تقّدس آب : ایرانیان چنان ارزشی برای آب قائل بودند که «هر سال در روز [چهارم] آبان که آبان روز نام دارد، جشن آبانگان را در دامن طبیعت و کنار دریا و رود و استخر، نهر و خلاصه هر جا آبی وجود داشت، برگزار می‌کردند (حسین مسرّت)

واژه آب، چنان واژه مقدّس و گرامی نزد ایرانیان است که نایاب‌ترین و عزیزترین عنصر را چون آب می‌دانند. ضرب‌المثل‌هایی چون: آب، آبادانی است، هر جا آب است، آبادی است، آب داند که آبادی کجاست، آب به آبادانی می‌رود، (دهخدا، ج ا) مثل آب برای بدن (کنایه از ضروری بودن و ….) و بر همین روش، ناپاک کردن آب را برابر با کوری می‌دانستند. چنان‌که حکمت یغمایی می‌نویسد: «آب شیرین برای مردم خور آن چنان اهمیت داشت که به هدر رفتن قطره‌ای از آب، گناهی نابخشودنی بود و کودکان بارها از والدین خود شنیده بودند که ریختن آب شیرین بر خاک، درهای جهنم را بر روی آنان خواهد گشود». (یغمایی: ۱۹۶) و این به دلیل کمبود آب در سرزمین و فلات ایران بود که بدان ارزش و اعتباری دوچندان می‌بخشید. حرمت‌گذاردن بر آب و خودداری از هدر دادن و آلوده ساختن آن از دوران‌های بسیار کهن در فرهنگ مردم سرزمین ما ریشه‌ای بس ژرف داشته است. چنان‌که ایزد ناهید به عنوان فرشته نگهبان آب، از معتبرترین ایزدان ایران به شمار می‌رفته و برای بزرگداشت او نیایش‌گاه‌های فراوان برپا گشته است. پیوند میان آب و آیین‌های مذهبی در دوران بعد از اسلام نیز در ایران ادامه یافت. تا جایی که نیایش‌گاه‌های ناهید، جای خود را به «مصلّی»های شکوهمند خارج شهرها دادند و ایرانیان برای طلب رحمت از خداوند بزرگ، برای ریزش باران در برابر آن‌ها گرد آمده و دست نیاز به سوی آسمان و خدای خویشتن بلند می‌سازند.» (ورجاوند: ۱۵۵)

ایرانیان چنان ارزشی برای آب قائل بودند که «هر سال در روز [چهارم] آبان که آبان روز نام دارد، جشن آبانگان را در دامن طبیعت و کنار دریا و رود و استخر، نهر و خلاصه هر جا آبی وجود داشت، برگزار می‌کردند. و در این روز با پاشیدن آب بر روی هم، آرزوی سلامتی و برکناری بلایا و امراض را می‌کردند و موبد با نیایش آبزور، شیر و گلاب و برگ گل خشکیده شده را در سه نوبت نثار آب می‌کرد …… چند سطر از متن دعای آبزور جهت بیان اهمیّت ایرانیان باستان به آب …. «می‌ستایم آب، اردوسیور آناهیته را که به همه سو گسترده، تندرستی‌بخش روشن دیوان – اهورایی کیش، لایق ستایش در جهان مادّی است … ای آب‌ها در بستر خود جاری باشید، مادام که موبد سراینده سینا وصف شما را می‌ستاید …. نخست خواهش خود را از ایزد آب خواه. ای ایزد آب به من عطا کن بزرگ‌ترین نعمت‌ها، تندرستی و عدم نقص بدن را. ای ایزد آب به من بخش، خواسته فراوان، فرزندان با همّت را همان طور که بخشیدی به کسان بسیاری که قبل از من از تو خواسته بودند.» (جهانفر: ۳۵)
آب، همواره در فرهنگ مردم ایران زمین، عنصری ارزشمند بوده است. چنان‌که در آیین زرتشت، پاک نگهداشتن آب از پلیدی‌ها، یکی از ارکان دین به شمار می‌رفته است و کتاب اوستا، کتاب دینی بهدینان، یکی از یشت‌های خود را به ایزد آب، پیش‌کش کرده و گفته است:
«می‌ستایم آب را که آفریده اهورا مزداست …. و بستاییم همه آب‌های پاک را که داده اهورا است. ستایشگرم آب پاک سودرسانِ زندگی‌ساز را، ستایشگرم آن اردویسور آناهیتا را، آن نگاه‌بان شایسته آب‌های نیالوده گیتی را …. .
همه آب‌های نا آلوده و پاک که از ابرها سرازیر شد و بر سینه زمین، چون رودها و چشمه‌سارها و دریاها و دریاچه‌ها آرام یافته‌اند. آرام در زمین‌های هفت کشور و می‌پیرایند زندگی بالنده را» (اوستا: ۲۸۵ – ۲۸۲)

در دین اسلام نیز، آب سرچشمه حیات معرّفی شده و در کتاب آسمانی قرآن، آیه‌های چندی در ارزش آب آمده است:
«الله الذّی خلق السّموات و الارض و انزل من السّماء ماّء فاخرج به من الثّمرات رزقاً لکم» (ابراهیم: ۳۲): «خداوند کسی است که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و از آسمان، آبی فروباریده، آن‌گاه بدان [انواع] میوه‌ها برای روزی شما برآورده است» (خرّمشاهی: ۲۵۹)
«والله انزل من السّماء ماّء فاحیا به‌ الارض بعد موتها» (نحل: ۶۵) «و خداوند از آسمان، آبی فرو فرستاد و با آن زمین را پس از پژمردنش زنده کرد» (خرّمشاهی: ۲۷۴)
«انزل من السّماء ماًء فسالت اودیه بقدرها» (رعد: ۱۷) «[همو] از آسمان، آبی فرو بارید. آن‌گاه رودها [هر یک] به اندازه خویش جاری شد.» (خرّمشاهی: ۲۵۱)
«و هو الذی انزل من السّماء ماء فاخرجنا به نبات کلّ شیء فاخرجنا منه خضراً» (انعام: ۹۹) «و اوست که از آسمان، آبی فرو فرستاد و بدان هرگونه گیاه برآوردیم و از آن جوانه سبز رویاندیم» (خرّمشاهی: ۱۴۰)
«والذی نزل من السماء ماء بقدر فانشرنا به بلده میتا» (زخرف: ۱۱) «و همان کسی که آبی به اندازه از آسمان فرو فرستاد، آن‌گاه بدان سرزمینی پژمرده را زنده ساختیم» (خرّمشاهی: ۴۹)
«و جعلنا من الماء کلّ شیء حی» (انبیاء: ۳۰) «و هر موجود زنده‌ای را از آب آفریدیم» (خرّمشاهی: ۳۲۴)
«و هو الّذی ارسل الرّیح بشرا بین یدی رحمته و انزلنا من السّماء ماء طهورا» (فرقان: ۴۸) « و او کسی است که بادها را پیشاپیش [باران] رحمتش مژده‌بخش می‌فرستد و از آسمان، آبی بس پاکیزه فرو فرستادیم» (خرّمشاهی: ۳۶۴)
«فانزلنا من السّماء‌ ماء فاسقینکموه و ما انتم له بخزنین» (الحجر: ۲۲) «و از آسمان، آبی فرو فرستادیم، آن گاه شما را از آن سیراب کردیم و شما خزانه‌دار آن نیستید» (خرّمشاهی: ۲۶۳)
باز در اهمیّت و تقدّس آب آمده است که: «ایرانیان باستان، آب را دومین آفریده از آفرینش‌های هفتگانه اهورا مزدا و گرامی‌ترین عنصر پس از آتش می‌دانستند. به اعتقاد آنان، اهورا مزدا نخست آسمان را آفرید، سپس نیمه زیرین آن را با آب پوشانید و دریایی عظیم به نام ورکش یا فراخ کرده پدید آورد. این دریای اساطیری، جای گرد آمدن همه آب‌ها و محلّ تشکیل ابرها است.
بنا بر معتقدات زرتشتی، زمین و همه هستی مادّی از آب آفریده شده است. حیات هر چیز به آب وابسته است و آبادانی زمین نیز از آن است. وظیفه نگهداری آب بر عهده امشاسپند خرداد نهاده شده است و ایزدان تیر، باد و فروردین در این کار به وی یاری می‌رسانند. ایزدان دیگری که آنها هم هر یک سهمی در نگهداری آب دارند، و مورد ستایش‌اند، عبارتند از: آبان، اپام، نپات و اردویسور ر ناهید (= ناهید.)
ایرانیان باستان، چشمه و رود و برف و باران را هم مقدّس می‌شمردند و آن ها را ستایش می‌کردند و از آن جا که آب، را نماد رحمت الهی می‌دانستند. در نیایش‌ها دعا می‌کردند که آب از آن بداندیش، بدگفتار، بد کردار، بددین، دوست‌آزار … نباشد. آب نماد خرد نیز بود. چرا که اهورا مزدا «مینوی افزونی، دادار جهان مادّی، خرد همه آگاهی را به پیکر آب، بر دست زردشت کرد و او را گفت که از آن بخور.» (رضایی باغ بیدی: ا. با تلخیص)
باغ بیدی از توجّه دین اسلام به آب، این مایه حیات اشاره دارد و می‌آورد: «در اسلام نیز آب، سرچشمه همه هستی مادّی محسوب می‌شود …. برخی از مفسّران با توجّه به آیه «و هو الّذی خلق السّموات و الارض فی ستّه ایّام و کان عرشه علی الماء» بر آن‌اند که خداوند، نخست آب را آفرید و از آب، آسمان‌ها و زمین را پدید آورد. آب در آیین‌های مذهبی، به خصوص به عنوان یکی از پاک‌کننده‌ها نقش مهّمی دارد.» (همان‌جا: ۳-۲)
وی در پایان، آب را در منظر ادب پارسی کاویده و از محتوای متون عرفانی و ادبی فارسی به نتایج زیر رسیده است:
«آب در ادب فارسی، نماد آبادانی، حیات، درخشندگی، شادابی و فیض الهی است. در عرفان، نماد معرفت است و بر نفس کامل و عقل کل دلالت می‌کند. از جمله آب‌های مهمّی که در ادب فارسی بدان اشاره شده است می‌توان به آب زمزم، آب کوثر و آب حیات اشاره کرد. آب زمزم را از چاه معروف زمزم نزدیک کعبه برمی‌گیرند و برای تبرّک می‌نوشند. این همان آبی است که بنا بر روایات، خداوند برای رفع تشنگی هاجر، همسر ابراهیم و پسرش اسماعیل پدید آورد. آب کوثر، آبی است که در رودی بهشتی به همین نام جریان دارد و بنابر برخی از روایات، سفیدتر از شیر و شیرین‌تر از عسل است. آب حیات که به آن آب بقا، آب حیوان، آب خضر، آب زندگانی، آب اسکندر نیز می‌گویند. آبی است که اسکندر در جستجویش بود، اما آن را نیافت. گویند خضر از آن نوشید و عمر جاوید یافت.» (همان: ۲)
ایرانیان باستان به هر مناسبتی که پیش می‌آمد، آب را پاس می‌داشتند. که جشن تیرگان، آبانگان، آب‌پاشان و آبریزگان از این دست هستند. شرح کامل این جشن‌ها، همراه با داستان‌های تاریخی، اساطیری و افسانه‌ای آن در کتاب «جشن‌های آب» اثر هاشم رضی آمده است. (تهران: بهجت، ۱۳۸۳٫)
یک نمونه از این جشن‌ها، آدابی است که در شهر تفت انجام می‌شود. در این باره مرتضی فرهادی می‌نویسد:
»زرتشتیان تفت برای روان گشتن آب کوهی – آبی که در سال‌های «ترسالی» که برف و باران به اندازه، باریده است، از دامنه بلندی‌های شیرکوه جاری می‌گردد و سبب افزایش آب قنات‌ها می‌شود – در یکی از روزهای فروردین ماه به «کامزرو» (کوه مزرعه) رفته و در آن جا نوعی نان روغنی می‌پزند و مراسمی به جای می‌آورند» (فرهادی: ۳)
نیز بنگرید:
آب در فرهنگ و ادبیّات ایران زمین، مؤسّسه فرهنگی هنری پارپیرار، تهران: مؤسّسه فرهنگی هنری پارپیرار، [۱۳۸۶]
آب، گوهر آفرینش: حامد شاهرخی، تهران: هنر پارینه، ۱۳۸۵٫
از چشمه تا دریا: علیرضا راهب، تهران: مؤسّسه فرهنگی هنری پارپیرار، ۱۳۸۶٫
کتابنامه
باغ بیدی، حسن: «آب» در دانشنامه زبان و ادب فارسی، به سرپرستی: اسماعیل سعادت، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۴، ج۱٫
جهان فر، جواد: «آب در ایران قدیم» سخن دانشجو، ش ۳ و ۴ (بهار و تابستان ۱۳۷۳): ۳۷-۳۵٫
حکمت یغمایی، عبدالکریم: بر ساحل کویر نمک، تهران، توس، ۱۳۶۹٫
رضی، هاشم: اوستا، ترجمه وتحقیق: هاشم رضی، تهران: فروهر، ۱۳۶۳٫
———-: جشن‌های آب، تهران: بهجت، ۱۳۸۳٫
فرهادی، مرتضی: «حضور آب در آیینههای ایرانی» آبزیان، س ۱، ش ۳ (فروردین ۱۳۶۴): ۳٫
قرآن کریم، ترجمه: بهاءالدّین خرّمشاهی، تهران: جامی، ۱۳۷۶٫
ورجاوند، پرویز:« آبانبارها» در کتاب معماری ایران دوره اسلامی، گردآوری: محمّدیوسف کیانی، تهران:جهاد دانشگاهی، ۱۳۶۵، ج ۱: ۱۶۵-۱۵۴ر تهران: سمت، ۱۳۷۹: ۱۶۵-۱۵۴٫چهارشنبه ۸ دی ۱۴۰۰ روزنامه اطلاعات

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *