به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست “ایران در بحران؛ از شهریور ۱۳۲۰ تا مرداد ۱۳۳۲” به همت گروههای تاریخ و علوم سیاسی خانه اندیشمندان علوم انسانی و انجمن علمی ایرانی حقوق اساسی، روز چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. دبیر این نشست ابوالفضل دلاوری بود. خلاصه این نشست در ادامه میآید.
ابتدای جلسه ابوالفضل دلاوری، دبیر این نشست، راجع به روند جلسه، معرفی سخنرانان نشست و همچنین موضوعات مورد بحث هر یک از سخنرانان توضیحاتی بیان کرد. او در مقدمه، راجع به دوره دوزاده سالهٔ بین سالهای ۱۳۲۰-۱۳۳۲، حجم انبوه رویدادهای این بازه زمانی و همچنین اهمیت بحث از آن روزها در شرایط امروز کشور نکاتی را افزود.
علی آردم، دانش آموختهی علوم سیاسی، راجع به جامعه شناسی سیاسی این دوره و چگونگی شکلگیری این فضا به تفصیل توضیح داد. او در نظر گرفتن سه نقطه عطف راجع به جامعه ایران را ضروری شمرد؛ که این سه نقطه عطف عبارتند از: انقلاب مشروطه، کودتای ۲۸ مرداد و انقلاب سال ۵۷. ایرانیان زیسته در این دورهها با در نظر گرفتن هر یک از این نقاط عطف به زمانه خود نگریستهاند.
او البته اشاره کرد که بینابین این دورهها اتفاقات دیگری هم بوده است اما این سه، شاخصههای اصلی هستند که ما مباحث را با توجه به آنها تحلیل میکنیم.
او در ادامه توضیح داد: باید سعی کرد برای تحلیل آن دوره، خود را در متن زمانه و زمینهٔ دوازده سالهٔ ۱۳۲۰-۱۳۳۲ قرار دهیم؛ لذا باید توجه کنیم که در آن زمان، مردم با تجربه انقلاب مشروطه به حوادث مینگریستند.
او در همین خصوص توضیح کوتاهی راجع به وقایع قبل، حین و بعد انقلاب مشروطه و همچنین فضای فکری مردمان آن دوره داد.
این پژوهشگر در خصوص سال ۱۳۲۰ و فضای فکری نسبتاً بازی که در روزنامهها و نطقهای پرشور مجلس ایجاد شده بود سخن گفت. وی سه بازیگر مهم در این عرصه را با عنوان: دربار، نیروی خارجی و مردم برشمرد که هر یک به شاخههای فرعی تقسیم شده و در تحلیل این روند سهیم هستند.
مجید تفرشی، پژوهشگر حوزهی تاریخ، که به صورت غیر حضوری در این مراسم شرکت داشت راجع به انواع تاریخ نگاریهای صورت گرفته در خصوص کودتای ۲۸ مرداد با نگاه نقّادانه سخن گفت. او در ابتداء بحث خود مطرح کرد: سوای اهمیت تاریخی، این کودتا هنوز یک انگارهٔ چالشیست که با عنوان “امر ناموسی” به آن نگاه میشود؛ زیرا که رد و تایید افراد هنوز ذیل این موضوع صورت میگیرد.
تفرشی چند تقسیمبندی از تاریخ نگاریهای مختلف نحلههای فکری آن زمان را ارائه داد. او در دسته نخست، تحلیل طرفداران کاشانی، فدائیان اسلام، قشر مذهبی-سنتی جامعه و همچنین دیدگاههای رایج در نظام جمهوری اسلامی را قرار داد؛ در دسته دوم، تاریخ نگاری چپ که در کنترل حزب توده بوده است را خاطر نشان کرد؛ در دسته سوم، تاریخ نگاری درباری و قهرمان جلوه دادن شاه برای دفع خطر کمونیست را برشمرد، همچنین تاریخ نگاری بریتانیایی-آمریکایی و تاریخ نگاری ملی را نیز از انواع نگاهها به کودتای ۲۸ مرداد خواند و درباره هر یک توضیحاتی ارائه داد.
محمد ایمانی، پژوهشگر حوزهی حقوق، با نگاه حقوقی به کودتای ۲۸ مرداد راجع به این رویداد سخن گفت. او در ابتدا در خصوص رابطهٔ توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی و دموکراسی توضیحاتی ارائه داد. در ادامه به نقش همه جانبهی شاه در قانون مشروطه و نادیده گرفتن نقش نخست وزیر به لحاظ قانونی، طرح مسئله کرد.
او همچنین به بحرانهای ۱۳۲۰-۱۳۳۲ در قانون مشروطه و روی کار آمدن سیزده نخست وزیر در فاصلهی بین این سالها اشاره کرد. ایمانی تاریخچه حقوق بینالملل در فاصله این سالها و نفوذ قدرتها در این سازکار را خاطر نشان کرد. او راجع به سیر رویدادهای بین ۲۵ تا ۲۸ مرداد و رابطه حقوقی بین کنشهای شاه و مصدق توضیحاتی را افزود.
امین آریان راد، پژوهشگر تاریخ، در ابتدا عنوان کرد: این شکل از تاریخ نگاری ۲۸ مرداد با تاکید بر روایاتیست که در دوره نظام جمهوری اسلامی شکل گرفته است. او دو جریان اصلی قبل این روایت را توضیح داد. جریان نخست: به عنوان یک قیام ملی و رستاخیز از آن رویداد نام میبرند که منشاء این نگاه، به شاه و درباریان متوجه است؛ در این نگاه مصدق به عنوان بازیگر اصلی، قانونشکن و دیکتاتور است به این دلیل که به دستور عزلش توسط شاه مقاومت کرد، در دوره خود به توافق نفتی نرسید و به بحران اقتصادی دامن زد، با کمونیستها اعتلاف کرد و میخواست کشور را به سمت حاکمیت آنها سوق دهد؛ که در آخر مردم علیالخصوص علما و روحانیون بر علیه دولت او قیام کردند و با فراری دادن او کشور را از دام کمونیست نجات دادند. در این نگاه کمتر ارتباطی بین کودتا با دولتهای خارجی به چشم میخورد همچنین در این تاریخ نگاری، کودتا را پایانی بر قانون شکنی و نرفتن کشور به سمت حکومت کمونیست میدانند. نگاه دیگر، به روزهای آخر دولت مصدق اشاره دارد که دقیقا عکس روایت قبلیست. در این نگاه، مصدق یک نخست وزیر ملی، میهنپرست، دموکرات و قانونمدار است که انگلیسیها به جهت ضدّیت او با منافعشان کودتا را توسط منابع داخلی، شاه، علما و درباریان شکل میدهند. لذا در این روایت، کودتا همراه است با پایان حکومت قانون و شروع مجدد دخالت دولتهای خارجی در کشور.
در ادامه این پژوهشگر تاریخ به روایت سومی که در دوره نظام جمهوری اسلامی مطرح شده پرداخت. در این نگاه کاشانی قبل وقوع کودتا به مصدق طی نامهای هشدار میدهد؛ و این در حالیست نامه برای اولین بار در اوایل سال ۵۷ منتشر شده لذا زمینه را برای یک نگاه جدید در تاریخ نگاری مهیا کرده است. او همچنین منابع، اسناد و ادله پشت این شکل از تاریخ نگاری کودتای ۲۸ مرداد را به تفصیل تشریح کرد.
در اخر جلسه با پرسش و پاسخ راجع به مطالب مطرح شده به پایان رسید.