فضای انجمن شعر را خیلی دوست دارم. نه حالا، از همان اولین شنبهای که در جلسهی شعر قطب شرکت کردم، دوست داشتم. جلسهی قطب پر بود از شوخی و خنده و قبل از اینکه وارد شوی صدای خندهها را میشنیدی که بوی دوستی میداد. در خیلی از جلسات شعر خراسان شرکت کردهام اما انجمن قطب جای دیگریست.
چهرهی دوستان قدیمی حال آدم را خوب میکند اما همیشه در انجمن قطب چهرههایی جدید هم دیده میشوند، کسانی که میدانی اگر بمانند چند سال بعد صمیمیترین دوستانت خواهند شد. اضطراب و هیجانی که هر کس در اولین بار شعرخوانیاش در جمع شاعران تجربه میکند مرا میبَرَد به همان اولین شنبهای که گفتم.
این جلسه استاد نجف زاده غایب بودند. من غزل ۳۱۷ حافظ را خواندم و اندکی راجع به آن صحبت کردم. از آن غزلهای درجه یک خواجه بود وقتی میگفتم «نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست/ چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم» یاد استاد نجف زاده بودم. احوال استاد را از فرزند برومندشان احسان عزیز پرسیدم و شکر خدا حالشان خوب است.
شاعر جوان همشهری خانم نرگس رنجبری مجری این جلسه بودند و به دعوت ایشان شاعران انجمن یک به یک پشت میکروفون میآمدند، شعرشان را میخواندند و نقد دوستان را میشنیدند. آقای امید عابدی و خانم فاطمه نجاتی از دوستانی بودند که اولین جلسهشان بود. آقایان و خانمها میرزاحسین شعبانی، حمید زارع، زینب ناصری، سیده مهناز مهدوی، زهرا کرمانی، امیرحسن خاکشور، سیدکاظم بهشتی، بهمن صباغ زاده و ناهید زبردست دوستانی بودند که در این جلسه شعرخوانی داشتند.
معرفی مجلهی کاروان مهر بخش بعدی برنامه بود. خوش به حال ما که در جمعمان یکی از کتابداران حرفهای تربت حیدریه حضور دارد. آقای مهدی غضنفری عزیز این مجلهی ادبی را به اختصار تمام برای دوستان حاضر در جلسه معرفی کردند.
و اما خسرو و شیرین. دل توی دلم نیست که خوانش خسرو و شیرین شروع شود اما از استاد سید علی موسوی خواهش کرده بودم که در این جلسه مقدمهای راجع به نظامی و آثارش بگویند. استاد خیلی خلاصه از زندگی نظامی و آثارش گفتند و بعد هم سابقهای از داستان خسرو و شیرین پیش از نظامی بیان کردند. خوانش متنی مربوط به نهصد سال پیش در جمع شاعران و در کنار استادانی که به زبان آن دوره تسلط دارند خیلی دلچسب خواهد بود، علیالخصوص که شاهکار یکی از نوابغ شعر فارسی هم باشد.