دریافت مالیات از کتابفروشان توازن عرضه و تقاضا را به هم میریزد
تهران- ایرنا- به گفته مدیر کتابفروشی «کتابشار» وقتی خرده فروشها از بین بروند توازن عرضه و تقاضا به هم میریزد و تعداد زیادی از فرصتهای شغلی از بین میرود، این روند ممکن است بر اثر دریافت مالیات در شرایط سخت اقتصادی در بخش کتابفروشان نیز رخ دهد.
پیام مصلح در گفت و گو با خبرنگار کتاب ایرنا با اعلام اینکه کتابفروشان مانند دیگر اصناف باید یک مالیات برای استفاده از دستگاه کارتخوان و یک مالیات به دلیل کتابفروشی بپردازند، اظهار کرد: به صورت کلی در همه صنفها تراکنشهای دستگاه کارتخوان به صورت کلی شامل مالیات خواهدشد و همچنین کتابفروشان باید مالیات بدهند، این در حالی است که کتابفروشان برای اینکه روی پا بمانند باید لوازمالتحریر، صنایع دستی و … بفروشند.
وی افزود: وجود کالاهای فرهنگی و رفع نیاز مشتری، شکلی از رشد فعالیت کتابفروشان است. همه اینها به این دلیل نیست که کتابفروشی بزرگ شود، بیشتر به این دلیل است که کتابفروشی بتواند از پس مخارج برآید و روی پا بماند.
(بر اساس بند ل ماده ۱۳۹ قانون مالیات مستقیم، فعالیتهای فرهنگی که دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشند، از پرداخت مالیات معاف هستند. بر اساس تفاهمنامهای که در سال ۱۳۹۴ میان وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان امور مالیاتی امضا شد، کتابفروشانی که مجوز خود را از اتحادیههای مربوط دریافت کردهباشند، در صورتی که فقط کتاب بفروشند، از پرداخت مالیات معاف هستند. )
وقتی خرده فروشها از بین بروند، توازن عرضه و تقاضا به هم میریزد
مدیر کتابفروشی کتابشار با طرح این سوال که مالیات به چه دلیل دریافت میشود، ادامه داد: با پرداخت مالیات، چه ارزش افزودهای به زندگی کتابفروشان اضافه میشود؟ اینها مسائل مهمی است. زمانی در جامعهای مالیات میپردازیم و به ازای آن خدماتی دریافت میکنیم، اما این روند را در جامعه کنونی نمیبینم. برای چه کتابفروشان مالیات میپردازند؟ چه خدماتی دریافت میکنند؟ وقتی کتابفروش مالیات میدهد آیا موجب شده که برای مثال طرحهایی برای تمیز شدن هوا اجرا شود؟ یا سطح رفاه مردم بهتر شدهاست تا بتوانند فعالیتهای کیفی کنند؟
مصلح با تاکید بر تاثیر نرخ تورم بر فعالیت کتابفروشان گفت: فقط توجه به نرخ تورم، کافی است تا به این نتیجه برسیم که فعالیت در کتابفروشی به جایی نمیرسد. این در حالی است که در چنین شرایطی، از کتابفروشان مالیات هم دریافت میشود. این تصمیم اقتصادی به شدت آسیبزایی برای کتابفروشان و دولت است که وقتی خرده فروشها (بحث ادبیات و کتاب نیست) از بین بروند توازن عرضه و تقاضا به هم میریزد و تعداد زیادی از فرصتهای شغلی از بین میرود.
یکی از دلایل اتخاذ تصمیمهایی مانند دریافت مالیات از کتابفروش، در این روزها ضعف اتحادیه ناشران و کتابفروشان است، زیرا این اتحادیه بیش از هر زمان دیگری ضعیف شده و این مساله تاثیرگذاری بر روند تصمیمگیری برای ناشران و کتابفروشان است
به گفته او یکی از دلایل اتخاذ چنین تصمیمهایی در این روزها ضعف اتحادیه ناشران و کتابفروشان است، زیرا این اتحادیه بیش از هر زمان دیگری ضعیف شده و این مساله تاثیرگذاری بر روند تصمیمگیری برای ناشران و کتابفروشان است.
تعداد زیادی از کتابفروشان بیمه نیستند
مصلح درباره مشکلاتی که بر سر راه تشکیل اتحادیه سراسری کتابفروشان وجود دارد، توضیح داد: مردم ایران از نظر فرهنگی در انجام کار گروهی قوی نیستیم. وقتی قرار است از صنفی مجمعی تشکیل شود؛ تعدادی از افراد هستند که در برخی از منافع با هم مشترک و دربرخی موارد با هم رقیب هستند، اینکه تعدادی از افراد در این شرایط بتوانند پشت یک میز بنشینند، مسالهای است که در این سالها تجربه موفقی از آن نداشتیم. اتحادیه فعلی هم همواره رو به زوال بودهاست. لزوم آن در تصمیمات چد سال اخیر احساس میشود. جای خالی اتحادیه قوی را حس میکنیم و امید زیادی به تشکلها و اتحادیههایی ندارم که در این سالها بوده و به فعالیت خود ادامه دادهاند.
به گفته مدیر کتابفروشی کتابشار، انجمن و تشکلی باید برای رسیدگی به حقوق صنفی کتابفروشان فعال شود. زیرا در مسائلی مانند بیمه این گروه با مسائل زیادی مواجه هستند و تعداد زیادی از آنها زمانی که میخواستند بازنشسته شوند، با مشکلات متعددی مواجه شدند. دراین روزها تعداد زیادی از کتابفروشانی که فعال هستند، بیمه نمیشوند.
باید بیشتر به سمت منافع مشترک حرکت کنیم
مصلح با بیان اینکه جامعه از نظر اقتصادی در شرایطی قرار دارد که کتابفروشان رقیب هم هستند، ادامه داد: زمانی به این صورت بازار میچرخید که ۵ کفاش در یک خیابان جمع میشدند و آنجا مرکز کفاشی میشد؛ یا ۲۰ کتابفروش در خیابان انقلاب جمع میشدند و آنجا مرکز کتابفروشی میشد. این اصناف در عین رقابت در یکسری از منافع مشترک بودند، اینها الگوهایی است که این روزها وجود ندارد و شاید نمیتواند وجود داشتهباشد.
مدیر کتابفروشی کتابشار با اشاره به لزوم فعال شدن یک اتحادیه محکم و قوی ادامه داد: کتابفروشان بیشتر به گزینه رقابت توجه دارند در صورتی که باید بیشتر به سمت منافع مشترک حرکت کنیم. اتحادیه باید بر اساس منافع مشترک شکل بگیرد؛ اما به این دلیل که هر روز و هر لحظه نسبت به شکلگیری منافع مشترک ناامیدتر میشویم، به رقابت اهمیت بیشتری میدهم.
نمیتوانیم مشکلات کتابفروشی را به درستی کارشناسی کنیم. وقتی تشکل نداریم تشکلهای کوچکتر هم فعال نباشند، نمیتوانند روی نهادهای دولتی تاثیر بگذارند و نمیشود قانونی تصویب کنند. همه اینها حلقههایی به هم متصل و تکتک در حال فروپاشی است
باید نیاز صنعت نشر سنجیده شود
مصلح با بیان اینکه فعالیت اتحادیه و انجمن کتابفروشان وضع قوانین برای تسهیل عملکرد کتابفروشان الزامی است، گفت: برای آنکه قانونی وضع کنیم نیاز است که اتحادیه، انجمن و امضا داشتهباشیم. همچنین باید بتوانیم درخواست خود را درست ارائه کنیم. مساله این است که ابتدا باید فعالیت کتابفروشان کارشناسی و نیاز این صنعت سنجیده شود. فکر نمیکنم که کتابفروشی بدون بخشهای دیگر جامعه بتواند دوام بیاورد. وقتی این نیاز کارشناسی شد و توانستند برای آن مدل طراح کنند، انجمن باید بتواند آن مدل را به مجلس ارائه دهد و از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دولت برای تصویب آن اقدام کند.
او ادامه داد: اینها همه در حالی است که حلقهها را نداریم؛ یعنی نمیتوانیم کار را به درستی کارشناسی کنیم. حلقه بعدی یک تشکل را نداریم، به این دلیل که تشکل نداریم اتحادیه به حق و توانمندی وجود ندارد. وقتی تشکلهای کوچکتر فعال نباشند، نمیتوانند روی نهادهای دولتی تاثیر بگذارند و نمیشود قانونی تصویب کنند. همه اینها حلقههایی به هم متصل و تکتک در حال فروپاشی است.
انسانها برای منافع مشترک میتوانند انعطاف بیشتری داشتهباشند
مدیر کتابفروشی کتابشار با اشاره به دورانی که مسائل صنف کتابفروشان کدخدا منشانه بررسی میشد، ادامه داد: اینها افراد با تجربه و تاثیرگذاری بودند. این روزها زندگی و شکل جامعه متفاوت است و وقتی شخصیتها نمیتوانند جایگاهی داشتهباشند باید تشکلهای کوچکتر شکل بگیرد تا افراد بتوانند نیازها را شناسایی کنند و انتقال بدهند. اما متاسفانه در این روزها هیچ کدام از این حلقهها را نداریم.
مصلح با تاکید بر اینکه در جامعه پویایی فرهنگی وجود ندارد، افزود: در این شرایط میتوانیم با هم گفتوگو و کار کنیم. زیرا اگر از این دیدگاه قطع امید کنیم، فقط رقابت باقیمیماند. در حوزه فرهنگ فعالیت میکنیم اما به پویایی و رشد آن باور نداریم؛ در نتیجه نمیتوانیم پشت به پشت هم باستیم. این جدای از آن مسالهای است که ما نمیتوانیم کار گروهی انجام دهیم. انسانها برای منافع مشترک میتوانند بیشتر وقت بگذارند و انعطاف بیشتری داشتهباشند.