بهرغم تصور شاه و مقامات پهلوی، با دور شدن امام خمینی از ایران و قرار گرفتن تحت تسلط سازمان اطلاعاتی فرانسه، رهبری انقلاب تضعیف خواهد شد، اما اقامت امام در پاریس با وجود محدودیتهای اعمال شده تبدیل به دوره جدیدی از مبارزه و تسریع فرآیند انقلاب شد. در این دوره امام توانست با استفاده از امکانات ارتباط جمعی، رسانهها، مخابرات و همچنین با استفاده از فرصت و غنیمت شمردن زمان و مکان، رهنمودها واعلامیهها را آسانتر از قبل به اطلاع ملت ایران برساند.
دو ابزار امام در مبارزات، قلم و بیان بود که به مردم نیرو و توان میبخشید. روش انقلابی ایشان بیش از آنکه مبتنی بر ایجاد شبکههای مخفیانه و مبارزات زیرزمینی و تشکلهای حرفهای باشد، بر مبارزه آشکار و بسیج مردمی استوار بود. در مدت اقامت ایشان در فرانسه، ایشان از سه روش، رهنمودهای مبارزاتی را به مردم ارائه میدادند: ۱. مصاحبه با رسانههای بینالمللی، ۲. سخنرانیها ۳. صدور بیانیهها و پیامها.
سیداحمد خمینی با توجه به اصرار امام در این شیوه رهبری انقلاب، توضیح میدهد که چگونه بهرهگیری از این ابزار حتی توانست بخش مهمی از آن محدودیتهای اولیه را نیز برطرف سازد. او میگوید: «بین روزنامههای لوموند و فیگارو رقابت زیادی بود. قبلاً خبرنگاران لوموند با امام در نجف مصاحبه کرده بودند. ما از این فرصت استفاده کردیم و از طریق یکی از آقایان به مدیر روزنامه فیگارو که از عناصر مؤثر در حکومت فرانسه و از نزدیکان آقای ژیسکاردستن بود، پیغام دادیم اگر ممنوعیت مصاحبه لغو شود، این روزنامه میتواند اولین مصاحبه با امام در پاریس را به خود اختصاص دهد. مدیر فیگارو به من پیغام داد من با آیتالله خمینی ملاقات میکنم و جریان دیدار را تحت عنوان مذاکره در روزنامه چاپ میکنیم. موضوع را به حضرت امام منعکس کردیم. ایشان پذیرفتند و فرمودند: مذاکره یا مصاحبه چه فرقی دارد؟ ما مطالبمان را میگوییم. مصاحبه انجام و چاپ شد. بهدنبال آن سایر مدیران مطبوعات فرانسه نسبت به این قضیه اعتراض کردند که چرا دولت فرانسه به روزنامه مرتبط بهخود اجازه مصاحبه میدهد، اما سایرین این اجازه را ندارند همین امر موجب شد ممنوعیت مصاحبه لغو شود و به این ترتیب مصاحبههای متعدد امام خمینی آغاز شد که نقش بسیار مؤثری در تبیین اهداف نهضت امام و مقابله با تبلیغات سوء ساواک و عناصر آنها برای افکار عمومی داشت.»
گروهی که به همراه امام در پاریس بودند، در اولین روزهای حضور به این فکر افتادند برای نظم بخشیدن به امور و دیدار افراد و گروههای مختلف با امام کمیته تصمیمگیری تشکیل دهند و به تقسیم مسئولیتهای مختلف مانند ترجمه، تلفن و تنظیم اطلاعیهها بپردازند. اسماعیل فردوسیپور از اعضای این کمیته میگوید: «شب دوم جلسهای داشتیم مرکب از آقایان حاج احمدآقا، بنیصدر، دکتر یزدی، قطبزاده، املایی، دکتر حبیبی … پیشنهاد شد که کمیتهای تشکیل دهیم بهعنوان کمیته تصمیمگیری و هرکدام یک مسئولیت را برعهده بگیرد، مثلاً یک نفر مسئول خانه و محل اقامت، یک نفر مسئول ترجمه اعلامیهها، پیامها، سخنرانیها و مصاحبهها و یک نفر مسئول تلفن و … مسئولیتها تقسیم شد … آنگاه گفتند اول باید اطلاعیهای بدهیم در رابطه با کیفیت سفر امام و عوامل هجرت آن حضرت از نجف اشرف به پاریس … من اطلاعیه را نوشتم. بر سر امضاء اختلاف شد که رئیس دفتر مخصوص امام یا رئیس کمیته برنامهریزی و یا منشی، یا اطرافیان امام و … امضا کنیم … من گفتم حاج احمدآقا زحمت بکشند کسب تکلیف کنند.»
