تخریبهای دوره ترامپ تا چه مدت ماندگار است:انتخابات سال ۲۰۲۰ از نظر داخلیها در آمریکا میتواند به عنوان یک انتخاباتی که خیلی کم مثبت بود تلقی شود. ترامپ دنبالهای از تخریب به جا گذاشته است. رهبری او که همراه با دروغهای هدفمند بود به اعتماد به فرآیندها و نهادهای دموکراتیک در بلندمدت آسیب وارد کرده و بسیاری از رای دهندههای حامی ترامپ همچنان اصرار خواهند کرد که در نتایج انتخابات دست برده شده است
اینس پوهل، رئیس دفتر واشنگتن دویچهوله میگوید، روحیه دموکراسیستیزی و تخریبگریهای دونالد ترامپ هنوز با پیروزی بایدن تمام نشدهاند. آمریکا در داخل دوران سختی را پشت سر میگذارد اما سیاست خارجی آن هر چه بیشتر قابل پیش بینی میشود. به گزارش ایسنا، به نقل از دویچه وله، بخشهای وسیعی از جهان نفسشان را حبس کردند و حالا میتوانند به آرامی نفسشان را بیرون دهند و دوباره نفس بکشند .زمان درازی طول کشید و نزدیک بود، اما جو بایدن بر دونالد ترامپ برتری یافت. این رئیس جمهور آمریکا بعد از یک دوره چهارساله ریاست جمهوری، باید در ۲۰ ژانویه کاخ سفید را ترک کند. در همان روز بایدن و کامالا هریس به عنوان رئیس جمهور و معاون رئیس جمهور جدید سوگند یاد خواهند کرد. ترامپ شاید اعلام کرده باشد که نتیجه انتخابات را در دادگاهها به چالش خواهد کشید اما حتی در صورت انجام این کار هم هیچ شانسی ندارد.اینس پوهل معتقد است، بسیاری از اروپاییها از پیروزی بایدن در انتخابات استقبال خواهند کرد.
خبر خوبی برای چندجانبه گرایی
انتخاب بایدن به ریاست جمهوری خبر خوبی برای جهانی است که معتقد به سازوکارهای چند جانبه گرایی و حامی یک آمریکای قابل اعتماد است.خبری خوب برای کسانی که به توافق آب و هوایی پاریس و معنای خوب ناتو معتقدند. برای تجاری که برای شرکتهایشان نیاز به قوانین قابل اعتماد دارند و همچنین برای همه کسانی که مثل قبل معتقدند روابط ترانس آتلانتیک برای انسجام و قدرت دموکراسی غربی حیاتی است.با این حالی دورانی که در آن آمریکا غالبا بار مسئولیت مطرح بودن به عنوان تنها پلیس جهان را داشت نهایتا پایان یافته است. این باراک اوباما رئیس جمهور سابق بود که با دکترین “رهبری از عقب” صراحتا این پیام را داد که توقع تعامل مالی بزرگی از جانب کشورهای دیگر در زمینه مسائل نظامی را دارد. ترامپ این تغییر استراتژی را تقویت کرد و بایدن آن را هر چند به شیوهای دیپلماتیکتر ادامه خواهد داد.
بازگشت به توافق پاریس
بایدن همچون اوبامایی که معاونش در ریاست جمهوری بود، حامی سرسخت روابط ترانس آتلانتیک است. او برای آلمان و اروپا به عنوان شرکای قابل اعتماد ارزش قائل است. او قول داده مجددا آمریکا را به توافق تغییرات آب و هوایی سال ۲۰۱۵ پاریس ملحق کند و روند عمل به وظایف مرتبط با دیگر ائتلافهای چندجانبه نظیر ناتو را ادامه دهد.آمریکا تحت ریاست جمهوری بایدن بار دیگر تبدیل به یک شریک قابل اتکا میشود. اگر اروپا هشدار بیدارباش سالهای ریاست جمهوری دونالد ترامپ را جدی گرفته باشد، شاید حتی بتواند تبدیل به یک شریک در جایگاهی برابر شود. این اتفاق در صورتی میتواند بیفتد که طرح اروپایی این شراکت نهایتا سطحی از مسئولیت را که عدالت را در قبال نقش اروپا در جهان برقرار کند، متقبل شود.
