افزوده‌شدن گازی بدبو به هوای آلوده پایتخت نبود نسخه‌ای کارآمد برای درمان هوای شهر

چرا برای تب هوای شهر، فقط نسخه تب‌بر پیچیده می‌شود؟ چرا به ریشه‌یابی تب نمی‌پردازند و تنها به مسکن‌هایی مانند بسته‌شدن در مدرسه‌ها اکتفا می‌شود؟

بوی گندیدگی می‌آمد و روستاییان گلایه‌مند بودند تا این که مردم به جایگاه بو نزدیک شده و به خانه یک پیرمرد رسیدند و مشاهده کردند گربه‌ای در گوشه‌ای مرده است. به پیرمرد گفتند چرا خاکش نکردی؟ گفت نمی‌دانستم بو از پستویم است. گفتند این گربه توست؟ گفت آری. گفتند همین که گربه‌ات ناپدید شده باید ترا مشکوک می‌ساخت که خانه‌ات را بگردی؛ این گربه پیر است و روشن است که سال‌ها پیش تو است و باید می‌دانستی که ممکن است زندگی‌اش به سر رسیده باشد.

اینک داستان ماست؛ هوا از آلودگی می‌گذرد و به بدبویی می‌رسد، می‌گوییم گمان نمی‌رود بو از تهران باشد؛ اکسیژن کم‌مانده به گونه‌ای کامل ناپدید شود و دیگر قابل تنفس نباشد؛ ولی این هم ما را مشکوک نمی‌سازد که بگردیم و سبب‌ها را بررسی کنیم؛ تهران با هوای آلوده سالیانش پیر شده است؛ اما ما را بر نمی‌انگیزد که چاره‌ای بیندیشیم.

کارخانه‌ای کارش به آلوده‌کردن مدام هوای شهر افتاده و نیروگایش، کارآمدی خود را به کلی از دست‌داده ولی باز آن‌را به زور و با انرژی نابودگر مازوت سرپا نگه می‌داریم تا بازپسین ذرات شیره جانش دوشیده شود.

در خود فرو رفتن

انسان همانند تارتنکی‌ست که تار می‌تند برای کسب سود ولی خود در تارهایش گرفتار می‌آید. انسان صنعت را به خدمت گرفته تا راه رسیدن به تندرستی و پیشرفت را در زمانی کوتاه بپیماید، غافل از این که شاید همین پیشرفت تکنولوژیک و افزایش رو به رشد کارخانه‌ها و کاربرد مواد دست‌ساخت و یا ترکیبات بد آن‌ها، مانند سم پراکنده شود و شش‌کودکانش را از کار بیندازد.

کوره داغ‌کنِ اکسیژن‌خور

برخی مسئولان می‌گویند آلودگی برآمده از مازوت(نفت کوره) تهران افزایش چشمگیری یافته است. مسئول دیگری می‌گوید چون ظرفیت پالایشگاه‌ها از مازوت پر شده و به سبب تحریم‌های جهانی، کسی خریدارش نیست و بناچار مازوت‌ها در تولیدی‌های شهر‌ها سوزانده می‌شود.‏

کشور پیش از تحریم‌ها، روزانه صدها هزار بشکه صادرات مازوت داشت اما از آغاز سال ۲۰۲۰ بر پایه استانداردهای سازمان جهانی دریانوردی، استفاده از سوخت‌هایی با ترکیب گوگرد بالای نیم درصد قدغن است؛ حال آن که مازوت تولیدی ایران بسیار آلاینده است و ترکیب گوگرد بالایی دارد. در این ماه‌ها گزارش‌های زیادی از افت صادرات مازوت کشور منتشر شده و این سوخت‌های بسیار آلاینده به سبب از دست‌دادن مشتریان خارجی، بیشتر در نیروگاه‌های برقی و صنایع ایران

می‌سوزد‎.‎

حال بد هوای تهران ‏

در این ‌ماه‌ها و این فصل میزان آلودگی هوای تهران به درجه‌ای رسیده که وضعیت بحرانی به‌شمار می‌رود. بر پایه گزارش‌ها پایتخت در بازه‌هایی از سال جاری تنها یکی دوهفته هوای پاک را تجربه کرده است. وخامت آلودگی هوای تهران سبب‌شده گلایه و ناخشنودی مردم بالا بگیرد؛ آنان می‌گویند دست‌اندرکاران دولتی در این مورد کاری مگر تماشا نداشته‌اند. دو سال از به وجودآمدن قانون هوای پاک می‌گذرد؛ همان زمان هم بسیار دیر بود ولی پس از گذشت این‌سال‌ها هنوز اجرایی نشده است؛ برنامه جایگزینی خودروهای فرسوده شهری در ابرشهرها به اجرا نرسیده است؛ در قانون دیگری آمده که مابه‌ازای شماره‌گذاری هر موتور انژکتوری، یک موتور کاربراتوری از دور خارج شود و پلیس جلوی آمدوشد موتوسیکلت‌های فرسوده را بگیرد؛ اما نشان به همان نشانی که از این نیز هیچ‌گونه خبری در میان نیست.

حتی ۶۲ هزار دستگاه موتوسیکلت فرسوده از پارکینگ‌ها از سوی مسئولان به مالکان‌شان برگردانده شده که هر ده دستگاه از آن‌ها به گواه سازمان محیط‌زیست، به اندازه یک اتوبوس دیزلی فرسوده، دود و آلودگی می‌پراکند.‏

با هربار آلودگی هوا، چرخ زندگی مردم در بسیاری از شهرهای ایران مانند تهران، تبریز، مشهد، اهواز، شهریار، اراک از کار باز می‌ماند و برای بسیاری دیگر از شمار بیماران و پیران با آسیب جانی همراه است.‏

برنامه‌ای تنها برای روی میز ‏

یک کارشناس در این مورد می‌گوید که بخش ناوگان همگانی شهری و خودروهای نااستاندارد، بنیادی‌ترین پدیده آلودگی هوا است چون سوخت‌وسوز آن‌ها از پایه ایراد دارد؛ حتی خودروهای تازه‌تولید از سوی خودروسازان داخلی به سبب کهنگی سامانه سوختی موتور از دیدگاه استانداردهای خودروسازی جهان، کهنه به شمار می‌آید. صنعت خودرو در ایران در دست دولت است و دولت خودش مسئول ایجاد آلودگی هوا از راه ساخت این خودروهای نااستاندارد است؛ پدیده‌های سرزمینی(اقلیمی) مانند وارونگی دما و فرونشست هوا نیز در افزایش آلودگی هوا هُنایش و اثر دارد، بنزین به لحاظ کیفی پایین نیز پدیده‌ای دیگری در آلودگی هواست.»‏

بستگی هوا و هوش ‏

آلودگی هوای تهران، نمادی از مدیریت نادرست و سودجویی صنعت است و دوباره رسیده به همان داستان همیشگی هرسال «وضعیت هشداردهنده شهرهای بزرگ.» ‏

بسیاری از مهاجران روستایی پناه‌آورده به ‌تهران بیکارند و از آلودگی هوا رنج نیز می‌برند، چون خانه‌ای در کار نیست که به آن پناه ببرند و در زمان آلودگی در خانه بمانند و بیرون نیایند؛ آنان با مشکلات تنفسی روبرویند و هزینه پرداخت دارو و درمان هم ندارند. یکی از آنان از ته‌مانده انبان خود به سبب آلودگی هوا، کلی هزینه سلامتی خود کرده است.

یک شهروند تهرانی می‌گوید هنگام آلودگی هوا مادر آسمی‌اش نمی‌تواند از خانه بیرون بیاید و وی باید زندگی خود را رها کند تا برایش خرید روزانه و کارهای دیگر را انجام دهد.

کارشناسان و کنش‌وران محیط‌زیست بر این باورند که دولت برای مبارزه با آلودگی هوا کار بنیادی انجام نمی‌دهد مانند تولید یا واردات بنزین با کیفیت بالا، واردات خودروهای هیبریدی و الکترونیکی، نوسازی ناوگان شهری، از رده بیرون‌بردن خودرو و موتوسیکلت‌های فرسوده، امکاناتی برای استفاده از دوچرخه در تراز شهر برای

همه شهروندان.

