«اوهر» یعنی آب فراوان در همهجا از قدیمالایام ابهر به داشتن آب زیاد معروف بوده و اوهر، نام قدیم ابهر، گواه این موضوع است. اوهر در زبان پهلوی بهمعنای آب فراوان در همهجاست.
هزاران سال است که جاریبودن ابهررود مایه برکت و رونق ابهر بوده و هست و این رودخانه موجب فراوانی آب در این منطقه است و در جایجای کتابهای تاریخی به این موضوع اشاره شده است، ولی متأسفانه تقریباً از سی سال پیش به این طرف، آب رودخانه بهدلایلی قطع شده است و کمبود آب در منطقه بهوضوح مشاهده میشود و لازم است که مسئولان بهصورت جدی در فکر احیای این رودخانه باشند که شریان حیاتی مردم منطقه است.
آب آشامیدنی در ابهر قدیم
چگونگی تأمین آبِ آشامیدنی در ابهر در آن زمانی که لولهکشی نشده بود، تقریباً ۵۰ سال پیش، با وضعیت آن با ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ سال پیش شاید تفاوت چندانی نداشته است.
تا ۵۰ سال پیش (یعنی پیش از لولهکشی آب آشامیدنی)، همه مردم در خانههای خود یک حلقه چاه آب داشتند که آب آشامیدنی را از این چاهها که عمق چندانی هم نداشتند بهوسیله سطل و طناب یا چرخ دستی درمیآوردند. عمق چاهها در نقاط مختلف ابهر و شناط فرق میکرد. در برخی از جاها در ۲متری به آب میرسیدند و در برخی مکانها در ۵ یا ۶متری و از بعضی از نقاط ابهر و شناط هم آب بهصورت چشمه و بهشکل خودجوش به بیرون تراوش میکرد و محیط اطراف را بهصورت چمنزار یا تالاب درمیآورد. آب این چاهها در برخی از سالها قدری فروکش میکرد و کم یا بهکلی خشک میشد. کسانی هم بودند که کارشان چاهکندن و مقنیگری بود که به آنها «کوموش» میگفتند. کوموشها میآمدند و چاهها را مقداری گودتر میکردند تا دوباره به آب برسند. عمق آبِ چاهها در برخی جاها به دو و سه متر هم میرسید.
گاهی از این چاهها در تابستانها بهعنوان یخچال هم استفاده میشد چون هوای داخل چاه خنک بود و برخی از مواد غذایی مانند گوشت را با ترفندهایی در داخل چاه نگهداری میکردند. بعدها که تلمبه دستی و حتی پمپهای برقی آمد، برخی از متمکنین شهر از این وسایل جدید برای کشیدن آب از چاه استفاده میکردند.
آب رودخانه همیشه تمیز و صاف و زلال بود، بهویژه صبحهای زود و این صاف و زلالبودن آب رودخانه، برخی از خانها را وسوسه میکرد که به نوکرانشان دستور دهند تا صبح زود سماور را به رودخانه ببرند و از آب رودخانه پر کنند و به منزل بیاورند و از آن آب، چای دم و بساط صبحانه را آماده کنند.
آب شستشو و کشاورزی
وفور آب در ابهررود موجب آن شده بود که در تمام کوچهها و معابر عمومی و حتی از بسیاری از خانههای شهر جویهای آب عبور کند و آب در آنها جاری باشد. آب این نهرهای کوچک از آببندهایی که در فواصل مختلف ابهررود نصب میکردند حاصل میشده است و از آنها به مزارع و داخل شهر هدایت میشد. مردم از این آبها برای کشاورزی در مزارع و همینطور آبیاری حیاطها و باغچههای منزلشان استفاده میکردند و برای شستشوی لباسها و برخی ظروف هم از آب این نهرها استفاده میکردند. گاهی دیده میشد که بچهها را هم در کنار این جویها حمام میکنند. چون حمام خصوصی در هیچ خانهای نبود و همه مردم برای استحمام باید به حمامهای عمومی میرفتند. ساخت حمام و نصب دوش حمام در خانه از چهل، پنجاه سال پیش و بعد از لولهکشی آب شروع شد.
لولهکشی آب در ابهر
لولهکشی آب در ابهر در حدود سالهای ۱۳۴۰ در ابهر توسط بزرگمردی کوتاهقد، به نام آقای پیشگو، با ایجاد یک منبع آب در مصلی (۱) که هم اکنون هم موجود است، انجام شد. این مرد بزرگ تقریباً همهکاره این پروژه بود. هم رئیس بود، هم کارفرما، هم مجری، و هم کارگر. مردی بود خوشاخلاق، پرکار و دلسوز٫ در طرح لولهکشی، ابتدا مسیرهای اصلی و سپس کوچههای بزرگ و در آخر کوچههای کوچک و بنبستها را لولهکشی کردند. در اولِ اغلب کوچههایی که لولهکشی نشده بود، یک دستگاه «فشاری» کار میگذاشتند تا همه اهالی کوچه از آب فشاری بهجای آب جویها و نهرها استفاده کنند، بهدلیل اینکه آب فشاری بهمراتب تمیزتر و بهداشتیتر از آب جویها بود. دستگاه فشاری مدتهای زیادی است که کارایی ندارد ولی تا همین چند ماه پیش در برخی از معابر شهر وجود داشت و شهرداری برای ساماندهی پیادهروها آنها را جمعآوری کرد. در نخستین سالهایی که لولهکشی به خانهها انجام شد، فقط یک شیر آب را در گوشهای از حیاط جاگذاری میکردند. بعدها یک شیر آب دیگر در دستشویی کار گذاشتند و کمکم مردم در خانههای خودشان حمام درست کردند و آشپزخانه ایجاد کردند و لولهکشی داخل ساختمان هم رایج شد.
صرفه جویی در مصرف آب
حال که قضا و قدر الهی و برخی ندانمکاریهای انسانها به کمآبی و در برخی مکانها بیآبی منجر شده است، بر همه ما واجب است تا قدر آب را بیشتر بدانیم و از هدردادن و بدمصرفکردن آن با جدیت تمام بپرهیزیم و مسئولیت دستاندرکاران در این موارد بیشتر است چرا که آنها میتوانند با ایجاد طرحهای نوین کشاورزی و تعویض لولههای فرسوده و اقدامات دیگر از هدرروی آب جلوگیری کنند. آب مایه حیات و زندگی است. وَجَعَلنا مِنَ الماءِ کلّ شَیءٍ حَی.
(۱) «مصلی» یا میدان شهید رجایی کنونی در آن زمان در خارج از شهر قرار داشت و گورستان بود.
محمدرضا کتابی