دنباله تخریب
انتخابات سال ۲۰۲۰ از نظر داخلیها در آمریکا میتواند به عنوان یک انتخاباتی که خیلی کم مثبت بود تلقی شود. ترامپ دنبالهای از تخریب به جا گذاشته است. رهبری او که همراه با دروغهای هدفمند بود به اعتماد به فرآیندها و نهادهای دموکراتیک در بلندمدت آسیب وارد کرده و بسیاری از رای دهندههای حامی ترامپ همچنان اصرار خواهند کرد که در نتایج انتخابات دست برده شده است.حامیان ترامپ، بایدن را مسئول مشکلات اقتصادی که آمریکا در ماههای آینده (اگر نگوییم سالهای آینده) گرفتارش خواهد بود، حتی اگر که ترامپ تا حدی مسئول تبعات همه گیری کووید ۱۹ باشد، خواهند دانست. ترامپ طی چهار سال حضورش در ریاست جمهوری، کشور را تغییر داده است. دموکراتها امید داشتند با کسب یک پیروزی قاطع در انتخابات نشان دهند که این اکثریت روشن خواستار یک مسیر متفاوت هستند. اما این رقابت نزدیک نشان داد چنین چیزی مطرح نیست.شعار جنگی “اول آمریکا” برای ترامپ پیروزیاش که به آن امید داشت را رقم نزد اما هنوز این شعار تا ناپدید شدن، فاصله زیادی دارد. ترامپ اجازه داد آمریکاییهای زیادی به ابراز عقاید نژادپرستانه، بیگانه ستیزی و زن ستیزی به صورتی علنی بپردازند و آنها به این کارشان ادامه خواهند داد. جو بایدن در انتخابات پیروز شده است. اما او همچنان بر نفرتی که ترامپ کاشت و باعث تعمیق شکافها در کشور شد غلبه نکرده است.
ترامپ باخت، اما ترامپیسم نه!
ترامپ باخت اما ترامپیسم نه. ترامپیسم در بخشهایی از کشور و در میان رایدهندگانی پیروز شد که ترامپ در چهار سال گذشته به آنها خدمت کرد؛ و با این اطمینان که ارعاب و تحریک خشم برگ برنده هستند، در مناطقی پیش رفت که به طور مدام در آنها به تبلیغ مسائل فرهنگی حساس آمریکای قرمز (جمهوریخواه) پرداخت. و تقریبا همینطور هم بود. به گزارش ایسنا، آسوشیتدپرس در تحلیلی نوشت: «جو بایدن، ترامپ را شکست داد تا برنده ریاست جمهوری باشد و در مسیر کسب تا ۳۰۶رأی الکترال قرار گیرد، مقدار آرایی که با آنچه ۴سال پیش ترامپ تحت عنوان “پیروزی قاطع″ با آنها اغراق میکرد، مطابقت دارد. در یک سال انتخاباتی معمول، چنین پیروزی به این معنا بود که بایدن دیگر دموکراتها را هم با خود به همراه آورده، اما در عوض سه سناتور و کاندیدای مجلس نمایندگان مهم دموکرات، از جمله آنها که در حال حاضر بر سر کار هستند، باختند.برای ترامپ، اوضاع وارونه بود. محبوبیت او در میان رأیدهندگان پایه خود به حفاظت از جمهوریخواهان بر سر کار کمک کرد اما به قدری که خودش را هم حفظ کند، کافی نبود. وی بیش از هر کاندیدای دیگری، جز بایدن، برای ریاست جمهوری رأی برنده شد. رد شدن ترامپ، شخصی بود. انتخابات نقش چندانی در بیان اینکه کشور به یکباره کمتر دوقطبی است، ایفا نکرد. ترامپ از مناطقی رأی به دست آورد که از قبل هم در آنها از هسته حمایتی برخوردار بود؛ در مناطق روستایی و شهرهای کوچک آمریکا. بایدن هم همینطور بود، اما بیشتر آرای خود را از مناطق شهری و حومهای آمریکا به دست آورد در حالی که در برخی مناطق روستایی هم حاشیههای ترامپ را پایین نگه داشت. نتیجه انتخابات، هنوز هم این حقیقت را که بخش عمده کشور در حال صحبت به دو زبان سیاسی متفاوت است، تغییر نمیدهد. «رام امانوئل»، شهردار سابق شیکاگو و رئیس دفتر کاخ سفید در دوره اوباما، اظهار داشت: این (انتخابات) انتظارات همه را نادیده گرفت. همه میگفتند اگر جو بایدن ببرد، دموکراتها برنده سنا خواهند بود و اگر ترامپ ببرد، جمهوریخواهان در سنا برنده میشوند. این چیزی که اتفاق افتاده، نیست. مسلماً جریانی زیر آب وجود داشت. امانوئل اظهار داشت: زندگی بر پاشنه دوتاییها نمیچرخد، بلکه پیچیدهتر از آن است. فلوریدا، ایالتی که به ترامپ رأی داد، به حداقل دستمزد رأی داد. ایلینوی، ایالتی که به بایدن رأی داد، مالیات بر درآمد مترقی را رد کرد. کالیفرنیا، آبی کبالت (اشاره به حمایت این ایالت از بایدن)، علیه اقدامات مثبت در جایگاه اشتغال رأی داد. امانوئل اظهار کرد که دموکراتها در عدم ارائه برنامههای شفافتر درباره اینکه چطور میخواهند در عین حال که کنترل ویروس کووید ۱۹را به دست میآورند، اقتصاد را بازسازی کنند و در عدم مقابله با تلاشهای جمهوریخواهان برای زدن برچسب سوسیالیست به آنها، اشتباه کردهاند.وی ادامه داد: ترامپ فروماندگی مردم از کووید ۱۹را به بازی گرفت. اگر ما همان حس اضطراری را که نسبت به تحت کنترل گرفتن کووید داشتیم برای جلو بردن اقتصاد به کار میگرفتیم، اوضاع ممکن بود متفاوت باشد.در عوض، برخی دموکراتها در حال حمایت از گسترش دیوان عالی و پایان دادن به اطاله بررسی در سنا بودند، پیشنهاداتی که ممکن است ترس از کنترل تکحزبی ایجاد کرده باشد .«مایک مورفی»، استراتژیست چندین کارزار ریاست جمهوری جمهوریخواه که به خاطر ترامپ از حزب خود جدا شد، خاطرنشان کرد: واضح است که سرخوردگی رأیدهندگان از ترامپ، بیشتر از ایدئولوژی حزب جمهوریخواه بود. مسلماً رقابت ریاست جمهوری در دنیایی مجزا از رقابت کنگره برگزار شد.”دیوید اکسلرود”، مشاور ارشد سابق اوباما اظهار کرد: ترامپ کاندیداهای جمهوریخواه را با مشارکت فزاینده چشمگیر در مناطق قدرت جمهوریخواهان، بالا کشید. در ایالتها و بخشهایی که حامی جمهوریخواهان بودند، آنها امتیاز بالایی به دست آوردند.بسیاری از رأیدهندگان، خودداری ثابتقدمی نسبت به ترامپ داشتند: آنها از سیاستهای او خوششان میآمد اما نمیتوانستند شخصیت پرخشم او، استفاده دائمش از توییتر به عنوان یک سلاح و شیوهای که او هر کس که جرأت مخالفت با او را داشت تمسخر میکرد، بپذیرند. خواسته بایدن برای بازگشت به نجابت و درخواستش برای اینکه رئیس جمهور تمام آمریکاییها، نه فقط پایه حزبش، باشد، بخش مهمی از فرمول او بود.اما تنگاتنگی این رقابت، حتی با وجود نرخ تأیید دائماً پایین رئیس جمهور، شاهدی بر قدرت ذاتی رئیس جمهور در مسند قدرتی است که به دنبال انتخاب مجدد است. دلیلی هست که قبل از ترامپ طی نزدیک به یک قرن، تنها سه رئیس جمهور بر سر کار، باخته بودند. زمانی که یک مسئول فعلی میبازد، حزب به چالشکشاننده آن عموماً برنده میشود. در سال ۱۹۸۰، زمانی که رونالد ریگان، رئیس جمهور جیمی کارتر را شکست داد، جمهوریخواهان ۱۲کرسی سنا را از دموکراتها گرفتند. در سال ۱۹۹۲، پیروزی بیل کلینتون در مقابل رئیس جمهور جورج اچ. دبلیو بوش نیز با سه پیروزی دموکراتیک سنا در مقابل جمهوریخواهان بر سر کار، همراه بود. زمانی که فرانکلین دی. روزولت، رئیس جمهور هربرت هوور را در سال ۱۹۳۲شکست داد، دموکراتها نزدیک به ۱۰۰کرسی مجلس نمایندگان و ۱۲کرسی در سنا به دست آورند که به روزولت اکثریتی که برای تصویب قانون گسترده تفاهم جدید نیاز داشت، را داد.اما در حافظه اخیر هیچ رئیس جمهوری، مانند ترامپ وفاداری سرسختانه حزب خود را به همراه نداشته و تاکنون تنها چند تن از جمهوریخواهان کنگره مایل به عصبانی کردن او بودهاند؛ در حالی که این هراس را داشتهاند که تنها یک توییت با چالش اصلی فاصله دارند. آنها در جریان استیضاح ترامپ، با او درگیر شدند و فقط سناتور میت رامنی، جمهوریخواه از ایالت یوتا، به محکومیت او رأی داد که توسط ترامپ اخراج شد. برخی سناتورها حتی پس از شکست ترامپ هم با او همراه بودند و ادعاهای اثبات نشده تقلب در انتخابات را مطرح کردند.برخی رأیدهندگان صحبتهای سختگیرانه ترامپ در مورد تجارت و وادار کردن دیگر کشورها به پرداخت بیشتر برای دفاع مشترک را میپسندیدند. آنها درست یا غلط، به او به خاطر اقتصادی که قبل از همهگیری کووید ۱۹رونق داشت، اعتبار میدادند. و ترامپ فرسودگی آمریکاییها از تمام محدویتهای اعمال شده به خاطر ویروس را با گفتن اینکه هشدارهای مقامهای ارشد سلامت عمومی دولتش اغراق است، به بازی گرفت. با این حال، هنوز هم محدودیتی برای مقدار دیگری که میشد ترامپ را تحمل کرد، وجود داشت.اما این محدودیت به اندازهای نبود که به بایدن، دستکم تا معلوم شدن نتیجه مرحله دوم دو انتخابات جورجیا در ماه ژانویه، اکثریت سنا را بدهد.اما برخی دموکراتها همچنین یادآور شدند که در ایالتهای چرخشی، از اکثر کرسیها برخوردارند و بایدن در برخی نواحی رقابتی برنده شده است. “الین لوریا”، نماینده ویرجینیا گفت: حاشیه پیروزی من در برابر رقیب یکسان از سال ۲۰۱۸تاکنون، دو برابر شده است. وی اظهار داشت: شانس آخر پیروزی جمهوریخواهان در کرسیهایی که سابقاً از سوی جمهوریخواهان اشغال شده بود، مشارکت بیسابقه آنها بود. ترامپ نتوانست، خودش نتوانست بر روی این مشارکت سرمایهگذاری کند، چرا که اعمال و گفتارش طی چهار سال گذشته او را در نزد اکثریت آمریکاییها ناپسند کرده بود .بایدن مشخصاً به عنوان یک جایگزین ضروری و قابل قبول، دیده شد. او هیچ شعار نغزی مانند “امید و تغییر”، زمانی که در سال ۲۰۰۸معاون اوباما بود، نداشت. در عوض، وی به سمت تمایل ملی برای ساکت کردن سر و صدا و برگرداندن ورق از دورهای که سرشار از خشم و نفرت برگرفته از کاخ سفید بود، سوق پیدا کرد.»
نظرسنجیهای آمریکایی و خطاهایی که تکرار شد
نظرسنجیهای انتخاباتی آمریکا هرچند نتایج نهایی را درست تشخیص دادند اما بار دیگر با اشتباهاتی فاحش همراه شدند و نشان دادند تکیه تمام و کمال بر نتایج نظرسنجیها، برای پیشبینی یک انتخاب دو قطبی کافی نیست.نتیجه انتخابات آمریکا، اگرچه در مجموع و تاکنون همانطور رقم خورده است که اغلب نظرسنجیها پیشبینی میکردند؛ اما همچون انتخابات سال ۲۰۱۶، باز هم این نظرسنجیها دچار خطاهایی محاسباتی شدند و کارشناسان پیشنهاد کردهاند که شیوه برگزاری این نظرسنجیها دوباره اصلاح شده و مانع از تکرار اشتباهات مجدد در آنها شد.در کشور آمریکا صدها موسسه نظرسنجی خصوصی وجود دارد که به صورت منظم به بررسی میزان محبوبیت فعالان سیاسی در این کشور و در دو حزب بزرگ «جمهوریخواه» و «دموکرات» میپردازد. نتایج این نظرسنجیهای یکی از مهمترین منابعی هستند که رهبران این احزاب را قانع میکند که از نامزدی یک فرد خاص در انتخابات ریاستجمهوری این کشور حمایت کنند. اگرچه اغلب این نظرسنجیها تا انتخابات سال ۲۰۱۲به درستی برنده انتخابات را پیشبینی کرده بودند؛ اما نتیجه خلاف انتظار انتخابات سال ۲۰۱۶این کشور نشان داد که این نظرسنجیها، همیشه درست پیشبینی نمیکنند. اغلب نظرسنجیها در سال ۲۰۱۶میلادی به اشتباه پیشبینی کرده بودند که «هیلاری کلینتون» نامزد حزب دموکرات برنده انتخابات خواهد شد، اما در نهایت این «دونالد ترامپ» بود که در انتخابات سال ۲۰۱۶به پیروزی رسید.