تأسیس نخستین کارخانه‌ها در دورۀ اول سلطنت قاجار و علل توسعه نیافتگی آنها سرآغاز صنعت در ایران

مریم کاهانی
دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی
دوره ۴۰ ساله حکومت آغامحمد‍‌شاه (۱۲۱۰ – ۱۲۱۲ ق) و فتحعلى‌شاه (۱۲۱۲-۱۲۵۰ ق) با انقلاب کبیر فرانسه و ظهور ناپلئون و در پی آن توجه خاص برخی از دول اروپایى به ایران مصادف شد. زمامداران دولت قاجار در جنگ‌های طولانی‌مدت با روسیه بعضى منافع و مصالح کشور را به نفع بیگانگان از دست داده و فقط به حفظ مقام سلطنت بسنده کردند. در این میان عباس‌میرزا که سپاه و کشور خود را در مقابل متجاوزان اروپایی ناتوان دید، به ضرورت دریافت اصول تمدن غرب برای پیشرفت پی برد. وی به ایجاد سربازخانه، زرادخانه، کارگاه‌ها، باروت‌کوبی و توپ‌ریزی همت گماشت.۱ اولین اقدام او تأسیس کارگاه ماهوت‌بافی بود که ابزارآلات آن را از روسیه وارد کردند.۲ بنا به گفته جهانگیرمیرزا (۱۲۲۵- ۱۲۶۹ ق) پسر عباس‌میرزا در تاریخ نو، در شهر خوی ماهوت‌خانه به طرز فرنگ ساخته‌اند و قباوار و جبه‌وار از کارخانه بیرون مى‌آمد؛ اما در ایام جنگ روس، استادان آن متفرق شده، به جز ماهوت بروتمه، در کارخانه یافت نمى‌شد.۳ وی همچنین به ساخت توپخانه و قورخانه۴ و تنظیم کارخانه در زمان عباس‌میرزا که تا آن زمان سابقه نداشت، اشاره می‌کند.۵ طبق قرارداد فینکنشتاین(۱۸۰۷م)،فرانسه که متعهد شد پیاده‌نظام، توپخانه و استحکامات ایران را برطبق اصول اروپایی منظم نماید۶، هیأت نظامی خود را به سرپرستی گاردان روانه ایران کرد. فابویه نایب توپخانه‌۷ از طرف فتحعلی‌شاه مأمور راه‌اندازی کارخانه تو‌پ‌ریزی در اصفهان شد و به سبب نبود هرگونه ابزار آلات، تمامی آلات کار را خود فراهم ساخت.۸ از جمله مشکلات دیگر فابویه، نبود مواد خام از جمله مس برای تهیه توپ‌ریزی بود. گفته می‌شود، علاوه بر اینکه از ظروف مصادره شده مسی مردم نیز استفاده کردند، از روسیه نیز مس وارد می‌کردند.‌۹ پس از خروج فرانسوی‌ها، عباس‌میرزا روابط اقتصادی خود با انگلیس را افزایش داد و تلاش‌های چندی برای رواج صنایع جدید انجام داد. در سال۱۸۲۰مر ۱۲۳۵ق، به سفیر ایران در لندن دستور رسید تا یک نفر مباشر ذوب آهن، دو نفر کوره‌کار، یک نفر شیشه‌کار، دو نفر معدن‌کار و یک نفر تولیدکننده پارچه به‌کار گیرد و نیز در همین زمان بود که یک ماشین بخار از انگلیس به ایران فرستاده شد. قورخانه تبریز نیز تحت نظر یک نفر انگلیسی قرار گرفت و توپ و مهمات قابل توجهی تولید نمود.۱۰عباس‌میرزا «جبارخانه»ای که در کنار آن بود و تمامی تجهیزات قوای غیرمنظم را تأمین می‌نمود، به کارخانه تبدیل کرد که در آن اسلحه، شیپور، فشنگدان و لوازم چرمی تولید می‌شد. کرزن نایب‌السلطنه هند(۱۸۹۹-۱۹۰۶) معتقد است که این کارخانه به دلیل اختلافاتی که عباس‌میرزا با انگلیس پیدا کرد، از کار باز ایستاد.۱۱ اما توسعه کارخانه‌ها به رغم تلاش‌های عباس‌میرزا با موانع و مشکلاتی چند مواجه بود که رشد آنها را متوقف نمود.
یکی از موانع جدی در عدم رشد کارخانه‌ها، حکومت مستبدانۀ شاهان قاجار بود که اعمال خودسرانه آنان موجب عدم پیشبرد اهداف عباس‌میرزا بود. به گفته گاردان، حکومت در ایران، بی‌نهایت استبدادی است.۱۲ شاه به عنوان «قبله عالم» و «ظل الله» حاکمیت مطلق داشت و جان و مال کسی در امان نبود.۱۳ دروویل، درباره اختیارات شاه، قوانین دستگاه قضایی و تأسیس و اداره آن‌ها و مجازات در جهان، عده فرمانروایانی که به اندازه پادشاهان ایران از اختیارات مطلق برخوردار باشند، را بسیار اندک می‌داند.۱۴ موارد زیادی از مصادره اموال اشخاص در دوره قاجار، ثبت شده است‌۱۵ که نشان می‌دهد در چنین جامع‌های، صاحبان ثروت برای سرمایه‌گذاری احساس امنیت نمی‌کردند،۱۶ و احساس خطر از جانب حاکمیت مطلقه شاه و مصادره سرمایه‌هایشان، تجارت را از رونق انداخت.
همچنین نبود سیاست کارآمد در امور بازار و اصناف، ناامنی اقتصادی در این دوران را در پی داشت. به دنبال جنگ‌های ایران و روسیه در زمان فتحعلی‌شاه، بخش‌های مهمی از ایران که سرچشمه‌های درآمد سرشار بودند، از دست رفت.۱۷ کمبود بودجه موجب تکیه حکومت بر مالیات‌های مستقیم و نیز درآمدهای گمرکی شد. به گفته فلور، وصول مالیات همیشه مستبدانه بود؛ مالیات‌دهندگان گاهی مجبور بودند دو یا سه بار مالیات بدهند، زیرا مأمورین دفاتر مالیاتی را ارائه نمی‌دادند.۱۸ در شهرها کلانتر که مأمور گرفتن مالیات از اصناف بود و بر قیمت‌ها نظارت می‌کرد، محافظ مردم نبود بلکه محافظ نخبگان ستمگر بود.۱۹این شرایط از استقلال بازاریان و مشارکت ایشان در اقتصاد شهر جلوگیری می‌کرد.۲۰ تجار ایرانی اما از پرداخت مالیات معاف بودند و فقط عوارض می‌پرداختند. به گفته موریه مأمور سیاسی انگلیس، عوارض گمرکی بسیار اندک بود و از کالاهایی که وارد می‌شد تقریبا ده‌درصد عوارض گرفته می‌شود. اما هرحاکم برای خود و در داخل کشور یک تا دو نیم درصد عوارض گمرکی و راهداری۲۱ می‌گیرد.۲۲ نتیجه این نظام این بود که تجار ایرانی تمایلی به تولید صنایع کارخانه‌ای به دلیل هزینه‌های زیاد نداشته باشند. همچنین کمبود مواد خام معدنی جهت راه‌اندازی کارخانه، به‌رغم وجود منابع غنی از جمله مس در ایران خود مانع مهمی در این راه محسوب می‌شد. اگر هم کسی معدنی را کشف و شروع به کار می‌کرد به طور عموم توسط شاه، مصادره می‌شد و از کار می‌افتاد.
اساس اقتصاد ایران عصر قاجار، کشاورزی بود و عمده سرمایه از زمین و مالیات بود. روستاها خودکفا بودند و به اندازه نیاز خود تولید می‌کردند و اگرهم مازاد داشتند به‌واسطه نبود ارتباطات، امکان صدور و فروش نداشتند. جان فوران، اولین و مهم‌ترین نتیجه ساختاری اقتصاد ایران قرن نوزدهم را فقدان مبادله تجاری می‌داند.۲۳ دولت نه علاقه‌ای و نه وسیله‌ای برای حمایت صنایع داشت. گفته می‌شود، سرمایه‌گذار خارجی هم امیدی برای ایجاد کارخانه در ایران نداشت. هیچ خارجی حق تملک زمین یا خانه را در ایران نداشت.؛ باید تبعه ایران می‌شد که در آن‌صورت هم تحت فشار بود و سرمایه‌های ایشان هم به راحتی قابل برگشت نبود.۲۴
توسعه‌نیافتگی راه‌ها و ناامنی آن یکی دیگر از مشکلاتی بود که دامن‌گیر عدم توسعه صنعت کارخانه‌ها شد. در ایران اوایل قرن نوزدهم، وجود جاده‌های مالرو و کمبود جاده و راه‌های کالسکه‌رو، حمل و نقل کالاها را به سختی امکان‌پذیر می‌ساخت. کرزن در دوره ناصرالدین شاه، راه‌های ایران را در واقع کوره‌راه یا اثر پای اسب و قاطر بیش نمی‌داند. وی معتقد است که منافع ایران به بهترین‌وجه وقتی تأمین می‌شود که در ایران اقدام به جاده‌سازی و کشیدن خط آهن شود.۲۵ به گفته عیسوی، هیچ کشوری به اندازه ایران، همراه با فواصل طولانی، رودخانه‌های غیر قابل کشتیرانی و نوار ساحلی کم‌عرض، دور بودن مراکز مسکونی و تولیدی‌اش نیازمند حمل و نقل مدرن نبود. اما در مقایسه اقتصاد ایران سده نوزدهم با سایر نواحی خاورمیانه، دیرتر به راه‌آهن و و بازسازی راه‌های شوسه دست یافت. از جمله دلایل آن می‌توان به خودکفایی اقتصادی بخش روستایی و ایلیاتی، وجود کشتیرانی منظم بین اروپا و هند برای تجارت و نگرانی انگلیس از بازسازی راه‌ها و ایجاد راه‌آهن در ایران، به‌دلیل ترس از نفوذ روس‌ها، اشاره کرد.‌۲۶ ناامنی راه‌ها به‌واسطه دزدان و نیز مناسب نبودن راه‌ها برای وسایل چرخدار، مانع حمل و نقل کالاهای سنگین از جمله ابزار آلات کارخانه‌ها یا کالاهای تولیدی و تجاری،۲۷ و موجب عدم تمایل دولت‌های اروپایی به ساخت کارخانه در ایران بود. رقابت‌های استعماری روسیه، انگلیس و فرانسه در ایران یکی از مهم‌ترین موانع توسعۀ کارخانه‌ها محسوب می‌شد که در ابتدای قرن نوزدهم به دنبال انقلاب صنعتی و نیاز به مواد خام و بازار فروش، افزایش یافت. به گفته جمیز موریه، در تبریز در دیوانخانه عباس‌میرزا صحبت از رقابت سفیر فرانسه و انگلیس بود و غرض فرانسویان این بود که انگلیس را از ایران بیرون کنند.۲۸ انگلیس نیز که از حضور فرانسه در ایران، به خاطر هند نگران بود، درصدد اخراج فرانسوی‌ها برآمد.۲۹ عباس‌میرزا نسبت به این رقابت‌ها نگران بود. بنا به گزارش دروویل، عباس‌میرزا نسبت به ملکم، سفیر انگلیس نظر خوش ندارد و معتقد است که سفیر با جیب پر پول آمده است تا ایران را بخرد و نفوذ خود را در ایران اعمال نماید.۳۰ پس از سقوط ناپلئون، روسیه و انگلیس بر سر ایران به رقابت پرداختند. به گفته احمد اشرف، کشور ایران به واسطه رقابت این دو کشور به حالت نیمه‌استعماری درآمد.۳۱ ابتدا روسیه به‌واسطه همجواری با ایران سهمی در تجارت داشت. انگلستان نیز پس از انقلاب صنعتی وارد این رقابت شد و به تدریج جای روسیه را در برتری صنعتی گرفت. معافیت‌های گمرکی که ایران در ۱۸۲۱ تا ۱۸۳۱ به دو دولت داد (معاهده ترکمانچای و ماده بازرگانی ایران و انگلیس در سال ۱۸۴۱)، نفوذ این دولت‌های استعمارگر در امور اقتصادی ایران را افزایش داد.۳۲ در این رقابت‌ها تولید مواد خام مورد نیاز بازار جهانی و بخصوص انگلیس و روسیه، در ایران رونق بیشتری یافت،۳۳ که نه تنها جای تولید و ایجاد صنایع کارخانه‌ای را گرفت؛ بلکه موجب رواج استفاده از کالاهای خارجی و بخصوص پارچه ارزان‌تر و انحطاط صنایع نساجی در ایران شد. تنها صنعت قالیبافی به دلیل تقاضای فراوان در اروپا و ناتوانی صنایع جدید غربی در تولید قالی و رقابت با تولیدکننده ایرانی، رشد پیدا کرد؛ اما در این صنعت امکان رشد سرمایه‌داری صنعتی نبود. این رقابت‌ها مانع سرمایه‌گذاری سایر کشورها در ایران می‌شد و گسترش شبکه‌های ارتباطی در ایران را مختل می‌نمود.۳۴ اما نگرانی پادشاهان قاجار از نفوذ روسیه و انگلیس که به آن دو اجازۀ سرمایه‌گذاری خارجی نمی‌داد، هرچند که با توسعه بازرگانی در زمینه‌های اقتصادی مخالف نبودند،۳۵ و دستور فتحعلی‌شاه و عباس‌میرزا در ممانعت از ورود پارچه‌های اروپایی به دلیل تمایل مردم ایران به خرید پارچه اروپایی انجام شد، سود صنعت نساجی داخلی ایران را به دنبال داشت. عباس‌میرزا تلاش کرد ایجاد کارخانه ماهوت‌بافی، جایگزینی برای ماهوت‌های اروپاییان شود.۳۶
با عنایت به موارد پیش‌گفته اگرچه تلاش‌هایی برای صنعتی شدن و ایجاد کارخانه‌ها در ایران صورت گرفت، اما رشد صنایع مدرن و ایجاد کارخانه‌ها، باعث ناکارآمدی آنها شد و به گفته کرزن اساساً کارخانه به آن معنا که در اروپا شناخته شده بود، در دوره اول سطلنت قاجار تحقق نیافت. دلایل آن را می‌توان از یک سو استبداد داخلی، خودکفایی اجتماعات ایلی و روستایی، کمبود منابع مالی به‌واسطه جنگ‌های دوره اول قاجار و هزینه‌های قشون، سیاست‌های خشن و ناکارآمد اقتصادی و عدم اصلاحات مالی، مشکلات ارتباطی راه‌ها و ناامنی و دوری راه، کمبود مواد خام، عدم استخراج معادن و از سوی دیگر استعمار خارجی، رقابت بین کشورهای روسیه و انگلیس، دخالت در امور سیاسی و اقتصادی ایران، ورود بی‌رویه کالاهای خارجی و عدم رقابت کالاهای داخلی با آن برشمرد.
پی‌نوشت:
۱-‌ دروویل، گاسپار، سفر در ایران، ترجمه منوچهر اعتماد مقدم، بی‌جا، شباویز، چاپ دوم ۱۳۶۵، ص۱۷۴-۱۷۵٫
۲-‌ محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران ، به کوشش کریم اصفهانیان- جهانگیر قاجاریه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۶، ۳ر۹۱٫
۳-‌ جهانگیر میرزا، تاریخ نو (شامل حوادث دوره قاجاریه) از سال ۱۲۴۰ تا ۱۲۶۷ قمری، سایر پدیدآورندگان: اقبال آشتیانی، عباس، تهران: نشر علم، ۱۳۸۴، ص ۱۹۰-۱۹۱٫
۴- قورخانه یک واژه ترکیبی ترکی فارسی است و در لغت به معنای زرّادخانه یا کارخانه اسلحه‌سازی. لغتنامه دهخدا؛ فرهنگ معین.
۵- جهانگیرمیرزا، ۱۹۳٫
۶- دوگاردان، آلفرد، مأموریت ژنرال گاردان در ایران، ترجمه عباس اقبال، تهران: انتشارات نگاه، چاپ دوم ۱۳۶۲، ص۱۴۴-۱۴۵٫
۷- گاردان، ۶۰٫٫
۸- فلاندن، اوژن، سفرنامه اوژن فلاندن به ایران، ترجمه حسین نورصادقی، انتشارات اشراقی، چاپ سوم۲۵۳۶(۱۳۵۶)، ص۶۳ و ۱۴۹٫
۹- دروویل،۲۸۷-۲۸۹٫
۱۰- عیسوی، چارلز، تاریخ اقتصادی ایران (عصر قاجار، ۱۳۳۲-۱۲۱۵ ق)، ترجمه یعقوب آژند، تهران: نشرگستره، چاپ اول ۱۳۶۲، ص ۴۰٫
۱۱- کرزن، جرج. ن، ایران و قضیه ایران، ترجمه وحید مازتدرانی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم ۱۳۶۲٫ ۱ر۷۳۴٫
۱۲- گاردان،۶۳٫
۱۳- سیف، احمد، استبداد، مسأله مالکیت و انباشت سرمایه در ایران، تهران: رسانش، ۱۳۸۰٫
۱۴- دروویل، ۱۸۱٫
۱۵- اشرف، احمد، موانع تاریخی رشد سرمایه‌داری در ایران دوره قاجاریه، تهران: انتشارات زمینه، ۱۳۵۹، ص ۳۹٫
۱۶- سیف، ۱۶۰٫
۱۷-فلور، ویلم ام (۱۹۴۲ت: م)، تاریخ مالی ایرانیان در روزگار صفویان و قاجاریان (۱۵۰۰-۱۹۲۵)م، ترجمه ابولقاسم سرّی، تهران: توس، چاپ اول ۱۳۹۵، ص ۵۷۲-۵۷۳٫
۱۸- دروویل، ۲۰۳٫
۱۹- فلور، ویلم، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران: انتشارات توس، چاپ اول۱۳۶۶، ۱ر۱۸و۶۲٫
۲۰- اشرف، ۱۲۷
۲۱- مالیات راهداری از کسانی گرفته می‌شد که از جاده‌ها می گذشتند و بر حسب تعداد شتر، قاطر و الاغ‌ها بود که با خود داشتند. محافظان جاده یا راهدار در مدخل راه‌های اصلی تجاری مستقر بودند تا امنیت عبور رهگذران و کالاهای تجاری را تأمین کنند. البته این راهداران غالبا با دزدان ارتباطاتی داشتند و کلاهبرداری و اخاذی هم می‌کردند. قلور، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران ، ۲۱۱-۲۱۲٫
۲۲- فلور، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران، ۱ر۱۹۱ و ۱۹۶٫
۲۳- ن.ک. زیباکلام، صادق، بازنگری اقتصاد سیاست و جامعه ایران در آستانه قرن نوزدهم، نشریه دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه، تهران: تابستان ۱۳۸۰ شماره ۵۲ از صفحه ۱۳۷ تا ۱۵۰. ص۱۴۱-۱۴۳٫
۲۴- عیسوی، ۴۰۱٫
۲۵- کرزن، ۱ر۶۲۶-۶۲۸٫
۲۶- عیسوی، ۲۲۲-۲۲۳٫
۲۷- لمبتون، ۲۲۴٫
۲۸- موریه، جمیز، سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، ترجمه میرزا حبیب اصفهانی، ویرایش جعفر مدرس صادقی، تهران: نشر مرکز ۱۳۷۹، ص ۳۵۰٫
۲۹- کرزن، ۱ر۷۳۲٫
۳۰- دروویل، ۱۷۵-۱۷۶٫
۳۱- اشرف، ۴۷٫
۳۲- عیسوی، ۲۱۹٫
۳۳- اشرف،۹۱٫
۳۴- اشرف، ۶۸-۶۹٫ و ۹۷٫
۳۵- لمبتون، آن. ک. س، سیری در تاریخ ایران بعد از اسلام، ترجمه یعقوب آژند، تهران: امیر کبیر، ۱۳۸۵٫ ص ۲۲۹-۲۳۲
۳۶- فلور، ویلم، صنعتی‌شدن ایران و شورش شیخ احمد مدنی، ترجمه ابولقاسم سری، انتشارت توس، چاپ اول ۱۳۷۱، ص ۹۵٫

روزنامه اطلاعات  چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۰

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *