حجاب در صدر اسلام چگونه اجرا میشد؟ آیا پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) با بدحجابی برخورد قانونی داشتند؟ بررسی تاریخی نشان میدهد شرایط امروز با صدر اسلام تفاوتهای بنیادین دارد؛ جایی که بدحجابی از یک مسئله فردی تبدیل به ابزاری برای جنگ نرم علیه نظام شده است.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، این گزارش تحلیلی، نگاهی متفاوت به چالش حجاب در گذر از تاریخ تا امروز دارد.
بنابر روایت حوزه، متاسفانه امروزه شاهد کمرنگ شدن حجاب، عفاف و حیا در اماکن عمومی هستیم و این مسئله، ریشه در عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارد و نمیتوان تنها زنان را مقصر آن دانست؛ چراکه مردان نیز نقش مهمی در حفظ حجاب و عفاف جامعه ایفا میکنند؛ به همین دلیل گفتوگویی را ترتیب دادیم با حجتالاسلام محمد مهدی ابراهیمپور تا به بررسی این موضوع بپردازیم.
قانون حجاب در زمان نبی مکرم اسلام (ص) و حضرت أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به چه صورت بوده و چگونه اجرا می شده است؟ همچنین برای ما بفرمایید در بحث بیحجابی، کدام یک از دو عامل غیرت مردان و عفت زنان بیشتر مورد توجه قرار میگیرد؟
بسمالله الرحمن الرحیم
بحث تکلیف هم برای زنان، هم برای مردان، هم برای آحاد جامعه و هم برای حاکمیت مطرح است، اما نکته مهم این است که اگر میخواهیم بحث حجاب را از دیدگاه حاکمیت بررسی کنیم و آن را با حاکمیت در زمان امیرالمومنین یا در زمان حضرت رسول (ص) مقایسه کنیم، باید تفاوتها و موقعیتها را نیز در نظر بگیریم.
حجاب، درست است که یک حکم و تکلیف شرعی است، اما شرایط در زمان حکومت پیامبر (ص)، امیرالمومنین (ع) و حتی فرصت اندک امامت امام حسن (ع)، و پس از آن، بقیه ائمه اطهار کاملاً متفاوت بوده است.
در مکه که حضرت رسول (ص) حضور داشتند، بحث حکومت مطرح نبود و حکومتی تشکیل ندادند تا بگوییم وضعیت حجاب در آن زمان چگونه بود؛ اصلاً حکومتی وجود نداشت و مهمتر از آن، حکم حجاب هنوز تشریع نشده بود.
و وقتی که حضرت به مدینه هجرت کردند، در پنج شش سال اول، با اینکه حکومت تشکیل شده بود، آیات حجاب نازل نشده بود؛ یعنی وجوب پوشش برای زنان از جانب دین نرسیده بود. بعد از آن هم که حجاب تشریع شد، شرایط و دلدادگی مردم به پیامبر (ص) به گونهای بود که بحث به اینجا کشیده نمیشد که حضرت بخواهند برخوردی با زنان بدحجاب (یا اصطلاحاتی که الان به کار میرود) داشته باشند.
در زمان امیرالمومنین (ع) نیز پس از پیامبر (ص) و شهادت حضرت، ایشان بیست و پنج سال خانهنشین بودند و حکومت در دست امیرالمومنین (ع) نبود.
اگر در این دوران اتفاقاتی افتاده و خلفای ثلاثه عملی انجام دادهاند، متأسفانه نباید به پای دین و تشیع نوشته شود؛ اما در زمان حکومت امیرالمومنین (ع)، طبق روایتی که حضرت به کوفه آمدند و فرمودند: «ای اهل عراق! به من خبر رسیده که زنانتان در گذرگاهها با مردان برخورد میکنند آیا حیا نمیکنید؟!» یا در نقل دیگری آمده: «آیا شرم نمیکنید و غیرت نمیورزید که زنانتان به بازارها میروند و با مردان برخورد میکنند.»
پس حضرت تازه وارد کوفه شده بودند؛ یعنی این موضوع مربوط به بدو ورود حضرت به کوفه است و هنوز استقرار حکومتی که میگوییم، شکل نگرفته بود.
این دسته از روایات در واقع توصیه و تذکر میدهند و بسیاری از حرکات و رفتارهای حکومت، جنبه اعمال قانون ندارد، بلکه صرفاً توصیه، سفارش اخلاقی و امثال اینها هستند.
لذا این دسته از روایات که در قالب توصیههای اخلاقی به زنان گفته میشود که صورت خود را از دید نامحرم پوشش دهند، همانطور که به زنان توصیه میشود حجاب را رعایت کنند، به مردان نیز خطاب شده است که مراقب اهل و عیال خود باشند و در حفاظت و نگهداری خانواده خود کوشا باشند.
این توصیهها، هم برای زنان و هم برای مردان است؛ اما دربارهی روایاتی که برای مردان صادر شده، باید اشاره کرد که در کنار آنها، دستوراتی دیگر نیز وجود دارد که مربوط به حجاب و پوشش زنان است و اهمیت حفظ احترام و جایگاه زن مسلمان را مورد تأکید قرار میدهد.
همچنین، این مسئله به بحث احترام زن مسلمان و جایگاهی که او در اسلام دارد مرتبط است؛ موضوعی که باید به آن توجه ویژهای داشت. برخی روایات هم هستند که به ضرورت رعایت حجاب و پوشش برای جلوگیری از فساد اجتماعی اشاره میکنند.
این دسته از روایات، نمیتوانند صرفاً از منظر حاکمیت و اعمال قانون تفسیر شوند و نمیتوان تنها بر اساس آنها استدلال کرد که چون خطاب این آیات و روایات به مردان است، پس همه مسائل باید توسط مردان حل و فصل شود. در واقع، این روایات، جنبهی توصیههای اخلاقی دارند و نباید آنها را به عناوین قانونی و حکومتی تقلیل داد.
محدودیتهای حاکمیت و چالشهای اجرای احکام در صدر اسلام
همینطور، در زمان امام حسن (ع) و حتی در دوران امیرالمومنین (ع) که بحث حکومت و قدرت مطرح است، همه احکام شرعی ممکن است در عمل قابل اجرا نباشد یا بر اثر شرایط زمان، تحقق نیابد. بنابراین، نباید تصور کنیم که تمام دستورات و احکام در آن دوران به صورت کامل و بدون استثنا قابلیت اجرا داشتند. این موضوع باید با درک عمیقتری از شرایط زمانی و اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
در دوران امام حسن (ع) که حدود یک سال حکومت داشتند، و همچنین در دوران سایر ائمه که حکومت مستقیمی نداشتند، نمیتوان رفتار آنها را در مورد حجاب به عنوان الگوی کامل برای یک حکومت در نظر گرفت. به عبارت دیگر، نمیتوان از رفتار ایشان در شرایطی که حاکم نبودند، نتیجه گرفت که چگونه در شرایط حاکمیت و قدرت، با موضوع حجاب برخورد میکردند.
در زمان پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع)، حجاب یک تکلیف شرعی بود. اگر کسی به آن عمل نمیکرد، از باب امر به معروف و نهی از منکر به وی تذکر داده میشد و حاکمیت نیز موظف به پیگیری و اجرای آن به عنوان حکم شرعی بود؛ اما در جمهوری اسلامی ایران، مسئلهی حجاب علاوه بر جنبهی شرعی و تکلیف دینی، به ابزاری برای مخالفان نظام تبدیل شده است؛ در حالی که در زمان پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع)، بدحجابی عاملی برای سقوط حکومت نبوده است.
اگر در آن زمان، مخالفان حکومت از بدحجابی به عنوان ابزاری برای تضعیف نظام استفاده میکردند، قطعا پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) با توجه به شرایط آن زمان با آن برخورد میکردند.
به هر حال، در آن دوران، ابزارهای دیگری بسیار قدرتمندتر از بدحجابی در دست مخالفان بود. به عنوان مثال، قرآنسوزان، جنگ جمل (مبارزه با همسر پیامبر (ص))، و… نشان میدهد که پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) در برابر تهدیدات جدیتر نیز به روشهای مختلفی مبارزه میکردند. بنابراین، مقایسهی سادهی شرایط آن زمان با امروز، به دلیل تفاوتهای گسترده در مقتضیات، امکانپذیر نیست.
حجاب به مثابه ابزار براندازی در جمهوری اسلامی/ لزوم رویکرد جامع حاکمیت
امروزه، بدحجابی به عنوان ابزاری برای براندازی نظام جمهوری اسلامی به کار گرفته میشود. بنابراین، نمیتوان آن را صرفاً یک تکلیف شرعی برای زنان یا مردان دانست، یا فقط به تذکر و توصیه حاکمیت به زنان در مورد حجاب بسنده کرد. اگرچه تذکر به زنان و مردان هر دو لازم است و باید در قالب قانون اعمال شود (زنان به عنوان مجری قانون و مردان به عنوان مسئولان خانواده)، اما مسئله فراتر از این است. تکالیفی که مردان در قبال خانواده، فرزندان و همسر خود به عنوان ولی، قیم و سرپرست دارند نیز باید مورد توجه قرار گیرد. توصیه حضرت به مراقبت از همسران و توجه به حجاب و حیا نیز در همین راستاست.
اما مسئله اصلی این است که ما با موضوعی روبرو هستیم که نه فقط مربوط به زنان است و نه فقط مربوط به مردان یا امر به معروف جامعه، بلکه ابزاری است در دست دشمن برای از بین بردن حاکمیت اسلامی. در این موقعیت، توجه حاکمیت باید بسیار فراتر از این مسائل باشد. حاکمیت باید به گونهای عمل کند که هم افراد جامعه را به سمت تکالیف دینی هدایت کند و هم مانع استفاده دشمن از این ابزار برای براندازی شود. این موقعیت، همانطور که گفتم، در زمان ائمه وجود نداشته است.
در شرایط کنونی، مهمترین مسئله این است که حاکمیت چه برنامهای برای مقابله با این وضعیت دارد. طبیعتاً این برنامه باید در قالب قانون اجرا شود، البته برنامههای آموزشی و فرهنگی نیز جایگاه خود را دارند. اعمال قانون برای مقابله با تخلفات نیز ضروری است. نباید مسئله را فقط به زنان یا مردان تقلیل داد، یا صرفاً حاکمیت را مسئول وادار کردن افراد به رعایت حجاب دانست، بلکه حاکمیت باید تکلیف خود را در قبال این مسئله به طور کامل انجام دهد.
بسیاری از مواردی که امروزه در جامعه شاهد تشدید بدحجابی هستیم، ناشی از ضعف در اجرای قانون، عملکرد دولت و قانونگذاری است. وقتی این ضعفها وجود داشته باشد و از طرفی هم دشمن به فعالیت و برنامهریزی خود ادامه دهد، طبیعتاً افراد جامعه، چه زن و چه مرد، دچار مشکل خواهند شد و حتی اگر به تکالیف خود عمل کنند، باز هم نمیتوان انتظار نتیجه محسوسی داشت. همانطور که میبینیم، امروزه عدهای امر به معروف میکنند که یک تکلیف شرعی است و لازم است انجام شود، اما تغییر چشمگیری ایجاد نمیشود، زیرا مسئله فراتر از یک تکلیف شرعی است و حساسیت بالایی دارد.
گاهی اوقات، کنترل این مسئله حتی از دست مردان و خانوادهها نیز خارج میشود. بنابراین، نمیتوان گفت اگر هر مردی و هر خانوادهای خود را کنترل کند، مشکل حل میشود، هرچند که این کار مؤثر است.
اگر به دنبال تغییر اساسی هستیم، این تغییر باید توسط حاکمیت صورت بگیرد، یعنی اعمال قانون شود. اعمال قانون هم فقط به معنای مجازات نیست، بلکه باید بسترهایی که باعث اختلاط و فساد میشوند را از بین برد، مشکلات را مدیریت کرد و از نفوذ و برنامهریزی دشمن جلوگیری کرد.
در این میان، مجموعههای فرهنگی، آموزشی و رسانهها نیز وظیفه دارند. خانواده، پدر و مادر نیز تکالیفی دارند که باید به آنها عمل کنند. همه اینها باید وظایف خود را به درستی انجام دهند.