وقفی برای دانش:دکتر سید مصطفی محقق داماد، استاد دانشگاه و مدیر بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

 

 

عموما وقتی صحبت از وقف می‌شود، ذهن همه ما به سمت کارهای خیر مذهبی معطوف می‌شود. وقف برای مساجد، تکایا، وقف برای برگزاری مراسم مذهبی و… با این حال طی دهه گذشته، بسیاری از نیکوکاران با وقف در حوزه آموزش و پرورش این نگاه را تغییر دادند. وقف در حوزه سلامت نیز که به تازگی رواج یافته، از دیگر مواردی است که نشان می‌دهد، این سنت حسنه، می‌تواند در طول تاریخ با توجه به نیاز زمان، مفید و موثر واقع شود.
اما وقف در راه دانش و برای نشر و گسترش آن، گرچه به نظر غریب می‌آید، اما ریشه در تاریخ تمدن اسلامی دارد. دکتر سید مصطفی محقق داماد در این مورد به گزارشگر روزنامه می‌گوید: در طول تاریخ تمدن اسلامی تا قبل از تحولات مدرن و تشکیل دولت‌های جدید، مراکز فرهنگی و علمی اغلب با وقف، صدقات و خیریه‌ها اداره می‌شد.
اداره مراکز علمی با موقوفات
اسناد و مدارک تاریخی ما نشان می‌دهد، در دوره‌هایی از تاریخ مهمترین مراکز علمی در کشورهای اسلامی وجود داشتند و بودجه آن از طریق موقوفات، صدقات و امور خیریه اداره می‌شد. دکتر محقق داماد با اشاره به این موضوع می‌افزاید: در غرب اسلامی در اندولس، مراکز بسیار مهم علمی وجود داشت و موقوفات بسیاری داشتند. در مرکز اسلامی، در مدینه و مکه و برخی شهرهای دیگر عربستان نیز این مراکز وجود داشت. در مصر، تشکیلات جامع الازهر، ارتباطی با دولت نداشت. جامع الازهر تا قبل از جمال عبدالناصر استقلال کامل داشت و با موقوفات و صدقات و خیریات عمومی اداره می‌شد و به هیچ وجه قدرت حکومتی در آن دخالت نداشت. از این رو استقلال بالایی داشت.
این استاد دانشگاه به مراکز علمی دیگر در جهان اسلام نیز اشاره می‌کند و می‌افزاید: در عراق، از زمان شیخ طوسی که حوزه نجف را تشکیل داد، بودجه آن از خیریات عمومی اداره می‌شد. موقوفاتی وجود داشت که متولی آن شیخ طوسی بود، اما در کنار بودجه آن، بودجه ای که وجوهات شرعیه به آن می‌گوییم نظیر خمس و سهم امام و … حوزه علمیه را اداره می‌کرد.
قبل از حوزه نجف، حوزه حله مشهور بود. از آن حوزه، حوزه دیگری جدا شد به نام حوزه جبع، که شهیدین در آن جا مدیریت می‌کردند. در دوران قبل از آن، شریف مرتضی حاضر نشد از بودجه دولتی چیزی بگیرد و همه بودجه مدرسه را از صدقات، موقوفات و خیرات اداره می‌کرد. این مربوط به دوران آل بویه است.
موقوفات علمی در ایران
در ایران نیز به عنوان بخشی از تمدن اسلامی، سنت‌های اسلامی رایج بود. از جمله مهمترین موضوع، وقف‌هایی بود که در راه نشر و گسترش علم می‌شد.
دکتر محقق داماد در این مورد می‌گوید: در ایران خودمان، حتی در زمان جوانی ما، حوزه علمیه قم که توسط آیت الله العظمی بروجردی اداره می‌شد، موقوفاتی داشت که دست آستانه بود و در عین حال، حوزه علمیه و کمک هزینه طلاب به وسیله امور خیریه و وجوهات شرعیه اداره می‌شد. متولیان آستانه بودجه زیادی به علما نمی‌دادند. اما موقوفات بود. مدارسی که در قم بود، مدرسه خان، مدرسه ملاصادق، مدرسه ستیه، مدرسه رضویه و… همه دکاکینی داشتند که جزو موقوفات مدرسه بود و مدارس به وسیله آن موقوفات اداره می‌شدند. اداره مراکز علمی که با وجوهات شرعیه و درآمد موقوفات بود تا زمان تاسیس سازمان اوقاف در قبل انقلاب ادامه داشت. به گفته این استاد دانشگاه پس از تاسیس سازمان، مدیریت علما و استقلال مراکز علمی محدود شد.
