شرق: مشخص بود مناظره تلویزیونی هفته گذشته حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان و صادق خرازی دبیرکل حزب «ندای ایرانیان» بدون حاشیه و جنجال نخواهد ماند. مناظرهای که در آن هر دو طرف بارها اعلام کردند دوستی و رفاقت دیرینه دارند اما پاسخهای روز گذشته این دو چیز دیگری را نشان میدهد. شریعتمداری در آن شب باز از سیدمحمد خاتمی، مؤسسه گفتوگوی تمدنها و نامزدهای انتخابات سال ۸۸ اسم برد و آنان را متهم به رابطه با بیگانگان کرد. او در قسمتی از این مناظره خطاب به خرازی گفت: «ریچارد هاوس از سران فتنه ۸۸ بهعنوان دوستان خود نام برد و نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز گفت بزرگترین سرمایهها و امید ما سران اصلاحطلبان هستند. چرا این افراد که نخستوزیر رژیم صهیونیستی از آنها بهعنوان دوست و امید نام میبرد، این رابطه را تکذیب نمیکنند؟ اگر واقعبینانه نگاه کنیم، برخی علنی وطنفروشی کردند که اسناد آن وجود دارد».
دبیرکل حزب ندا نیز تا جایی که توانست از رئیس دولت اصلاحات و مؤسسه گفتوگوی تمدنها دفاع کرد اما شریعتمداری در روزنامه خود بر ادعاهای خود پافشاری کرد و به حساب خود جواب خرازی را داد و به او حمله کرد.
کیهان دیروز نوشت: «دیویدسن به لطف مساعدتهای صادق خرازی، مشاور ارشد خاتمی (و مشاور [حسن روحانی] یکی از نامزدهای سرشناس ریاستجمهوری ۱۳۹۲) توانسته بود روابط نزدیکی را با دفتر تازهتأسیس مؤسسه گفتوگوی تمدنها و فرهنگها در ژنو برقرار کند. خیلی از رازهای «دفتر ژنو» بعدها توسط محمدعلی ابطحی در «دادگاه کودتای مخملی» برملا گشت، ولی رئیسدفتر سابق خاتمی هیچ صحبتی از ارتباط رئیسجمهور سابق با این زن آمریکایی نکرد. روابط دیویدسن با خاتمی تحت پوشش بنیاد بلوط سبز شکل گرفت. این بنیاد آمریکایی برای حمایت از «جامعه مدنی ایران» تأسیس شد و دیویدسن ریاست هیئتمدیره آن را برعهده داشت ولی جنس رابطهاش با خاتمی فقط سیاسی نبود. طبیعتا به خوبی باید «حفظ ظاهر» میشد و یک توجیه خوب با عنوان «همکاری برای مطالعه سنتهای بشری در تمدنهای مدیترانه» (پروژه مشترک «دفتر ژنو» با بنیاد بلوط سبز) سوءظنها را برنمیانگیخت».
در ادامه این یادداشت آمده است: «خاتمی همراه صادق خرازی شام آخر را در آمریکا خورد و ۷۰ میهمان برجسته در «ضیافت بلوط سبز» با رئیسجمهور اصلاحات سر یک میز نشستند اما دیویدسن فقط یک «میهمان ویژه» داشت: پیرمردی ۸۶ساله ولی سالم و سرحال که مثل خودش آمریکایی بود؛ یک زن و مرد با شباهتهای شگفتانگیز بسیار. خاتمی نیز انتظار این ملاقات را میکشید، چون همانطور که انستیتو مطالعات خاورمیانه برای واشنگتن در گزارش خود تأیید کرده است، اساسا خاتمی صدور روادید سفرش به آمریکا را مدیون رایزنیهای مؤثر چنین چهرههایی با کاخ سفید بود. این میهمان ویژه کسی جز پروفسور ریچارد فرای نبود که کمی بعد از سیدمحمد خاتمی وارد خانه الگا دیویدسن شد. از آن دیدار صادق خرازی رابط و هماهنگکننده ملاقاتهای رئیسجمهور خاتمی با فرای بود و در آخرین سفر و شام آخر «ضیافت بلوط سبز» نیز خرازی این بار با یک کروات مشکی کنار دست دیویدسن و فرای و خاتمی نشست…».
