با نخبگان ایرانی مقیم خارج از کشور-۳؛ جراحان پنجه طلایی مغز و اعصاب ایران/با بانوی جراح نخبه ایرانی آشنا شوید
شاید وقتی از جراحی مغز و اعصاب صحبت میکنیم، نخستین نامی که به ذهن هر ایرانی خطور میکند، “پروفسور مجید سمیعی” باشد. پروفسور سمیعی علاوه بر اینکه یکی از برترین جراحان مغز و اعصاب جهان محسوب میشود، شاگردان ممتازی را نیز تربیت کرده است؛ از جمله دکتر “سهیلا سامی” که یکی از جراحان جوان مغز و اعصاب جهان است که تاکنون بیش از ۸۰۰ جراحی را به تنهایی با موفقیت انجام داده است.
به گزارش ایسنا، تاریخچه پزشکی در ایران به سالیان بسیار دور و درازی برمیگردد و این مرز و بوم از دیرباز تا به امروز پزشکان و جراحان خبرهای را در خود جای داده است. در این گزارش قصد داریم با نگاهی به تاریخچه پزشکی و به خصوص جراحی مغز و اعصاب در ایران، یکی از جراحان جوان مغز و اعصاب ایران را معرفی کنیم.
دانش پزشکی در ایران پیش از دوره اوستایی و ظهور زرتشت وجود داشته و این کشور از زمان اقامت پارتها در نزدیکی خوارزم، نخستین پزشکان را در خود جای داده بوده است. از مشهورترین و شاید قدیمیترین پزشکان ایرانی میتوان به “ابوعلی سینا” مشهور به “شیخالرئیس” اشاره کرد. ابوعلی سینا که از مشهورترین و تاثیرگذارترین دانشمندان و پزشکان ایران زمین بوده است، چندین کتاب به رشته تحریر درآورده که از میان آنها میتوان به «القانون فیالطب» به عنوان یکی از معروفترین آثار تاریخی در حوزه پزشکی اشاره کرد.
براساس گفتهها، کتاب «قانون» در طب یا به اختصار قانون برای نزدیک به ۷۰۰ سال در مراکز علمی اروپا تدریس میشده و پس از کتاب مقدس دومین کتاب پُر انتشار در اروپا بوده است. این کتاب ارزشمند به پنج جلد تقسیم میشود: “کلیات طب”، “ادویه مفرده” (داروهای مفرد)، “امراض مخصوص اعضاء”، “امراض عمومی بدن” و “ادویه مرکبه” (داروهای مرکب).
در جلد سوم این کتاب به بیماریهای مربوط به مغز و اعصاب اشاره شده است و به نظر میرسد پرداختن به بیماریهای مربوط به مغز، سر و اعصاب بدن سابقهای طولانی در تاریخچه ایران داشته باشد.
کمی که جلوتر بیاییم و به سال ۱۳۲۹ برسیم به روزهایی خواهیم رسید که فعالیت بخش جراحی مغز و اعصاب با بازگشت دو نفر از پزشکان ایرانی به وطن به طور رسمی در دانشگاه تهران آغاز شد. پیش از آن به طور پراکنده جراحیهایی توسط پروفسور “یحیی عدل” انجام شده بود، اما از سال ۱۳۳۰ دو بخش جراحی مغز و اعصاب در بیمارستان پهلوی سابق (بیمارستان امامخمینی (ره)) ایجاد شد. یکی از این دو بخش با نام بخش جراحی مغز به ریاست پروفسور “نصرتالله عاملی” که فارغالتحصیل از انگلستان بود، آغاز به کار کرد.
(راست) پروفسور نصرتالله عاملی و پروفسور یحیی عدل (چپ)
وی در سطح بینالمللی به عنوان نایب رئیس فدراسیون جهانی انجمنهای جراحی مغز و اعصاب WFNS انتخاب شد. تلاشهای او برای بهبود آموزش پزشکی در ایران تا سالهای بازنشستگی وی ادامه داشت. ریاست بخش مغز و اعصاب دیگری که در آن سالها در بیمارستان امام خمینی (ره) افتتاح شد را پروفسور “ابراهیم سمیعی” برعهده گرفت.
پروفسور ابراهیم سمیعی در سال ۱۲۹۴ در تهران متولد شد. سال ۱۳۱۲ به همراه پدرش عنایتاله سمیعی (وزیر مختار وقت ایران) به برلین رفته و دوران متوسطه را در آنجا به پایان رسانید و سال ۱۳۱۴ وارد دانشکده طب مونیخ و سال ۱۳۱۸ فارغالتحصیل شد و به عنوان دستیار جراحی عمومی در دانشگاه “مونیخ” مشغول به کار شد. سال ۱۳۲۹ به ایران بازگشت و به دانشیاری کرسی جراحی اعصاب دانشکده پزشکی منصوب شد. وی، یکی از بنیانگذاران جراحی مغز و اعصاب در ایران بود و در پنجاه سال گذشته صدها متخصص جراح مغز و اعصاب تربیت کرد.
اما از نخستین سالهای آغاز به کار جراحان بزرگ مغز و اعصاب در ایران که بگذریم، امروز اگر سخن از جراحی مغز و اعصاب به میان باشد، بیشک نام پروفسور “مجید سمیعی” به ذهن ما خطور میکند.
پروفسور سمیعی یکی از برترین جراحان مغز و اعصاب جهان، مؤسس و رئیس مؤسسه بینالمللی علوم مغز و اعصاب (INI) “هانوفر” آلمان است که تاکنون ۱۷ کتاب در زمینه جراحی مغز و اعصاب منتشر کرده و آثار علمی وی نیز در بیش از ۵۰۰ مقاله علمی منتشر شده است.
پروفسور سمیعی در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی از عوامل اصلی توسعه جراحی قاعده جمجمه بود و همچنان به جراحی در این زمینه میپردازد. وی از جراحان پیشرو مغز و اعصاب در زمینه جراحی میکروسکوپی داخل جمجمهای است و روشهایی را تکامل داده که بر بیمار تمرکز دارد. وی به طرز موفقیتآمیزی در طول فعالیت خود ۲۰ هزار بیمار را جراحی کرده است.
امیر سمیعی (Amir Samii)، یکی از دو فرزند این جراح بزرگ نیز راه پدر را ادامه داده و در رشته مغز و اعصاب تحصیل کرده است. وی نیز استاد دانشگاه “هانوفر” آلمان است.
اما یکی از مهمترین دستاوردهای پروفسور سمیعی، تربیت تعداد زیادی متخصص جراحی مغز و اعصاب است که از سراسر جهان برای گذراندن دورههای تخصصی و استفاده از دانش و تجربیات این استاد برجسته مغز و اعصاب، به مؤسسه بینالمللی علوم مغز و اعصاب (Die International Neuroscience Institute) مراجعه میکنند. این مرکز، یک بیمارستان و مرکز پژوهشی خصوصی در زمینه علوم مغز و اعصاب که سال ۱۹۹۸ میلادی توسط پروفسور سمیعی در شهر هانوفر تأسیس شد.
یکی از شاگردان جوانِ پروفسور سمیعی که تلاش کرده راه استادش را در مسیر جراحی مغز و اعصاب ادامه دهد، دکتر “سهیلا سامی” است که با تعداد عملهای جراحی موفقی که تاکنون داشته است، میتوان او را یکی از موفقترین جراحانِ جوانِ مغز و اعصاب جهان دانست.
دکتر سهیلا سامی (Soheila Saami Aldoboni) سال ۱۳۶۸ در تهران به دنیا آمد. پدرش دکتر “امیرحسین سامی الدبونی”، متخصص بیماریهای قلب و عروق است و همین موضوع، باعث علاقه سهیلا به رشته پزشکی و ادامه راه پدر شد. وی فارغالتحصیل پزشکی عمومی از Golf Medical University امارات متحده عربی است و برای گذراندن دوره رزیدنتی جراحی مغز و اعصاب، راهی مؤسسه بینالمللی علوم مغز و اعصاب آلمان شد تا زیر نظر پروفسور سمیعی، این دوره را طی کند.
دکتر سامی در این باره میگوید: از زمانی که کودک بودم، میخواستم راه پدرم را دنبال کنم و زمانی که توسط پروفسور سمیعی پذیرفته شدم، بیدرنگ مطالعه در حوزه مغز و اعصاب را آغاز کردم. در این راه با پزشکان جدیدی که در این حوزه موفق بودند، دیدار کردم. با توجه به اینکه علوم اعصاب یکی از رشتههای وسوسهانگیز برای افرادی است که از نظر هوش، استعداد، توانایی ذهنی و جسمی آماده هستند، من به این مرحله با انگیزه زیادی نگاه کردم. جراحی مغز و اعصاب رشته بسیار سختی است و تفاوتی میان زنان و مردان ندارد؛ بنابراین میتوان این رشته را اقیانوسی بیکران نامید که هر روز باید چندین مورد جدید از آن بیاموزیم، بنابراین ممکن است این رشته برای برخی از زنان سخت باشد البته در برخی موارد ظرافت زنان میتواند امتیاز آنها باشد.
دکتر سهیلا سامی با وجود اینکه جراح جوانی است، تاکنون بیش از ۸۰۰ عمل جراحی مغز و اعصاب را به تنهایی با موفقیت انجام داده و در ۳۵۰۰ جراحی نیز به عنوان دستیار و جراح حضور داشته است.
عمل تومورهای مغزی، ستون فقرات، شکستگی مهرههای ستون فقرات و تنگی کانال نخاعی از جمله عملهای جراحی است که توسط این جراح نخبه جوان ایرانی انجام میشود.
دکتر سامی در مورد اولین جراحی خود چنین میگوید: با توجه به اینکه ما جراحیهای زیادی داریم که برخی از آنها ساده هستند، اولین جراحی را به یاد ندارم، اما زمانی که اولین جراحی پیچیده مغز را انجام دادم به خاطر میآورم. بسیار خوشحال بودم و احساس خوبی داشتم، زیرا به توانایی خود پی برده بودم. افراد زیادی هستند که وارد این حوزه میشوند، اما پس از چند سال متوجه ناتوانی خود شده و بلافاصله این حوزه را ترک میکنند.