قطعه موسیقی «آب و آتش» (از کیوان ساکت، عبدالجبار کاکایی و وحید تاج) همزمان با عید قربان دوشنبه ۲۱ مرداد ساعت ۲۱ در بوستان آب و آتش رونمایی میشود.
خبرنگار
قطعه موسیقی «آب و آتش» همزمان با عید قربان دوشنبه ۲۱ مرداد ساعت ۲۱ در بوستان آب و آتش رونمایی میشود.
این قطعه با شعری از عبدالجبار کاکایی با تضمین از حکیم ابوالقاسم فردوسی و آهنگسازی کیوان ساکت در قالب یک اثر فاخر با صدای وحید تاج همراه با اجرای زنده موسیقی ارکستر وزیری در شب عید قربان روی صحنه میرود. این اثر با نام آب و آتش و با اشاره به داستان گلستان شدن آتش بر ابراهیم(ع) و گذر سیاوش از آتش برای این بوستان سروده و تنظیم شده است و از این پس و از شب عید قربان به مدت چندین شب در فضای این بوستان همراه با ترکیبی هنرمندانه از تلفیق نور، آب، آتش و موسیقی به اجرا گذاشته خواهد شد.
به روایت آهنگساز
کیوان ساکت آهنگساز قطعه موسیقی «آب و آتش» در توضیح چرایی ساخته شدن این اثر به «ایران» میگوید: «همه ما با افسانهها و داستانهایی چون «سیاوش در آتش» که در شاهنامه فردوسی آمده آشنا هستیم؛ اشعاری که الهام گرفته از داستان «ابراهیم در آتش» است. بنابراین بر اساس این شناخت و آگاهی و بار دیگر بازآفرینی این داستان تصمیم گرفتیم فضای کاخ نمرودیان و صحبت آنها با ابراهیم و فراخواندن به درون آتش و بعد از آن عبور ابراهیم از آتش و به گلستان تبدیل شدن آتش و شادی و حیرت مردم را بهعنوان یک تابلوی موسیقی روایت کنیم.» این نوازنده تار و سهتار میافزاید: «قطعه «آب و آتش» کار بسیار بزرگی است متشکل از ۱۲۰ نوازنده و گروه کر که در مدت هشت ماه تنظیم آهنگ و ارکستراسیون آن انجام شده است. اشعار این کار با الهام از شاهنامه فردوسی و با تلاش عبدالجبار کاکایی سروده شده و قرار است این کنسرت بزرگ به صورت رایگان برگزار شود.
به روایت شاعر
عبدالجبار کاکایی ترانهسرای این اثر به «ایران» میگوید: «آب و آتش قطعهای با تم حماسی و ملودی با بحر متقارب است که داستان «ابراهیم در آتش» را بیان میکند. با الهام از فرازهایی از «سیاوش در آتش» شعر «ابراهیم در آتش» را سرودهام که در واقع نوعی شبیهسازی زبان حماسی فردوسی با داستان ابراهیم است.»
این شاعر درخصوص پرداختن به اشعار فاخر و پیامآور که در این روزگار کمتر شنیده میشود، میگوید: «عرضه موسیقی دگرگون شده است، در واقع بهتر است بگوییم عرضه موسیقی به مخاطب تفاوت پیدا کرده و مسبب آن شبکههای اجتماعی و تقلیل آلبومگرایی است. در گذشته موسیقی برای خلوت و تنهایی آدمها تولید میشد و فروش این آلبومها گردش اقتصادی داشت اما امروزه ظهور شبکههای اجتماعی آسیب بزرگی بر پیکره فرهنگ و هنر است، همانطور که در زندگی اجتماعی ما تاکسی های اینترنتی بازار کاری آژانسها را کساد کرده اند شبکههای اجتماعی هم باعث شده حوزه آلبومگرایی تقلیل پیدا کند، بنابراین بازار اقتصادی موسیقی بر محور کنسرتها و کلاسهای موسیقی قرار گرفته و موسیقی به این دلیل تولید میشود که هزینههای خود را تأمین کند.نکته دیگر اینکه سرمایهگذارها از آلبوم به سمت کنسرتها کوچ کردهاند، کنسرتهایی که در حال حاضر یکی از تفریحات لاکچری مردم شده و معمولاً هم قشرهای برخوردار از جامعه به این کنسرت میروند؛ افرادی که توانایی و قدرت مالی بالایی دارند تا هزینههای سنگین و سرسامآور بلیتهای کنسرت را پرداخت کنند. بنابراین با ادامه این روند بهطور طبیعی توجه به موسیقی جدی و کلام هنری کمرنگ و کمتر میشود و موسیقی بیشتر جنبه تجاری پیدا میکند، بویژه اگر موسیقی حامی جدی حتی در بین نهادهای دولتی و فرهنگی نداشته باشد، یعنی ارادهای برای تکامل و ترویج موسیقی خوب موجود نباشد.
به گفته کاکایی «نهادهای فرهنگی چون صدا وسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف هستند برنامههای مدونی برای دفاع از موسیقی هنرمندانه یا تکامل و ترویج موسیقی داشته باشند اما در حال حاضر میبینیم که در مقابل تکامل و ترویج موسیقی یک علامت سؤال قرار گرفته است.»
کاکایی در پایان حرفهایش میگوید: «موسیقی در حال حاضر ابزاری است برای مقابله با نوع متفاوت خودش و در حقیقت نوعی موسیقی تولید میشود که نوعی دیگر از موسیقی را از میدان بیرون کند و این استراژی فرهنگی ما در مواجهه با موسیقی و هنر بوده و طبیعی است در مقابل هیاهوی موسیقی که از شبکههای اجتماعی به شکل غیرمجاز شنیده میشود در داخل هم مجبور شوند کارهایی انجام بدهند تا آن هیاهو را ساکت کنند و البته دست بر قضا گاهی هم پیشی گرفتهاند، در واقع آنقدر که در کشور ما ساسی مانکن به وجود آمده در دیگر کشورها کمتر دیده میشود. اینها رفتار ابزاری یا مراقبت امنیتی و فرهنگی با موسیقی است، استراتژیای که بعضی از شرکتهای موسیقی با هماهنگی سازمانهای فرهنگی امنیتی ایجاد کردهاند اما آیا بهتر نیست کمی هم به فکر موسیقی هنری کشورمان باشند! »
به روایت خواننده
وحید تاج خواننده این اثر معتقد است: «قطعه آب و آتش از آن قطعاتی است که برای صدای من آهنگسازی شده و این شناخت بواسطه سالها شناخت و همکاری با آقای کیوان ساکت است و فکر میکنم توانستهایم از حال یکدیگر شناخت درستی داشته باشیم و من نیز با خواستههای ایشان نا آشنا نبودم و این ارتباط دراین اثر نمایان است.»
تاج فضای امروز موسیقی ایران را ناخوش احوال میداند: «یک زمان با هزار امید و آرزو از شهرستان به تهران آمدیم و در دانشگاه موسیقی درس خواندیم و فوق لیسانس گرفتیم اما اوضاع به گونهای شده است که گویا باید همه آن داشتهها را نادیده گرفت.متأسفانه فضای امروز موسیقی شرایط خوبی ندارد و روز به روز هم به این وضعیت دامن زده میشود؛ حال نمیدانیم مقصر آن چه کسی است؟ اما توقع و انتظار بیشتری از مسئولان فرهنگی و رسانه است تا از موسیقی سنتی حمایتهای لازم را داشته باشند در بخش موسیقی ملی من فکر میکنم شاهد اوضاع خوبی نیستیم و امیدوارم روزهای آینده نوید اتفاقات خوب باشد البته همه این اتفاقات به شرایط امروز جامعه ما بر میگردد، مردم کشورمان در حال حاضر توان مالی استقبال و حمایت از هنری مثل موسیقی را ندارند.»