به گزارش روابط عمومی انجمن ایرانشناسی، نخستین سخنران این نشست، سیدعلی آل داود، عضو شورای عالی علمی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، بود که با عنوان «نخستین کوششهای قانونگذاری در ایران» سخن گفت. وی با اشاره به اینکه رسالهها و کتابچههای حقوقی، سیاسی و اجتماعی زیادی از عصر قاجار باقی مانده اما تاکنون کمتر شناخته شدهاند، به بررسی و تبیین اهمیت شناخت این آثار پرداخت.
آل داود اثر هما ناطق و فریدون آدمیت را در این زمینه یکی از بهترین پژوهشها برشمرد و گفت: اما باید توجه داشت آنها به بیشتر این رسالهها و کتابها دسترسی نداشته و صرفاً به معرفی آنهایی پرداختهاند که تصویر نسخه خطی هر یک را در اختیار داشتهاند.
وی درباره پیشینه نگارش این رسالههای حقوقی،سیاسی و اقتصادی توضیح داد: از عصر ناصرالدین شاه و دههها قبل از مشروطیت، شوق نگارش کتب حقوقی و اجتماعی بین روشنفکران آشنا با فرهنگ غرب و نیز دستهای از نویسندگان سنتگرا فزونی یافت.
آل داود، «محمدهاشم رستمالحکما» مؤلف کتابهای «رستمالتواریخ» و «قانون سلطنت یا شمسالانوار» را نسبت به سایر کسانی که در مقوله قانون و حقوق عمومی و ضرورت ایجاد آن مطلب نوشتهاند، مقدم دانست .
در ادامه برنامه، احمد مسجد جامعی قائممقام دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، در باب مکان رویدادهای تهران در عصر مشروطیت سخن گفت و از چند مکان رویدادهای مهم یاد کرد؛ از جمله مسجد سلطانی یا جامع بود که اولین و تندترین خطابهها علیه استبداد در آنجا انجام شد. دیگری مسجد سپه سالار(شهیدمطهری) و ساختمان مجلس شورای ملی که شاهد تقابل نظامی مشروطهخواهان و استبداد بود. همچنین در این منطقه یکی از مهمترین قناتهای تهران وجود دارد که محله سرچشمه و عودلاجان از آن بهره میگرفته است. وی درباره وجه تسمیه عودلاجان گفت: بهتر است به صورت اودلاجان نوشته شود، زیرا با کلمه «او» یعنی آب شروع میشود؛ مانندکلمه نهرو در هندی که معنی نهر آب را میدهد. تلفظ او در پهنه هند تا ایران، همانند کلمه آب است.
مسجدجامعی از دیگر مکان رویدادهای تهران به خانههای رهبران و بزرگان عصر مشروطیت اشاره کرد و درباره خانه سید عبدالله بهبهانی یادآور شد که متأسفانه وضعیت خوبی ندارد.رئیس سابق شورای شهر تهران از اینکه خانههای شیخ فضلالله نوری و عینالدوله، صدراعظم دوران استبداد و درسالهای اخیر آرامگاه ملک المتکلمین و صور اسرافیل تعمیر شدهاند، اظهار خشنودی کرد.
وی افزود: کاخ گلستان و کاخ صاحبقرانیه هم خاطرات زیادی از دوران انقلاب مشروطیت در خود دارند. کاخ صاحبقرانیه، شاهد تحریر و امضای فرمان مشروطیت به دست مظفرالدین شاه بوده است.
دکتر جعفری دهقی، رئیس انجمن ایرانشناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران از دیگر سخنرانان این نشست، درباره«شعر فارسی در عصر مشروطه» گفت: شعر فارسی از دیرباز ابزار اعتراض بوده و کهنترین آثار باقی مانده از آن گواه این مدعاست. پیشگامان نهضت مشروطه نیز برای انتشار افکار آزادیخواهی و به شعر فارسی ورود کردند.
وی در این راستا از میرزا فتحعلی آخوندزاده یاد کرد که شاید نخستین بار ادبیات کهن ایران و سبک مداحی و ستایشگری را در عهد ناصری به سختی مورد حمله قرار داد. سپس از میرزا آقا خان کرمانی و میرزا ملکمخان ناظم الدوله که همچون او به نقد شعر کهن و محتوای آن پرداختهاند گفت.
جعفری دهقی خاطرنشان کرد: شعر فارسی در عصر مشروطه دچار تحول شد، بدین معنا که به لحاظ قلمرو محتوا و اهداف شعری از شعر درباری جدا شد و با طرح دردها و معضلات اجتماعی به میان مردم رفت و پیوندش را با گذشته گسست. همچنین تخیل و ایماژهای شاعرانه نیز از شعر رخت بر بست و تحولات اندکی در قالب شعر نیز به وجود آمد. همچنین به دنبال آشنایی ایرانیان با فرهنگ غرب، موضوعات آزادی، قانونمندی، وطندوستی و ملیگرایی، توجه به آموزش اجباری جامعه و مشکلات زنان و برابری زن و مرد و حذف خرافات دینی مورد توجه شاعران قرار گرفت.
دکتر نادره جلالی، پژوهشگر، مصحح متون تاریخی و دبیر گروه تاریخ انجمن ایرانشناسی نیز درباره «نقش زنان در انقلاب مشروطیت» سخن گفت. وی با نگاه جامعهشناسی تاریخی، بهطور اختصار به بیان وضعیت زنان در عصر قاجار و نقد ساختار اجتماعی و سیاسی حاکم در آن عصر پرداخت و نقش زنان در انقلاب مشروطیت و فرآیند جامعهپذیری زنان ایرانی را در زمینه علمآموزی، دخالت در مشارکتهای اجتماعی و اثرگذاریهای مدیریتی آنان را به لحاظ تغییراتی که مشروطه در زندگی آنان در نظام سنتی و رو به مدرن ایران ایجاد کرد، تبیین کرد.
جلالی با ذکر مصادیقی از برخی کنشگران زن در این دوره تاریخی از جمله تاجالسلطنه، بیبی خانم استرآبادی، مزینالسلطنه، شهناز آزاد و صدیقه دولتآبادی و با توجه به نقشهای اجتماعی آنان گفت: زنان تحت تأثیر مشارکتهای اجتماعی، با تأسیس مدرسه، روزنامه و انجمنهای زنانه علیرغم تمامی مخالفتها به مقاومت اجتماعی پرداخته و فرآیندی برای توسعه اجتماعی و فرهنگی خود رقم زدند؛ طوری که در مراحل بعدی توانستند در زمینههای گوناگون در عرصه اجتماع حضور یابند و به مراتب بالای تحصیلی، شغلی و جایگاه اجتماعی برسند.
وی افزود: البته نباید فراموش کرد این نقشهای متنوع، در قدمهای آغازین انقلاب مشروطیت با توجه به ذهنیت مردسالارانه حاکم بر جامعه آن روز به راحتی در اختیار زنان قرار نگرفت و آنها علیرغم تمامی تلاشها، پشتیبانیها و حمایت از مردان در مخالفت با نظام استبدادی و حمایت از جنبش مشروطهخواهی، در مجلس اول شورای ملی از حق رأی محروم ماندند و سالها طول کشید تا توانستند به این حق دست یابند.
دکتر رامین یلفانی دیگر سخنران این نشست، درباره «مسأله نیابت سلطنت در انقلاب مشروطیت» گفت: با توجه به آنکه احمدشاه قاجار هنوز به سن قانونی نرسیده بود، مجلس دوم شورای ملی دو نفر را به منصب نیابت سلطنت برگزید که از هر حیث با هم تفاوت داشتند. نخست علیرضاخان عضدالملک،که فردی کمسواد، عامی و خرافاتی و نمونه درباری کهن بود که در اوایل نهضت مشروطهخواهی با علمای موافق و مخالف، روابط دوستانه خود را حفظ کرد و یک سال و اندی در آن سمت باقی ماند. دیگری ابوالقاسمخان قراگوزلو ملقب به ناصرالملک که تحصیلکرده دانشگاه آکسفورد بود و درباری مدرن و با سیره و روش اروپایی ولی به شدت ناامید نسبت به آینده ایران؛ نایبالسلطنهای که بیشتر ایام را در اروپا به سر میبرد و تاب و تحمل بحرانهای داخلی ایران را نداشت و تفکر سیاسیاش تحت تأثیر وضعیت سیاسی در کشورهای انگلیس و فرانسه بود و تنها راه حل مدیریت کشور در حال فروپاشی ایران آن روز را سبک پارلمانتاریزم اروپایی میدید که دولت بایستی برآمده از فراکسیونهای مجلس باشد.
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی درباره اهمیت انتخاب این نایبالسلطنهها تصریح کرد: انتخاب عضدالملک،کاری محافظهکارانه در زمان خود و از خصایص استبدادزدگی در جامعه ایران بود که همچنان رجال دوران استبداد در رأس امور قرار داشتند. ناصرالملک نیز در دوران چهارساله نیابت سلطنت خود،کاری برای ایران انجام نداد. رقابت سخت انگلیس و روسیه در ایران و نهضت مشروطه و آغاز جنگ جهانی اول و تبعات آن برای ایران سبب شد تا ناصرالملک ادامه نیابت سلطنت خود را محال تصور کند و احمدشاه را با توجه به رسیدن به سن قانونی، برای تاجگذاری آماده کند.
دکتر محمد محمود هاشمی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، با موضوع «سلطنت مشروطه آخرین راهبرد کلان برای ایجاد دولت مدرن و قوی در ایران دوره قاجار» در این نشست اظهار کرد: برخی با نادیده گرفتن حقایق مهمی از تاریخ ایران دوره قاجار، سهوا یا عمداً به اشتباه ایده سلطنت مشروطه را امری خلقالساعه میدانند که سفارت بریتانیا در پی بروز اعتراضهای عمومی گروهی از جامعه شهری در میان معترضان مطرح کرد.
وی با اشاره به ناکارآمدی الگوی حکمرانی سنتی در مقایسه با دولتهای مدرن و انجام اصلاحات گفت:گروهی از نخبگان سیاسی حکومتگر ایران مانند عباس میرزا نایب السلطنه، قائم مقام فراهانی و امیرکبیراز ابتدای این مواجهه به ضعفهای ایران پی بردند و در پی انجام اصلاحات در ایران برآمدند؛ البته به شکلی که سلطنت مستقله قاجاری حفظ شود.
دکتر مجید تفرشی، تاریخنگار و پژوهشگر نیز در این نشست علمی به طبقهبندی و بررسی اسناد مربوط به مشروطیت پرداخت. به باور وی، دولت بریتانیا در جریان مشروطه هموار به دنبال منافع خود بود. در این جریان گاه حوادث به سود ایران و گاه به ضرر ایران تمام میشد. در واقع دولت بریتانیا هیچگاه برای ایجاد موجهای سیاسی و کسب منافع از خود هزینه نمیکرد بلکه منتظر میماند تا موجی ایجاد شود و سپس بر آن موج سوار میشد.