امام خمینی در واکنش به این پرسش میگویند: «نه رئیس دفتر بهدنبال من ببندید نه این اسمهای دیگر که آوردید. یک طلبه ساده هم پای تلفن باشد کافی است، هیچیک از این چیزها لازم نیست.» با وجود این، حضور مستقیم طرفداران و دانشجویان خارج از هماهنگی با دفتر بهصورت روزانه یا چند روز یک بار نیز صورت میگرفت که در پای سخنرانیهای امام حاضر میشدند و بهصورت مستقیم پرسشهای خود را مطرح میکردند.
پیامرسانی انقلاب اسلامی
از مهمترین ویژگیهای دوران پاریس، نفوذ انقلاب ایران در رسانههای مهم بینالمللی بود. بهرغم هشدارهای اولیه دولت فرانسه مبنی بر ممنوعیت فعالیتهای سیاسی امام پس از استقرار در آن کشور، در مجموع فضای مناسبی برای فعالیت و تبلیغات سیاسی پدید آمد و امام هم از این موقعیت حداکثر استفاده را برد.
بیتردید تأثیرگذاری بر افکار عمومی مرهون وسایل ارتباط جمعی است. یک گروه سیاسی، مذهبی و مبارزاتی زمانی میتواند به پیروزی دست یابد که بتواند فضای ذهنی جامعه مخاطب خود، اعم از داخلی و خارجی، را با استفاده مؤثر از ابزارهای ارتباط جمعی با خود همراه سازد. انقلاب اسلامی ایران از لحاظ وسعت و پوشش خبری در سطح بینالمللی، نمونه بیسابقهای تا آن زمان بهشمار رود. محمد حسنین هیکل روزنامهنگار معروف مصری در کتاب خود راجع به انقلاب اسلامی از توجه بینظیر مطبوعات و رادیو تلویزیونهای سراسر جهان به بیانات امام و حدود ۱۱۷ مصاحبهای که در مدت اقامت چهار ماهه ایشان در فرانسه انجام شد، یاد کرده و چنین استقبالی را بیسابقه میداند.
بررسی رسانههای مذکور بهخوبی آشکار میکند که آنها نگران شکست برنامههای غرب در ایران، بهخطر افتادن منافع آنها، سقوط رژیم دیکتاتوری وابسته و در نهایت ایجاد تزلزل در زنجیره نظام سلطهگری جهانی بودهاند. آنچه مهم بود بهرهگیری هوشمندانه امام از خبرگزاریهای بزرگ، مطبوعات پرتیراژ و رادیو و تلویزیونها بود که موجب شد سیاستهای امام در جهت پیشبرد انقلاب، برچیده شدن نظام شاهنشاهی و معرفی نظام جمهوری اسلامی، با سرعت محقق شود. سایر دیدگاهها و دستورالعملهای ایشان بدون کمترین مانعی از فراز مرزهای جغرافیایی کشورها عبور کند و در جان و اندیشه مردم ایران بنشیند.
طی چهار ماه حضور امام در فرانسه، نوفل لوشاتو مملو از چهرههای سیاسی معروف، نمایندگان سیاسی و شخصیتهای مختلف فرهنگی، سیاسی، ژورنالیستها و نویسندگانی بود که برای دیدار و گفتگو به دیدار امام میآمدند. این قضیه خود موجب برانگیختن کنجکاوی و جلب افکار عمومی میشد. از طرفی شبکههای رسانهای مشهور آمریکا و اروپا همانند BBC، ABC، لوموند، فیگارو، اشپیگل، CBC و NBC برای پخش بیانات و شناخت ایدههای امام برای تشکیل حکومت در صف مصاحبه قرار داشتند. به تعبیر پارسونز، سفیر وقت انگلستان در ایران، «در این دوران بزرگترین و پرشنوندهترین منبر خطابه جهان در اختیار امام قرار داشت؛ منبری که هرگز در یک کشور اسلامی مانند سوریه و الجزایر در اختیار ایشان قرار نمیگرفت.»
«پیر سالینجر»، روزنامهنگار آمریکایی، در کتاب «آمریکا در بند» مینویسد: «با رفتن آیتالله خمینی به نول لوشاتو، بهناگاه آزادانه به رسانهها دست یافت و بهنحو حیرتانگیزی یک شبه بهصورت یک فرد متشخص بینالمللی درآمد. او توانست با نظم بیشتر نوار تهیه کند و توسط پیکهایی که تقریباً هر روز از شهرهای مختلف حرکت میکردند، مخفیانه به ایران بفرستد. او توانست از خط مستقیم جدید تلفن میان ایران و فرانسه نیز استفاده کند.»
از آثار دیگر این فضای ارتباطی، سهولت و سرعت در ارسال پیام و متن اعلامیههای امام خمینی به ایران بود. همینطور تحولات داخلی ایران بهطور مرتب به دفتر امام در پاریس اطلاع داده میشد. این مسأله در انسجام فعالیتها، پیشبرد اهداف مبارزه و ایجاد استیصال در حکومت پهلوی تأثیر مستقیم داشت. در این دوره برخی مشورتها و گفتگوهای مهم امام خمینی با مبارزان ایرانی، از طریق تلفن انجام میشد. از دفتر امام، سخنرانیها یا پیامها به این خط منتقل میشد و کارمندان مخابرات آن را به اشخاص مختلف برای ضبط وصل میکردند و از طرف دیگر اخبار مردمی و روزنامهها و حتی مکالمات تلفنی مقامات رژیم را ضبط و به پاریس منتقل میکردند. همچنین بهدلیل سهولت سفر به پاریس، ملاقاتها و مذاکرات با رجال سیاسی، دانشجویان و مبارزان به راحتی انجام میپذیرفت تا بهصورت مستقیم در امور مبارزه با همدیگر تبادلنظر کنند.
استراتژی مبارزه
ابراهیم یزدی که وظیفه ترجمه تعدادی از مصاحبهها را برعهده داشت برای تنظیم امور مصاحبه به هیأتی سه نفره متشکل از او، دکتر حبیبی و موسوی خوئینیها اشاره کرده و چنین میگوید: «مصاحبه با روزنامهها، مجلات و تلویزیونهای سرتاسر دنیا بهغیر کشورهای بلوک شرق در طول ۱۱۸ روز در پاریس انجام شد. مصاحبهها بهصورت شفاهی و مستقیم بود و خبرنگار میآمد و نزد امام مینشست و سؤالات خود را مطرح میکرد.» صادق طباطبایی نیز در این زمینه میگوید: «ترجمه رسانههای انگلیسی زبان غالباً با یزدی بود. در مصاحبه با مطبوعات آلمان خود او شرکت میکرد و در مصاحبه با خبرنگاران عربی و خاورمیانه محمود دعایی حاضر میشد.»
با مطالعه مصاحبههای امام در این دوره میتوان دریافت که ایشان در این مصاحبهها بر موضوعاتی همچون «سازشناپذیری با رژیم پهلوی، برچیده شدن نظام شاهنشاهی، استقرار نظام جمهوری اسلامی، هشدار به حامیان خارجی شاه بهخصوص کارتر برای حمایت نکردن از شاه و رفع ابهام از اهداف و ماهیت نهضت انقلابی مردم ایران که توسط تبلیغات ساواک و حامیان شاه به افکار عمومی جهان» تاکید میکردند. در این مقطع، اصل حاکم بر رهبری و مبارزه امام خمینی، مبارزه مسالمتآمیز از طریق بسیج مردمی و بدون کمک گرفتن از بیگانگان و احزاب وابسته بود تا با کمترین خسارت و کوتاه ترین زمان به هدف برسد. همچنین استفاده از نافرمانی مدنی کارکنان دولت از جمله اعتصاب کارکنان شرکت ملی نفت بخش دیگری از برنامههای امام خمینی بود که برای تحتتأثیر قرار دادن افکار عمومی جهانیان مؤثر واقع شد.
دیدارهای امام خمینی با مبارزان ایرانی
یکی از نتایج مهاجرت امام به پاریس، سهولت ارتباط با مبارزان و افراد تأثیرگذار نهضت اسلامی در داخل و خارج از کشور بود. مبارزان داخل کشور شامل روحانیان انقلابی، دانشگاهیان، بازاریان، کارمندان، کارگران، کشاورزان، دانشجویان و دانشآموزان بودند و اغلب مبارزان خارج از کشور را اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا، آمریکا و کانادا تشکیل میدادند. زمانی که امام در نجف بود، ارتباط با مبارزان ایران کم و آن هم تحت پوششهایی چون زیارت و تجارت بود که بهطور مخفیانه انجام میگرفت. اما در فرانسه این امکان فراهم شد دیدارها آزادانه و بدون مخفیکاری صورت گیرد.
