عملیات نظامی اخیر ایران، بهعنوان یک واکنش به تحولات منطقهای و فشارهای بینالمللی، نهتنها توجه تحلیلگران را به خود جلب کرده، بلکه میتواند به تغییرات قابل توجهی در روابط بینالملل منجر شود. این اقدام، به عنوان دفاع از امنیت ملی ایران توصیف میشود و پینگپنگ موشکی میان ایران و رژیم صهونیستی، میتواند پیامدهای عمیقی در نگرش کشورهای دیگر نسبت به ایران و نقش آن در معادلات منطقهای داشته باشد. در این راستا، بررسی بازتابهای سیاسی و نظامی این عملیات و واکنشهای احتمالی بازیگران جهانی، به درک بهتر از وضعیت کنونی و آینده روابط بینالملل کمک خواهد کرد.
نصرالله تاجیک دیپلمات بازنشسته و کارشناس سیاست خارجی ایران در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، بازتاب سیاسی عملیات وعده صادق دو را در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی مورد بررسی قرار داد که مشروح آن را در زیر میخوانید:
ارزیابی کلی شما از دلایل اقدام اخیر ایران در تنبیه رژیم صهیونیستی چیست؟
آمریکا متاسفانه پیام صلح صادقانه آقای پزشکیان در نیویورک را جدی نگرفت، برعکس به دلیل تصور دست بالای اسراییل، لحنش نسبت به ایران را تند و تلخ کرد! لذا ایران اجازه نداد: ۱- ذهنیت برنده مطلق بودن اسراییل در منطقه و جهان تثبیت شود. زیرا این امر تبعات امنیت ملی برایش دارد. ۲- گروههای مقاومت از حمایت ایران مایوس و ساختار آنها و مخصوصا حزب الله به عنوان ستون خیمه مقاومت بهم ریزد ۳- حمایت و کمک صد در صدی آمریکا از اسرائیل که مسبب اصلی افزایش تنش است، باعث شود قدرت بازدارندگی ایران در اثر اقدامات اسراییل تضعیف شود و توازن به ضرر ایران بهم بخورد. ایران به خوبی میداند از مهمترین ابزارهای تولید قدرت نرم، استفاده به موقع از قدرت سخت و نرم و اهرمهایش است تا هیبت قدرت که از خود قدرت موثرتر است، فرو نریزد!
تحلیل شما در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی از عملیات اخیر علیه رژیم صهیونیستی چیست؟
۱. سطح ملی: این موضوع شامل ایران و اسرائیل میشود. طبیعی است که این موشکها ترس و ناامنی زیادی برای اسرائیلیها و مردمی که در سرزمینهای اشغالی زندگی میکنند، به همراه دارد. امنیت برای هر کشوری مهم است، اما برای برخی طرفها، بهویژه اسرائیل، اهمیت بیشتری دارد. امنیت برای اسرائیل در حکم ملات و چسبندگی جامعه است، زیرا این افراد از اقصی نقاط دنیا جمع شدهاند با این شعار که در این سرزمین زندگی امنی داشته باشند و به نوعی به زیست طبیعی خود برسند. بیشتر این افراد، کسانی نیستند که در جاهای مرفه زندگی کرده باشند و حالا اینجا را انتخاب کردهاند، بلکه عمدتاً افرادی هستند که از کشورهای دیگر به دلیل شرایط سخت به اینجا آمدهاند. با این تعبیر اگر امنیت در این مناطق وجود نداشته باشد، زندگی برای آنها بسیار سخت میشود.