پس از آن بود که بسیاری از موسسات نظرسنجی، ضمن اعتراف به انجام پیشبینیهای اشتباه، اعلام کردند که در نحوه برگزاری نظرسنجیهای آینده خود، اصلاحاتی اساسی را صورت خواهند داد. در نتیجه همین اصلاحات بود که کارشناسان امیدوار بودند، پیشبینی نظرسنجیها درباره انتخابات ۲۰۲۰ریاستجمهوری آمریکا، صحیح از آب درآید و «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات، پیروزی قاطعی را به دست آورد. اغلب نظرسنجیها پیشبینی میکردند که بایدن با اختلافی ۸تا ۱۰درصدی در انتخابات پیروز و نتیجه رایگیری به سرعت مشخص شود، اما چنین نشد. اگرچه بایدن به عنوان چهل و ششمین رئیس جمهوری آمریکا برگزیده شد اما نظرسنجیها باز هم خطاهایی فاحش داشتند و نه تنها پیشبینی نتایج برخی ایالات کاملاً اشتباه بود که فاصله میان دو نامزد بسیار کمتر از تصور شد. بخشی از نتایج نظرسنجیهای اخیر در آمریکا هم درست از آب درآمدند. قبل از هر چیز این نظرسنجیها به درستی نشان دادند که آرای بایدن بیشتر از ترامپ خواهد بود. در عین حال چرخش آرا در ایالاتی همچون «ویسکانسین» و «میشیگان» نیز به نظر درست از آب درآمد. شگفتی این نظرسنجیها پیش از انتخابات این بود که آرای ایالت «آریزونا» به سمت دموکراتها متمایل خواهد شد. این ایالت آخرین بار در سال ۱۹۹۶به نفع دموکراتها رای داده بود و کمتر کسی تصور میکرد آرای این ایالت به نفع بایدن به صندوق ریخته شود. همچنین نظرسنجیها پیروزی قاطع بایدن در ایالات غربی و شمال شرقی و پیروزی قاطع ترامپ در ایالات مرکزی را درست پیشبینی کرده بودند. اما نظرسنجیها بار دیگر اشتباهاتی فاحش داشتند. برخلاف پیشبینی نظرسنجیها، اختلاف میان دو نامزد در برخی ایالات بسیار اندک بود. این اختلاف آنقدر کم بود که اکنون موجب التهاب آفرینی در اعلام نتایج ایالاتی همچون «جورجیا»، «ویسکانسین»، «پنسیلوانیا» و مانند آن شده است. همچنین در حالی که تصور میشد ترامپ در ایالاتی همچون تگزاس یا فلوریدا، رقابت را واگذار کرده یا با اختلافی اندک پیروز شود، رئیسجمهور فعلی ایالات متحده، با اختلافی چشمگیر در این ایالات به پیروزی رسید، اگرچه که این بار ایالت فلوریدا تعیین کننده برنده انتخابات نشده است. در مورد نتایج دو ایالت «آیوا» و «اوهایو» نیز مشخص شد که نظرسنجیها اغلب اشتباه بودند و ترامپ توانست در این ایالات پیروز شود. در عین حال بررسیهای اولیه نشان میدهد که لزوما آرای رنگین پوستان به سمت بایدن و آرای سفیدپوستان طبقه متوسط به سمت ترامپ تغییر مسیر ندادهاند. همچنین برخلاف پیشبینیها تاکنون در دو ایالت «مین» و «نبراسکا» نیز آرای الکترال تقسیم نشدهاند. مسئلهای که بازهم خطای نظرسنجیها را نشان میدهد که اغلب آنها از احتمال تقسیم آرا در این ایالات خبر داده بودند. همچنین هیچکدام از نظرسنجیها نتوانسته بودند چنین میزان مشارکتی در انتخابات آمریکا را تخمین بزنند. مشارکتی که نشان داد در شرایطی که جامعه دو قطبی شده است، افزایش چشمگیر میزان مشارکت در انتخابات، میتواند تاثیری عمیق بر نتایج انتخابات گذارده و نتیجهای متفاوت با آنچه که پیشبینی میشد را رقم بزند. حال باید دید آیا موسسات نظرسنجی، حاضرند تا بار دیگر ضمن بررسی مجدد شیوههای نظرسنجی و بررسی آرا و نظرات شهروندان، ضریب خطای نتایج خود را کاهش دهند یا آنکه این خطاها، بار دیگر در نتایج نظرسنجیهای دورههای بعدی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تکرار خواهند شد؟