برخی از این دیدارها از اهمیت زیادی برخوردار هستند و در جهت مدیریت تحولات نقش مهمی دارند. تشکیل شورای انقلاب در سرعت بخشیدن به روند انقلاب، تقویت برنامهریزی، سازماندهی نیروهای انقلابی و مدیریت منسجم تحتنظر امام یاری رساند. اهمیت سفر شخصیتهای سیاسی در این بود که اراده جمعی را برای سرنگونی رژیم شاه به نمایش میگذاشت. در پاریس همه همگام با امام بر رفتن شاه اتفاقنظر داشتند. ایرانیهای مقیم اروپا که با زبان رسانهای آن روز آشنا بودند توانایی آن را داشتند که با فعالیت از طریق مطبوعات، برگزاری میتینگها، انتشار اعلامیهها، انجام سخنرانیها، برگزاری همایش و انتشار کتاب و جزوه به پیشبرد اهداف انقلاب کمک کنند.
سرپرستی فعالیتهای سیاسی دانشجویان مسلمان مقیم اروپا بیشتر برعهده حسن حبیبی و صادق طباطبایی و در آمریکا برعهده ابراهیم یزدی بود. آنها به همراه سایر دانشجویان فعال در اروپا و آمریکا در مدت اقامت امام در فرانسه نقش مؤثری در انتقال پیام امام به رسانههای گروهی و افکار عمومی نخبگان برعهده داشتند. علاوه بر این، واحدهای اتحادیه دانشجویان ایرانی در اروپا و آمریکا بهخصوص در دوره نخستوزیری بختیار، راهپیماییهای گستردهای را در شهرهای واشنگتن، نیویورک بیرمنگام، لندن، رم و بن ترتیب دادند. در پاریس نیز واحد دانشجویی وابسته به اتحادیه انجمنهای اسلامی در اروپا تظاهرات متعددی علیه رژیم شاه برپا کرد.
طرح نظریه جمهوری اسلامی
امام خمینی نظریه «جمهوری اسلامی» بهعنوان نظام سیاسی بعد از انقلاب را نخستینبار در دوران اقامت در پاریس مطرح کرد. اندیشه سیاسی ایشان در مقطع تاریخی پیش از انقلاب را در یک تقسیمبندی کلی میتوان به سه دوره تقسیم کرد: دوره اول که اصلاحگرانه و در ذیل همان قانون مشروطه است، دوره دوم که انقلابی است اما هنوز ایده «جمهوری اسلامی» در آن مطرح نشده و دوره سوم که انقلابی است و «جمهوری اسلامی» را بهعنوان آلترناتیو حکومت پهلوی مطرح میسازد.
دوره اول یا دوره گفتمان اصلاحی (طی سالهای ۱۳۲۳ تا ۱۳۴۲): امام خمینی نخستینبار نظرات سیاسی خود را در کتاب کشف اسرار در سال ۱۳۲۳ بیان کرد. ایشان در این کتاب مدلهای مطلوب یک حکومت اسلامی بر پایه قوانین الهی را شرح داد و با بیان دلایل قرآنی و استناد به آیات، به ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت با نظارت فقهای جامعالشرایط پرداخت. ایشان با توجه به مساعد نبودن شرایط برای ایجاد حکومت اسلامی توسط فقها، خواستار اجرای احکام و قوانین الهی توسط حکومت وقت بودند. حتی در پایان این دوره که همراه با آغاز نهضت ایشان در آغاز دهه ۱۳۴۰ است امام در نامهای به محمدرضا پهلوی، درباره بدعتی که اسدالله علم بهنام لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی میخواهد اجرا کند، گوشزد میکند و با رویکردی اصلاحگرانه دنبال آن است که جلوی این سیاستها گرفته شود.
دوره دوم یا دوره گفتمان انقلابی (طی سالهای ۱۳۴۲ تا هجرت به پاریس در مهر ۱۳۵۷): با سرکوب جنبش اسلامی در آغاز دهه ۱۳۴۰ و وقوع حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که در نهایت به تبعید امام در آبان ۱۳۴۳ ختم شد، حکومت پهلوی سیاستهای پیشین و ضداسلامی خود را با شدت بیشتری بهپیش برد. وقوع این شرایط در مجموع امام را به این نتیجه رساند که حکومت پهلوی و شاه دیگر اصلاحپذیر نیستند. لذا در همین دوره نظریه ولایت فقیه را در قالب ۱۳ جلسه درس در حوزه علمیه نجف در بهمن ۱۳۴۸ مطرح کرد. طرح این نظر از سوی امام پایانی بر گفتمان اصلاحی و شروع گفتمان انقلابی بهطور رسمی بود، زیرا با این طرح هدف اصلی مبارزه از اصلاح حکومت به براندازی و سرنگونی رژیم تبدیل میشد.
دوره سوم یا گفتمان جمهوریت (از مهر ۱۳۵۷ به بعد): با عزیمت امام به پاریس و اوج گرفتن تحولات انقلاب تقریباً مهمترین و اساسیترین مسألهای که برای نیروهای انقلابی و افکار عمومی بینالمللی مطرح بود، مسأله شکل و محتوای حکومت جایگزین رژیم سلطنتی بود. در این دوران امام خمینی به صراحت و مکرر از «جمهوری اسلامی» سخن گفت و برای نخستین بار آن را جایگزین حکومت سلطنتی مطرح کرد. صادق طباطبایی از همراهان امام در فرانسه در پاسخ به این پرسش که چه زمانی برای اولین بار واژه «جمهوری اسلامی» را بهعنوان یک نظام حقوقی از سوی امام شنیدید چنین میگوید: «استفاده از واژه جمهوری اسلامی بهطور کلی به راهپیمایی روزهای تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۵۷ برمیگردد. در تظاهرات روز تاسوعا، شعار مردم «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی» بود. وقتی گزارش تصویری تظاهرات به اطلاع امام در پاریس رسید، امام به دکتر یزدی گفتند زود با ایران تماس بگیرید و بگویید این شعار عوض شود. بهجای حکومت اسلامی بگویند «جمهوری اسلامی». ما یک جمهوری میخواهیم که مبتنی بر رأی مردم باشد و دربردارنده ارزشهای اسلامی.»
امام با حفظ همان آراء و اندیشهها درباره ولایت فقیه و حکومت اسلامی، نظریه خود را بهشکل کاملتر و در قالب نظریه «جمهوری اسلامی» ارائه دادند. در اندیشه سیاسی امام، حکومت اسلامی مبتنی بر عدل و مردمسالاری و متکی بر قوانین اسلام است. تفاوت حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی در اندیشه امام تنها در شکل و قالب است. بهعبارت دیگر، حکومت اسلامی، محتوایی دارد که میتوان آن را به شکل رژیمهای حقوقی متفاوت ارائه کرد و قالب جمهوری اسلامی میتواند یکی از این شکلها باشد.
در واقع، شرایط طرح «ولایت فقیه» و «جمهوری اسلامی» در هر دو دوره متفاوت است. در دوره اول، امام تلاش داشت به این پرسش پاسخ دهد که در عصر غیبت، مشروعیت سیاسی و شرعی از آن چه کسی است؟ در حالی که تلاش ایشان بهخصوص پس از عزیمت به پاریس آن است که چگونه باید حکومت شود؟ فقیه جامعالشرایط پاسخ به پرسش اول است و جمهوری اسلامی پاسخ به پرسش دوم.
امام خمینی در پاریس برای اولینبار در مصاحبه با روزنامه فیگارو (در تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۵۷) به موضوع نظام سیاسی جدید پرداخت. او در پاسخ خبرنگار فرانسوی که پرسیده بود گرایش شما دارای چه جهتی است و چه رژیمی را میخواهید جانشین شاه کنید؟ چنین پاسخ داد: «بدون چون و چرا حفظ رژیم غیرقابل قبول است. سرنگونی آن هدف غیرقابل تغییر مبارزه ماست و بهعلاوه، این شکل حقوقی رژیم نیست که اهمیت دارد، بلکه محتوای آن مهم است.» همه این عوامل و تحرکات موجب تسریع در زمینههای سقوط رژیم سلطنتی و ورود امام به ایران و در نهایت سقوط سلطنت پهلوی شد.