ضمنا” با توجه به مشکلات ناتانیاهو، او فکر میکرد که پس از ماجرای غزه میتواند به راحتی به حزبالله بپردازد. اما اگر مقایسه کنیم، میبینیم که نتانیاهو در غزه نتوانست به هیچ یک از سه هدف اعلام شده خود برسد و تنها دستاوردش به جا گذاشتن زمین سوخته و کارنامهای سیاه از جنایت است. این در حالی است که حزبالله توان و قدرت مانور و تأثیرگذاری خیلی بیشتری از حماس دارد. حزب الله قویترین ارتش غیردولتی جهان را دارد و از از زمان آغاز عملیات ایران مجددا درگیریهایی بهصورت محدود در جنوب لبنان در حال وقوع است و ارتش اسرائیل متحمل خسارت شده است. تحلیل من این است که اگر اسرائیل با نیروی زمینی وارد جنوب لبنان شود، کار آسانی نخواهد بود، زیرا جنگها تنها با حمله هوایی قابل انجام نیست و باید نیروها به داخل منطقه وارد شوند تا تواناییهای خود را نشان دهند و مواضعی را اخذ کنند. در غزه نیز این موضوع مصداق داشت و تحلیلگران میدانستند که ورود به غزه به دلیل بافت جمعیتی و شهری و اردوگاهها و شرایط موجود، کار راحتی نیست. این که بخواهد خانه به خانه با رزمندگان حماس مبارزه کنند، کار دشواری بود و دیدیم که نتوانست. با گذشت یکسال هنوز هم نتوانسته به اهداف خود دست یابد، حماس هم آنچنان که اسرائیل و آمریکا دنبال نابودی توان نظامی اش بودند، لطمه نخورده است. در خصوص برخی موارد ضرباتی را وارد کرده است اما آنچه آنها در پی آن بودند حاصل نشد و توان نظامی حماس کاملا از بین نرفته است. نتانیاهو ابتدا قصد نابودی حماس را داشت، اما حالا چه آمریکا و چه اسرائیل به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند توان نظامی حماس را از بین ببرند. به همین دلیل، شلیک موشک از سوی حماس همچنان ادامه دارد.
از آن سو اگر ارتش اسرائیل وارد جنوب لبنان شود، این موضوع میتواند روحیه نیروهای مقاومت را تقویت و به انسجام درونی آنها کمک کند. پس از سه مرحلهای که نتانیاهو در سه طرح اجرا کرد، یعنی ترور کادرهای بالای عملیاتی حزب الله و انفجار پیجرها و بعد ترور سید حسن نصرالله فشار روانی بر نیروهای حزبالله افزایش پیدا کرد اما ورود ارتش رژیم صهیونیستی به لبنان خودش فی نفسه باعث انسجام داخلی و تقویت روحیه نیروها میشود و کادر رهبری حزبالله نیز سعی میکند از این موقعیت و بازیابی روحیه نیروها استفاده نماید. پس در غزه نتانیاهو به اهداف خودش دسترسی پیدا نکرده، اسرای اسرائیل آزاد نشدند، بعضی از اسرا و تعدادی از نیروهایش هم کشته شدند و هنوز از یک باتلاق درنیامده مجدد با عملیاتهای جدید در لبنان وارد باتلاق جدیدی شده است و این بزرگترین اشتباه اسرائیل است که زمینی وارد جنوب لبنان شده است! رزیم صهیونیستی در هیچکدام از جنگهای قبلیاش موفق نبوده و اینبار هم نخواهد بود مضافا” به اینکه باعث اعتلای روحیه نیروهای حزب الله خواهد شد.
۲. سطح منطقهای: در این سطح، عملیات وعده صادق دو میتواند به بازیابی روحیه ملی ایرانیان کمک کند. بعد از ترور آقای هنیه و عدم پاسخ ایران، تا حدی شاهد تضعیف روحیه ملی بودیم و این عملیات میتواند مقداری به ترمیم این روحیه بپردازد و نکته مثبتی باشد. در سطح منطقهای هم این عملیات میتواند باعث بازیابی روحیه و اعتماد به نفس نیروهای گروههای مقاومت در منطقه و دلگرمی آنها شود. به اعتبار بیشتر منطقهای و بین المللی چهره ایران منجر شود و زمینه را برای فعالیت دیپلماتیک آماده کند. مجموعه این نکات میتواند منجر به سطح جدیدی از توازن شود.
۳. سطح بینالمللی: در اینجا، حمایت بیحد و حصر غرب از اسرائیل به وضوح مشاهده میشود. رهبران کشورهای اروپایی و آمریکایی از گسترش جنگ ابراز نگرانی میکنند، در حالی که نتانیاهو به هیچ یک از قوانین انسانی و بینالمللی پایبند نیست و شورای امنیت نیز عملاً نقشی ندارد، اساسا برای آنها تره هم خرد نمیکند. هر حکمی هم از شورای امنیت صادر میشود، آمریکا وتو میکند، آنها به هیچ یک از ارزشهای انسانی پایبند نیستند. بیش از ۴۰ هزار نفر در غزه به شهادت رسیدهاند که بخش عمدهای از آنها غیرنظامیانی متشکل از زنان و کودکان هستند که هیچ نقشی در جنگ ندارند. این جنایات، که علاوه بر نسلکشی شامل کشتار دستهجمعی و تنبیه عمومی نیز میشود، اما میبینیم همه اینها سبب نمیشود که یک حرکت بینالمللی علیه اسرائیل صورت گیرد. ایران ناچار است که به مسائلی توجه کند که به خودش مربوط میشود. بنابراین، این حمله موشکی ابعاد مختلفی دارد و تأثیرات آن را میتوان همانگونه که عرض کردم در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی تحلیل کرد.
به عقیده من، مهمترین نکته، نقش بازیگری دو بازیگر اصلی و سپس بازیگران فرعی مانند آمریکا، اروپا، روسیه ، چین و گروههای مقاومت است. همچنین، نحوه پاسخگویی ما و احتمالاً پاسخگویی متقابل، به معنای دوری از پینگپنگ موشکی، بسیار حائز اهمیت خواهد بود. نحوه فعالیت دیپلماتیک ما و اینکه چگونه یارگیری کنیم و پیامهایی ارسال کنیم، بسیار تعیینکننده است. طبیعی است که اقدام اشتباه هر یک از دو طرف میتواند اوضاع را بدتر کند. ما میدانیم که کشورهای غربی دارای حسن نیت نیستند و به دنبال آتشبس در غزه یا زندگی آرام برای مردم منطقه نیستند، طبیعی است که تلاش کنند تا اسرائیل دستش باز نباشد و به استانداردهایی پایبند باشد. لذا، نیاز به کار دیپلماتیک و سیاسی و فعالیت در صحنه روابط بینالملل نیاز است تا انشاءالله بتوانیم از این فضا عبور کنیم.
با وجود دفاع مشروع ایران در پاسخ به اقدامات تروریسیتی رژیم صهیونیستی، پیشبینی شما از اقدام متقابل اسرائیل چه خواهد بود؟
اقدام متقابل اسرائیل بدیهی است و واکنش نشان خواهد داد. در این مرحله، تلاش اسرائیلیها بیشتر بر این است که بگویند حمله ایران موفق نبوده و تأثیری نداشته است! اگر حمله ایران واقعاً موفق نبود و تأثیری نداشت، بهطور طبیعی اسرائیلیها نباید واکنشی نشان دهند. اما ما میدانیم که این حمله اثراتی داشته است. بنابراین، اسرائیل اقدامی انجام خواهد داد. به نظر میرسد، همانطور که ایران تمرکز خود را بر مکانهای نظامی و اطلاعاتی قرار داده، اسرائیل نیز سعی خواهد کرد عملیات خود را بر چنین مناطقی متمرکز کند. ایران نیز اعلام کرده است که اگر اسرائیل واکنش نشان دهد، ایران نیز عکسالعمل شدیدتری نشان خواهد داد. همچنین، اگر واکنش اسرائیل به سمت مراکز اقتصادی ایران باشد، ایران نیز بهطور طبیعی اقدامات بیشتری را انجام خواهد داد. اما از فضای جنگ روانی و تبلیغاتی که بگذریم، با توجه به مجموعه جهات، دو طرف تلاش میکنند که دامنه این تنشها محدود نگه داشته شود و تبدیل به یک درگیری گسترده نشود. اما واقعاً هیچ تضمینی وجود ندارد، زیرا هر لحظه ممکن است یک اقدام، اوضاع را از کنترل خارج کند. تحلیلگران نیز این نکته را از نظر دور نمیدارند که ممکن است این روند طولانیتر از آنچه که در وعده صادق یک اتفاق افتاده، باشد.
بازتاب اخبار حمله ایران در منطقه و جهان را چطور میبینید؟ چهره ایران در نگاه سایر بازیگران صحنه بینالملل با چه تحولاتی خواهد شد؟
در سوال اول، اشاره کردم که ایران این اقدام را نه به عنوان یک انتخاب، بلکه به عنوان یک ضرورت انجام داده است. به عبارت دیگر، ایران برای دفاع از امنیت ملی خود این اقدام را انجام داده و نه به منظور خوشایند غرب یا به عنوان یکی از گزینههای متعدد. البته، ما همیشه باید مسائل نظامی و استفاده از قدرت سخت را همراه با دیپلماسی و قدرت نرم دنبال کنیم؛ چه بسا در بسیاری از موارد، تأثیر قدرت نرم بیشتر از قدرت سخت است. در این قضیه، ایران در حقیقت از امنیت ملی خود دفاع کرده است. نتانیاهو با این تصور که دست برتر را در منطقه دارد، ویدیویی تهیه کرده و با مردم ایران صحبت میکند و برای حکومت ایران خط و نشان میکشد. این در حالی است که نتانیاهو به دلیل درگیریهایش با فلسطینیها و لبنانیها، که هر دو او را اشغالگر میدانند، در پی تبدیل این درگیری به رویارویی با ایران است. او ایران به سرنگونی تهدید میکند. طبیعی است که هیچ حکومتی دست روی دست نگذارد و اجازه ندهد که یک حکومت دیگر برایش نقشه سرنگونی بکشد. متأسفانه، غربیها این موضوعات را نمیبینند و تنها واکنش ایران را مشاهده میکنند. ایران در تلاش است که از امنیت ملی خود دفاع کند و این ویدئو را هم باید در قالب سند به سازمان ملل ارائه به عنوان دخالت در امور ایران و تشویق به سرنگونی حکومت. غربیها هرچه که بخواهند، برای ایران چندان مهم نیست. به دلیل حمایت بیحد و حصر غرب از اسرائیل، هر عملی که علیه اسرائیل باشد، به تروریسم نسبت داده میشود و محکوم میگردد. هر کشور دیگری نیز همینگونه است و کشورها برای امنیت ملی خود به هر اقدامی دست میزنند و حساب هزینه فایده نمیکنند.
موضع غربیها برای ایران چندان مهم نیست، زیرا ایران واکنش خود به ترور آقای هنیه را به دلیل وعدههای غربیها که برقراری آتشبس در غزه بود به تعویق انداخت، اما این وعده عملی نشد. خلف وعده یکی از زمینههای حمله موشکی اخیر ایران است. آنها از ایران خویشتنداری خواستند در ازای آتش بس غره اما به وعده عمل نشد. ایران برای تقویت پایگاه اجتماعی حکومت و جلوگیری از آثار دومینویی تضعیف غرور ملی، بهطور طبیعی باید واکنشی نشان میداد. این اقدام ایران به نوعی واکنشی نه چندان خشن به حمایت صددرصدی غرب از اسرائیل بود و همچنین اقدامی هشداردهنده به نتانیاهو به منظور جلوگیری از تشدید تنشها در منطقه است. به نوعی هدف افسار زدن به نتانیاهو بود تا شعلههای آتش در منطقه را گسترش ندهد. بعید به نظر میرسد که اگر درگیری جدیدی بین حزبالله و اسرائیل آغاز شود، مدت زمان بیشتری نسبت به درگیریهای قبلی طول بکشد.
بنابراین، پیام این اقدام به غرب این است که باید جلوی اقدامات اسرائیل را بگیرد. ایران با این اقدام به احیای سطح بازدارندگی و ایجاد توازن قوا میپردازد. اقدامات اسرائیل در غزه، لبنان و سوریه، به دنبال ایجاد یک سطح جدید از بازدارندگی به نفع این رژیم بود، اما ایران در تلاش است که از سوءاستفاده نتانیاهو جلوگیری کند. ایران نمیخواهد اسرئیل از دست برتر نظامی خود در منطقه به کمک آمریکا اهرمی بسازد برای اعمال فشار به کشورهای منطقه. نکته پایانی این است که این موشکها، جشن زودهنگام و ذوقزده نتانیاهو را به هم زد. او پس از اقدامات سهگانهاش، شامل ترور کادرها و انفجار پیجرها و ترور سید حسن نصرالله، ویدیوهایی تهیه کرد و درباره سرنگونی حکومت ایران ادعاهایی مطرح کرد. این اقدام ایران به نوعی این جشن را به هم زد و نشان داد که ایران به امنیت ملی خودش اهمیت میدهد.
تغییراتی که در نگاه به ایران به وجود آمده است، به ویژه در نگاه سایر بازیگران روابط بینالملل، به وضوح قابل مشاهده است. این اقدام در گروههای مقاومت به عنوان بازیگران غیردولتی، تأثیر مثبتی خواهد داشت و این امید را به آنها میدهد که زانو نزنند، ناامید نشوند و به مسیر خود ادامه دهند. این قطعاً تأثیر مثبت دارد. اما بر بازیگران دولتی، به دلیل حمایت آنها از اسرائیل و ضعف نسبی ما در دیپلماسی عمومی و فعالیتهای دیپلماتیک و یارگیری مناسب، تأثیر چندانی نخواهد گذاشت.
اقدام نظامی ایران چه تاثیری در جریان آتشبس میان اسرائیل و غزه خواهد داشت؟
این اقدام تأثیر عمدهای نخواهد داشت. غربیها پیامهای ایران را اینگونه درک میکنند که شما خلف وعده کردید و اگر وعدهها را انجام میدادید و در غزه آتشبس برقرار میکردید، طبعاً حزبالله نیز اقداماتش را در جنوب لبنان متوقف میکرد و دیگر مشکلی وجود نداشت. با این حال، به نظر میرسد که تأثیر عمدهای بر این موضوع نخواهد گذاشت اما ممکن است با احیای روحیه رزمندگان حماس، اوضاع داخلی غزه مجدداً با تحولاتی مواجه شود.
اقدامات آمریکا و اروپا بعد از عملیات نظامی ایران به چه سمت و سویی خواهد رفت؟ غربیها به دنبال تشدید تنشها هستند یا اسرائیل را کنترل خواهند کرد؟
اقدامات آمریکا و اروپا پس از عملیات اخیر ایران، حمایتهایی است که به صورت نظامی و ارسال ادوات انجام میشود. این حمایتها بیشتر جنبه روانی دارد ولی ایرانیها ترسی از این مسائل ندارند. بهطور کلی، میتوان گفت که آنها حمایت خود را از رژیم صهیونیستی ادامه خواهند داد و غرب، بهویژه آمریکا، دست اسرائیل را باز گذاشته است تا از آرای یهودیان حزب دموکرات بهرهبرداری کند. حمایت ۱۰۰ درصدی از نتانیاهو واقعاً دست او را باز گذاشته است. این موضوع بستگی به نحوه بازیگری دو طرف اصلی و گروههای مقاومت دارد. به عنوان مثال، بعد از عملیات وعده صادق دو خبری مبنی بر شلیک ۱۰ موشک از سوی حزبالله به شمال سرزمینهای اشغالی منتشر شده است. این در حالی است که با وجود تمام تبلیغات مبنی بر از بین رفتن این ساختار، هنوز نظم و ساختار حزب الله سر جای خود است و بهخوبی عمل میکند.