مدارس علمی تهران نیز همچون دیگر مراکز علمی کشور توسط موقوفات اداره می‌شدند. دکتر محقق داماد به مدرسه سپهسالار قدیم و سپهسالار جدید، مدرسه مروی و دیگر مدارس اشاره می‌کند و می‌افزاید: نظامیه نیشابور نیز با اوقاف می‌گشت. رصد خانه خواجه نصیر طوسی نیز از این امر مستثنا نبود. خواجه، رییس اوقاف دوره هلاکو بود و از درآمد اوقاف هزینه علما را تامین می‌کرد و جالب این است که خواجه، از همه عالمان کشور فهرست برداری کرده بود و از اوقاف، مقرری و شهریه به آنها داده می‌شد. رَبع رشیدی، در دوران رشیدالدین فضل الله، یکی دیگر از مفاخر تمدن اسلامی است. این مجموعه نیز موقوفاتی دارد که آن محل را می‌گرداند و از بودجه دولت درآمدی نداشت.
دکتر محقق داماد با یادآوری حضور افراد دانش دوست در دربار، توضیح می‌دهد: البته عده ای از قدرتمندان کشور در اواخر عمرشان ثروتشان را وقف مراکز علمی می‌کردند، مثل خواجه نظام الملک. خواجه وزیر بود،
رشید الدین نیز وزیر بود. سپهسالار یا… اینها در حکومت بودند و به قصد قربت ثروت خود را وقف علم و مراکز علمی می‌کردند. عزیزخان خواجه یک نمونه دیگر است که از نزدیکان قاجار بود. فرزندی نداشت و در نهایت اموالش را در اختیار شاه گذاشت و وقف کرد. اموال وی که در تهران و ورامین بود، تا سال‌های سال، در زمان قبل انقلاب از موقوفات بود و از عایدی آن کارهای فرهنگی زیاد می‌شد. بسیاری از مدارس کر و لال از این موقوفات بودجه گرفتند، بسیاری از دبیرستان های پیشرفته شهر از همین بودجه تامین مالی می‌شد.
تاثیر موقوفات در پیشرفت علم
تا قرن پیش، علوم دینی مفهوم وسیعی داشت. نجوم، ریاضیات، تقویم، حساب و… در مدارس دینی تدریس می‌شد. در واقع بعد از مکتبخانه که سواد خواندن و نوشتن آموخته می‌شد، مدارس دینی بودند که تحصیلات تکمیلی در آن تدریس می‌شد.
دکتر محقق داماد با اشاره به این موضوع می‌افزاید: امی سینگر، استاد دانشگاه، کتابی به نام خیریه در جوامع اسلامی دارد. این کتاب تحقیقی بسیار خوبی است و گزارشی عمیق می‌دهد که امور خیریه در جوامع اسلامی یکی از اهدافش تامین زندگی فقرا بود، اما بخش اعظم آن صرف پیشرفت علم و دانش می‌شد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه می‌دهد: همیشه این موقوفات پشتیبان مراکز علمی بود و علم پیشرفت خود را مدیون موقوفات بود. همواره یک پای علم در درون موقوفات بود. علم پا به پای موقوفات پیشرفت می‌کرد و اگر موقوفات خاموش می‌شد علم خاموش می‌شد. به گفته وی، قرار نبود کسی خودش خرج کند و درس بخواند. در حقیقت افرادی وقف می‌کردند که از درآمد آن عده ای از مستعدین درس بخوانند.
