چگونه جنگ اسرائیل و حماس موازنه قدرت جهانی را به نفع روسیه و چین تغییر میدهد؟
فرارو- جنگ بین اسرائیل و حماس فقط خطر آتشسوزی منطقهای را به دنبال ندارد بلکه بر موازنه قوای قدرتهای جهانی تاثیرگذار خواهد بود چرا که باعث گسترش منابع صرف شده از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی خواهد شد و در عین حال فشار وارده بر روسیه را کاهش داده و فرصتهای تازهای را برای چین فراهم میسازد.
به گزارش فرارو به نقل از وال استریت ژورنال، پیشبینی تاثیر بلند مدت شعله ور شدن التهاب در خاورمیانه دشوار است. این موضوع نخست به آن بستگی دارد که آیا اسرائیل در هدف اعلام شده خود برای از بین بردن حماس به چه شکل پیش خواهد رفت. مسئله مهم دیگر آن است که آیا روابط دیپلماتیک اسرائیل در منطقه و جایگاه جهانی حامیان غربی آن میتواند از تلفات فزاینده در غزه و وحشتهای پیش رونده ناشی از جنگ شهری در آن منطقه پرجمعیت جان سالم به در ببرد؟!
“الکساندر استاب” نخست وزیر سابق فنلاند که در حال حاضر نامزد ریاست جمهوری آن کشور شده اخیر گفته بود: “آن چه ما شاهد آن هستیم بخشی از تغییر جهت و جابجایی در روند نظم جهانی است. زمانی که ایالات متحده خلاء قدرت را ترک میکند بازیگر دیگری آن خلاء را پر میکند”.
ایالات متحده در حال حاضر به خاورمیانه بازگشته و نقش خود را به عنوان شریک ضروری برای اسرائیل و کشورهای کلیدی عرب با دیپلماسی و از طریق استقرار تجهیزات و نیروهای نظامی نشان میدهد؛ اقدامی که از حمایت هر دو حزب آمریکا برخوردار است و احساسات انزواطلبانه در سیاست خارجی امریکا که در سالیان اخیر رشد کرده را تضعیف میکند. با این وجود، از آنجایی که توجه واشنگتن بر خاورمیانه متمرکز است روسیه احتمالا آشکارترین ذینفع از این تحولات گسترده است. مسکو با اشاره به تلفات فزاینده فلسطینیها حدود ۲۷۵۰ نفر بر اساس آخرین آمار از آن چه ریاکاری دولتهای غربی مینامد ابراز میکند که دولتهایی که قتل عام غیر نظامیان توسط روسیه در اوکراین را به شدت محکوم کرده اند اکنون انتقاد خفیفی را در قبال اقدامات اسرائیل علیه غزه مطرح میکنند.
ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه محاصره غزه توسط اسرائیل را با محاصره زادگاه اش سن پترزبورگ در جریان جنگ جهانی دوم که در آن زمان لنینگراد نامیده میشد مقایسه کرد و در اصل اسرائیلیها را با نازیهای یکسان قلمداد کرده است. کاربرد چینن زبانی آشکار از روابط گرم پیشین پوتین با “بنیامین نتانیاهو” نخست وزیر اسرائیل و بخشی از تلاش دیپلماتیک روسیه برای نمایش آن کشور به عنوان رهبر جنبش جهانی علیه “استعمار نو” یعنی غرب است.
“گابریلیوس لاندس برگیس، “وزیر امورخارجه لیتوانی گفته است: “هر منازعهای که توجه را از اوکراین به سوی خود معطوف کند به نفع روسیه است. روسها ممکن است آغازگر نزاع اخیر نباشند، اما علاقه زیادی به طولانی شدن آن نزاع میان اسرائیل و دشمن آن کشور دارند البته تا جایی که امکان پذیر باشد. این یک پیروزی برای روسها از نظر تاکتیکی در اوکراین و در عرصه استراتژیک برای تقویت روایت خود در برابر جهان غرب خواهد بود”.
چین نیز آرمان فلسطین را به گونهای پذیرفته که در دهههای گذشته سابقه نداشت. روابط چین با اسرائیل زمانی صمیمانه بود، اما اکنون در حال از هم گسیختن است. “وانگ یی” وزیر امور خارجه چین روز پنجشنبه در اولین اظهارات علنی خود از زمان آغاز عملیات حماس گفت: “موضوع مهم این است که عدالت در مورد مردم فلسطین اجرا نشده است”. ناظران مسائل چین میگویند در حالی که پکن برای درگیری احتمالی با ایالات متحده بر سر آینده تایوان آماده میشود از توجه منحرف شده امریکا و معطوف شدن آن به سوی خاورمیانه سود میبرد.
“آنتوان بونداز” کارشناس مسائل چین در بنیاد تحقیقات استراتژیک در پاریس میگوید: “آن چه برای پکن اهمیت دارد منافع چین است و موضوع مهمتر برای پکن رابطه با ایالات متحده و روشی است که چین میتواند از طریق آن ایالات متحده و وجهه امریکا را تضعیف کند. چین سعی خواهد کرد آمریکا را عامل بی ثباتی و چین را عامل صلح معرفی کنند. هدف چین آن است که خود را به عنوان بدیلی جذابتر به کشورهای در حال توسعه معرفی کند.”
حمله حماس همچنین ضربهای به هند رقیب اصلی آسیایی چین خواهد بود که در سالیان اخیر به شدت به اسرائیل نزدیک شده است. هند و ایالات متحده در ماه سپتامبر برنامههایی را برای یک کریدور ترانزیتی که هند، خاورمیانه و اروپا را به یکدیگر متصل میکند اعلام کردند که از مسیر امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن و اسرائیل میگذرد و به رقیب پروژه کمربند و جاده چین تبدیل خواهد شد. با این وجود، مذاکرات در مورد عادی سازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی یکی از عناصر کلیدی این طرح به دلیل جنگ غزه خنثی شده و آینده آن نیز در حال حاضر نامشخص است.
برای بسیاری از کشورهای اروپایی علاوه بر تنش در روابط منطقهای و منحرف شدن توجه از اوکراین تشدید جنگ در خاورمیانه میتواند باعث ایجاد یک بحران در عرصه انرژی نیز شود و به طور بالقوه جایگزینهای خاورمیانه برای نفت و گاز روسیه را فلج کند.
خونریزی در خاورمیانه هم چنین خطر خشونت مجدد توسط گروههای شبه نظامی مشابه داعش را به همراه خواهد داشت. “توماس گومارت” رئیس انستیتو روابط بین الملل فرانسه (ایفری) میگوید:”هرگاه بحرانی به این شدت در نوار غزه رخ دهد عواقبی در اروپا دارد. آن چه که اکنون شاهد آن هستیم، همپوشانی و درهم تنیدگی صحنههای مختلف است. صحنه اصلی بازی اروپا در سالیان آینده چه خواهد بود؟ آیا خاورمیانه خواهد بود؟ آیا اوکراین خواهد بود؟ قفقاز؟ مشکلات با ایران؟ تسریع بحرانها چشمگیر است و این برای اروپا بدان معناست که باید تنظیمات و ترتیبات بسیار شدیدی را در نظر گیرد”.
بزرگترین خطر برای اوکراین در هفتههای اخیر بی میلی برخی جمهوری خواهان در مجلس نمایندگان امریکا برای صدور مجوز کمکهای اضافی ایالات متحده بوده است. بحران در خاورمیانه در واقع میتواند این مانع را از بین ببرد، زیرا دولت بایدن به دنبال کمکهای نظامی به اسرائیل با کمک به اوکراین است.
“ایوو دالدر” سفیر سابق آمریکا در ناتو و مدیر اجرایی شورای امور جهانی شیکاگو میگوید:”به احتمال زیاد اکنون ما یک بسته بودجه بزرگ دریافت میکنیم که شامل اسرائیل میشود به این معنی که اگر میخواهید علیه اوکراین رای دهید باید علیه اسرائیل نیز رای دهید و هیچ کس حاضر به انجام این کار نیست”.
چین در ماه مارس از ورود خود به سیاست منطقهای رونمایی کرد، زیرا از طریق میانجی گری خود توانست عربستان سعودی و ایران را به احیای روابط دیپلماتیک با یکدیگر ترغیب نماید. با این وجود، خطرات جنگ منطقهای افزایش مییابد و چین وضعیت دست پایین را در منطقه حفظ کرده است. این در حالیست که امریکا دو گروه ناو هواپیمابر عازم منطقه کرده و آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه در حال پرواز به کشورهای منطقه است.