صادق خرازی نیز دیشب در یادداشتی که در اختیار ایلنا قرار داد، به اتهامات روزنامه کیهان علیه خود و سیدمحمد خاتمی واکنش نشان داد و خطاب به حسین شریعتمداری نوشت: «پیرو مطلب امروز روزنامه کیهان در مورد اتهامات بیسند و مدرک به برخی بزرگان جریان اصلاحات و مؤسسه گفتوگوی تمدنها بیان موارد زیر را جهت تنویر افکاری عمومی لازم دانستم. امیدوارم همانقدر که شهامت داشتید و از اشتباهتان در مورد آیتالله سیستانی عذرخواهی کردید، شهامت عذرخواهی از کسانی که همواره در معرض اتهامات دروغ و واهی شما هستند، هم داشته باشید. در مناظره حضوری هفته گذشته هم خدمتتان عرض کردم که این نگاه و رویکردی که شما در پیش گرفتهاید از هر دشمن خارجی و تهدیدی برای امنیت ملی کشور خطرناکتر و مخربتر است. اینکه شما تمام سرمایههای اجتماعی مردم و کشور را که نمیپسندید، تخریب میکنید و با تحقیر مسئولان و حاکمیت کشور، چهرهای خوار و خفیف و مرعوبشده از تمامی نیروهای ملی اعم از سیاسی و نظامی و امنیتی به تصویر میکشید، تا اقتدار اسرائیل و آمریکا و دشمنان کشور را اثبات کنید، نه به نفع کشور است، نه به نفع مردم و نه به نفع نظام».
دبیرکل حزب ندای ایرانیان ادامه داد: «در مورد مطلبی که نوشتید هیچ قرارداد و پروژه مشترکی بین مؤسسه گفتوگوی تمدنها و فرهنگها چه در ایران و چه در خارج از کشور با بنیاد بلوط سبز در هیچ حوزهای وجود نداشته و ندارد. در سفر جناب آقای خاتمی به آمریکا که ایشان در دانشگاه هاروارد و امآیتی سخنرانی داشتند و با اقتدار و قدرت از دموکراسی دینی ولایت و انقلاب بزرگ ملت ایران در مقابل صدها مخاطب دفاع کردند، به درخواست جناب دکتر محلاتی از آقای خاتمی دعوت شد تا در مراسم عصرانهای برای جمعی ۷۰ الی ۸۰ نفره در مورد عظمت فردوسی و ادبیات ماندگار شاهنامه سخنرانی کنند. بنده هم میزبان نبودم. خانم دیویدسن استاد دانشگاه که در حوزه ادبیات فعال هستند، کتاب شاهنامه را با هماهنگی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی چاپ و در این جلسه رونمایی کردند که هیچ ربطی به مؤسسه گفتوگوی تمدنها نداشت. حکایت شما در این روایت کذب، حکایت خسن و خسین هر سه دختران معاویهاند شده است. آقای ریچارد فرای ایرانشناس ایرانپژوه با صدها اثر و رساله وجیزه علمی و تربیت صدها شاگرد و دانشجو در دانشگاههای معتبر جهان به نقش ادبیات فارسی در تکوین و تکامل فرهنگ و ادبیات جهان همت گمارده است، او شاگرد پاسخ پرفسور ادوارد براون و دهها استاد مبرز دیگر ایرانی بود که در شبستان بلند ایرانشناسی و ایرانپژوهی ماندگار شد».
خرازی نوشت: «او در دورههای مختلف با نمایندگیهای ایران در سازمان ملل و واشنگتن با وزیران فرهنگ و صاحبنظران ایرانی مراودات علمی و جلسات فکری و پژوهشی داشتهاند و حتی رئیسجمهور احمدینژاد با وی ملاقات و دیدار داشتند. این دیدارها در عرف بینالملل و سیاست خارجی ایران چیز عجیبی نبوده است و نیست؛ همواره دستگاه دیپلماسی ایران با تیزبینی و زیرکی وظیفه خود دانسته تا با افراد صاحبنظر برای شناخت بیشتر کشورهای مختلف ازجمله کشورهای دشمن گفتوگو میکند. اما برخلاف داستانسرایی شما که از دل افراد برای انتظار دیدار حکایت میکند، هیچ دیدار محرمانه و خصوصیای در منزل هیچ فردی صورت نگرفت و از اساس ادعاهای شما کذب و دروغ است. کاش تجدیدنظری جدی در مورد کسانی که در این موارد به شما مشورت میدهند یا مشوق شما و روزنامه کیهان در این سناریونویسیهای نخنما هستند، میکردید. ماجرای کروات هم صرفا شوخی من با آقای دکتر مهدویدامغانی بود که کروات ایشان را باز کردم و آقای محلاتی نیز به شوخی آن عکس را گرفتند و در صفحه فیسبوکشان گذاشتند. اصل و فرع ماجرا تنها طنز و شوخی بود و جالب است به قول آقای ابطحی نیز در اینکه در این سفر حضور نداشتند و ادعای ایشان در دادگاهشان بر اساس فتوای رهبری در مورد دیگران مسموع نیست، ارجاع فرمودهاید».
در این یادداشت صادق خرازی خطاب به شریعتمداری آورده است: «شما بارها به کذب و دروغ مدعی شدید جناب آقای خاتمی با سوروس دیدار داشتهاند. با وجود تکذیب رسمی ایشان و همه افرادی که در جریان هستند ازجمله بنده کمترین که مستشار مؤتمن و مشاور ارشد سیاسی ایشان بودهام و کاملا آن را رد کردهاند و کردهام، مجددا بر این خلافگویی پافشاری کردهاید. پرسش اصلی اینجانب این است این دیدار در کجا و در چه زمانی با حضور چه افرادی انجام شده است که هیچ نهاد امنیتی و مسئولی جز شما از آن خبر ندارد. واقعا تصور میکنید فردی با پروتکلهای امنیتی و حفاظتی آقای خاتمی یا در این سطح میتواند بدون اطلاع سفارت و مسئولین و مشاورین خود که همواره در زیر چشمان تیزبین نهادهای امنیتی هستند با کسی دیدار کند و کسی از آن خبر نداشته باشد؟ جالب است بدانید جناب آقای خاتمی چه در دوران ریاستجمهوری و چه پس از آن، در صورتی که از دیدگاه مقام معظم رهبری مطلع میشدند، علیرغم دیدگاه خود، نظر و دیدگاه رهبری را رجحان میدادند و یک گام در سیاست خارجی بدون هماهنگی با مقامات انجام ندادند. اینکه تهمت بزنید کار سادهای است. کمااینکه من میتوانم مدعی باشم شما با شیمون پرز دیدار داشتهاید. لااقل اگر دیدار نداشتهاید همیشه اتحادهای نانوشته استراتژیک با اسرائیل داشتهاید. اگر اتحاد هم نداشته باشید، خدمات متقابل شما و اسرائیل در آسیبرساندن به منافع ملی ایران غیر قابل انکار و کتمان است.
شما چشمانتان را بر حقیقت بستهاید. کاش شما که نماینده ولی فقیه هستید از مشی و سیره و ادب شخص رهبری که حرمت مخالفان خود را پاس داشتهاند، پیروی میکردید یا از جناب آقای دعایی با ادب و متانت مثالزدنیشان یاد میگرفتید و پلی میشدید برای جذب جوانان و نخبگان کشور به نظام. ایکاش شما منش و فضائل مقام معظم رهبری را در بسط اندیشه و گسترش عقیده و کرسیهای آزاداندیشی حوزه و دانشگاه سرلوحه کار خود قرار میدادید. کاش بهجای اتهامزدن و کمظرفیتی و همه را دشمن خطابکردن دیگران، سعه صدر بیشتری داشتید. نمیتوانید با سوءاستفاده از جایگاه روزنامه کیهانی که به مقام معظم رهبری منصوب است، تماما به افراد اتهامهای بیسند و مدرک بزنید و متوجه تبعات شرعی و سیاسی آن نباشید. اینکه شما تسویهحساب مناظره تلویزیونی را به صورت یکطرفه در روزنامه کیهان با بودجه بیتالمال انجام میدهید، آیا حقالناس نیست؟ به روز مرگ و روز قیامت باور ندارید؟ این روزها همه در تهدید مرگ قرار گرفتهایم. جواب روز قیامت را با این رفتارها و سوءاستفادهها چگونه میخواهید بدهید؟».
او نوشت: «آقای شریعتمداری شما یا میدانید دروغ میگویید یا نمیدانید. اگر آگاهانه دروغ میگویید که دچار یک ماکیاولی پیشافتاده و مبتذل شدهاید که سالهاست جامعه ما دیگر در دام آن نمیافتد. در این صورت شما فیلمساز خوبی نیستید. فیلمها و سناریوهای شما نه فروش مردمی خوبی دارد و نه مورد تحسین منتقدان قرار میگیرد. یا در حالت دوم شما فکر میکنید که راست میگویید که در این حالت دچار سندرم مرد شکاک شدهاید که به هر کسی و هر چیزی شک دارید و با این شکها در این مدت جز آسیب و تخریب نفوس تولیدی نداشتید. یادتان باشد وقتی ما عادت کنیم که پاسخ هر نقد منطقی و دلسوزانه توأم با آرامش و عقلانیت را با سناریوسازیهای پلیسی امنیتی بدهیم، تنها خروجیاش در بلندمدت آن است که نقدهای دلسوزانه و عقلانی خاموش میشود و شما میمانید و فریادهای احساسی و خصمانه. من برخلاف شما که مخالفین خود را دشمن مردم و نظام و جاسوس و… میخوانید، شما را دشمن نظام خطاب نمیکنم. من میدانم که شما دوستدار نظام هستید. من همان حسین شریعتمداری همراه و همکار خود را ارج میگذارم و دوست ندارم انبانی از اتهامات درست و نادرست در کارنامه تاریخی شما با تیغ بیرحم تاریخ به محک زده شود. اما دوستی شما برای نظام از جنس دوستی بیخردانی است که به نیت خیر نتیجهای جز زیان و آسیب برای نظام به بار نمیآورند».