تاسیس سازمان اوقاف
پس از تاسیس سازمان اوقاف در سال‌های پیش از انقلاب، موقوفات دست کسانی بود که مردم چندان اعتمادی به آنها نداشتند و در نتیجه وقف کردن تقریباً کهنه و فراموش شد. این اتفاق به ویژه بعد از آن افتاد که رژیم گذشته در اقدامی عجیب، مصوبه ای را برای فروش موقوفات گذراند. یعنی اراضی موقوفی را به زارعین فروختند. به گفته محقق داماد، حتی واقفین را مجبور می‌کردند بروند و اسناد فروش را امضا کنند. در شورای انقلاب، یکی از مصوبات این بود که موقوفات فروش رفته ابطال شد.
وی ادامه می‌دهد: بعد از انقلاب، به نظر بنده مردم اطمینان بیشتری به اوقاف پیدا کردند، تا جایی که من اطلاع دارم، استقبال جدیدی شده و بسیاری از خیرین مال خود را وقف کارهای علمی و توسعه دانش می‌کنند. حتی در مواردی موقوفاتی داریم که در بیمارستان تحقیقی در باره مثلا سرطان شود.
موقوفات دکتر افشار
وقتی صحبت از وقف علمی می‌شود، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یکی از اولین گزینه‌هایی است که به ذهن خطور می‌کند. دکتر محقق داماد که بیش از ۲۵ سال مدیریت این موقوفات را برعهده دارد در این مورد می‌گوید: در این مدت، اولاً اموال زیادی که از آن ازبین رفته بود، احیا شد. بخشی از اموال موقوفه در زمان خود واقف به موجب قانون فروخته شده بود و همه آنها به موجب قانون انقلاب، دوباره برگردانده شد و الان اجاره داده ایم. از جمله آنها اراضی پالایشگاه نفت تهران است.
از طرفی، این موقوفه محلش در درون وقفنامه دقیقاً فقط برای مطالعه تاریخ، جغرافیا و توسعه ادبیات و زبان فارسی است. برای رسیدن به این مقصود، پیش بینی‌های لازم شده و انتشار کتاب و برگزاری نشست‌های مرتبط همواره با جدیت ادامه داشته است.
وی در مورد مدیریت بنیاد موقوفات دکتر افشار توضیح می‌دهد: مدیریت این موقوفات به این صورت است که در وقفنامه، شورای تولیت پیش بینی شده است. این شورا تشکیل شده از چند شخصیت حقوقی مثل رییس مجلس، وزیر بهداشت، وزیر آموزش و پرورش، رییس دانشگاه تهران، رییس دیوان عالی کشور و چند شخصیت حقیقی از استادان دانشگاه در زمان واقف انتخاب شدند و آنها در زمان حیات، برای بعد از خودشان کسی را انتخاب کنند. چاپ کتاب و اداره کانون زبان فارسی از جمله فعالیت‌هاست و فعالیت‌هایی در راستای تحکیم وحدت ملی که از اهداف واقف بوده است نیز در این بنیاد انجام می‌شود.
مدیر بنیاد موقوفات افشار همچنین به استقبال واقفین دیگر از اهداف موقوفات دکتر افشار اشاره می‌کند و می‌افزاید: بعد از تشکیل این موقوفه، چند نفر دیگر به اهداف آن
علاقه مند شدند و اموالشان را وقف کردند که طبق همین وقفنامه اداره شود. از جمله استاد منوچهر ستوده که یک باغ ده هکتاری خود را وقف کرد.
این استاد دانشگاه به هدف دیگر واقف در وقفنامه اشاره می‌کند و می‌گوید: هدف بعدی واقف که درون وقفنامه پیش بینی کرده، تاسیس بهبودستان است. استادهای مسن که کسی را ندارند، در آنجا پذیرایی شوند تا به خانه سالمندان نروند.
وقف تغییر یافتنی نیست
وقتی فردی خیر، مال و اموال خود را فقط هدفی خاص کرد، تغییر در اهداف او ممکن نیست. دکتر مصطفی محقق داماد با اشاره به این موضوع می‌گوید: «الوقوف بحسب ما یوقفها اهلها» یعنی اوقاف همان طور که واقف نوشته اداره می‌شوند. در واقع عین وقف می‌ماند و فوائد آن مصرف می‌شود. در عین موقوفه نیز هیچ تغییری ایجاد نمی‌شود. نیات واقف باید عمل شود، مگر اینکه کاملا منسوخ شده باشد. مثلا اگر وقف شد که از درآمد این موقوفه شمع روشن شود، می‌توان به جای آن برق روشن کرد، اما نمی‌تواند به مصرف دیگری برسد.
وی به مشابه قانون فقهی وقف در دنیای امروز می‌پردازد و توضیح می‌دهد: در دنیای مدرن به جای وقف یک جایگزین مطرح شده که در آخر قانون تجارت ما نیز وجود دارد. شرکت‌های غیر انتفاعی که اساسنامه و هیات مدیره و هیات موسس دارد و طبق اساسنامه آن عمل می‌شود. اسم این را می‌شود گذاشت وقف مدرن، وقف مدرن هم عین همان وقف است و نباید برای کسی بهره شخصی داشته باشد. البته تفاوتی هم دارد که هیات مدیره اختیار دارد اهداف آن را تغییر دهند. اما موقوفات فقط در دو صورت ممکن است تغییر کنند. یکی بیم سفک دما باشد، یعنی تنازعی باشد که احتمال خونریزی وجود داشته باشد. دوم اینکه موقوفات هیچ فایده نبرند و با اجازه حاکم شرع تبدیل به احسن می‌شود.
دکتر مصطفی محقق داماد، استاد دانشگاه و مدیر بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در پایان گفتگوی خود با روزنامه، خطر تعطیلی برخی از مراکز علمی از جمله بنیاد دائره المعارف بزرگ را گوشزد می‌کند و می‌گوید: چند مرکز علمی در خطر تعطیلی است. از جمله آنها بنیاد دائره المعارف بزرگ است که باعث افتخار کشورمان است. برای همین به نظر می‌رسد برای استمرار فعالیت، نیاز به واقفین و خیرین دارد.
جایزه علمی مرحوم البرز
از جمله موقوفات دیگر علمی کشور، جایزه علمی مرحوم حسینعلی البرز است. این جایزه توسط بنیاد فرهنگی البرز به دانشمندان و نخبگان اهدا می‌شود.
سهیل امیریان، قائم مقام بنیاد فرهنگی البرز در گفتگو با گزارشگر روزنامه به معرفی این شخصیت دانش دوست کشور می‌پردازد و می‌گوید: مرحوم حسینعلی البرز، متولد ۱۲۸۵ ،در دبیرستان البرز، زیر نظر «جردن» موسس این دبیرستان تحصیل کرد. وی که به زبان انگلیسی و روسی مسلط بود، خودش را دست پروده آقای جردن می‌دانست. جردن خصوصیات اخلاقی و شخصیتی ویژه ای داشت که گرچه مسلمان نبود، ولی بسیار مذهبی بود. مرحوم البرز، پس از اتمام تحصیلات وارد عرصه کارهای دولتی می‌شود اما به دلایلی که حقوق دولتی کفاف نمی‌داد، وارد بازار کار شد. وی در مناقصه ای برای تولید کالای صنعتی برنده شد و پس از آن توانست طی سه سال، ۱۱ نمایندگی تولیدی صنعتی خارجی را بگیرد. این موفقیت حاصل نوآوری و زحمات شبانه روزی بود.
مرحوم البرز از همان تاریخ شروع به کارهای خیرخواهانه کرد که به مسائل و مشکلات ایران محدود نشد. مثلا به گرسنگان آفریقا یا زلزله پاکستان، تجهیز بیمارستان‌ها، خرید تجهیزات اتاق جراحی و… اقدام کرد. اما این اقدامات خیرخواهانه وی را اقناع نکرد و به فکر کارهایی اساسی تر افتاد.
