به بهانه انصراف نامزدی که بارها رو به دوربین گفته بود انصراف بده نیست! قاضی زاده هاشمی؛ چرا رفتی؟ چرا….
حساب کنید با ادعای مکرر ادامه مرحوم رییسی چند ده ساعت از وقت تلویزیونی را که ثانیه ثانیه آن فروخته می شود و نیز وقت مردم را گرفت و دست آخر انصراف داد.
عصر ایران؛ سروش بامداد- انصراف سید امیر حسین قاضی زاده هاشمی از انتخابات ریاست جمهوری در حالی است که تنها یک هفته قبل گفته بود می ماند!
همین هفته قبل و در حالی که با لباس مشکی خود را عزادار مرحوم رییس جمهور فقید جلوه میداد هم در پاسخ به پرسش حسین انتظامی کارشناس فرهنگی در میزگرد فرهنگی شبکه دوم سیما گفت میماند و هم در میزگرد سیاسی شبکه سوم در پاسخ به پرسش ابراهیم متقی که پرسید: “آیا تضمین میدهید مانند دورۀ قبل کنار نکشید و انصراف ندهید” و این گونه پاسخ داد: “اولا دورۀ قبل هم انصراف ندادم و تا پایان ماندم و از این نظر سوء سابقه دارم. ثانیا اگر خودم را اصلح نمیدانستم وارد نمیشدم و معتقدم کسانی در نهایت باید باقی بمانند که نقطه ضعف روشنی ندارند.”
یعنی ناگهان فهمید اصلح نیست! واقعا این جماعت چی فکر می کنند درباره ما؟! چگونه به این درجه رسیده اند؟
وقتی متولد ۱۳۵۰ باشی و مدعی شوی پیش از انقلابی که در سال ۱۳۵۷ پیروز شده اعلامیههای امام را پخش میکردهای یعنی در بهترین حالت در ۶ یا ۷ سالگی! و از آن همه لاف گزاف و وعدههای پوچ و پوک هرگز خسته و خجل نشوی یعنی معلوم بود آمده تا پزشکیان را به دولت روحانی منتسب کند و به این و آن بتازد و برود اما حدس زده شد برای خود حداقلی از آبرو را قایل خواهد بود و در رودربایستی قرار میگیرد و میماند.
طنز ماجرا این که دهها بار شهید رییسی، شهید رییسی رییسی کرد در حالی که در ۱۴۰۰ با او مثلا رقیب بود و حالا هم که قرار بود ادامه دهنده راه مرحوم رییس جمهور فقید باشد کنار رفت! به همین مضحکی و به همین بیپرنسیبی.
کانال عصر ایران در تلگرام
حساب کنید در دهها ساعت مناظرهٔ تلویزیونی و میزگردهای سیاسی و فرهنگی به اضافهٔ برنامههایی که نمایندگان او حضور داشتند مانند «بدون تعارف» و «شبکه خبر» و برنامههای دیگر وقت تلویزیونی را که ثانیهثانیه آن قیمت دارد و نیز وقت مردم را گرفت و دست آخر رفت بیآن که بگوید به سود کی و به انتخاب نهاییِ به قول خودشان جبههٔ انقلاب موکول کرد و راستی آن همه برنامه مشعشع چه میشود؟!
یکی نباید بپرسد تو که مدعی بودی مملکتی را در بنیاد شهید اداره میکردی چرا رفتی؟ ادامه این نوشته با این لحن و ریتم فایده ندارد. وقتی او دیگران را به سخره گرفت و شهامت ماندن بر سر وعدهٔ خود را نداشت ما هم برای این که به ساحت این دانشمند و سیاستمدار بزرگ جسارت نشده باشد شعر بانو سیمین بهبهانی را مینویسیم که با آوای همایون شجریان ماندگار شده یادآور میشویم:
چرا رفتی؟ چرا؟ من بی قرارم!… نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟ ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟ نه! نگفت! چرا که اگر به زیبایی مهتاب میاندیشید آن دروغ ها را به افراد مختلف نمی بست و تنها یک نمونه را وزیر بهداشت سابق روی دایره ریخته و آنی نبود که در قاب تلویزیون دیدیم. البته چاره ای جز حضور تلویزیونی هم نداشت و با چهار تا و نصفی هوادار و مشاوری که از احمدی نژاد ۱۹ سال قبل قرض گرفته بود جای دیگر جز تلویزیون هم دیده نشد بنده خدا.
اما جا دارد بگوید با آن بنر بزرگ پیراهن آستین کوتاه آبیرنگ که در دو راهی قلهک بالاتر از بیمارستان ایرانمهر تهران در این چند روز توی چشم مردم کرده چه میکند؟ آن را نگه میدارد برای ۴ سال دیگر که میخواهد با رییس جمهور مستقر وقت – بادا مسعود پزشکیان – رقابت کند و روز آخر کنار بکشد؟!
آن همه ادعا برای ادامه راه مرحوم رییسی به عنوان تنها عضو تایید شده دولت او در حالی که وزیران ارشاد و راه و کار تایید نشدند و سیاهپوشی مستمر و تکرار دهها بار نام مرحوم رییسی یک طرف و کنار کشیدن در چهلمین روز سانحه هم یک طرف….