بنابر بهانهجوییهای فرانسه، الجزایر در سال ۱۸۳۰ مورد حمله قرار گرفت. در آن دوران فرانسه حجم زیادی گندم از منطقه الجزایر وارد کرده بود، اما از پرداخت هزینههای آن امتناع میکرد. به همین دلیل «حسین دی بیگ» فرمانروای الجزایر، سفیر فرانسه را فراخوانده تا به او درباره این تاخیر طولانی مدت در پرداخت هزینه گندم اعتراض کند. فرانسه مدعی است در این دیدار فرمانروای الجزایر به سفیر فرانسه توهین کرده و به همین دلیل پاریس به الجزایر لشکرکشی و آن را اشغال کرد. ارتش فرانسه تقریبا پس از حمله به الجزایر در سال ۱۹۳۰، به مدت ۱۰سال تمام منطقه ساحلی و مدیترانهای الجزایر را به اشغال خود درآورد. فرانسه تا دهه ۱۹۵۰ بهمرور تمامی نواحی الجزایر را به اشغال خود درآورد، بهگونهای که حتی در سال ۱۹۵۶ تنها چندسال مانده به استقلال الجزایر، فرانسه دست به اشغال مناطق جدید میزد.
بخشی از جنایات فرانسه در الجزایر
پس از جنگ جهانی دوم و کشتار مه ۱۹۴۵ مردم و رهبران الجزایر به این نتیجه رسیدند که استقلال از فرانسه بهصورت مسالمتآمیز بهدست نخواهد آمد. در سال ۱۹۵۴ مردم الجزایر درگیری گستردهای را علیه ارتش فرانسه تدارک دیده و در جنگی هشتساله بهرغم قتلعام یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن از مردم، کار فرانسه را یکسره کردند. این جنگ نابرابر درنهایت در سال ۱۹۶۲ با استقلال الجزایر پایان یافت. جدا از کشتهشدگان، صدها هزار نفر دیگر ربوده و یا توسط شبهنظامیان فرانسوی ترور شده و صدها هزار نفر زخمی و آواره شدند. فرانسه در این مدت طولانی تلاش بسیار کرد تا فرهنگ خود را به این کشور تحمیل کند. آنها به همین دلیل کلیساهای بسیاری ساختند و مساجد را تبدیل به کلیسا کردند، زبان و خط عربی را از بین برده، زبان و خط فرانسوی را جایگزین آن کردند.
بنابر اعتراف مقامات فرانسوی، این کشور در دهه ۱۹۶۰ میلادی ۱۷ آزمایش هستهای در صحرای الجزایر انجام داد. البته مورخان الجزایر معتقدند تعداد این آزمایشها ۵۷ مورد بوده است. قدرت انفجار این بمب، برابر با قدرت انفجار ۶۰ تا ۷۰ هزار تن تی.ان.تی و پنج برابر قدرت بمب هیروشیما بود. آزمایشهای هستهای فرانسه علاوهبر نابودی و آسیبزدن به محیط زیست الجزایر بهدلیل نشت مواد رادیو اکتیو منجر به مرگ ۴۲ هزار الجزایری شد.
الجزایر بارها از پاریس خواهان عذرخواهی نسبت به جنایتهای ضد بشری در دوران استعمار خود شد اما این درخواست تاکنون محقق نشده است. اگر چه روسای جمهوری سابق فرانسه هرگز اعتقادی به این مساله نداشتند، اما مواضع ماکرون رئیس جمهوری فرانسه که در گدشته نسبت به ایجاد نظام شکنجه در دوران استعمار الجزائر اذعان کرده است، شاید تا حدودی متفاوت از پیشینیان خود باشد. اصلیترین خواسته الجزایریها عذرخواهی رسمی فرانسه از سالها استعمار و جنایتهایش در این کشور است و اینکه باید ثروت و آرشیو ملی الجزایر را به این کشور بازگرداند. در جنگ الجزایر با فرانسه در اول نوامبر سال ۱۹۵۴ بیش از یک میلیون تن آواره و مجبور به مهاجرت شدند و مبارزان «جنبش نیروی مقاومت الجزایر» هم قتل عام شدند.
مکرون و بدهکاری یک عذرخواهی به الجزایر
امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه تنها سیاستمدار فرانسوی است که در دوران تبلیغات انتخاباتی خود به «فجایعی که در جریان جنگ استقلال الجزایر رخ داد اشاره و تاکید کرد فرانسه یک عذرخواهی به الجزایر بدهکار است. او در ژوئن سال ۲۰۱۷ به قدرت رسید تحت فشارهای راست افراطی و راستهای محافظهکار و حتی برخی از هم حزبیهای خود ضمن عقبنشینی مدعی شد: «برداشت درستی از سخنانش نشده است.» سال ۲۰۱۸ دفتر مکرون، بهصورت رسمی اعلام کرد، نظامیان این کشور در طول نبرد استقلال الجزایر بهصورت نظاممند از شکنجه استفاده کردهاند. او بعدها درباره کشتار صدها هزار از شهروندان الجزایر توسط دولت فرانسه در جریان استقلال این کشور گفته بود «توبه» و «عذرخواهی» نخواهد کرد، اما فرانسه حاضراست «اقدام نمادین» انجام دهد.
اخیرا عبدالمجید تبون رئیس جمهوری الجزایر و ماکرون برای همکاری مجدد پیرامون برخی پروندههای دوجانبه از جمله موضوع جنگ این کشور با فرانسه که دهههاست موجب بروز تنش علنی و غیر علنی در روابط دو کشور شده، اعلام آمادگی کردند. در الجزایر این گفتگوی تلفنی به آمادگی فرانسه برای گفتگو در زمینه جنایات فرانسه در الجزایر تعبیر شد، اما نهاد ریاست جمهوری فرانسه اعلام کرد، قصد دارد برای حل پرونده جنگ الجزایر «اقدامات نمادین» انجام دهد اما هرگز عذرخواهی نمیکند. رئیسجمهور الجزایر در ۷ می ۲۰۲۰ ( ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹) در پیامی به مردم کشورش به مناسبت هفتادوپنجمین سالگرد کشتار تظاهراتکنندگان الجزایری ازسوی ارتش استعماری فرانسه، اعلام کرد تعداد قربانیان جنایات استعمار فرانسه، بیش از ۵/۵ میلیون نفر، یعنی نیمی از جمعیت آن زمان الجزایر بوده است. او حتی در ۱۳ ژوئیه ۲۰۲۰ در مصاحبه با روزنامه لوپوئن فرانسه گفته بود، میخواهد درخصوص مساله جنگ الجزایر اقدامی بکند و از ماکرون که به نسل جدید وابسته است و ارتباطی با گروههای فشار ضد الجزایر ندارد، قدردانی میکند.
در سالهای اخیر بارها موضوع جزئیات جنایات فرانسه در الجزایر مورد توجه طرفین قرار گرفته است. بازپس دادن بقایای پیکر ۲۴ مبارز الجزایری که از ۱۷۰ سال تاکنون در موزهای در پاریس، پایتخت فرانسه قرار داشت، در۳ جولای ۲۰۲۰ به الجزایر تحویل داده شد بار دیگر افکار عمومی مردم الجزایر را به این جنایات حساس کرد. هماکنون بیش از ۱۸ هزار جمجمه متعلق به مردم الجزایر که سرهایشان بهدست استعمارگران فرانسوی از بدن جدا شده، در موزه مردمشناسی پاریس نگهداری میشود. ۵۰۰ جمجمه از این تعداد دارای نام و نشان و هویت مشخص هستند که برخی از آنها متعلق به علما و مجاهدان الجزایری است و ۳۶ عدد از این جمجمهها مربوط به فرماندهان مقاومت الجزایر است. راز وجود این جمجمهها تا ماه مارس ۲۰۱۱ مخفی بود اما با تلاشهای علی فرید بالقاضی، پژوهشگر الجزایری برملا شد. پس از آن بود که الجزایریها تلاش خود را برای بازگرداندن تعدادی از این جمجمهها را آغاز کردند. شدت گرفتن تلاشهای دولت الجزایر در چهار سال اخیر باعث شد اجساد ۲۴ نفر از نیروهای مقاومت الجزایر به این کشور بازگشته و در گلزار شهدای الجزیره به خاک سپرده شدند.
پرونده حافظه تاریخی و استعماری میان الجزایر و فرانسه
بررسی این پرونده حافظه تاریخی و استعماری و جنگ استقلال الجزائر با فرانسه بین سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۲ از حدود شش ماه پیش به ریاست «نیامین استورا» از فرانسه و «عبدالمجید شیخی» از الجزایر آغاز شد. طرفین میبایستی گزارشهای خود تا پایان سال ۲۰۲۰ ارائه میکردند. استورا از دولت فرانسه خواست کمیسیونی با عنوان «حقیقت و حافظه تاریخی» برای بررسی دقیقتر تشکیل شود. کمیسیونی که با همکاری دو دولت الجزایر و فرانسه میتواند عامل پایان دادن به تنشهای تاریخی چنددهه اخیر باشد. استورا در گزارش خود، پیشنهادات و توصیههای لازمی را که فرانسه برای پایان دادن به نزاع حافظه تاریخی و استعماری میان این کشور و الجزایر ضروری میداند، ارائه کرد.
او اخیرا در مقالهای در روزنامه «لوکوتیدیان» فرانسه نسبت به انتقاداتی که بهویژه از سوی الجزایریها نسبت به گزارش اخیرش درباره حافظه استعماری مطرح شده بود، توضیح داد و مدعی شد در رویارویی با این تاریخ پیچیده (فرانسه و الجزایر) گزارش من بهطور مشخص شیوه اولویتدهی به آموزش و فرهنگ و شناخت طرف مقابل (طرف الجزایری) و شناخت تمامی مؤلفههای موجود در تاریخ الجزایر را پیشنهاد میکند. او از تأخیری که در فرانسه و حتی در الجزایر برای پرداختن به این کار آموزشی و فرهنگی رخ داده ابراز تأسف کرد. او معتقد است در گزارشم شیوه خاصی را که خودم از مدتها قبل بکار میگیرم پیشنهاد دادم یعنی: شناخت علل و انگیزهها، شناخت روند و تمامی مؤلفههای موجود در حافظه تاریخی که متأثر از این جنگ ویرانگر شد و نیز کنترل و کاهش تفکرات نژادپرستانه.
گزارش استورا شامل ۲۲ پیشنهاد برای حل پرونده حافظه استعماری میان الجزایر و فرانسه است که از جمله بارزترین آنها پیشنهاد اعتراف فرانسه به ترور علی بومنجل از مبارزان آزادیخواه در شکنجهگاهی در پایتخت الجزایر در مارس ۱۹۷۵ است. از دیگر پیشنهادهای مندرج در این گزارش میتوان به پیشنهاد اهتمام بیشتر به دوره استعماری فرانسه در پردازش کتابهای درسی فرانسه، ساخت مجسمه امیر عبدالقادر (از مبارزان آزادیخواه الجزایری) در فرانسه، تهیه فهرست اماکن پسماندهای آزمایشهای هستهای فرانسه در الجزایر، تهیه فهرست اماکن مناطق مینگذاری شده در مرزهای میان الجزایر با تونس و الجزایر با مراکش در خلال جنگ آزادیبخش و پیشنهادات دیگری در فضای جدی برای بهبود روابط از جمله تقویت روابط دانشگاهی و اعطای هرساله ویزا برای ده پژوهشگر تاریخ از الجزایر با هدف تسهیل انجام پژوهش با استفاده از آرشیوه فرانسه، اشاره کرد.
به دلیل محتوای گزارش و واکنش ماکرون و عدم اتخاذ موضعی از سوی فرانسه برای عذرخواهی از گذشته استعماری در الجزایر، از سوی الجزایریها مورد انتقاد قرار گرفت. عبدالمجید شیخی طرف مسؤول الجزایری در بررسی پرونده حافظه استعماری در خصوص علت عدم اتخاذ موضع رسمی از سوی الجزایر، آن را ناشی از عدم دریافت گزارش استورا بطور رسمی از سوی فرانسه میداند.
واکنشها به پرونده حافظه تاریخی و استعماری
محند واعمر دبیرکل موقت سازمان ملی مجاهدان الجزایر در واکنش به گزارش استورا اعتقاد دارد گزارش او درخصوص دوره استعماری فرانسه و جنگ آزادیبخش، جنایتهای استعماری این کشور در الجزایر را نادیده گرفته و این گزارش، محدودیتهای او برای روایت حقایق تاریخی را نشان میدهد. شیوهای که این گزارش بر اساس آن تهیه شده نشان میدهد نویسنده به آنچه خود به آن اعتقاد دارد خیانت کرده و درواقع «بر او تحمیل شده است که چه بنویسد» و همه اینها با اهداف محض سیاسی صورت گرفته است. استورا که در نوشتههای سابقش به زوایای پنهان تاریخ استعماری فرانسه پرداخته، در این گزارش جنایتهای مختلف استعماری فرانسویها را که خودشان به آنها اعتراف کردهاند نادیده گرفته است، گزارش استورا به اصل مشکل حافظه استعماری بین دو کشور نپرداخته است.
عبدالعزیز رحابی و وزیر اسبق الجزایری نیز با انتقاد از این گزارش تأکید کرد گزارش استورا خواسته اصلی تاریخی الجزایریها مبنی بر بهرسمیت شناخته شدن جنایتهای استعماری فرانسه در الجزایر را درنظر نگرفته است. این موضوع مرتبط با ایجاد یک «حافظه مشترک» نیست چرا که دو کشور خاطرات متناقضی را در مسأله استعمار دارند. هر طرفی باید مسؤولیت گذشته خود را بپذیرد و این مسأله بر عهده حکومتها است تا شرایط را برای روابطی سالم با نگاه به آینده فراهم کنند. همزمان برخی تاریخنگاران الجزایری نیز گزارش استورا را تقویت و تحکیم نگاه سلطه و استعمار و استمرار نگاه از بالابهپایین فرانسه نسبت به الجزایر میدانند.