وام به دانشجویان بی بضاعت
مرحوم البرز به سرعت متوجه نیاز دانشجویان به دریافت وام شد. وی از اولین کسانی بود که وام دانشجویی پرداخت کرد. امیریان در این مورد توضیح می‌دهد: مرحوم البرز، این وام را وام شرافتی نام گذاری کرد که در اقساط بلند مدت بدون سود به دانشجویان اعطا می‌شد. وی تاکید داشت به دانشجویان وام بلاعوض داده نشود، چون اولاً کرامت انسانی را از بین می‌برد. دوم اینکه اگر کسی برای پول زحمت نکشد، قدر آن را نمی‌داند. اما به مرور مشخص شد همین دانشجویان وقتی وارد جامعه می‌شوند، باز هم مشکل سرمایه اولیه برای شروع کار دارند. تصمیم گرفت وام اشتغال به کار هم بدهد. یعنی دانشجو با وام شرافتی درس را می‌خواند، وام اشتغال به کار هم می‌داد و می‌گفت هر وقت به سود رسیدید وام را برگردانید. در این میان، شرایط ویژه هم داشت، برای کسانی که معدل بالا داشتند، اختراع داشتند یا شرایط خاص، این وام‌ها را تسهیل می‌کرد. از طرفی، اگر فرد وام گیرنده برای ۴ نفر اشتغال ایجاد می‌کرد، بقیه اقساط امحا می‌شد. مرحوم البرز در واقع مبتکر وام اشتغالزایی بود.
نوبل ایرانی
مرحوم حسینعلی البرز در سر سودایی بزرگتر داشت. وی که علاقمند به علم و دانش در کنار کار و تولید بود، به فکر اهدای جایزه ای علمی افتاد.
قائم مقام بنیاد فرهنگی البرز در این رابطه می‌گوید: مرحوم البرز تصمیم می‌گیرد جایزه ای
به نام جایزه بنیاد البرز یا جایزه نوبل ایرانی را بنیان بگذارد. اساسنامه این جایزه که در سال ۵۶ تصویب شد، دقیقا شبیه اساسنامه نوبل است که بومی و ایرانی شده است. دانشمندان مخترعین پژوهندگانی که کارهایشان اولاً در راستای تسکین آلام بشری باشد، دوم اینکه موجب بالا رفتن حیثیت ایران در مجامع جهانی شود، مشمول این جایزه می‌شوند. از کارهای دیگر وی، تدوین آیین نامه برای انتخاب و اهدای جوایز است تا از سلیقه ای بود جلوگیری شود. دانشجویان از وزارت علوم و بهداشت و دانشمندان و مخترعان از طرف بنیاد ملی نخبگان پیشنهاد می‌شوند.
سهیل امیریان در بخش دیگری از صحبت‌های خود، به اقدامات دیگر بنیاد اشاره می‌کند و می‌افزاید: بنیاد ارقامی را در زمان جنگ به بازسازی مدارس و بیمارستان‌ها اختصاص داد. بعد از آنکه مدرسه سازی تشکیلات خودش را پیدا کرد، بنیاد دوباره به سمت نیت اصلی واقف رفت و از سال ۹۰ ما همایش‌هایی را در سطوح استانی و ملی برگزار می‌کنیم. در همایش استانی فقط دانش آموزان هستند و در همایش ملی دانشجویان، دانشمندان مختراعان و محققان حضور دارند.
اندیشه موقوفه
هر موقوفه ای وقفنامه دارد که نیات واقف پشت آن دیده می‌شود. امیریان با اشاره به این موضوع می‌افزاید: موضوعی که این موقوفه را از دیگر موقوفات تفکیک کرده، فکر و اندیشه خود آقای البرز است. او اعتقاد داشت باید در ذهن افراد انقلاب علمی ایجاد کرد تا آن افراد بسیار اثرگذارتر شوند. نیت و وقف او، وقفی علمی است که بیشتر به تفکر و اندیشه گرایش دارد.
وی در مورد نحوه انتخاب برندگان جایزه البرز نیز می‌گوید: برترین و بهترین‌های سال را با توجه به مفاد انتخاب می‌کنیم. مثلا امسال ما به ۴ دانشمند جایزه دادیم. بررسی‌ها را انجام دادیم. افراد مورد نظر ما کسانی نیستند که فقط مقاله نویسی
کرده اند، بلکه تحقیقاتشان باید عملیاتی شده باشد. این یکی از دغدغه‌های ما بود. این که صرفا یک تحقیق باشد که اجرایی نباشد، مورد نظر نیست. بلکه حتماً باید اجرایی باشد و طبق نظر واقف، باعث تسکین آلام بشری باشد. قائم مقام بنیاد فرهنگی البرز در پایان گفتگوی خود می‌گوید: ما طبق رویکرد مرحوم البرز عمل می‌کنیم که دانش را نظری و عملی می‌دانست.
سجاد تبریزی

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *