکل برای این به وجود آمده که در انتخابات ریاستجمهوری آینده از آقای قالیباف حمایت کند. این در حالی است که به هیچ عنوان این مساله صحت ندارد و ما از هماکنون هیچ تصمیمی برای حمایت از آقای قالیباف یا هر فرد دیگری نگرفتهایم. به نظر ما همه کاندیداهای اصولگرا دارای احترام هستند و ما سنگ هیچ کس را به سینه نخواهیم زد. اگر همه طیفها و تشکلهای اصولگرایی به این نتیجه برسند که باید در انتخابات آینده از یک فرد حمایت کنند و تشکل یاران انقلاب نیز به این نتیجه برسد بدون شک این اتفاق رخ میدهد و ما نیز از ایشان حمایت خواهیم کرد. به هر حال ممکن است گزینه نهایی اصولگرایان آقای قالیباف یا هر فرد دیگری باشد که در نهایت مورد حمایت ما نیز قرار خواهد گرفت. اگر شاخصهای جریان اصولگرایی به آقای میرسلیم یا جلیلی نیز نزدیک بود و اصولگرایان به این نتیجه رسیدند که باید از این دو نفر حمایت کنند تشکل یاران انقلاب نیز در راستای اهداف جریان کلی اصولگرایان حرکت خواهد کرد. البته ممکن است تشکل یاران انقلاب براساس شاخصهایی که برای خود تعریف کرده در نهایت به یک جمعبندی نهایی نسبت به کاندیداهای موجود دست پیدا نکند. بدون شک در چنین شرایطی تشکل یاران انقلاب اسلامی«سکوت» اختیار خواهد کرد.
آیا براساس شاخصهای تشکل یاران انقلاب احتمال حمایت یا سکوت این تشکل در مقابل آقای روحانی نیز وجود دارد؟
به نظر من مهمترین شاخص آقای روحانی عملکرد ایشان در طول چهار سال گذشته بوده است. آقای روحانی در طول مبارزات انتخاباتی سال۹۲ و همچنین در طول چهار سال گذشته اگر قرار بوده اقدامی انجام بدهد انجام دادهاند و اگر سخنی قرار بوده عنوان شود توسط ایشان عنوان شده است. در نتیجه قضاوت درباره آقای روحانی به نظر مردم بستگی خواهد داشت. برخی از تشکلهای اصولگرایی مانند جامعه روحانیت مبارز عنوان کردهاند که احتمال سکوت این تشکل در مقابل آقای روحانی وجود دارد. این سخن به معنای این است که عملکرد آقای روحانی به شکلی بوده که نتوانسته تشکلی مانند جامعه روحانیت مبارز که خاستگاه آقای روحانی است را راضی کند که از ایشان در انتخابات آینده حمایت کند. از سوی دیگر این مردم هستند که با مشاهده عملکرد آقای روحانی در چهار سال گذشته درباره ایشان قضاوت خواهند کرد. در نتیجه هیچ تشکلی نمیتواند مردم را از مشاهدات خود باز بدارد و دیدگاه خود را به مردم تحمیل کند. در شرایط کنونی اغلب کارگزاران دولت به جای حل مشکلات مردم تلاش میکنند دیگران را متهم کنند و بیشتر به دنبال تسویه حساب سیاسی هستند. به نظر من هر دولتی که دولت قبل از خود را ناتوان نشان دهد و سعی کند دولت قبل از خود را تخطئه کند به نوعی در حال فرار به جلو است و در واقع از دولت گذشته ناتوانتر است. این مساله تنها مختص به دولت آقای روحانی نیست و دولتهای دیگر را نیز شامل میشود. هنگامی که یک دولت روی کار میآید باید با شناخت کامل از مشکلات و چالشهای پیش رو سر کار بیاید و مسئولیت همه مسائل را بپذیرد.
در شرایط کنونی جامعه روحانیت مبارز به دلیل جایگاهی که در بین اصولگرایان دارد و از چهرههای ممتازی در درون خود بهره میبرد به نقطه کانونی اصولگرایان برای انتخابات آینده تبدیل شده است. تشکل یاران انقلاب این مساله را قبول خواهد داشت؟ و آیا نقطه کانونی اجماع اصولگرایان را جامعه روحانیت مبارز میداند؟
جامعه روحانیت مبارز دارای یک شخصیت حقوقی در بین اصولگرایان است و به همین دلیل طیفهای مختلف اصولگرایی احترام ویژهای برای این تشکل سیاسی قائل هستند. در شرایط کنونی نیز جامعه روحانیت مبارز از تمام توانایی خود استفاده میکند تا طیفهای مختلف اصولگرایی را سر یک سفره بنشاند و بین طیفهای مختلف اصولگرایی وحدت ایجاد کند. با این وجود مسالهای که برای «یاران انقلاب» دارای اهمیت است پیروی همه اصولگرایان از گفتمان انقلاب اسلامی است. بدون شک برای تشکل یاران انقلاب ارزشهای انقلاب اسلامی در اولویت نخست قرار دارد. در نتیجه هر تشکل و جریانی که در راستای گفتمان انقلاب اسلامی گام بردارد مورد حمایت ما قرار خواهد گرفت. تشکل یاران انقلاب خود را تافته جدا بافته از جریان اصولگرایی نمیداند. یاران انقلاب به ارزشها و باورهای خود ایمان کامل دارد و باورهای خود را با هیچ گروه و دستهای معامله نمیکند.
آیا تشکل نوپای یاران انقلاب به دنبال رویکرد جدیدی در انتخابات ریاستجمهوری و معرفی یک گزینه جدید خواهد بود؟
تشکل یاران انقلاب به دنبال رویکرد کارشناسی در فضای انتخابات آینده خواهد بود. از سالهای اخیر هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلبان در زمینه گفتمانسازی ضعیف بودند و تئوری جدیدی برای اداره کشور ارائه نکردهاند. این در حالی است که تشکل یاران انقلاب به دنبال ارائه تئوری و گفتمان جدید برای اداره کشور خواهد بود. یاران انقلاب به دنبال این است که با مطرح کردن دیدگاههای کارشناسی، مردم را با واقعیتهای جامعه آشنا کند وشرایط بهتری را برای تصمیمگیری آنها مهیا کند.
آیا ظهور تشکلهای جدید مانند یاران انقلاب و جبهه مردمی انقلاب اسلامی با پایگاههای مختلف اجتماعی برای حضور متعدد کاندیدای اصولگرا در انتخابات است تا آرای انتخابات در دور اول شکسته شود و انتخابات به دور دوم کشیده شود؟
به نظر من اگر یک نظرسنجی بیطرفانه در کلانشهر تهران و سایر کلانشهرهای کشور انجام شود به خوبی وضعیت آقای روحانی را در انتخابات آینده مشخص خواهد کرد. شرایط انتخابات ریاستجمهوری آینده به شکلی است که احتمال یک دورهای شدن دولت آقای روحانی وجود دارد. به صورت طبیعی هر کاندیدای ریاستجمهوری دارای هوادارانی است که اگر در انتخابات حضور پیدا کند این آرا به سود همان کاندیدا به صندوقها ریخته خواهد شد و اگر در انتخابات شرکت نکند این آرا سهم کاندیدای دیگری خواهد شد. در انتخابات ریاستجمهوری آینده نیز همین اتفاق خواهد افتاد و اگر اصولگرایان و اصلاحطلبان با کاندیدای متعدد در انتخابات شرکت کنند آرای انتخاباتی بین گروههای مختلفی تقسیم خواهد شد. نکته دیگر اینکه در سال۹۲ که آقای روحانی به پیروزی دست پیدا کردند آرای ایشان فاصله قابل ملاحظهای با کاندیدای بعد از خود نداشت. در شرایط کنونی جامعه در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مطالبات جدی از آقای روحانی دارد و آقای روحانی باید در انتخابات ریاستجمهوری آینده در این زمینه به مردم پاسخگو باشد. آقای روحانی باید در انتخابات آینده اقدامات پوپولیستی و تسکیندهنده را کنار بگذارد. اقدامات تسکیندهنده در شرایطی میتواند به نتیجه مطلوب برسد که پس از آن اقدامات کارشناسی و واقع بینانه صورت بگیرد. اقدامات تسکیندهنده باید زمینهسازحل کلی مشکل شود و نه اینکه به صورت مقطعی جوابگوی مشکلات بخشی از جامعه شود.
تحلیل شما از اینکه عنوان میکنید احتمال یک دورهای شدن دولت آقای روحانی وجود دارد چیست؟
مهمترین دلیل این مساله عملکرد ایشان در طول چهار سال گذشته بوده است. در طول چهار سال گذشته عملکردآقای روحانی پیش روی مردم بوده و مردم به خوبی نقاط ضعف و قوت دولت آقای روحانی و کابینه ایشان را رصد کردهاند. مردم به هیچ کس و از جمله آقای روحانی چک سفید امضا ندادهاند و در آینده نیز نخواهند داد. ممکن است مردم از عملکرد آقای روحانی در زمینههای مختلف رضایت داشته باشند و در انتخابات آینده به صورت قاطع از ایشان حمایت کنند. از سوی دیگر این احتمال نیز وجود دارد که به دلیل محقق نشدن وعدههای مهم ایشان از آقای روحانی حمایت نکنند و از گزینه دیگری حمایت کنند.
درشرایط کنونی کشور در شرایط پسا برجام قرار گرفته است. آیا اصولگرایان با در نظر گرفتن کاندیداهای خود به مدیریت پسابرجام نیز فکر میکنند یا اینکه تنها به شکست دادن آقای روحانی می اندیشند؟
رئیسجمهوری که چهار سال مدیریت کشور را برعهده داشته است به صورت طبیعی با فراز و نشیبهای مدیریت اجرایی کشور آشنا شده و به همین دلیل بهتر از هر فردی میتواند آینده را مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهد. با این وجود این مساله نیز دلیل نمیشود که مردم با مشاهده یک رویکرد ضعیف دوباره از همان رویکرد حمایت کنند تا همچنان مدیریت کشور را برعهده داشته باشد. ما باید سود و زیان ادامه دولت آقای روحانی را مورد بررسی قرار بدهیم که آیا ادامه دولت آقای روحانی به سود کشور است یا اینکه دولت جدیدی باید روی کار بیاید که دارای کارکردهای قویتری در مدیریت کشور باشد. ثبات مدیریت در شرایطی یک حرکت روبه جلو ارزیابی خواهد شد که مردم باور بیشتری به بهبود اوضاع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود داشته باشند. به همین دلیل هنگامی که ثبات مدیریت دستاوردی برای مردم ندارد بهتر است تغییر ایجاد شود و یک دولت تازهنفس و چالاک جای دولت قبلی را بگیرد. از سوی دیگر بنده به کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری توصیه میکنم شعارهایی را مطرح نکنند که توانایی انجام آن را ندارند و از حیطه اختیارات آنها خارج است. آقای روحانی و دیگر کاندیدای انتخاباتی باید این نکته را در نظر داشته باشند که دوران شعار به پایان رسیده است و مردم منتظر اقدام قاطع در زمینه حل مشکلات آنها هستند. به نظرمن اصلاحطلبان هیچ گزینهای برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ندارند. به همین دلیل با آقای روحانی چانهزنی میکنند تا از ایشان امتیاز بگیرند. در چنین شرایطی اگر اصولگرایان با تدبیر و عقلانیت در انتخابات حاضر شوند و از کاندیدایی حمایت کنند که در عرصه عمل موفق باشد قادر خواهند بود آقای روحانی را در دور اول انتخابات حذف کنند. به نظر میرسد در شرایط کنونی اصولگرایان در اتاق فکرهای خود به انتخابات ریاستجمهوری۱۴۰۰ به صورت جدی فکر میکنند. این مساله نیز طبیعی است که یک جریان سیاسی برای آینده خود برنامهریزی میان مدت و بلندمدت انجام دهد. این در حالی است که اگر اصولگرایان با یک استراتژی مدون و دقیق در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ حضور پیدا کنند پتانسیل شکست آقای روحانی را خواهند داشت و آقای روحانی به نخستین رئیسجمهور چهار ساله ایران تبدیل خواهد شد.
درشرایط کنونی مهمترین گزینه اصولگرایان برای حضور در انتخابات محمد باقر قالیباف شهردار تهران است. در صورتی که قالیباف در انتخابات حضور پیدا کند انتخابات چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟ارزیابی شما از رقابت احتمالی روحانی و قالیباف چیست؟
اگر چنین اتفاقی رخ بدهد رقابت بسیار تنگاتنگی بین آقای روحانی و آقای قالیباف شکل خواهد گرفت. به نظر من رقابت بین روحانی و قالیباف مانند شهرآورد پایتخت جنجالی و نفسگیر خواهد بود. اگر اصولگرایان موفق شوند روی یک گزینه واحد به اجماع برسند که با آقای روحانی رقابت کند ما شاهد یکی از نفسگیرترین انتخابات چند دهه اخیر ایران خواهیم بود. حتما هم نباید این فرد آقای قالیباف باشد. اصولگرایان در شرایطی میتوانند به رقابت نفسگیر با آقای روحانی فکر کنند که موفق شوند روی گزینه واحد به اشتراک نظر برسند و پس ازآن همه طیفها و گروهای اصولگرا از آن گزینه واحد حمایت کنند.