همه مُسکن‌ها گذرا و کم‌اثرند؛ بستن در مدرسه‌ها هنگامی که آلودگی هوای شهرها به مرز هشدار می‌رسد مگر این که چوب در پره چرخ آموزش قرار دهد، نتیجه دیگری ندارد.

برخی از شهروندان می‌گویند آلودگی هوا روی همه خانواده‌اش از کهنسال گرفته تا بزرگسال و جوان و کودک تأثیر منفی گذاشته است و برای‌شان جاده‌تیغ‌زن بیماری‌های دیگر بوده است.

شهروند دیگر جداشده از همسر که بار بزرگ‌کردن فرزند بر دوشش است، می‌گوید یخه سفید دخترکم تا شب سیاه می‌شود از بس که شهر پر از دوده است. او به سخنانش می‌افزاید زمانی که در مدرسه‌ها بسته می‌شود برنامه زندگی‌اش به هم می‌ریزد و ناچار است سر کار نرود و در خانه بماند؛ افزون بر این که روی فرم‌آوردن دوباره کودکان برای رهسپاری به مدرسه، بسیار انرژی‌بر است و مانند اول مهر و زمان بازگشایی مدرسه‌ها ‌ بسیار

زمان می‌برد.

برنامه‌های بی‌جواب

شهرداری در سال‌های گذشته کوشیده با ایجاد محدودیت‌هایی آمدوشد خودروها مانند زوج ‌فرد، طرح محدوده ترافیکی با انتشار گازهای کم‌آلاینده، از میزان آلودگی هوا بکاهد اما برنامه‌هایش همانند دیگر کارهای دولت ناکارآمد بوده است. برنامه‌های دیگر نیز به سبب بالابودن هزینه‌ها هنوز اجرایی فراگیر نیافته است مانند جاگذاری فیلتر دوده روی همه اتوبوس‌ها. ‌برای همین میزان آلودگی هوای امسال تهران بیش از سال گذشته است؛ که باید پرسید چه هزینه‌ای بالاتر از جان شهروندان که به سبب آلودگی هوا هزینه می‌شود.‏

افزایش بارندگی یا گران‌شدن بهای بنزین، تغییری در کیفیت بد هوا و کاهش ترافیک شهر نگذاشته است. بسیاری از مردم می‌گویند هوای امسال از سال‌های پیش بدتر بوده است، کیفیت بد بنزین نیز دخیل در آلودگی هوای تهران است. ‌‏

در تهران ۷۰ درصد گرده‌های آلاینده از موتورهای متحرک مانند خودرو، اتوبوس، کامیون و موتوسیکلت تولید می‌شود؛ همچنین خسارت اقتصادی آلودگی هوا چند میلیارد دلار در سال است.‏

مازوت بدبو

مازوت، هیدروکربن نفتی ا‌ست. این تفاله در بازه پالایش نفت خام پس از نفتا و بنزین و نفت سفید به دست می‌آید. از مازوت در فرایندی گازوییل نیز به دست می‌آورند. مازوت نام نفت سیاه را برای رنگ تیره‌اش گرفته است؛ ارزان‌ترین ماده سوختی برای کوره‌ها، گرمابه‌ها و تنور نانوایی و موتورهای دیزلی و برخی نیروگاه‌هاست.‏

نفت کوره کاربردهای بسیار دارد؛ برای گرمایش خانه و مراکز تجاری و صنعتی به کار برده می‌شود و سوخت کامیون‌ها، برخی کشتی‌ها و خودروها است؛ اما نکته باریک‌تر زمو این‌جاست که این ماده بسیار آلوده‌کننده هواست و جالب این که گران‌تر از سوخت گاز طبیعی به‌فروش می‌رسد؛ بیشتر یک سوخت پشتیبان است برای اوج‌گیری نیروگاه‌ها در مواردی که گاز طبیعی موجود نیست یا در ژنراتورهای تولید الکتریسیته کوچک مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نفت کوره بسیار ویسکوز یا دیرسوز است بنابراین برای گرم‌کردن آن سیستم گرمایشی ویژه‌ای مورد نیاز است و ممکن است تولیدگر میزان بسیار بالای آلاینده مانند سولفور شود که موجب تشکیل سولفور اکسید، هنگام سوخت‌وسوز می‌شود.

سوزاندن نفت کوره، «کربن‌دی‌اکسید» بیشتری نسبت به گاز طبیعی در هوا پخش می‌سازد؛ همین پیامدهای ناخوشایند مازوت، سبب ارزان‌شدنش شده است. در حقیقت این ارزان‌ترین سوخت مایع در دسترس همگان است ولی با گرد وغبار زیاد. امکانات بکارگیری آن هم کم است و تنها در نیروگاه‌ها یا کشتی‌های بزرگ و راه‌اندازی تجهیزات مورد نیاز برای ایجاد گرمایش به‌کار گرفته می‌شود؛ اگر ویژگی کاربری بیشتری داشت شاید انسان در استفاده از آن در خودروهای شهری، گمانی به خود راه نمی‌داد. ‏

بو از کدام ماده؟ ‏

انگشت اتهام به سوی نفت کوره، سرانجام همه گمانه‌زنی‌ها درباره بوی بد تهران بوده است. شهرداری تهران سرانجام خاستگاه بوی بد تهران را در استفاده از مازوت غیراستاندارد با غلظت گوگرد بالا در صنایع شهر ری دانسته است. همین سبب شد تا کارخانه سیمان آن شهرستان ناچار شد از توقف استفاده از سوخت مازوت خبر دهد.

غلیظی گوگرد در سوخت مازوت تولیدی ایران نزدیک به سه ونیم درصد است که هفت برابر استانداردهای جهانی برای سوخت کشتی‌ها در آب‌های آزاد است، چه رسد به استفاده از آن در ابرشهرها و آن هم در تهران که در ۱۲ ماه سال با چالش سخت آلودگی هوا دست به گریبان است.‏

بر پایه آمار در سال گذشته پالایشگاه‌های ایران روزانه نزدیک به ۲ میلیون بشکه نفت خام و بیش از ۳۰۰ هزار بشکه مایعات گازی دریافت کرده اما به سبب تکنولوژی پایین و قدیمی پالایشگاه‌ها، ۲۴ درصد نفت خام تبدیل به مازوت شده است که نه تنها ارزش بسیار کمی در برابر بنزین یا گازوئیل دارد بلکه میزان غلظت گوگرد آن نیز بسیار بالاست.‏

در برخی از پالایشگاه‌ها میزان تولید مازوت به‌دست آمده نسبت به سوخت مورد نیاز به این فرآورده بسیار بالاتر است؛ برای نمونه یک پالایشگاه ایران بناچار ۴۱ درصد نفت خام دریافتی را تبدیل به نفت کوره می‌کند که ارزش افزوده این فرآوری حتی کمتر از نفت خام است و سبب می‌شود چنین پالایشگاهی مدام زیان‌مند باشد. پالایشگاه‌های ایران سال پیش به گونه میانگین، روزی بالای ۶۰ میلیون لیتر نفت کوره تولید کرده‌اند که بخشی از آن صادر شده ولی میلیون‌ها لیتر آن به سوخت‌ برخی کشتی‌ها رسیده و مانده دیگر نیز در داخل کشور استفاده شده است.‏

ایران در سال ۱۳۹۵ برنامه‌ای برای سرمایه‌گذاری ۱۵ میلیارد دلاری برای بالابردن کیفیت هشت پالایشگاه قدیمی کشور برای تولید مازوت(تنها به اندازه نیاز) کرده است و در این راستا قراردادهایی با شرکت‌های کره جنوبی و چین نیز امضا شده که بدون پیشرفت و اجرا خاک می‌خورد.‏

بر پایه آمار، هفت پالایشگاه از ۱۰ پالایشگاه ایران به سبب فرسودگی، کارآیی خود را از دست داده‌اند زیرا بیش از ۴۲ سال پیش در حال کارند.

ایران در سال ۱۳۹۷ نزدیک به ۶۰ درصد از مازوت تولیدی خود را صادر کرده و نزدیک به ۷ درصد آن را نیز برای سوخت‌ برخی کشتی‌ها استفاده شده است. بخش بزرگی از صادرات نفت کوره ایران به امارات انجام می‌شود؛ امارات از نفت کوره برای سوخت‌گیری برخی کشتی‌های داخلی و خارجی استفاده می‌کند چون یکی از بزرگترین مراکز سوخت‌گیری کشتی‌ها در جهان است.‏

آمارهای جهانی نشان می‌دهد که بر خلاف نفت خام، صادرات فرآورده‌های نفتی ایران در سایه سنگین تحریم‌ها کاهش چندان چشمگیری نیافته است؛ اما مشکل اینجاست که تا چند مدت دیگر بر پایه قانون جدید سازمان جهانی دریانوردی، غلیظی گوگرد سوخت کشتی‌ها باید کمتر از نیم درصد باشد، حال آن که گوگرد در نفت کوره تولیدی ایران ۳ و نیم درصد است و تکنولوژی برتر برای پیروی از استاندارد جهانی نیز در دسترس نیست.

این چالش البته یک راه‌کار گذرا دارد که نفت کوره غیراستاندارد ایران به امارات فروخته شود و پالایشگاه‌های مدرن آن‌جا غلظت گوگرد را کاهش دهند تا برای سوخت کشتی‌ها قابل استفاده باشد؛ وگرنه ایران راهی برای سوخت‌رسانی کشتی‌ها ندارد. مشکل بنیادی‌تر زمانی بروز خواهد کرد که زیر تحریم‌های صادرات، نفت‌کوره کشور انباشت شود و سپس همه‌اش در صنایع داخلی به سوخت‌وسوز برسد.

یکی از بخش‌های مهم استفاده‌کننده نفت کوره ایران، نیروگاه‌های برق است؛ آمارها نشان می‌دهد که استفاده از نفت کوره در این نیروگاه‌ها نسبت به بهار پارسال بسیار افزایش یافته و به صدها میلیون لیتر رسیده است.

یکی از تولیدی‌های آلاینده در شهر ری، نیروگاه حرارتی آن شهر است که در سال ۱۳۵۵ راه‌اندازی شده و اینک ‌رو به فرسایش رفته و نیمی از ظرفیت تولید خود را از دست داده است.‏

سوخت مازوت در صنایع داخلی پیامدهای منفی زیست‌محیطی به دنبال خواهد داشت که بوی بد تهران یکی از آن‌هاست و داد همه شهروندان را درآورده است.

کارخانه از رده خارج

کارخانه سیمان تهران ۱۹۰ روز از مازوت برای گرداندن تولید خود استفاده کرده است؛ در چندماه گذشته کارخانه سیمان تهران به سبب نبود گاز مورد نیاز خود ناچار از استفاده بی رویه مازوت شده که پیامدهای ویرانگر بسیار بر هوای از پیش آلوده تهران داشته است، بنابراین کنش‌های تولیدی این کارخانه با این حجم از آلودگی نه تنها برای تهران بزرگ بلکه برای گستره بزرگی از دور و بر پایتخت زیانبار بوده است.

یکی از مهمترین پرسمان‌هایی که همواره اندیشه انسان را سرگرم داشته، رهبانی از تندرستی و رهایی از درد و رنج و بیماری شهروندان است.

برای رسیدن به این هدف، انسان سده‌ها و بسته به امکانات و پیشرفت دانش خود، روش‌های ویژه‌ای به‌کار برده و با گسترش آگاهی توانسته تاکنون بر بسیاری از چالش‌ها در زمینه تندرستی و بیماری چیره شود.

در گذشته که مردم از چگونگی پیدایش بیماری‌ها آگاه نبوده‌اند و راه‌های ویژه درمان آن‌ها را نمی‌دانستند، ناخوشی‌های گوناگون در میان‌شان به شتاب گسترش می‌یافت و منجر به ناتوانی و مرگ بسیاری از آنان می‌شد. با پیشرفت دانش، رفته‌رفته پدیده‌های بیماری‌زا شناخته شدند و تأثیر آن‌ها کم‌کم بر تندرستی مردم پدیدار شد و انسان آموخت که فرزندان خود را باید در محیطی پاکیزه بزرگ کند و آلودگی‌ها را از خود و زیستگاهش پاک سازد و از آنچه تندرستی‌اش را به پرتگاه می‌برد،

بپرهیزد.

علی‌درویشی ـ محمد داودبیگی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *